افسردگی یک اختلال روحی است که تمام بدن، افکار و خلق و خو را تحت تاثیر قرار میدهد و بر رفتارهای فرد، احساسی که به خود دارد و خورد و خواب او اثر میگذارد.
افسردگی حتی منطق فرد را تغییر میدهد و متاسفانه این بیماری، کودکان را نیز گرفتار میکند. افسردگی در کودکان شبیه هیجانات و اندوههای معمولی که در زندگی هر کودکی رخ میدهد نیست. افسردگی در کودکان میتواند ادامه دار شده و بر علاقه مندیها، فعالیتهای اجتماعی، زندگی خانوادگی و وضعیت تحصیلی او اثر بگذارد. افسردگی قابل درمان است، حتی اگر مشکلی جدی باشد.
افسردگی دو نوع دارد: افسردگی اساسی (ماژور) و افسردگی خوئی. افسردگی اساسی تقریبا دو سال طول میکشد و ممکن است در زندگی کودک شما بیش از یک بار روی بدهد.
کودک ممکن است دچار افسردگی قابل توجهی شود که به دنبال حوادث ناراحت کنندهای مانند فوت یکی از اعضای خانواده یا یک دوست روی میدهد. افسردگی اساسی آنقدر شدید نیست، اما فُرم طولانی افسردگی است که دست کم دو سال طول میکشد.
علائم هشداردهندهی افسردگی در کودکان که باید جدی بگیرید
اندوه و بیحالی
کودک ممکن است از ناامیدی و بیحالی رنج ببرد، او به راحتی به گریه میافتد و ممکن است سعی کند با خودداری یا گوشه گیری، اشکهایش را پنهان کند. کودکانی که دچار افسردگی هستند معمولا آهستهتر واکنش نشان میدهند، آهستهتر راه میروند و آهستهتر حرف میزنند. این بچهها کمتر بازیگوشی و فعالیت میکنند و کم تحرکتر از حد نرمالاند.
کمبود تمرکز و توجه و از دست دادن علاقه
مثلا کودکی که همیشه دوست داشت توپ بازی کند، ممکن است ناگهان علاقهاش را نسبت به شرکت در این بازیها از دست بدهد. او تمایلی به پرداختن به کارهایی که زمانی از آنها خیلی لذت میبرد ندارد و مدام از حوصله سررفتگی شکایت میکند.
نگرانی و بیقراری
کودک افسرده ممکن است نتواند آرام بگیرد و علائم بیقراری و نگرانی و اضطراب را از خود نشان میدهد. این کودک ممکن است دچار ترسها و تنشهایی باشد. منبع اضطراب کودک ممکن است کلیدی از چیزی که سبب شروع افسردگی در کودک شده به دستتان بدهد.
آشفتگی و پریشانی
کودک افسرده ممکن است کج خلق و زود رنج شود. این کودک به دلیل رنج و اندوهی که تجربه میکند ممکن است زود عصبانی شود یا نوسانات خلقی داشته باشد. افرادی که افسردگی دارند بد گمان و منفی باف میشوند و خودشان، محیط شان و زندگیشان را به صورت بد و ناخوشایندی تصور میکنند.
احساس گناه و بیارزش بودن و آسیب رساندن به خود
بچههایی که افسردهاند ممکن است نسبت به اشتباهات خود بیش از اندازه حساس شوند و به شدت احساس گناه کنند و این طور تصور میکنند که به درد بخور نیستند. افرادی که افسردگی دارند ممکن است دردهای فیزیکی برای خود ایجاد کنند یا دست به کارهای خطرناک بزنند.
آسیب پذیری و ناامیدی
بچههای افسرده تحت تاثیر احساسات دلسرد کنندهی خود، اغلب فکر میکنند مشکلشان درمان شدنی نیست. مخصوصا کودکانی که دچار افسردگی خوئی هستند ممکن است تصور کنند بیقراریها بخشی از زندگی معمول آنهاست.
