خودکشی ایران اینترنشنال با مریم رجوی؛ فالوور ریزون!
ایران اینترنشنال قبل از انتخابات ۹۶ ظهور کرد، شبکهای که با گرافیک خبری و تبلیغات فراوان پا به عرصهی ماهوارههای فارسیزبان گذاشت و هیچگاه در بوته نقد قرار نگرفت، درباره این شبکه دو مدل موضعگیری شده و میشود، مواضع هم تماما در نسبت با وضعیت مستقر در ایران تعریف میشود، یعنی گروهی که در وضعیت هستند و شبکه ایران اینترنشنال را تماما پلید میدانند و گروهی که علیه وضعیت هستند و این شبکه را یک منادی برای آینده ایران قلمداد میکنند، وقتی پدیدهای در چنین جایگاهی قرار میگیرد فرصت نقد اصولی و علمیاش از دست میرود، آن چه نقد نمیشود، دچار ایستایی خواهد شد.
بهانهی این مطلب البته این حرکت غیرحرفهای ایران اینترنشنال در پخش گردهمایی منافقین است و در این جا سعی کردیم به شکلی گزیده نقدهایی که به این شبکه در شبکههای اجتماعی وجود دارد را گردآوری کنیم، طی همین ۱۲ ساعت گذشته، دو هشتگ علیه ایران اینترنشنال بالا آمده که یکیاش «مریم رجوی غلط کرد» است و آن یکی کمی از خط قرمزها عبور کرده و قابل انتشار در اینجا نیست، آنهایی هم که هشتگ کردند عمدتا همانهایی هستند که «اعدام نکنید» را بالا آوردهاند، یعنی طبقه متوسط اقتصادی و طبقه الیت فکری، طبقهای که به دلیل کثرت، در تمام بزنگاهها نقشی تعیین کننده دارند و البته در سالهای اخیر به دلیل فروپاشیهای اقتصادی کمی ضعیفتر شدهاند و از طرفی افزایش برخی محدودیتها آنها را تبدیل به اکتیویستهایی صرفا مجازی کرده.
اما هر چه که هست همین طبقه، میتواند متر و معیار مناسبی برای سنجش کیفیت کار شبکهای باشد که ادعای نمایندگی مطالبات بخشهایی از جامعه را دارد، در واقع ایران اینترنشنال با جاگیری در بحرانها و اطلاعرسانی در مواقعی که رقیبی نیست برای خودش جایگاه ایجاد کرده و از فراز همان جایگاه، اینگونه دشمنیاش را در ذهن و قلب مخاطب فرو میکند، اگر در آبان ۹۸ فضایی بیشتر برای اطلاعرسانی ممکن بود، هیچگاه ایران اینترنشنال تا این اندازه رشد نمیکرد که پای هر پست اینستاگرامیاش هزاران کامنت بیاید، این رشد مرهون آن فضا بوده، وگرنه که اثبات دشمنی اینها نیاز به «مریم رجوی» نداشت.
رفتارهای اغراقآمیز و اگزجره علیه آرامش روانی از جایی اجازه نشر و باورپذیری پیدا میکند که مرجعیت اصلی و اساسی تضعیف میشود و حالا با این همدلی مجازی در توئیتر علیه ایران اینترنشنال، شاید فرصت خوبی برای دستگیری از افکار عمومی باشد، البته این سطور نگاه به ذهنیت هدایتکننده ایران اینترنشنال دارد و نه پرسنل حاضر در این شبکه.
در هر صورت در ادامه مطلب نقدهایی میخوانید که عمدتا مستدل است و نشان میدهد که طبقه متوسط علیرغم عصبانیت از برخی کاستیها هیچگاه نگاه به بیرون و اغیار ندارد و باهوشتر از آن است که سبک زندگیاش را متناسب با چیزی کند که ایدئولوگ رفتار میکند، ایدئولوژی در هر قالبی پس زده میشود، رنگی و شیک و بزک شده مثل ایران اینترنشنال و یا سیاه و سفید و عبوس مثل لنین و رفقایش.
بهمن دارالشفایی، روزنامهنگار، مترجم و مستندساز مینویسد: «بعید است مدیران ایراناینترنشنال ندانند مردم ایران چقدر از مجاهدین خلق متنفرند. پس چرا چنین تریبون غیرمعمولی بهشان میدهند؟
دو توضیح به ذهنم میرسد. یا حامی مالیشان (که ظاهراً عربستان است و از حامیان مالی مجاهدین) بهشان دستور میدهد، یا مستقیماً پول کلانی از مجاهدین میگیرند»
احسان سلطانی، پژوهشگر و مشاور اقتصادی مینویسد: «ایراناینترنشنال رسانه نیست؛ یک پروژه است».
از یکی از کارمندانش که بعد از انتقادم پیام داده بود تا من را متوجه اشتباهم کند پرسیدم: «فقط بگو چرا یک شهروند سعودی باید دلش برای آزادی بیان در ایران بسوزد و برایمان شبکه ۲۴ساعته فارسی زبان راه بیاندازد؟ البته هرگز پاسخی به این سوال نداد».
صدرا محقق، دبیر گروه اجتماعی روزنامه شرق در همین رابطه به کنایه نوشت: «اینترنشنال و رییسجمهور برگزیده شورای ملی مقاومت، هشتگ همین چیزی که درباره رژیم غذایی مریم رجوی داغ شده».
میثم بهروش هم که سابقه فعالیت در ایران اینترنشنال را دارد، نوشته: «ایران_اینترنشنال بالاخره ویترین وطنپرستی و اینها را که خیلی ادعایش را میکنند کنار گذاشت و رفت سراغ ارتقای مجاهدین. البته جای تعجب نداره و دیر یا زود اتفاق میافتاد. پخش زنده گردهمایی مجاهدین با دستور کار سیاسی شبکه و خط فکری سرمایهگذاران سعودی آن همخوانی کامل داره»