سوتلانا؛ یک کشور و یک بانو؛ انقلاب مونث در بلاروس
یک زن به سمبل صلح و تغییرات مسالمتآمیز تبدیل شده است. نامزدی سوتلانا تیخانوفسکایا، رهبر اپوزیسیون بلاروس برای ریاست جمهوری تنها آغاز جنبشی است که زنان این کشور در آن نقشی تعیینکننده ایفا میکنند.
همسر سوتلانا تیخانوفسکایا مهمترین رقیب الکساندر لوکاشنکو برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ بلاروس بود. پس از آنکه سرگئی تیخانوفسکی پیش از انتخابات به زندان افتاد سوتلانا تیخانوفسکایا به جای او برای رقابت با الکساندر لوکاشنکو در این انتخابات شرکت کرد. اما بازنده این انتخابات شد.
به دنبال اعلام نتیجه، مردم برای اعتراض به خیابانها ریختند. در یازدهم اوت ۲۰۲۰ سوتلانا تیخانوفسکایا به دلیل حفظ جان فرزندانش به لیتوانی گریخت. نامزدی سوتلانا تیخانوفسکایا، رهبر اپوزیسیون بلاروس برای ریاستجمهوری تنها آغاز جنبشی بود که زنان این کشور در آن نقشی تعیینکننده ایفا میکنند. زنان جامعه مردسالار بلاروس از یک تحول دموکراتیک بیشترین بهره را میبرند.
سوتلانا تیخانوفسکایا کیست؟
در مبارزات انتخابات ریاستجمهوری بلاروس یک زن جوان خانهدار الکساندر لوکاشنکو “آخرین دیکتاتور اروپا” را به چالش کشیده است.
سوتلانا تیخانوفسکایا میگوید سیاستمدار نیست. او در یکی از گردهمآییهای انتخابات ریاست جمهوری بلاروس گفته بود: «من میخواهم به آغوش خانوادهام برگردم و غذا درست کنم.» این زن ۳۸ ساله خانهدار برای بسیاری از شهروندان بلاس سمبل امید و تغییر است.
سوتلانا تیخانوفسکایا جدیترین رقیب الکساندر لوکاشنکو، رئیس جمهور بلاروس به شمار میرود. لوکاشنکو که رسانههای غربی او را آخرین دیکتاتور اروپا میخوانند، برای ششمینبار پیاپی پیروز انتخابات ریاستجمهوری شده است.
اما سوتلانا تیخانوفسکایا کاملأ تصادفی وارد این بازی بزرگ شده است. در اصل همسر او سرگئی تیخانوفسکی که یک وبلاگنویس منتقد لوكاشنكو است، میخواست نامزد انتخابات شود. او اما به دلیل شرکت در یک گردهمآیی غیرمجاز اوایل سال جاری میلادی بازداشت شد و نتوانست برای شرکت در انتخابات ثبت نام کند.
اینطور بود که سوتلانا ناگهان تصمیم گرفت خود نامزد انتخابات ریاستجمهوری شود و درخواستش در کمال تعجب پذیرفته شد. شوهر او پس از پایان مهلت ثبتنام آزاد شد و مدیریت کمپین انتخاباتی سوتلانا را برعهده گرفت تا اینکه دوباره دستگیر شد. دادگستری بلاروس او را به خشونت علیه پلیس متهم میکند. همکاران او میگویند نیروهای پلیس او را تحریک کردند.
آیا یک زن سرنوشت بلاروس را عوض میکند؟
حال سوتلانا به محبوبیت بیسابقهای دست یافته و به رهبر مخالفان لوکاشنکو تبدیل شده است.
البته اطلاعات چندانی در مورد سوتلانا تیخانوفسکایا در دست نیست. او متولد و بزرگ شده شهری در جنوب غربی جمهوری شوروی سابق است، در رشته زبانهای خارجی تحصیل کرده و به عنوان مترجم مشغول کار بوده که با همسرش آشنا شده است.
او حال مادر دو فرزند و خانهدار است. رقیب لوکاشنکو طبق گفتههای خودش، هیچوقت به سیاست علاقمند نبوده است. شوهر او وبلاگ ویدئویی خود را اوایل سال ۲۰۱۹ شروع کرد و سفرهای داخلی زیادی در بلاروس داشت. سوتلانا تیخانوفسکایا که در این سفرها او را همراهی کرده بود، میگوید از این سفرها درسهای زیادی درباره کشور و مردم بلاروس آموخته است.