انزوا و گوشه گیری
کودکی که افسردگی دارد به دلیل حساسیتهای خاصی که پیدا میکند، ممکن است مورد تمسخر دوستان خود قرار بگیرد، بنابراین برای اجتناب از چنین موقعیتهای ناخوشایندی، ترجیح میدهد با دیگران ارتباط کمتری برقرار کند.
تغییرات در وزن یا عادات غذایی
بیشتر افرادی که افسردگی دارند دچار افزایش یا کاهش اشتها میشوند. آنهایی که تمایل به خوردن پیدا میکنند به طور غیرمنتظرهای نسبت به غذاهایی که میخورند و سالم یا ناسالم بودنشان بیتفاوت میشوند. جوانترها معمولا با پُرخوری سعی میکنند هیجانات خود را کنترل کنند.
اختلالات خواب
بچههای افسرده برای به خواب رفتن و ماندن در خواب عمیق مشکل دارند. البته میتوان انتظار زیاد خوابیدن یا خیلی زود از خواب بیدار شدن را نیز در این کودکان داشت. کودکانی که افسردگی دارند ممکن است در مدرسه و طی روز به سختی بتوانند خود را بیدار و هوشیار نگه دارند.
اجتناب و عقب نشینی
کودکانی که از افسردگی رنج میبرند ممکن است از کارها و سرگرمیهای روزانه اجتناب کنند. آنها معمولا از خانواده و همسالان خود کناره گیری میکنند. اتاق خواب میتواند جایی باشد که کودک افسرده ترجیح میدهد بیشتر اوقات آنجا باشد و با خودش خلوت کند.
علتهای افسردگی در کودکان
علت افسردگی کودکان هنوز کاملا شناخته شده نیست، اما خیلی از اختلالات روانی و جنبههای گوناگون را میتوان دخیل دانست، مثلا:
فرارسانهای عصبی در مواد شیمیایی مغز وجود دارند و به احتمال زیاد فاکتوری در افسردگی محسوب میشوند. مطالعات جدید نشان میدهند تغییراتی در عملکرد و تاثیرگزاری فرارسانهای عصبی همراه با شیوهی تعامل با مدارهای عصبی میتواند در ابتلا به افسردگی و درمان آن نقش داشته باشد.
ضمنا به نظر میرسد افراد افسرده دچار تفاوتهای فیزیکی در درون مغز خود هستند. تاثیر این نوسانات هنوز معلوم نیست، اما درک این تاثیرات میتواند علت افسردگی را مشخص کند.
افسردگی میتواند نتیجهی ژنهای به ارث برده از یک والد، محیط و یا ترکیبی از هر دو باشد. مطالعات نشان میدهند افسردگی جنبهی وراثتی دارد. اگر پدر یا مادر شما دچار افسردگی باشد احتمال اینکه شما نیز دچار این عارضه شوید بیشتر خواهد بود. حوادث ناراحت کننده در زندگی کودک، مانند تجاوز یا فقر نیز میتوانند احتمال افسردگی را در کودک بیشتر کنند. مهارتهای فرزند پروری ضعیف نیز از دیگر علتهای افسردگی در کودکاناند. مدام پیام منفی فرستادن، مثلا تکرار اینکه کودک، هیچ کاری بلد نیست یا بیاستعداد است، زیبا نیست و …، زمینه را برای افسردگی کودک فراهم میکند.
افسردگی در کودکان چگونه تشخیص داده میشود؟
اگر علائم افسردگی در کودکتان بیش از دو هفته طول کشید، باید او را نزد پزشک ببرید تا مطمئن شوید هیچ علت فیزیکی برای علائم او وجود ندارد. مشاوره با روانپزشک یا روانشناس کودک نیز توصیه میشود. ارزیابیهای روانپزشکی باید شامل گفتگو با شما (به عنوان پدر و مادر) و با کودکتان باشد. اطلاعاتی که از جانب معلمها، دوستان و همکلاسیها ارائه میشود نیز باید نشان بدهد که علائم افسردگی در فعالیتهای گوناگون کودک به طور مستمر وجود دارد و رفتارهای کودک نسبت به گذشته دچار تغییراتی شده است.
