روزنامه جام جم: «یک دختر اتریشی به محض رسیدن به سن قانونی از والدین خود به خاطر انتشار عکسهایش در فضای مجازی شکایت کرد.» خبر کوتاه بود و برای بعضیها، شاید تعجبآور، اما واقعیت داشت. اتفاقی که بارها در کشورهای خارجی افتاد و آنها علت شکایت خود را اینگونه توضیح دادند: آنها در هر شرایطی از من عکس میگرفتند و آن را در صفحات مجازی خود به اشتراک میگذاشتند.
مسالهای که این روزها در کشور ما هم کم نیست و متاسفانه در اینستاگرام بارها شاهد این اتفاق بوده و هستیم. یکی از مصادیق بارز آن نیز انتشار عکسهای کودکان با آرایشهای غلیظ است که نقض حقوق کودک به شمار میرود و میتواند جرم هم تلقی شود. داستان و مصداق بزرگی از کودکآزاری که هنوز خیلی از مردم از آن مطلع نیستند…
داستان یک گزارش
اگر بخواهیم این گزارش را به صورت یک داستان تعریف کنیم، باید بگوییم تصور کنید فرزند شما به دنیا آمده و شما بسیار خوشحال هستید. مسلما همه این را میدانند و در خوشحالی شما شریک هستند. داستان اما از جایی شروع میشود که شما به عنوان والدین او از هر حرکت و رفتار کودکتان عکس میگیرید، عکس را روی صفحه فیسبوک، اینستاگرام و .. با دیگران به اشتراک میگذارید و عدهای بهسرعت عکسهایتان را الایکب میکنند و اگر صفحهتان خصوصی نباشد، این عکس در بخش اکسپلورر اینستاگرام پخش خواهد شد و بسیاری بدون اینکه بخواهند، عکس را میبینند.
حالا تصور کنید ۲۰ سال بعد زمانی که کودک شما، جوانی رعنا شده است، با دیدن برخی عکسهایش دلخور شود و به این نتیجه برسد که شما حریم شخصی او را نقض کردهاید. سوال این است که از دیدگاه اخلاقی چقدر صحیح است که والدین، عکسهای کودکانشان را به اشتراک بگذارند؟ آیا ما به عنوان والدین میدانیم که آنها در آینده چه حسی نسبت به عکسهای کودکیشان خواهند داشت؟ آیا قانون در این باره متنی دارد یا فرزندان اجازه احقاق حق دارند؟
حق و حقوق مجازی
همانطور که حق و حقوق کودکان در عالم حقیقی قابل پیگیری است و باید رعایت شود، رعایت حقوق و کرامت کودک توسط والدین در فضای مجازی ضروری است و رعایت نکردن آن به نوعی ورود به حریم خصوصی کودکانی است که قادر به تصمیمگیری و احقاق حق خود نیستند. این مساله آنقدر اهمیت دارد که گاهی ممکن است رعایت نکردن حقوق کودک در این خصوص جرم و تخلف محسوب شده و قابل پیگیری نیز باشد.
در پیماننامه حقوق کودک، اینطور آمده است: اکودک حق برخورداری از حریم خصوصی و کرامت انسانی را داشته و سوءاستفاده از تصویرش توسط والدین چه با هدف درآمدزایی باشد یا خیر، بدون اجازه کودک، نقض حریم خصوصی اوست.ب در واقع وقتی والدین فرزندانشان را ابزاری برای کسب درآمد و تبلیغ محصولات شرکتها قرار میدهند، این رفتار والدین با برخی قوانین در حقوق کودک و کنوانسیونهای حمایت از حقوق کودک و قانون جرایم رایانهای منافات دارد و جرم آشکار تلقی میشود.
به خاطر پول و فالوئر
نامش امیر است و ۳۸ سال دارد. پدر یکی از پرطرفدارترین کودکان اینستاگرامی به نام پوریا که از همان ابتدای تولد، صفحهای را با نام پسرش در این شبکه اجتماعی درست میکند و عکسهای او را در این صفحه با مردم به اشتراک میگذارد. او در این باره گفت: امن حرف شما را قبول ندارم. در گذشته پدر و مادرها سعی میکردند از حداقل امکاناتی که در دست داشتند، عکسهایی از فرزندانشان ثبت کنند. حالا که آلبوم از مد افتاده است و تکنولوژی این امکان را به ما داده، چرا لحظات شیرین آنها را ثبت نکنیم؟ باور کنید اگر چند روز در اینستاگرام پوریا پست نگذارم، مردم در دایرکت سراغ او را میگیرند و از من شاکی میشوند که چرا کمکار شدهام!ب.
پریسا، مادر یکی از دیگر از کودکان است که صفحهای با ۶۰۰ هزار فالوئر در اینستاگرام دارد. او درخصوص انتشار عکسهای فرزندش اینطور گفت: ااز زمانی که صحرا هنوز به دنیا نیامده بود، عکسهای سونوگرافیام را در فیسبوکم منتشر میکردم. اصلا قصد تبلیغات نداشته و ندارم. من صفحات مجازی را ایجاد کردم تا حرفهایی که دوست داشتم به او بگویم را همانجا بنویسم و صحرا بداند که چقدر دوستش دارم.ب
این قوانین برای خارجیهاست!
سپهر، برادر امیرماکان یکی دیگر از کودکان پرطرفدار اینستاگرامی است. او درخصوص مدیریت صفحه برادر کوچکش اینطور گفت: اامیرماکان صورت شیرینی دارد و مدیریت صفحهاش با من است. اصلا قبول ندارم که این کار جرم است و این قوانین برای خارجیهاست! هیچکس نیست که بگوید عکسهای زیبا دوست ندارم و برادر من هم در بزرگسالی چنین ادعایی نخواهد داشت! خانواده من به این روش بسیار شناخته شدهاند و امیرماکان به یکی از مدهای ایران تبدیل شده است. این صفحه روش درآمدزایی ماست.
درآمدزایی با تبلیغ
متاسفانه در برخی موارد اشتراکگذاری عکسهای کودکان، تنها به ارائه حالات یک کودک ختم نمیشود. ماجرا از این قرار است که هنگامی که صفحه اینستاگرام این کودکان پربیننده شد، شرکتها و کمپانیهای بزرگ تبلیغاتی سعی میکنند با هدف قرار دادن این کودکان برای تبلیغات محصولات خود به سود بیشتری برسد.
موسسات تبلیغاتی با وسوسه کردن خانوادهها با پولهای هنگفت، این کودکان را قربانی افزایش سود شرکتهای خود میکنند و در این شرایط خانوادهها نیز با تبلیغ محصولات آن شرکت به وسیله کودک خود این معامله را قبول میکنند. این در حالی است که آنها هیچ نگاهی به آینده کودک ندارند و عواقب این عمل را در نظر نمیگیرند. روانشناسان در این حالت میگویند کودک این والدین تبدیل به اکودک کارب شده است.
یکی دیگر از تبلیغاتی که این روزها بسیار پرسر و صدا شده و انتقادات بسیاری نیز به دنبال داشته، آرایش غلیظ برخی کودکان است که صفحات اینستاگرام را پر کرده است. برخی والدین با پهن کردن لوازم آرایشی برندی خاص در اطراف کودکشان به تبلیغ محصولات آرایشی میپردازند و این در حالی است که کودک را از پایینترین سنین با مفهومی آشنا میکنند که او از بچگی کردن تصویری نخواهد داشت…