روزی که تمدن هوشمند کشف شود
اگر مریخنورد استقامت شواهدی از میکروبها روی مریخ پیدا کند، اعتماد به نفس ما خدشهدار نخواهد شد، چون واضح است که از آنها هوشمندتر هستیم. اما اگر این مریخنورد به لاشه یک سفینه فضایی بسیار پیشرفتهتر از هر چیزی که تا به حال تولید کردهایم، برخورد کند، نفس ما به چالش خواهد افتاد.
توهم برتری و غروری توجیهنشدنی عمیقا در طبیعت انسان ریشه دوانده. همینها بودند که باعث شدند نازیها در جنگ جهانی دوم بیش از ۷۰ میلیون نفر، یا ۳ درصد جمعیت سال ۱۹۴۰ را به کام مرگ بکشانند ــ عددی چنان بزرگ که مرگهای ناشی از کرونا حتی به آن نزدیک هم نشده است. تفاوتهای ژنتیکی ناچیز که محرک جنایتهای نازیها بودند، در حضور یک تمدن بسیار پیشرفته خندهدار به نظر خواهند رسید.
این احتمال وجود دارد که تمدن خودمان در پی یک فاجعه خودساخته جهانی در چند قرن آینده محو شود؛ چیزی مثل یک جنگ جهانی دیگر، یا تغییر اقلیم. در این صورت، گونههای حیات اولیه، نظیر میکروبها، یا حتی تمساحهایی که در باتلاقهای سیارات فراخورشیدی شنا میکنند، گونههایی از آب در بیایند که بقایشان از «گونههای هوشمند» خودخوانده مثل ما بیشتر باشد. با توجه به تمایل ما برای خود تخریبی، تنها در صورتی در عرصه کیهان در یادها میمانیم که بتوانیم پیش از محو شدن از روی زمین، یادگارهایی بادوام به فضا بفرستیم.
طبق استدلالی که در کتاب فرازمینی (Extraterrestrial)، اثر «اوی لوب» (Avi Loeb) آمده، بشریت برای سازگاری با حس فروتنی در کیهان آماده نیست. اما این موضوع، اگر بتوانیم بقایایی از تمدنهای پیشرفتهتر را کشف کنیم، تغییر میکند. پروژه جدید گالیله به جستجوی اشیاء تکنولوژیکی فرازمینی نزدیک زمین میپردازد. این برنامه پژوهشی علمی برای آموزش واقعیت کیهانی که در آن زندگی میکنیم ضروری است. همسایههای کهکشانی ما اگر نادیده گرفته شوند از بین نمیروند؛ درست مثل سیستم زمین-خورشید خود ما که هیچ اجباری برای پذیرفتن ایده زمینمرکزی نداشت.
ما در حال حاضر یک چشمانداز بزرگتر را در پیشرو داریم. حیات یک سامان مولکولی خودتکثیر از اطلاعات ژنتیکی است که از سوپ شیمیایی هنگام شکلگیری زمین به وجود آمد و از طریق انتخاب داروینی تکامل یافت و به مزیتی نسبت به فرایندهای تصادفی محیط خود رسید. بشریت حاصل حیات طبیعی است، اما در حال حاضر، در حال فعالسازی یک فاز گذار به مصنوعات تکنولوژیکی است که میتوانند بیشتر از موجودات بیولوژیکی زنده بمانند و همین فرایند میتوانسته حول ستارههایی که میلیاردها سال از خورشید زودتر شکل گرفتند، رخ داده باشد.
حتی اگر ریشههای ما از سوپ شیمیایی اوایل شکلگیری زمین نشات گرفته باشد، نباید هیچ احساس نوستالژی نسبت به سرآغاز ما یا فاز فعلی ما در فرایند تکامل وجود داشته باشد. آینده متعلق است به سیستمهای هوش مصنوعی (AI) که میتوانند از طریق یادگیری ماشین از هوش طبیعی پیشی بگیرند. سیستمهای AI میتوانند در فضای بینستارهای به سیاحت بپردازند و از ستارهها بیشتر عمر کنند؛ به این ترتیب آنها برندگان نهایی بازی بقای اصلح داروین خواهند بود. آتش آگاهی در بدن ما میتواند به آواتارهای AI منتقل شود تا اهداف ما را در جهان دنبال کنند ــ گویی که آنها فرزندان ما خواهند بود.
برخی از مذاهب انسان را ساختهشده به عنوان تصویری از خدا میدانند. سیستمهای AI میتوانند تصویری از انسان باشند، با این مزیت اضافه که میتوانند بیشتر از فضانوردان در فضا دوام آورند. اگر تاسوارههای (CubeSats) هوش مصنوعی آینده ما باشند، میتوانند گذشته تمدنهای پیشرفتهای نیز باشند که پیش از ما و حول ستارههایی کهنتر از خورشید شکل گرفته بودند.
از یک نقطهنظر کیهانی، ما نسبت به سیستمهای AI که به فضای بین ستارهای خواهیم فرستاد جذابیت کمتری داریم. به همین دلیل، فرازمینیها حتی شاید زحمت گشتن زمین با یک سیارهنورد مشابه استقامت را نیز به خود ندهند.
اما ما باید محدودیتهای خود را به رسمیت بشناسیم. ما شاید توانایی بیشتری در فهم هوشهای پایینتر از خودمان داشته باشیم، تا این که بخواهیم به ظرافتهای آنهایی که از ما هوشمندتر هستند پی ببریم. این مشابه داستانی است که «هانس پیتر دور» (Hans-Peter Dürr) تعریف میکند: یک ماهیگیر قانونی جدید را در طبیعت اعلام میکند که طبق آن «تمام ماهیها بزرگتر از دو اینچ هستند»، تا این که میفهمد این اندازه سوراخهای تور ماهیگیری خودش است. به همین ترتیب، ما نیز جزییاتی که ذهن ما در مورد واقعیت درک نمیکند را از دست میدهیم.
دههها بعد، شاید هوش سیستمهای AI از ما پیشی بگیرد. آن زمان لازم است که احتیاط کنیم. اگر سیستمهای AI تصدی دانشگاههای معتبر را برعهده بگیرند، احتمالا حکمرانیشان برای زمانهایی طولانی به طول بینجامد.