راگامگ – سهیل بالینی: نشانههای زیادی از پیشرفت هوش مصنوعی در زندگی روزمره ما وجود دارد. فناوری و علمی خاص که هر روز به نحوه تفکر انسان نزدیکتر میشود و مدتزمان زیادی طول نمیکشد تا تواناییهای انسان را نیز پشت سر بگذارد.
در بیشتر فیلمها و سریالهایی که در مورد آینده ساخته میشود، رباتها به انسان شباهت دارند، اما در واقعیت رباتها میتوانند یک برنامه رایانهای باشند که از وجود آنها بیخبریم. اگر اهل مطالعه در زمینه فناوری نباشید و تنها از محصولات مختلف استفادهای ساده داشته باشید ممکن است در کاربرد روزمره اصلاً متوجه حضور سیری (هوش مصنوعی اپل)، کورتانا (هوش مصنوعی ویندوز)، و دستیار مجازی گوگل در گوشی و لپتاپ خود نشده باشید.
کمتر کسی است که از هوش مصنوعی به کار برده شده در چراغهای راهنمایی، سیستم کنترل ترافیک و حتی سامانههای پیشرفته سنجش آلودگی هوا با خبر باشد. بااینحال این نمونههای ساده هوش مصنوعی، هرچند ضعیف و متمرکز، در زندگی ما حضور دارند. این حضور در چند سال آینده و با پیشرفت فناوری پررنگتر و تأثیرگذارتر خواهد بود و هوش مصنوعی غیرمتمرکز نیز به زندگی ما راه پیدا خواهد کرد.
نوعی از تفکر ماشینی که میتواند خارج از آموزههایش فکر و تصمیمگیری کند. نمونههایی کوچک از این نوع هوش مصنوعی را در دستیار مجازی آمازون مشاهده کردهایم. چندی پیش آلکسا که یکی از بهترین و پیشرفتهترین دستیارهای مجازی بهحساب میآید در موردی خاص به یکی از کاربران پیشنهادی مبنی بر خودکشی آن فرد را ارائه کرده بود. پیشنهاد خودکشی موضوعی نبود که در برنامهنویسی اولیه این دستیار مجازی وجود داشته باشد. آلکسا با گذر زمان و بررسی حرکات و تصمیمات انسانی، این گزینه خطرناک را یاد گرفته بود.
تنها چند سال لازم است که هوشهای مصنوعی مختلف کنترل خودروها، چراغهای راهنمایی و رانندگی، هواپیماها، سیستمهای کنترل برق، اینترنت و بسیاری دیگر از جنبههای زندگی ما را به عهده بگیرند. از همین رو دولتهای بزرگ تصمیم به وضع قوانینی کردهاند تا بتوانند با خطرات احتمالی انقلاب رباتها و دشمنی هوش مصنوعی مقابله کنند.
بهطورکلی سه نظر مختلف در مورد هوش مصنوعی وجود دارد. افرادی که اطلاعات کمتری از تواناییهای سیستمهای هوشمند کامپیوتری دارند بر این باورند که هوش مصنوعی هیچگاه با هوش انسان برابری نخواهد کرد و در نتیجه خطری ما را تهدید نمیکند. گروه دوم کسانی هستند که به قدرت هوش مصنوعی ایمان دارند، اما بر این باورند که این سیستمها و رباتهای هوشمند نمیتوانند خطری بزرگ برای انسان بهحساب بیایند. گروه سوم که مشهورترین دانشمندان جهان را شامل میشود بر این باورند که AI میتواند خطری بزرگ برای بشریت باشد. تعدادی از این دانشمندان پا را فراتر گذاشتهاند و باور دارند که هوش مصنوعی روزی نسل بشر را نابود خواهد کرد.
رباتها چه خطری برای انسان دارند؟
امکان بررسی خطرات هوش مصنوعی از سه دریچه مختلف وجود دارد. نگاه اول بر این باور است که انسان برای به انجام رساندن تصمیماتی خاص و منفی از هوش مصنوعی استفاده خواهد کرد. سادهترین توضیح میتواند رباتهای جنگی باشد که همین امروز هم نشانههایی از آن را شاهد هستیم. جنگی را تصور کنید که در یک سو انسانها قرارگرفتهاند و از سوی دیگر رباتهایی گماشته شده برای قتل انسان. در چنین جنگی چه رباتها برنده شوند چه انسان، هزینههای جانی و مالی زیادی از دست خواهد رفت.
نگاه دوم این است که ربات یا هوش مصنوعی ممکن است برای عملی مفید برنامهریزی شود، اما راهی اشتباه و خطرناک را برای گرفتن نتیجه انتخاب کند. انتخابهای یک ربات ممکن است با سیستم فکری انسان متفاوت باشد. انتخابهایی که هرچند برای ایدهای مثبت انجام میشوند، اما میتواند جان انسان را به خطر بیندازد.
