شوخی‌های جالب شبکه‌های اجتماعی۱۰
1. تنها اخطاری که جدی میگیرمش اخطار “low battery” موبایله.
2. تو فلافلیِ سلف سرویس یه جوری تو داشت ساندویچش رو تا خرخره پر فلافل میکرد که میخواستم برم جلو بگم «لذتی که در عفو هست در انتقام نیست».
3. تو این سرما خیابون پراز گشت ارشاد و مامور بود. بابا دختر و پسری که تو این سرما بدون ماشین بیرونن، چیزی برای ازدست دادن ندارن، ولشون کنین راحت باشن.
4. شما خارج از ایران هرکی رو دیدی موهاشو مش کرده با احتمال ۹۹ درصد اون آدم ایرانیه.
5. با یکی از دوستان رفته بودیم پاسارگاد. رو به قبر کوروش نماز خوند! یعنی خودِ نمازِ کامل به عربی! از اونجا من دیگه اون آدم سابق نشدم.
6. 99% این اسپری ها تو مغازه بوی خوب میدن اما همچین که میاری خونه می بینی تبدیل شدن به اسپری حشره کش.
7. دیشب خونه دوتا از همسایه هارو دزد زد، الان رفتم تو هال میگم چرا شام نداریم پس؟ بابام میگه ناشکری نکن پسرم عوضش امنیت داریم.
8. رفته بودیم عروسی، برادر عروس یه جوری با شوق و ذوق میرقصید که قشنگ مشخص بود از اینکه اتاق دیگه مال خودش شده خوشحاله.
9. خیابانی گفته به جوکهایی که در موردم میسازن میخندم. کسی برا تو جوک نمیسازه که، نقل قول مستقیمه.
10. بعد امتحان اخلاق 1 برگمو دادم به استاده گفتم من مرتب سرکلاسها اومدم اگه میشه نمره مو بالا بده مشروط نشم آقای رضایی! گفت استادت ته سالنه من ناظرم.
11. آیا می‌دونستید پاسارگاد یعنی پسر خدا؟ پاسار که یعنی پسر و گاد هم که همون خدا. بله، کوروش پسر خدا بوده.
– مناسبتی، جهت تهییج آریایی‌ها
12. یه سری بابام گفت چرا بوی سیگار میدی؟ گفتم راننده میکشید، گفت تو ک با مترو میری. ینی چی؟ ینی راننده مترو نمیتونه سیگار بکشه؟
13. پیش خودت میگی دوس دارم برم دانشگاه تو رشته مورد علاقم ادامه تحصیل بدم، ولی میری دانشگاه از رشته مورد علاقت متنفرت میکنن.
14. اپل آخرش ایده کم میاره میگه شما با خرید این محصول ۲۰٪ بیشتر پول پرداخت می‌کنید و ۳۵٪ پولدارتر به نظر می‌رسید.
15. دیشب اشتباهی به خواهرزاده ۳ سالم فلفل دادم کل آلبوم کاکوبند رو بدون غلط خوند.
16. دنیای غریبیه. یهو تو کمتر از یک ساعت پنج تا زیرپوش سفید رو از دست میدی و پنج تا زیرپوش صورتی ملایم به دست میاری. همینقدر ناپایدار.
17. اينجا شعاع اب پاش هم درست محاسبه نميكنن علاوه بر فضاي سبز نصف اتوبانم خيس ميشه. با اين دقت محاسباتي امريكارو تهديد كنن روسيه بايد آماده باشه.
18. من هنوز امید دارم یه شب تو یه کوچه خلوت یه پیرمرد بیاد جلو بهم بگه پسرم من هیچ وارثی ندارم و میخوام همه ثروث چند میلیاردی‌مو به تو ببخشم.
19. میخوام برم یه دفتر مشاوره خانواده بزنم هر کی هم اومد میگم سعی کن درکش کنی.
20. من تو مهمونياي فاميلي نمودار وزنم در يك سال گذشته رو همراهم ميبرم اگه اختلاف نظر تو چاقي و لاغريم داشتن مشكل حل بشه.
21. من با سربازی هم خدمتی‌ام که متولد شهریور هفتاد و هفته. یعنی وقتی خداداد عزیزی گل دوم به مارک بوسنیچ رو زد و ما پریدیم، باباش داشت موز می‌خورد.
22. یه سری جلو یه شکلات فروشیه دعوا شده بود داشتم نگاه میکردم زیر لب گفتم تاسف باره، دختره بغل دستم گفت نوتلاباره، سنگفرشا از خنده ماسه شدن.
