چگونه Sinister ترسناک ‌ترین فیلم تاریخ لقب گرفت؟

هر ساله فیلم‌های ترسناک، جزء جدایی ناپذیر مراسم هالووین‌ هستند. اما در سال ۲۰۲۰ که ویروس کرونا همه را خانه‌نشین کرد، این مراسم شکل دیگری به خودش گرفت. به همین منظور گروهی از محققان پژوهشی را با عنوان علم ترس (Science of Scare Project) ترتیب دادند و نتایج بررسی‌شان را در وبسایت برادبندچویسز (Broadbandchoices) منتشر کردند.

در این وب‌سایت می‌خوانیم: «آیا چیزی بهتر از یک شب مخوف در خانه با چراغ‌های خاموش و فیلمی واقعا ترسناک که قلب شما را به تُپ تُپ بیندازد، می‌توان یافت؟». مطمئنا برای طرفدارهای خوره‌ی فیلم‌های ترسناک که تعدادشان در جمع مخاطبان زومجی کم هم نیست، خیر. پس ابتدا ویدیو زیر را تماشا کنید تا بعد هم به‌سراغ توضیح مفصل موضوع برویم که چطور سینیستر در بین بهترین فیلم های ترسناک تاریخ در رتبه ۱ قرار گرفت:

در این تحقیق، پنجاه فیلم برتر ترسناک انتخاب شد و برای پنجاه نفر به نمایش درآمد. معیار اندازه‌گیری این گروه تحقیقاتی، میانگین ضربان قلب مخاطبان بوده است، به‌طوریکه درنهایت فیلم Sinister، جایگاه اول را کسب کرد.

به همین منظور، در ادامه سعی داریم به بررسی ویژگی‌های فیلم Sinister بپردازیم و بگوییم چه عواملی منجر به این شده است که تا این اندازه ضربان قلب مخاطبان شدت بگیرد؟

خلاصه داستان فیلم از این قرار است که یک نویسنده رمان‌های جنایی به نام اُسوالد آلیسون (با بارزی ایتن هاوک)، برای موفقیت در حرفه‌اش و نوشتن کتابی پرفروش، به همراه خانواده‌اش به خانه‌ای مرموز نقل مکان می‌کند. اُسوالد این مکان را برای الهام گرفتن و نوشتن در مورد قتل هولناکی انتخاب کرده که در آن‌جا اتفاق افتاده است. حال در ادامه با ما همراه باشید تا به‌صورت تیتروار، به ویژگی‌های شاخص فیلم بپردازیم.

در ادامه جزییات داستانی فیلم Sinister‌ فاش می‌شود

جامپ اسکِیر (Jump Scare)

بسیاری از شما حتما با این تکنیک سینمایی آشنایی دارید. چه تعداد فیلم را به‌خاطر می‌آورید که در میانه‌ی آن به‌طور ناگهانی از ترس میخکوب شده باشید یا شوکی با حضور ناگهانی یک کاراکتر جلوی دوربین یا شنیدن یک صدای مهیب، همه وجودتان را فراگرفته باشد؟ این تکنیک یک چاشنی خوب برای فیلمای وحشت به حساب می‌آید. در این فیلم هم از جامپ اسکیر به تکرار استفاده می‌شود و می‌توان گفت اگر فیلم جامپ اسکیر نداشت، بخش بزرگی از ظرفیت خودش را برای ترساندن مخاطب از دست می‌داد.

خانه

خانه در فیلم به شکل عمارتی است که از راهروهای زیادی تشکیل شده و پیچ‌در‌پیچ بودن آن به خوبی شرایط را برای ایجاد جامپ اسکیرهای مختلف که در بالا اشاره شد، فراهم می‌کند. دو بخش این خانه یکی اتاق زیرشیروانی است که محل مناسبی برای ترساندن ما است و در این اتاق است که اسوالد آن نوارهای کذایی رعب‌انگیز را پیدا می‌کند. مورد بعدی حیات پشتی خانه است که بوته‌های زیادی آن‌را احاطه کرده و سر و صداهایی مرتبا از پشت بوته‌ها به گوش می‌رسد. درختی که در این حیات جا خوش کرده مرکزیت جنایتی است که در آن خانه اتفاق افتاده است. حیات پشتی و اتاق زیرشیروانی به خودی خود مکان‌هایی وحشت‌زا هستند. بالقوه بودن این مکان‌ها در القای ترس، با وجود تحرکات متافیزیکی که وجود ارواح مردگان را اثبات می‌کنند و حقایقی را در مورد گذشته آن خانه فاش می‌کنند، دو چندان می‌شود.

