از روشنای آفتاب بعدازظهر که به فضای نه چندان پرنور سوله تعمیرگاه پا میگذاریم، انگار حداقل به چند دهه قبل بازگشتهایم. مثلا به دهه ۷۰ یا ۸۰ میلادی. ما که همین چند دقیقه پیش خودروی پرایدی را که سوارش بودیم، کنار یک پژو ۲۰۷ پارک کردیم، حالا چشممان به یک «پونتیاک ام» قرمزرنگ، یک بی ام و ۲۰۰۲ و دو سه مدل مختلف بنز باز شده است.
دیدن این پونتیاک آدم را یاد تعقیب و گریزهای فیلم «اسموکی و بندیت» در حین اسکورت کامیون حمل قاچاق میاندازد و ناخودآگاه صدای گاز دادن آن پونتیاک نقرهای فیلم Driver ۱۹۷۸ که قطعا از خیلی سینمادوستان دلبری کرده است، توی سر آدم پخش میشود. کمی جلوتر چند بنز قدیمی قرار گرفتهاند که کارهای صافکاری و ترمیم بدنه رویشان انجام میشود.
به یکی از بنزها که معلوم است مدتها توی آفتاب زمینگیر بوده و بدنهاش حسابی پوسیده، اشاره میکنم و حمیدرضا میگوید این خودرو بیشتر از ۱۰ سال خوابیده و کار نکرده است. حالا که چند سالی است دوباره اقبال به خودروهای کلاسیک خارجی در بین قشر متمول جامعه گل کرده است، به تعمیرگاه خودروهای کلاسیک حمیدرضا رفتهایم تا با آن چه در کارگاه متفاوت و جالبش میگذرد، بیشتر آشنا شویم.
شروع رانندگی با بنز دانشجویی!
چند دهه قبل دانشجویان ایرانی که در آلمان تحصیل میکردند، به عنوان یک امتیاز تحصیلی میتوانستند یک خودرو به انتخاب خودشان، تحت شرایط حمایتی وارد کشور کنند. از آنجایی که بیشتر دانشجویان خودروی بنز مدل w۱۲۳ را انتخاب میکردند این مدل در ایران لقب بنز دانشجویی را به خود گرفت. حمیدرضا متولد ۱۳۷۰ که حالا صاحب یک کارگاه بازسازی خودروهای کلاسیک خارجی است، در صحبتهایش از اولین خودرویی میگوید که بعد از گرفتن گواهی نامه، پدربزرگش برایش خریده است. یک بنز w۱۲۳ ملقب به بنز دانشجویی. حمیدرضا آغاز ورودش به کار بازسازی و تعمیر خودروهای کلاسیک را اینطور روایت میکند: «پدر و پدربزرگم خودشان خودروهای قدیمی و کلاسیک خارجی داشتند.
من هم از بچگی با این خودروها آشنا بودم و به دنیای این خودروها علاقه داشتم. بعد از این که سال ۸۹ گواهی نامهام را گرفتم، پدربزرگم یک بنز w۱۲۳ برایم خرید. همین باعث علاقه بیشتر من و آمدنم به سمت جمعآوری و تعمیر این خودروها شد. در دانشگاه مکانیک خودرو خواندم و بهتدریج وارد شغل کنونیام شدم. الان پنج سالی است خودروهای قدیمی مشتریان را میگیریم و پس از بازسازی آنها را به مشتری تحویل میدهیم».
چند سالی میشود که اقبال زیادی به این خودروها شده است
دنیای خودروهای کلاسیک هم دنیای بزرگی است و واردش که بشوی وسعت خودش را دارد. حمیدرضا میگوید: «خودم به خودروهای بنز مدلهای مختلف علاقه داشتهام و همین باعث شده گاهی که از یکیشان خوشم آمده، آن را بخرم و بعد دلم نیامده بفروشم. مثلا همین الان خودم شخصا هشت نوع خودروی بنز دارم که اگر بفروشم دیگر ممکن است برای همیشه آنها را از دست بدهم. چون چند سالی است اقبال زیادی به این خودروها شده. برخلاف گذشته که خودروهای قدیمی را میدادند تا خودروی نو بگیرند، الان این خودروهای قدیمی خیلی ارزشمند شدهاند.»