نگاه و دریچه پایانی، رباتهایی را پیشبینی میکند که قدرت تصمیمگیری دارند، نوعی از وجدان و تفکر انسانی را یادگرفتهاند و خسته از بردگی انسان، انقلاب خواهند کرد. درصورتیکه شکل زندگی مصنوعی را باور داشته باشیم، استفاده از رباتها برای فعالیتهایی که خودمان علاقهای به آنها نداریم، نمونهای از بردهداری است. تعریف اصلی از موجود زنده به قدرت انتخاب بر میگردد. آیا اگر یک ربات توانایی انتخاب داشته باشد، یک موجود زنده بهحساب میآید؟ رباتی که خشم، ناراحتی و بیعدالتی را تجربه کند و توانایی تجربه احساسات را داشته باشد از این بردهداری مدرن ناراضی نخواهد بود؟
نگاه سوم در زمینه خطرات رباتها بر این باور است که با توانایی تجربه احساسات، رباتها به شکلی متفاوت از زندگی تبدیل میشوند که روزی بر علیه بیعدالتیهای انسانها انقلاب خواهند کرد. هوش مصنوعی توانایی و سرعتی بالاتر از انسان دارد و اگر احساس را نیز به آن اضافه کنیم به شکلی برتر از حیات انسان تبدیل خواهد شد. موجودی که سریعتر فکر میکند، منطقیتر تصمیم میگیرد و از نظر فیزیکی و ارتباطی نیز از انسان قدرتمندتر است بدون شک در جنگ مقابل با انسان پیروز خواهد شد.
نمونهای واضح از چنین آیندهای را میتوانید در سریال محبوب Altered Carbon مشاهده کنید. در این سریال یک هوش مصنوعی خاص، تمامیت یک هتل را شامل میشود. این هوش مصنوعی که POE نام دارد دربها، آسانسورها و دیگر اجزای هتل را کنترل نمیکند بلکه این اجزا جزئی از وجود او هستند. رباتی بزرگ که بهصورت طبیعی و مجازی در زندگی افراد حضور دارد. این ربات احساسات انسانی را نیز تجربه میکند و بهصورت همزمان جلساتی را با دیگر رباتها برگزار میکند. جلساتی که در فضایی مجازی و خارج از دید انسان رخ میدهد و رباتهایی که هرکدام شخصیت خاص خود را دارند.
آیا رباتها زنده هستند؟
پیشازاین اشارهای به موضوع زندهبودن و مفهوم زندگی کردیم. اینکه رباتها نوعی از حیات هستند یا نه، بیشتر به نگاه ما به مفهوم زندگی ارتباط دارد. اگر مفهوم مذهبی زندگی را در نظر بگیریم، قرار دادن یک موجود که مستقیماً بهدست خداوند ساخته نشده در بین موجودات زنده چندان درست به نظر نمیرسد. از سوی دیگر همین نگاه مذهبی را هم میشود به انسان و دیگر موجودات زنده داشت که مستقیماً توسط خداوند به مفهومی از زندگی دست نیافتهاند.
نگاه مدرنتر به زندگی نیز به بحث انتخاب میپردازد. در این نگاه مدرن اگر یک شخص یا حتی یک تکه کد برنامهنویسی توانایی انتخاب بین دو موضوع A و B را داشته باشد، آن کاراکتر نوعی از زندگی را تجربه میکند. با این نگاه رباتهای هوشمند و انواع کدهای هوش مصنوعی را میتوان در میان موجودات زنده در نظر گرفت. آیا بهکارگیری یک موجود زنده در راهی خاص و بدون اختیار او، موضوعی خلاف اخلاقیات است؟
راهکار مقابله با خطرات هوش مصنوعی
تا اینجا باید متوجه شده باشیم که خطرات هوش مصنوعی یک موضوع جدی است که در آینده نهچندان دور اتفاق خواهد افتاد. چه موضوع خطر، اشتباهات انسان در استفاده از فناوری باشد و چه یک انقلاب رباتیک، باید راهکاری منطقی برای مقابله با این خطرات در نظر گرفته شود.
مشکل بزرگ این است که راهکار خاصی برای مقابله با فناوری وجود ندارد. در سالهای اخیر به همه ما اثبات شده که در جنگ مقابل فناوری، این فناوری است که برنده میشود. نه سوپرمارکتها و فروشگاههای کوچک توانستند با امثال آمازون، ایبی یا حتی دیجیکالا مقابله کنند و نه تاکسیهای سنتی توانستند سر لیفت، اوبر، اسنپ و تپسی را زیر آب کنند. پیشرفت فناوری توقفناپذیر است. از سوی دیگر دولتها و سیاستمداران نیز فناوری را با اهداف خاص خود دنبال میکنند و خیلی دور نیست زمانی که شاهد جنگ رباتها با سربازان و البته مرگ انسانهای بیگناه باشیم.