وقایع و رخدادها

از خانه که بگذریم می‌رسیم به وقایع فیلم. حوادث و وقایع فیلم مجموعه‌ای از قتل‌هایی است که در نقاط مختلف اتفاق افتاده‌اند و به شکل رخدادهایی متصل به هم در می‌آیند. پایان تلخِ خانواده اسوالد هم در همین سلسله وقایع جای می‌گیرد و در جامپ اسکیر نهایی به نظر می‌رسد که این اتفاق‌های هولناک قرار است گریبان بیننده را هم بگیرد. در حقیقت این حوادث با پرداختی مستندگونه در فیلم، وحشت ما را دوچندان می‌کنند و از مجموعه‌ای از رخدادها تشکیل شده‌اند که نویسنده‌ی داستان قرار است آن‌ها را به رمان تبدیل کند، ولی او نمی‌داند که خودش سوژه‌ای است برای داستان و رخدادی بزرگ‌تر.

نوارهای سوپر ۸

هنگامیکه اُسوالد مجموعه‌ای از نوارهای مرموزِ سوپر ۸ میلیمتری را در اتاق زیرشیروانی پیدا می‌کند، با خود می‌گوید:« عجب رفرنس خوبی برای کتابم پیدا کردم» و از دستگاه آپارات برای تماشای آن‌ها استفاده می‌کند. دستگاهی که ناخودآگاه ما را به یاد فیلم چشم‌چرانِ مایکل پاول (Michael Powell) می‌اندازد. در این مرحله آن نوارها راه را برای ورود وقایعی عجیب و فراطبیعی به دنیای فیلمِ شوم باز می‌کند و درست مثل فیلم Paranormal activity جنبه‌ای رئال به آن داده است. این تکنیک از این لحاظ بیشتر باعث ترس ما می‌شود که مخاطب را با تصاویری شبه‌مستند و ‌واقعی مواجه می‌کند. در فیلم شوم هم این تصاویر تکه‌هایی هستند از قتل‌هایی که خودکشی دسته‌جمعی بنظر می‌آیند و از خلال گزارش‌های روزنامه و اخبار محلی نشان داده می‌شوند.

شخصیت‌ها

اهداف خودخواهانه همواره محرکی قدرتمند برای شخصیت‌ها در اینگونه فیلم‌ها هستند. همچون فیلم شوم که یک فرد مغرور و خودخواه جان خود و سایرین را به خطر می‌اندازد. در اینجا ایتن هاوک (Ethan Hawk) برای دستیابی به آرمان‌اش، لجاجت و سختگیری نگران‌کننده‌ای از خود نشان می‌دهد. سایر شخصیت‌ها که یک مادر نگران و دو فرزند آن‌ها هستند، یکی از آن‌ها دختربچه‌ای عجیب و مرموز و آن دیگری پسربچه‌ای است که مدام کابوس می‌بیند. این ترکیب یک شیمی خوب برای خلق موقعیت و روابطی چالش‌برانگیز و البته ترسناک است.

خدای باستانی، بوگول

موجودی که در تمام این حوادث، در نوارهای سوپر هشت به چشم می‌خورد، کاراکتری است که شکلی از گریم مردگان را بر صورت دارد. یک ستاره پنج راس هم که در ارتباط با خدایی در بابل باستان بنام بوگول معنا می‌یابد، در فیلم‌ها وجود دارد. هدفِ شوم این خدا گمراه کردن بچه‌ها و تبدیل کردن آن‌ها به زیردستان خود است. در صحنه‌هایی از فیلم که در حقیقت نقاط اوجِ تعلیق فیلم و انتقال ترس هستند، بوگول و سایر افرادش با هدف تسخیر فرزندان اسوالد در خانه سرگردان هستند.

مفهوم خانواده

شخصیت اصلی فیلم چالشی را دربرابر خود می‌بیند و آن تصمیم‌گیری در مورد عدالت و ثروت و انتخاب یکی از این دو است. او به ظاهر عدالت را می‌پسندد اما هدفی را که انتخاب کرده و رفتاری را که در پیش گرفته مشخص می‌کند که شهرت و پول بیشتر برای او از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. او با تصمیمات خود سایر افراد خانواده را هم به خطر می‌اندازد. این موضوع درونمایه اصلی فیلم را شکل می‌دهد. از این نظر مفهوم پدر یا لیدر خانواده در این فیلم نقش پررنگی دارد، موضوعی که در زندگی واقعی هم جنبه‌های خود را نشان می‌دهد. فردی که می‌تواند با تصمیماتش همه‌ی اعضای خانواده را به قهقرا ببرد یا آرامش را برای آن‌ها مهیا کند.

المان‌هایی را که شوم ازطریق آن‌ها سعی دارد ترس را به جان مخاطب بیاندازد با هم مرور کردیم. نظرات خود را در این مورد با زومجی در میان بگذارید.

ترسناک ترین فیلم تاریخ
دیدگاه ها (0)
دیدگاه شما