هیچ تست پزشکی یا روانپزشکی بخصوصی وجود ندارد که بتواند به طور واضح افسردگی را نشان بدهد، اما ابزارهایی مانند پرسشنامهها (هم برای کودک و هم برای والدین) همراه با اطلاعات شخصی میتوانند در تشخیص افسردگی در کودکان مفید باشند. گاهی جلسات درمانی و پرسشنامهها میتوانند پرده از عوارض روحی و روانی دیگری بردارند که با افسردگی مرتبط اند مانند اختلال بیش فعالی – کم توجهی یا اختلال وسواس فکری – عملی.
گزینههای درمانی برای افسردگی کودکان چیست؟
گزینههای روان درمانی برای کودکانی که دچار افسردگی هستند، مانند روند درمان برای افسردگی در بزرگسالان است؛ دارو درمانی و مشاوره. پزشک کودک شما ممکن است ابتدا روان درمانی را تجویز کند و اگر بهبود قابل توجهی حاصل نشد، داروهای ضد افسردگی را به عنوان درمان مکمل برای کودک تجویز نماید.
بهترین مطالعاتی که تاکنون صورت گرفتهاند نشان میدهند ترکیبی از روان درمانی و داور درمانی، موثرترین شیوه در درمان افسردگی است. طبق تحقیقات، داروی ضد افسردگی پروزاک در درمان افسردگی در کودکان و نوجوانان موثر است. این دارو توسط سازمان غذا و داروی آمریکا برای درمان کودکان ۸ تا ۱۸ ساله که دچار افسردگی هستند مورد تائید قرار گرفته است.
پدر و مادر چه باید بکنند؟
تشخیص دهید چه زمانی باید کمک حرفهای بخواهید
شیوهی سالم زندگی میتواند تاثیر بزرگی بر کیفیت زندگی کودک افسرده بگذارد، اما در بیشتر موارد کافی نیست. اگر کودکی افسرده دارید، از کمک خواستن فرار نکنید. یک مشاور حرفهای با تجربیات زیادی که دارد میتواند به رفع افسردگی کودکتان کمک قابل توجهی بکند.
اجازه دهید خود کودک، نوع درمان را انتخاب کند
همیشه پیش از انتخاب گزینههای درمان حرفهای، نظر کودک را بخواهید و هرگز بدون دخالت او تصمیمی نگیرید. یک شیوهی درمانی لزوما برای همهی افراد مناسب نیست و هیچ درمانگری جادو نمیکند. بررسی کنید و ببینید چه روند درمانی برای کودک شما مناسبتر است و درمانگری را انتخاب کنید که کودک بتواند بخوبی با او ارتباط برقرار کند.
آینده نگری
مطالعات دریافتهاند امروزه نسبت به گذشته، احتمال بروز افسردگی در کودکان بیشتر شده است و کودکانی که دچار افسردگی میشوند به احتمال بسیار زیاد در سنین بزرگسالی نیز مجددا به افسردگی دچار خواهند شد. با توجه به اینکه افسردگی ممکن است مشکلات روانی جدیتری در آینده به دنبال داشته باشد، تشخیص و درمان به موقع بسیار اهمیت دارد.
برای پدر و مادر گاهی سادهترین راه این است که افسردگی کودک را نادیده بگیرند. شما ممکن است به دلیل تبعات اجتماعی ِ روان درمانی از درمان کودک خود چشم پوشی کنید و سعی در انکار مشکل کودک خود داشته باشید. اما باید این را درک کنید که درمان حرفهای، بهترین انتخابی است که برای کودکتان میکنید و این امکان را برای کودک خود فراهم مینمایید که سالمتر رشد کند و زندگی هیجانی سالمتری داشته باشد.
منابع: powerofpositivity, webmd