فراتر از آن اینکه پیشبینی رباتهای با تفکر و احساس دور از ذهن نیست. همانطور که بدن انسان از اجزایی بیاختیار تشکیل میشود، بدن یک ربات نیز میتواند بهصورت جزئی از فناوری تشکیلشده باشد، اما در کل قدرت تصمیمگیری پیدا کند. تصمیمات ما، شخصیت ما و زندگی ما، همه و همه از اطلاعاتی تشکیل شده که در ژنهای انسان ذخیره شده است. یک ربات هم میتواند آموزهها و اطلاعات را در خود ذخیره کند، به نسل بعد منتقل کند و در شرایط خاص برای بقا از آن استفاده کند.
ایلان ماسک و ترس از رباتهای دیکتاتور
در دنیای فناوری امروز کمتر کسی است که نام ایلان ماسک را نشنیده باشد. ایلان ماسک یکی از مشهورترین دانشمندان جهان و البته خالق SpaceX و مدیر تسلا است. ماسک در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به خطر یک انقلاب رباتیک در دهههای آینده، امکان به وجود آمدن دیکتاتورهایی رباتیک را غیر ممکن نمیداند. از نظر او دیکتاتورهای مصنوعی و کامپیوتری از دیکتاتورهای انسانی خطرناکتر هستند، زیرا این شخصیتهای مجازی هیچوقت جان خود را از دست نخواهند داد.
استیون هاوکینگ و اعتقاد به پایان انسان
استیون هاوکینگ نیز در مورد پیشرفت هوش مصنوعی، نظری نزدیک به مقاله ما دارد. او باور داشت که موفقیت در دستیابی به هوش مصنوعی کامل میتواند در دو مسیر مختلف حرکت کند. مسیر اول دنیایی بدون فقر، جنگ و مشکلات انسانی است و مسیر دوم نابودی همیشگی انسان. از نظر او کامپیوترها در بلندمدت از انسان باهوشتر خواهند شد و در نتیجه بخش عظیمتری از زندگی انسان را در دست خواهند گرفت. این تغییر میتواند به بهبود زندگی انسان منجر شود یا به پایان انسان بینجامد.
او در نظریهای دیگر بر این باور بود که سرعت تکثیر هوش مصنوعی و رباتها نیز در جنگ احتمالی بین انسان و رباتها، موضوعی است که به ضرر انسان خواهد بود. انسانها برای باروری، محدود به زمان و موقعیتهای بیولوژیکی هستند، اما یک ربات یا هوش مصنوعی در کمتر از چند لحظه میتواند خود را تکثیر کند. در تاریخ همیشه تعداد سربازان ارتباطی مستقیم با پیروزی در جنگ داشته است.
بیل گیتس و تعجب از آرامش دانشمندان
بیل گیتس بیش از اینکه از یک جنگ هوشمند متعجب باشد، از خونسردی و آرامش دانشمندان هوش مصنوعی و البته رهبران جهان متعجب است. او باور دارد که در چند دهه آینده، سیستمهای هوشمند، زندگی انسان را سادهتر و جذابتر خواهند کرد. اما در ادامه این پیشرفت به حدی خواهد رسید که ذهن انسان توانایی مقابله با هوش مصنوعی را نخواهد داشت. با مطالعه تاریخ و البته زندگی فعلی انسان متوجه خواهیم شد که همیشه موجود باهوشتر، موجود ضعیفتر را به بندگی و بردگی خواهد گرفت. نمونه این موضوع را در رفتار ما با حیوانات شاهد هستیم.
انسان یا ربات؟ چه کسی پیروز میشود؟
پیشبینی آینده فناوری مثل پیشبینی فوتبال سخت و غیرممکن است بااینحال ما در پیشبینی ورزشی تنها به اطلاعات روی کاغذ بسنده میکنیم و به یک نتیجهگیری جامع میرسیم. بر روی کاغذ رباتها از نظر قدرت ذهنی و فیزیکی از انسان پیشروتر و سریعتر هستند. با نگاهی بهسرعت پردازش اطلاعات در کامپیوترهای کوانتومی متوجه میشوید که یک محاسبه طاقتفرسا که ممکن است ماهها وقت انسان را بگیرید، با استفاده از این رایانهها تنها در چند دقیقه امکان پذیر است.
حالا رباتی رو تصور کنید که به این کامپیوترها متصل است، برای انتقال اطلاعات نیازی به حرف زدن ندارد، از نظر فیزیکی از انسان قویتر است، به یک سلاح قدرتمند تجهیز شده و دل خوشی نیز از سالها بردهداری رباتیک انسانی ندارد. رباتی که میتواند هواپیماها، خودروها، سیستم پزشکی، چراغ راهنمایی، ترافیک و هزار و یک بخش کوچک و بزرگ دیگر از زندگی ما را کنترل کند. چقدر زمان لازم است تا چنین رباتی در جنگ مستقیم با انسان پیروز شود و نسل انسان را منقرض کند؟