شیخ صدوق کیست ؟
ابوجعفر محمدبن علي بن بابويه قمي ملقب به شيخ صدوق يکي از بزرگترين مرزبانان حماسه جاويد و خدمتگزاران مکتب اهل بيت (ع) و از شاخص ترين دانشمندان جهان اسلام که عمر خود را در راه خدمت به فقه و حديث شيعه و پاسداري از فرهنگ مهدويت صرف کرد.
به گزارش پایگاه خبری و تحلیلی انعکاس ری ؛شیخ صدوق یا رئیسالمتحدثین، با نام کامل محمد بن علی بن بابویه قمی، از بزرگترین علمای قرن چهارم هجری قمری بود که به جمعآوری روایات اهل بیت (ع) پرداخت و کتابهای حدیثی ارزشمندی بر جای گذاشت. کتاب «من لا یحضره الفقیه» شیخ صدوق یکی از کتب اربعهی شیعه محسوب میشود. يکي از بزرگترين مرزبانان حماسه جاويد و خدمتگزاران مکتب اهل بيت (ع) و از شاخص ترين دانشمندان جهان اسلام که عمر خود را در راه خدمت به فقه و حديث شيعه و پاسداري از فرهنگ مهدويت صرف کرد ابوجعفر محمدبن علي بن بابويه قمي ملقب به شيخ صدوق است که صف اول محدثين و علماي اثناعشر جاي دارد و به عنوان يکي از ارکان فقه شيعه به شمار مي رود.
زندگینامه شیخ صدوق
شیخ صدوق (Al-Shaykh al-Saduq) از علمای علم حدیث شیعه است. علی بن حسین، پدر شیخ صدوق، در زمانی میزیست که در قم بزرگان و محدثان بسیاری حضور داشتند اما او فقیه و شیخ مورد اعتماد و پیشوای قمیها بود. پدر شیخ صدوق، علیرغم این جایگاه علمی، حجرهای در بازار داشت و از راه تجارت روزگار میگذراند و ساعاتی را نیز در منزل خود به تدریس و تبلیغ احکام و نقل روایات میپرداخت، و توانست در رشتههای مختلف کتابها و رسالههای ارزشمندی به رشتهی تحریر درآورد. پدر شیخ صدوق دورهی امامت امام حسن عسگری (ع) را درک کرد و همواره مورد تأیید آن حضرت بود.
سال ولادت شیخ صدوق دقیقاً در جایی ذکر نشده ولی بر اساس نقلی که دربارهی تولد او هست، میتوان سال تولد او را بهطور تقریبی مشخص کرد. شیخ صدوق نقل میکند که پدرش تا میانسالی فرزنددار نشده بود و پس از فوت دومین نائب خاص امام زمان، با واسطه از آن حضرت تقاضا کرده که برای او دعا کنند تا فرزندی به او عطا شود. پس از سه روز، سومین نائب خاص امام زمان (ع) خبری به او میرساند که امام زمان (ع) برایش دعا کرده و گفته است بهزودی خداوند پسر بابرکتی به او میدهد که سودمند باشد و بعد از او هم صاحب اولاد دیگری میشود. از این رو، با توجه به سال فوت نائب دوم امام (305 هجری قمری)، سال تولد شیخ صدوق را تخمین زدهاند.
القاب شیخ صدوق
برخی دانش مندان، از جمله شیخ طوسی و نجاشی، وی را رئیس المحدثین و صدوق الطائفته می نامند و برخی دیگر از علما و دانش مندان القاب دیگری برای ایشان برگزیده اند و همه علما و فقها و دانش مندان بزرگ اسلام، با احترام به شیخ بزرگوار نگریسته اند و به عدالت او اشاره و مقام شامخ علمی شیخ را با عباراتی تصدیق کرده اند که می توان به بزرگانی چون شیخ طوسی، نجاشی، سید بن طاووس، سید محقق داماد، علامه مجلسی، علامه بحرانی، شیخ بهایی، سید محمدباقر خوانساری اشاره کرد.