حضور او در انتخابات ریاستجمهوری بلاروس مانند تصمیم یک ورزشکار آماتور برای شرکت در بازیهای المپیک ماه بعد است، با این تفاوت که او از حضور در مسابقه نهایی محروم شد!
شهروندان بلاروس مدتهاست که به سیاست علاقهای ندارند. رئیسجمهور بلاروس، الکساندر لوکاشنکو هواداران سوتلانا تیخانوفسکایا را حامیان “دختری فقیر” میخواند.
رقیب لوکاشنکو اما اهداف سیاسی مشخصی دارد که مهمترین آنها: استقلال بلاروس، آزادی زندانیان سیاسی از جمله شوهرش و برگزاری انتخابات آزاد ظرف شش ماه پس از پیروزی اوست. سوتلانا تیخانوفسکایا میخواهد بعد از آن از سیاست فاصله گیرد.
او اعتراف کرد که کارشناس مسائل دشوار سیاست خارجی یا اصلاحات اقتصادی نیست و هنگام حمله به لوكاشنكو از مباحث بحثبرانگيز پرهیز کرد اما در پاسخ دادن کم نمیآورد. او در واکنش به موضع رئیسجمهور که معتقد است تنها کسانی که در ارتش خدمت کردهاند، میتوانند رئیس دولت شوند، پیشنهاد کرده که تنها زنان دارای فرزند نامزد انتخابات شوند. او هرچند تا کنون مورد ارعاب قرار نگرفته اما پس از تهدیدی ناشناس، فرزندان خود به خارج از کشور فرستاده است.
کارزار انتخاباتی او نشان میدهد که جامعه بلاروس بیوقفه و آشکار درحال تغییر است. موفقیت او در کشوری که به نظر میرسید همه چیز تحت کنترل لوکاشنکوست، بسیاری را شگفت زده کرد. تمایل به تغییر و کنار گذاشتن لوکاشنکو پس از ۲۶ سال حكومت آنقدر جدی است كه برای بسیاری تفاوت نمیکند چه کسی رئیسجمهور بعدی باشد.
انقلاب مونث در بلاروس
در بیشتر تصاویری که از اعتراض مخالفان بلاروس به جهان مخابره میشود، حضور پررنگ زنان چشمگیر است. یکی از این تصاویر پزشکان و پرستاران زن را نشان میدهد که با روپوش سفید به خیابان آمده و خواستار پایان دادن به خشونت شدهاند. این زنان پس از آن به خیابانها آمدند که گروه زیادی از زخمیهای ناشی از سرکوب خشن مأموران دولتی را در بیمارستانها تیمار کرده بودند.
«تاگس شاو»، وبسایت شبکه یک تلویزیون آلمان در گزارشی تحلیلی با عنوان «انقلاب زنان» مینویسد تاریخ اعتراضهای این دور در بلاروس زنانه است و این امری اتفاقی نیست. نامزدی سوتلانا تیخانوفسکایا در مقابل آلکساندر لوکاشنکو که ۲۶سال بر این کشور مستبدانه حکم رانده، جامعه را عمیقا دگرگون کرده است.
اولگا دریندووا، پژوهشگر مسائل سیاسی در مرکز تحقیقاتی حوزه کشورهای شرق اروپا وابسته به دانشگاه برمن، در این باره میگوید جامعه بلاروس هنوز بسیار مردسالار است: «با این حال وقتی مثلا در کارخانهای بپرسید چه کسی به تیخانوفسکایا رأی داده، همه کارگران دستشان را بلند میکنند.» به باور او «اکثر مردم دیگر ابایی ندارند اذعان کنند به یک زن که پیش از این خانهدار بوده، رأی دادهاند و این نشان میدهد که نارضایتی از لوکاشنکو چگونه طرز فکر مردم را تغییر داده است.»
تفکر جنسیتزده لوکاشنکو بر کسی پوشیده نیست. او بیتعارف گفته است: «وظیفه زن تزیین جهان است» یا «حالا زنها هم شلوار میپوشند، اما این برازنده آنها نیست.» و با همین نگاه بود که او ظرفیت رقیب زن خود در مبارزات انتخاباتی را برای بسیج مردم دستکم گرفت. لوکاشنکو پیش از شروع انتخابات گفته بود: «مگر میشود درباره مسائل سیاسی با یک زن حرف زد، او تازه غذای بچههایش را داده.»
