اختلالات تجزیه ای در واقع بیماری است که مغز در واکنش به فشارهای روانی شدید نشان میدهد و در آن فرد از خود یا گذشته و یا افکار خود فاصله میگیرد.
اختلالات تجزیه ای چیست؟
اختلالات تجزیهای شامل مشکلات مربوط به حافظه، هویت، احساس، ادراک، رفتار و خودآگاهی است. علائم تجزیهای میتوانند به طور بالقوه هر ناحیهای از عملکرد ذهنی را مختل کنند. مثالهایی از علائم تجزیهای شامل تجربهی جدایی از جسم یا احساسات، از دست دادن حافظه یا فراموشی است. اختلالات تجزیه ای معمولا به تجربیات روحی منفی مرتبط است و سه نوع اختلال را شامل میشود:
- اختلال هویت گسستی
- فراموشی
- اختلال مسخ شخصیت
موسسه Sidran که به افراد برای درک و مقابله با اختلالات تجزیه ای و خلفی کمک میکند پدیده تجزیه و هدف آن را اینگونه توصیف کرده است:
تجزیه یک قطع ارتباط میان افکار، خاطرات، احساسات، اعمال و یا هویت فرد است. این یک فرایند طبیعی است که هرکسی ممکن است آن را تجربه کند. نمونههای خفیف و معمول آن عبارتند از: خیالبافی، تجربه هیپنوتیزم، غرق شدن در یک فیلم یا کتاب و … که همه شامل از دست دادن ارتباط فرد با محیط اطراف یا احساسات و افکارش است.
در طی یک تجربه روحی سخت مثل تصادف، قربانی یک جرم بودن یا فقدان و از دست دادن، این تجزیه میتواند به فرد در تحمل مصیبت یا رنج وارده کمک کند. در شرایطی مانند اینها فرد ممکن است حافظه مرتبط با مکان، شرایط و یا احساسات خود را از دست بدهد تا از پس درد و وحشت حاصل از آسیب روحی برآید. این حالت ممکن است باعث شود فرد بعدا برای به یادآوردن جزئیات حادثه دچار مشکل شود؛ همانطور که در برخی از بازماندگان حوادث طبیعی مشاهده شده است.
انواع اختلالات تجزیه ای
۱- اختلال هویت گسستی
این اختلال با تجربیات سخت، حوادث آسیب زا و یا سواستفادههایی که در دوران کودکی رخ داده مرتبط است. اختلال هویت گسستی، قبلا به عنوان اختلال شخصیت چندگانه شناخته میشد. نشانههای این اختلال تجزیهای عبارتند از:
- وجود دو یا چند هویت یا حالات شخصیتی متمایز. هویتهای متمایز با تغییرات در رفتار، حافظه و تفکر همراه است.
- شکافهای مداوم در حافظه در مورد وقایع روزمره، اطلاعات شخصی و یا حوادث.
- این نشانهها باعث ایجاد پریشانی و یا مشکلاتی در زمینههای اجتماعی، شغلی و یا دیگر حوزههای عملکردی میشوند.
۲- اختلال مسخ شخصیت
این اختلال شامل تجربه مداوم یا مکرر یک یا هر دو شرایط زیر است:
- تجربه غیرواقعی یا جدایی از ذهن، خود و یا بدن خود. این افراد ممکن است فکر کنند که بیرون از بدنشان هستند و مانند یک بیننده به تماشای فیلم رویدادهای اطرافشان نشستهاند.
- تجربه غیرواقعی یا جدایی از محیط. فرد ممکن است احساس کند که اشیاء یا افراد در سراسر جهان اطرافش غیرواقعی هستند.
در طی این تجربیات فرد از واقعیت آگاه است و میداند که درحال تجربهی اتفاقاتی نامعمول است. این تجربه بسیار پیچیده است، حتی زمانی که به نظر میرسد فرد هیچ آگاهی یا احساسی از وضعیت خود ندارد.
عللائم این اختلال تجزیهای معمولا در دوران کودکی ظاهر میشوند. میانگین سنی افرادی که این اختلال را تجربه میکنند ۱۶ سال است و کمتر از بیست درصد مبتلایان اولین علائم را بعد از ۲۰ سالگی تجربه میکنند.
۳- اختلال فراموشی تجزیه ای
این نوع فراموشی شامل عدم توانایی فرد در به خاطر آوردن اطلاعات درباره خود است. این فراموشی معمولا مربوط به یک رویداد روانی شدید، سخت و استرس زاست و ممکن است نشانههای زیر را داشته باشد:
- عدم توانایی در به خاطر آوردن یک رویداد خاص یا دوره زمانی خاص که معمولترین حالت است.
- عدم توانایی در به خاطر آوردن یک جنبه خاص از یک رویداد یا برخی از رویدادها در یک دوره زمانی.
- فقدان کامل هویت و تاریخچه زندگی که بسیار نادر است.
فراموشی تجزیهای میتواند مربوط به تجربیاتی مثل ضربه روحی در کودکی و به ویژه تجربیات ناشی از آزار و اذیت عاطفی و یا بی توجهی عاطفی است. ممکن است افراد از این فقدان حافظه خود آگاه نباشند و یا ممکن است آگاهی محدودی داشته باشند. همچنین ممکن است این فقدان برای آنها بی اهمیت جلوه کند.