شیخ صدوق، پس از فوت پدر بزرگ وارشان، با این که جوان بود، به سرعت آوازه فضل و دانشش شهرهای ایران و عراق را فرا گرفت و دانش مندان اسلامی، آرزو داشتند شیخ را ببینند و حدیث را از وی بشنوند. او مشتاق شنیدن احادیث محدثان بود و به شهرهایی که حوزه علمیه داشتند، سفر می کرد تا علوم و احادیث خود را به دیگران منتقل کند و از علوم دیگران بهره مند شود. سرانجام در رجب سال 339 هـ.ق، رکن الدوله دیلمی و اهالی ری از او خواستند به ری بیاید و شیخ دعوت آنان را پذیرفت و عازم ری شد و به ترویج مذهب شیعه پرداخت.
فقها و بزرگان شیعه، شیخ صدوق را بیش تر با لقب رئیس المحدثین می شناسند، زیرا او در شناخت احادیث، آگاه و در حفظ و جمع آوری آن ها کوشا بود و حدود سی صد جلد کتاب از احادیث پیامبر و ائمه معصومین(ع) را جمع آوری کرده است که این تألیفات ارزش مند، از زمان تألیف ت کنون مورد توجه علما، فقها و دانش مندان اسلامی و مورد استفاده محققین و اندیش مندان و طلاب علوم دینی است که شرح آن در این مختصر نمی گنجد.
تحصیلات دینی شیخ صدوق
شیخ صدوق در قم متولد شد و در همانجا رشد کرد و نزد استادان حوزهی آن شهر به تحصیل علوم دینی پرداخت. نقل است که پس از چندی فعالیت علمی در قم، کمالات اخلاقی و قدرت علمی شیخ صدوق شهره شد و امیر آل بویه که فردی عالمدوست بود از وی دعوت کرد به شهرری برود و مردم شهرری نیز از او استقبال کردند و بر سکونت وی در آن دیار اصرار ورزیدند.
شیخ صدوق به اهمیت جمعآوری احادیث امامان معصوم (ع) واقف بود و برای این کار به شهرهای مختلفی از جمله بخارا، نیشابور، طوس، اصفهان و بغداد سفرهای بسیار کرد. در این سفرها شیخ صدوق توانست از محضر استادان برجستهای چون محمد بن حسن بن احمد بن ولید، ابومحمد قاسم بن محمد استرآبادی و ابومحمد عبدوس بن علی بن عباس گرگانی بهره ببرد و از عالمان بسیاری حدیث نقل کند. حدود سیصد اثر علمی به شیخ صدوق نسبت داده شده است که بسیاری از آنها امروزه در دسترس نیست. علاوه بر این آثار، شیخ صدوق شاگردان برجستهای تربیت کرد که شیخ مفید و سید مرتضی علمالهدی از جملهی ایشان هستند.
آثار شیخ صدوق
کتاب من لایحضره الفقیه: مشهورترین و بزرگترین کتاب باقیمانده از شیخ صدوق است که بارها و بارها فقهای شیعه به شرح و ترجمه و حاشیهنویسی آن پرداختهاند.
کتاب عیون اخبار الرضا: کتابی حدیثی دربارهی زندگی، آثار و روایات امام رضا (ع) است که در 69 باب تنظیم شده است. بخشی از این کتاب سخنان امام رضا (ع) است و بخشی دیگر احادیثی که آن حضرت از امامان پیش از خود روایت کرده است. عیون اخبار الرضا در فقه، اخلاق، سیره و علم کلام از مهمترین منابع شیعه است.
کتاب الامالی للشیخ الصدوق: کتابی به زبان عربی و حاصل جلسات متعددی است که شیخ صدوق در مشهد برای شاگردانش املاء نموده و آنها نوشتهاند.
کتاب صفات الشیعه: کتابی روایی دربارهی ویژگیهای اخلاقی و رفتاری شیعیان است. صفات الشیعه همواره مورد توجه عالمان شیعه بوده و به آن بسیار استناد شده است.