تیخانوفسکایا درست همین جملات را به محور تبلیغات خود بر ضد لوکاشنکو تبدیل کرد و در واکنش به این سخنان گفت: «ابدا قصد ندارد به قدرت برسد، بلکه فقط میخواهد پیش شوهر و بچههایش برگردد و برای آنها کتلت سرخ کند.»
حتی فرار او به لیتوانی و نشان دادن چهره «یک زن ضعیف» که تحمل پیامدهای احتمالی فشار را ندارد از محبوبیت او نکاست. اولگا دریندووا میگوید: «این زن حالا به سمبل برای مردم بلاروس تبدیل شده است؛ سمبل صلح و تغییرات مسالمتآمیز.» به دنبال سرکوب شدید معترضان و سه شب خشونت بیسابقه علیه تظاهرکنندگان، حضور زنان در خیابان به شکل چشمگیری افزایش یافت. در این شبها خشونت نیروهای امنیتی عمدتا متوجه مردان بود زیرا آنها شبانه به خیابان میآمدند تا بهتر بتوانند با مأموران گارد ویژه مقابله کنند. زنان روزها «با لباس سفید، گل در دست به خیابان آمدند و زنجیره انسانی به علامت حمایت از معترضان تشکیل دادند.»
از این تاکتیک به سرعت در سراسر بلاروس استقبال شد. زنان نقش منادیان صلح را برعهده گرفتند. به گفته اولگا دریندووا «در ابتدا تصور میشد مردم از شدت سرکوب میترسند، دیگر کسی به خیابان نمیآید و اعتراضها به سرعت جمع میشود. اما آمدن زنان به میدان، به کلی وضع را تغییر داد.» این زنان با آگاهی از تأثیر حضور خود از سمبلهای بسیار زنانه نیز به خوبی در مبارزات استفاده کردند.
با همه وابستگی که مردم بلاروس به سنت دارند، اما زنان از یک تحول دموکراتیک بیشترین سود را میبرند. دادههای اداره ملی آمار بلاروس (Belstat) درسال ۲۰۱۸ نشان میدهد گرچه زنان سهم عمدهتری در آموزش عالی و دانشگاهها دارند، اما درآمد آنها به طور متوسط فقط سه چهارم درآمد یک مرد است. همزمان زنان دو برابر بیشتر از مردان وقت خود را صرف انجام کارهای خانه و رسیدگی به کودکان و افراد سالخورده خانواده میكنند و خود باید دوران سالخوردگی را با حقوق بازنشستگی پایینی سر کنند.
زنان کمتر از یک سوم اعضای دو مجلس بلاروس، مجلس ملی جمهوری بلاروس و مجمع ملی (مجلس عوام و سنا) را تشکیل میدهند و تنها ۳۵درصد مناصب مهم دولتی دارند. درحالیکه دستگاههای امنیتی تقریبا صددرصد در اختیار مردان است و آنها بهندرت در بخشهای آموزش و پزشکی بلاروس حضور دارند، این زنان هستند که در جریان اعتراضات به داد زخمیها رسیدند و از میزان پیامدهای خشونت کاستند.
حضور زنان در تظاهرات نهتنها یک لحظه تاریخی در تحولات سیاسی این کشور است، بلکه در حوزه اجتماعی نیز یک سنگ بنا محسوب میشود. ویکا بیران، از فعالان حقوق زن میگوید: «این نخستین بار است که زنان دیگر ابژه نیستند بلکه خود سوژهاند، روی آنها حساب میشود، حرفی برای زدن دارند، تصمیمگیرندهاند و مردم احترام زیادی برای آنها قائلاند.»
او در عین حال نقش بسیار «زنانه» زنان در اعتراضات را با دیده تردید مینگرد و میگوید: «تصاویر رمانتیک از زنان در لباسهای سفید بلند که گلهای سفید در آغوش گرفتهاند و پیام عشق و صلح میدهند، بسیار جالباند و به شدت مورد علاقه رسانههای غربی. اما این تنها یک روی سکه انقلاب است.»
او میافزاید: «به عنوان مثال بسیاری از فمینیستها از این واقعیت استقبال نکردند که زنان افسران نیروی زرهی پلیس که تظاهرکنندگان را مورد ضرب و شتم قرار دادند در آغوش بکشند.» او همچنین از اینکه فضای کمی برای «سایر اشکال زنانگی» وجود دارد انتقاد کرد. با وجود این، ویکا بیران معتقد است: «اکنون زمان این گونه انتقادها نیست زیرا میتواند به سرعت تعبیر نادرستی از آن شود و هرچه بهدست آوردهایم نابود کند.»