باز هم شهر ری، باز هم شهید مدافع حرم؛ اصغر آقای حاج‌قاسم آرام گرفت
پیکر بی‌سر «اصغر ذاکر» روی خودرو، همراه با پرچم سبز یا رقیه (س)، چند خیابان شهر ری را طی کرد و به دنبالش عاشقانی بودند که اشک‌ریزان و سینه‌زنان می‌آمدند. مردم مجاور سیدالکریم (ع) همین چند روز قبل پیکر شهید مدافع حرم «ابوالفضل سرلک» را تشییع کردند، انگار دیگر برای این مردم انقلابی عادی شده است.
پس از گذراندن شب قدر، انگار تقدیر جماعتی از میان جمعیت انبوه شهر، این‌گونه رقم خورده بود که به بدرقه پیکر بی‌سر شهید مدافع حرمی بروند که بعد از شهادت فرمانده‌اش، تقریباً یک ماه بیشتر طول نکشید که او هم بار سفر بست و رفت. تا اینکه امروز بالاخره بعد از چند ماه، پیکرش تشییع و در جوار همرزمانش به خاک سپرده شد.
شهید مدافع حرم «اصغر پاشاپور»، همان کسی است که بعد از شهادتش، کلیپی از او در فضای مجازی دست به دست شد که در آن، شهید حاج قاسم سلیمانی او را به‌عنوان «اصغر آقا» خطاب می‌کند، برای همین است که این روزها، او را «اصغر آقای حاج قاسم» می‌نامند، شهیدی که به سبب مزین بودن به افتخار ذاکری اهل بیت (ع)، او را به‌عنوان «اصغر ذاکر» هم می‌شناسند.
منزل پدری حاج اصغر، در شهرک شهید بروجردی واقع در کوچه‌ای نه‌چندان پهن است که از حدود ساعت ۱۰ صبح روز یک‌شنبه، در آن دود اسپند و نوای سرود حماسی تعدادی نوجوان که لباس نظامی بر تن داشتند، خبر از مهمانی می‌داد که عن‌قریب پا به میان جمعیت مردمی می‌گذارد که چشمان منتظرشان، ماه‌ها تر بود.
میهمان از راه رسید؛ با بدنی بی‌سر که مزین به پرچم ایران بود و البته روحی بلند و آزاد؛ این‌جا یعنی شهرک شهید بروجردی، اولین ایستگاه مراسم تشییع پیکر مطهر حاج اصغر بود، جایی که دوستانش، همرزمانش و نیز مردمی که به عشق او به مراسم تشییعش آمده بودند، برای لحظاتی پیکرش را بر روی دست، به خانه پدرش بردند، تا اهل خانه لحظه‌ای با او وداع کنند.
وداع در خانه پدری، آن‌قدر طول نکشید که پیکرش را سوار بر آمبولانس، به محله «ملک‌آباد» یعنی محله سکونتش بردند؛ این‌جا دیگر کمی وضعیت فرق داشت؛ جمعیت بیشتری اعم از زن و مرد، پیر و جوان، به استقبال اصغرآقای حاج قاسم آمده بودند و البته حضور دخترش در مقابل جایگاه، باعث شد تا مداح، روضه دختر سه ساله حسین (ع) را برای تشییع‌کنندگان تداعی کند.
پیکر بی‌سر اصغر ذاکر روی خودرو، همراه با پرچم سبز یا رقیه (س)، چند خیابان شهر ری را طی کرد و به دنبالش عاشقانی بودند که اشک‌ریزان و سینه‌زنان می‌آمدند. مردم مجاور سیدالکریم (ع) همین چند روز قبل پیکر شهید مدافع حرم «ابوالفضل سرلک» را تشییع کردند، انگار دیگر برای این مردم انقلابی عادی شده است؛ یک روز سردار شهید «احمد غلامی»، یک روز دیگر «وحید زمانی‌نیا»، یک روز «ابوالفضل سرلک» و امروز هم که «اصغر پاشاپور».
شهید اصغر پاشاپور را به‌سمت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) برده و در آن‌جا طواف دادند و سپس به قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) منتقل کردند. هوا گرم بود، تا پیکر حاج اصغر را بیاورند، هر کسی سر قبر یک شهیدی زیر سایه نشسته بود و البته که خانواده‌اش هم سر مزارش که قرار بود تا لحاتی دیگر حاج اصغر را در آغوش بگیرد، حاضر بودند.
صدای دمام بلند بود که صدای اذان مرحوم موذن‌زاده هم با آن آمیخت، تا فضای معنوی‌تری را بیافریند. همه نماز ظهر و عصر را خوانده بودند و همچنان چشم‌انتظار که پیکر مطهر حاج اصغر را از زیارت سیدالکریم (ع) آوردند. اقامه نماز میّت بر پیکر مطهر اصغرآقای حاج قاسم، حال و هوایی معنوی داشت؛ خصوصاً آن‌جایی که سید روحانی رسید به جمله «اللّٰهُمَّ إِنَّا لَانَعْلَمُ مِنْهُ إِلّا خَیْراً» همه گریستند، شاید همه یاد آن نمازی افتادند که امام خامنه‌ای بر پیکر سیدالشهدای مقاومت خوانده و وقتی به این فراز رسیدند، گریستند.
پس از اقامه نماز میت، پیکر بی‌سر حاج اصغر بر روی دستان دوستان و همرزمانش به سمت خانه ابدی‌اش برده و در کنار شهید مدافع حرم محمد پورهنگ (شوهر خواهرش) به خاک سپرده شد.