کتاب عللالشرایع: کتابی به زبان عربی است و حاوی روایاتی از رسول خدا و ائمهی اطهار است که موضوع آنها علت و فلسفهی برخی از احکام شرعی و عقیدتی است.
جایگاه علمی شیخ صدوق
شیخ طوسی میگوید: «محمد بن علی بن حسین، حافظ احادیث، آگاه به فقه و رجال، و حدیث شناس بود که در حفظ و کثرت علم، مثل او در میان قمیها دیده نشد.»
نجاشی در وصفش میگوید: شیخ ما و فقیه ما… که وارد بغداد شد و با اینکه کم سن و سال بود شیوخ طائفه از او حدیث میشنیدند.
شیخ صدوق را به جهت فراوانی آثار به ویژه در موضوع کلام و تکامل اندیشههای او نسبت به شخصیتهای متقدم، نماینده اصلی مکتب کلامی قم دانستهاند. گفته شده نخستین کسی که ابنبابویه را صدوق نامیده ابنادریس حلی در سرائر است. برخی محققان درباره وجه تسمیه شیخ صدوق بر این باورند که چون وی در نقل حدیث از ائمه علیهم السلام خصوصا امام باقر و امام صادق علیهماالسلام از راه صواب خارج نشده و در فهم آن ها به خطا نرفته است؛ صدوق نامیده شده است.
مشایخ و اساتید شیخ صدوق
شیخ صدوق در شهرهای مختلف نزد مشایخ و حفاظ بسیاری از ائمه حدیث و غیر آنها، به فراگیری علم پرداخته که شمارشان به ۲۶۰ نفر میرسد. برخی از مشایخ وی از این قرارند: احمد بن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، احمد بن محمد بن عیسی، پدرش علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، محمد بن حسن بن احمد بن ولید قمی، محمد بن موسی بن متوکل.
شاگردان و راویان از شیخ صدوق
با توجه به اینکه شیخ صدوق از جوانی در کار نشر اخبار بوده، راویان از وی باید بسیار بوده باشند ولی به لحاظ از بین رفتن برخی از کتب مثل تاریخ ری اثر شیخ منتجب الدین، رجال الشیعه اثر ابنبطریق و شیوخ الشیعة اثر علی بن حکم، اسامی راویان از وی به نحو کامل در دست نیست. آنچه امروزه از آن آگاهیم ۲۷ نفرند: احمد بن علی بن محمد بن عباس بن نوح، احمد بن محمد بن تربک الرهاوی، ابومحمد احمد بن محمد معمری، جعفر بن احمد بن علی ابومحمد قمی ساکن ری که در مشایخ وی نیز نامش آمده است.
جعفر بن احمد مریسی، جعفر بن حسن بن حسکه قمی، حسن بن احمد بن محمد بن هیثم عجلی رازی، حسن بن حسین علی بن بابویه، حسن بن عنبس بن مسعود بن سالم، حسن بن محمد بن حسن شیبانی قمی، نویسنده تاریخ قم. حسین بن عبیدالله بن ابراهیم غضائری، حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، برادر وی. عبدالصمد بن محمد تمیمی، علی بن احمد بن عباس نجاشی، فرزند نجاشی رجالی بزرگ.
سید ابوالبرکات علی بن حسین جوزی حلی حسینی، سید مرتضی علم الهدی، علی بن حسین بن موسی، علی بن محمد خزاز، ابوالقاسم علی بن محمد مقری، محمد بن احمد بن عباس بن فاخر دوریستی، محمد بن احمد بن علی، محمد بن احمد بن علی بن حسن بن شاذان قمی، پسر خواهر جعفر بن محمد بن قولویه، نویسنده کتاب ایضاح دفائن النواصب.
محمد بن جعفر بن محمد قصار رازی، محمد بن حسن بن اسحاق بن حسن بن حسین بن اسحاق بن موسی بن جعفر(ع)، محمد بن سلیمان الحمرانی، محمد بن طلحه بن محمد نعالی بغدادی، که از شیوخ خطیب بغدادی است.، محمد بن محمد بن نعمان، شیخ مفید، هارون بن موسی تلعکبری.
