چه چیزی خارجیهای حرفهای را ایرانی میکند؟
مربیان و بازیکنان خارجی شاغل در فوتبال ایران گاهی مجبور میشوند برای رسیدن به خواستههای خود دست به اقدامات عجیبی بزنند.
طی سالیان اخیر مربیان و بازیکنان زیادی از خارج از کشور به ایران آمده اند تا در اینجا به فعالیت فوتبالی خود بپردازند. خارجیهایی که در این سالها ما همه جوره اش را دیده ایم. بعضی هایشان چنان با کیفیت و فوق العاده بودند که هنوز هم بعد چند سال که از جدایی آنان میگذرد هواداران حسرت حضور نداشتن شان را در تیم خود میخورند و بعضیهای دیگر هم آن قدر ضعیف و بد عمل میکردند که باعث میشد سریعا انگ دلالی و سودجویی به مربیان یا مدیران باشگاه آن بازیکن زده شود.
با این حال یکی از نکاتی که به وضوح در بین بازیکنان و مربیان خارجی شاغل در فوتبال ایران دیده میشود، تغییر رفتار آنها پس از مدتی کوتاه است. این خارجیها در ابتدا بسیار حرفهای و مطابق اصول و فنونی که سالها در اروپا یا آمریکای جنوبی طبق آن کار کرده اند عمل میکنند و بالطبع از طرف مقابل هم همین انتظار را دارند. اما با گذشت زمانی چند ماهه به این مسئله پی میبرند که داستان ایران با بقیه نقاط دنیا متفاوت است و آنها برای احقاق حق خود و تیم شان مجبور میشوند راه دیگری را در پی بگیرند. به عنوان مثال در زمان حضور کارلوس کی روش در تیم ملی فوتبال ایران، او خود به کشورهای دیگر سفر میکرد تا کمپی مناسب را برای اردوی تیم ملی پیدا کند یا تلاش میکرد تا بازی دوستانهای را برای شاگردانش تدارک ببیند در حالی که این امور قطعا از وظایف مدیران حاضر در فدراسیون بود، اما چون آنها مطابق میل سرمربی کارها را پیش نمیبردند و کی روش نسبت به عملکرد آنها رضایت و اعتماد نداشت، خود مستقیما وارد عمل میشد تا کارهای تیم ملی معطل نماند.
علت این تغییر رفتار چیست؟
نمونه بارز تغییر رفتار خارجیهای حرفهای در فوتبال ایران، ماجرای استراماچونی و کالدرون با تیمهای استقلال و پرسپولیس است. آنها در ابتدا مطابق اصول و قوانین بین المللی با تیم هایشان قرارداد بستند و بر سر مسائل مختلف به توافق رسیدند. اما با گذشت چند ماه و پس از عملکرد خوبی که هر دو در تیم هایشان از خود به جای گذاشتند، حالا هرکدام به طریقی ساز مخالف کوک کرده اند و با مدیران به مشکل خورده اند. استراماچونی که حدود دو هفته است که تهران را ترک کرده و تکلیف ادامه همکاری اش با آبیها مشخص نیست و هر روز مطلب تازهای پیرامون ماجرای او و استقلال منتشر میشود. گابریل کالدرون هم علی رغم اعلام مدیرعامل باشگاه پرسپولیس مبنی بر اینکه او بخشی از مطالباتش را دریافت کرده، با حضور در برنامههای تلویزیونی یا انتشار پست در صفحه اینستاگرامش، خود را ناامید و ناراحت از باشگاه اعلام میکند و میگوید که با این وضع ادامه همکاری ممکن نیست.
عدهای بر این باورند که سر زدن این رفتارهای به ظاهر غیرحرفهای از افرادی که ادعای حرفهای بودن دارند، از بعضی مشاوران و دلالان سرچشمه میگیرد. افرادی که به تحریک بازیکنان و مربیان خارجی میپردازند تا آنها به هر طریقی شده مطالبات خود را زنده کنند و احتمالا در این میان سودی هم به این افراد خواهد رسید. اما از سویی دیگر نباید رفتارهای مدیران و مسئولان باشگاهها را هم نادیده گرفت. آنهایی که به راحتی زیر قولهای خود میزنند و از اجرای مفاد قرارداد منعقد شده بین باشگاه و مربی سر باز میزنند، عملا اولین خشت رفتار غیر حرفهای را بنا میکنند و همین باعث میشود تا سایرین هم با خروج از قواعد بازی، برای گرفتن حق خود از هر دستاویزی استفاده کنند. بی تردید ضعف و بی تدبیری مدیران و همچنین عدم توانایی آنها در تامین منابع مالی و اینکه آنها چندان با آداب مذاکره و گفتگو به ویژه با اشخاص خارجی که از فرهنگ و سیستمی متفاوت به ایران آمده اند آشنا نیستند، از جمله اصلیترین عوامل است که باعث تغییر رفتار مربیان و بازیکنان میشود و در این میان هیچکس هم به جز تیم و هوادارانش ضرر نخواهد کرد.