23. میگن آدم تو محدودیتا ستاره میشه. اینکه ماها هیچ چیزی نشدیم یعنی داریم در آزادی کامل تو ایران بسر میبریم. خاک تو سرمون واقعا.
24. الویه تنها غذایى هست که توش ١٠٠ گرم پوست انسان هم هست، موقع رنده کردن موادش قشنگ یه لایه از پوست دست میره.
25. یه بارم بابام اومد خونه دید شیر آب حموم خراب شده هیچی به ذهنش نرسید گفت حالا حتما لازمه همتون حموم کنید؟ یه نفر تمیز باشه تو این خونه کافیه.
26. کوروش کبیر در یکی از حملات خود به روم باستان، یکی از پیام رسانان خود را در روم مستقر کرد که امروزه ما وی را با نام حمید معصومی نژاد میشناسیم.
27. می دونستید کوروش کبیر با ماچ کشور گشایی میکرده؟ به این صورت که رهبر شهر رو میارده لپشو میبوسیده و شهرشو تصرف میکرده. جنگ و خونریزی هم نبوده.
28. جل‌الخالق! به کسی که چایی دم میکنه میگن قهوه‌چی، ولی به کسی که قهوه دم میکنه میگن باریستا!
29. پسر ايراني اون روزي پر رو شد كه فتانه گفت از اين چيزاش خبر دارم اما چه كنم دوسش دارم.
30. اینقد بدم میاد تو این فیلم ترسناکا وقتی یه صدایی از یه سوراخ سنبه تاریک میاد، میرن پیگیر میشن ببینن چیه. خو لعنتی مگه تنت میخاره؟
31. هممون یه لباس قدیمی و از بر و رو افتاده داریم که دوسش داریم و همیشه میپوشیمش.
32. دوستم با دوستش رفته بود کافه نادری، تا نشستن ازش پرسید میدونی جای کی نشستی؟ گفت نه، جای کی؟ گفت صادق هدایت. گفت نیاد ببینه جاش نشستم ناراحت شه؟
33. هیچ میدونستین زُمبه برای بازی تو لوک خوش شانسُ نقش بوشوگ در عرض سه ماه 15 کیلو وزن کم کرد؟
34. نوشته همه مشکلات با بوس و بغل حل میشه. حالا من دو تا درسم با هم تداخل داشت رفتم مدیر گروهمون رو بغلش کردم و بوسش کردم. فرستادنم کمیته انضباطی.
35. من اگه جای پیشمرگه‌های کرد بودم بخاطر اینکه تتلو بعد آزادیش با شلوار کُردی عکس گذاشت اینستا با شلوار لیِ جذب میرفتم موصلُ آزاد میکردم.
36. هایده میرفته شمال تو راه چی گوش میداده؟
37. رفتم خونه گفتم: باباجوون کجایی؟ گفت حتما الانم میخوای بیای دستمو ماچ کنی باز چی میخوای؟ گفتم حقیقتش یه خورده گرونه، پاتو بیار.
38. اگه عکس چشمتونو با کلی افکت رو اواتار میذارید بعدش دیگه یهوییه بدون آرایش نذارید، واقعا سخته تصورمون از مرلین مونرو به ساموئل اتوئو مختوم شه.
39. دختره حدودا ١٤ ساله تو فرودگاه به پسره ميگفت نميخوام دست هيشكيو تو دستات ببينم. من هم سنش بودم بادكنك باد ميكردم سرشو ميكشيدم ويژژژ صدا بده.
40. من همونم که وقتی خاطره تعریف میکنه همه آخرش میگن “خب؟”.
41. اینکه میگن بهترین دفاع حمله س واقعا درسته، به من که هر وقت میگن پول داری قرض بدی؟ میگم اتفاقا من میخواستم ازت بپرسم اگه داری یکم قرض بدی.
42. اونجا که از اتاق میای بیرون به مهمونا سلام کنی خیلی سخته. از این به بعد میخام مثل محسن حاجیلو پشت مبلا قایم شم یدفه بپرم بیرون بدشون بیاد برن.
43. گزارشگر بازی استقلال و فولاد به جای عبارت “بازیکن خوش تکنیک” قاطی کرد گفت “بازیکن خوش نقش و نگار”. انگار اسماعیل شریفات مار کبرائه.
44. بعضیا رو باید ورداری ببری روانپزشک بگی آقای دکتر اینو میبینی؟ واسه اطرافیانش قرص آرام بخش چی تجویز میکنی؟!
45. خدا اونايى رو كه چيزبرگرو با نوشابه رژيمى ميخورن شفا بده.
منبع :راگامگ