شیخ صدوق از نگاه دیگران
از مرحوم شیخ بهایی (علیه الرحمه) چگونگى حال شیخ صدوق (رحمه الله علیه) را پرسیدند. شیخ بهاء آن مرحوم را بسیار مدح و تعریف کرد و گفت: روزى از من سؤال کردند که شیخ صدوق بهتر است یا زکریا بن آدم؟ من گفتم: زکریا بن آدم بهتر است به جهت کثرت حدیث که دربارهی او رسیده است. بعد از این سؤال و جواب شیخ صدوق را در خواب دیدم که فرمود: از کجا به شما معلوم شد که فضیلت زکریا بن آدم از من بیشتر است؟ آنگاه از من اعراض نمود. (کتاب فوائد الرضویه)
وفات شیخ صدوق
سرانجام این عالم بزرگوار، پس از گذشت هفتاد و اندی سال، در سال 381 هجری قمری، دعوت حق را لبیک گفت و در شهری در حومه تهران دیده از جهان فرو بست.
پیکر پاکش، در میان غم و اندوه شیعیان، در نزدیکی مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی دفن شد و آرام گاهش به نام ابن بابویه، در شهر ری، مشهور و قبر مطهرش زیارت گاه مسلمانان و محل استجابت دعای مؤمنان است.
بیش تر تذکره نویسان، ماجرای سالم ماندن پیکر شریف این عالم بزرگ اسلام، پس از گذشت نهصد سال از وفات وی را نقل کرده اند که به طور خلاصه در این جا ذکر می کنم. مرحوم خوانساری (متوفای1313 هـ .ق) در کتاب ارزش مند روضات الجنات می نویسد: «در عهد فتح علی شاه قاجار، در حدود سال 1238 هجری قمری، مرقد شریف صدوق از کثرت باران خراب شد و رخنه ای در آن پدید آمد. به جهت تعمیر و اصلاح آن اطرافش را می کندند که به سردابه ای که مدفنش بود، برخوردند و هنگامی که وارد سرداب شدند، بدن مطهر او هم چنان تر و تازه و در انگشتان اثر خضاب و در کنارش تارهای پوسیده کفن بر روی خاک نمایان بود.»
این خبر به سرعت در تهران منتشر شد و به گوش سلطان وقت رسید. وی با جمعی از بزرگان و امنای دولت به جهت مشاهده حضوری به محل آمدند. جمعی از علما و اعیان دولت داخل سرداب شدند و صدق قضیه را به رای العین مشاهده کردند و سپس دستور تعمیر و تجدید بنا و تزیینات آن را صادر کردند.
صاحب روضات که در آن زمان دوازده ساله بوده، چنین نوشته است: «من خودم بعضی از افرادی را که در آن واقعه حضور داشتند، ملاقات کرده ام.»
علامه مامقانی، صاحب تنفیح المقال نیز همین قضیه را نقل کرده است. سید ابراهیم لواسانی، (متوفای سال 1309 هـ.ق) از علمای بزرگ تهران و حکیم وارسته آقای علی مدرس زنوزی (متوفای 1307 هـ.ق) به چشم خود جسد مطهر را به همان حال که بیان شد، دیده اند.
منابع
۱-غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ق، ص۸.
۲-جعفری، «مقایسهای میان دو مکتب فکری شیعه در قم و بغداد در قرن چهارم هجری»، ص۱۰.
۳-چرا ابنبابویه قمی به «شیخ صدوق» شهرت یافت؟!، خبرگزاری شبستان.
۴-غفاری، علی اکبر، مقدمه «من لایحضره الفقیه» در: الشیخ الصدوق، ۱۴۰۴ق، ص۸.
۵-الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ش، ص۴۰.
۶- الربانی الشیرازی، عبدالرحیم، مقدمه «معانی الاخبار» در: الشیخ الصدوق، ۱۳۶۱ش، ص۴۲.