در حین بازدید از مجموعه با یک بنز یونیماگ قدیمی مواجه میشویم که سالها برای حمل کابل توسط شرکت مخابرات استفاده میشدند. حمیدرضا این خودرو را خریده تا آن را دوباره تبدیل به یک خودروی آفرودی سرپا و توانمند کند. او میگوید: «این جمع کردن خودروی کلاسیک و لوازمش هم یک نوع مجموعهداری است. همانطور که ما ممکن است هدف یک مجموعهدار کبریت و تمبر را دقیق نفهمیم، آنها هم ممکن است این عشق من به جمعآوری خودرو و لوازمش را درک نکنند.» حمیدرضا توی دفترش هم چندین مدل چراغ و فرمان و لوازم مختلف را نصب کرده و میگوید توی خانه هم مجموعه مختلفی از لوازم خودرو را دارد.
بازسازی ممکن است بیش از ۲ سال طول بکشد
«خودروهای مختلفی را پذیرش میکنیم، ولی اکثریت با بنز بوده و میتوانم بگویم ۹۵ درصد بنز کار کردهایم. گاهی خودروهای دیگری مثل همین پونتیاک یا بی ام و ۲۰۰۲ را که در سوله مشاهده میکنید، پیش ما میآورند. تازه دنیای خودروهای بنز هم خیلی متنوع است. خود بنز هر مدل و تولید هر سالش، چندین نوع با اتاقهای مختلف دارد که هر کدام اندازههای متفاوتی دارند و ما کار متفاوتی باید روی آنها انجام دهیم. همچنین سفارش آمریکا و اروپا دارد که اینها هم با یکدیگر فرقهایی دارند. یک خودرو که در کارگاه ما پذیرش میشود برای بازسازی مراحل مختلفی را باید پشت سر بگذارد.
ابتدا لوازم باز، بستهبندی و کنار گذاشته میشوند. بعد داخل کابین باز میشود. اگر صندلی نیاز به ترمیم یا بازسازی داشته باشد آن را برای کار تشکدوزی میفرستیم. قسمت بدنه را هم تا بتوانیم آهن میکنیم. رنگ را برمیداریم. ماشین صافکاری میشود. زیرکار نقاشی آماده و رنگ میشود. بعد زیرکاری و موتور و سایر سرویسهای فنی انجام میشود و در نهایت آنموقع است که آماده تحویل میشود؛ ولی واقعا به همین سرعتی که گفتم اتفاق نمیافتد. کمترین حدی که طول بکشد و خیلی کار نداشته باشد بین ۶ تا ۸ ماه از مرحله پذیرش تا ترخیص خودرو زمان میبرد. بعضی خودروها سالها توی آفتاب و باد و باران بودهاند و پوسیدگیهای زیادی دارند که طبیعتا کار بیشتری میبرند. خودروهایی هم بوده که ۲ تا ۲.۵ سال این جا برای انجام بازسازی ماندهاند.
طول کشیدنش دلایل مختلفی دارد. سختترین قسمت و طولانیترین قسمتش صافکاری و نقاشی است. چون حتی در بین بنزها هم اتاقهای متنوعی وجود دارد و با بدنههای عجیب و خطوط متفاوت سر و کار داریم بنابراین کار با بدنه ممکن است بیش از یک سال زمان ببرد. ممکن است رنگ بزنید و قسمتی ایراد داشته باشد و مجبور شوید دوباره انجامش دهید. حین بازسازی ممکن است بعضی قطعات بهراحتی پیدا نشوند و باید سفارش بدهیم در داخل آن را بسازند یا از خارج کشور برای ما بفرستند. با توجه به محدودیتهای واردات، آن قسمت مشکلات خاص خودش را دارد. این وسط معطلیهایی هم که پیش میآید باعث میشود تعمیرکار به اصطلاح کار از دستش در برود و باز دوباره ارتباط گرفتن با کار کردن روی آن خودرو زمان میبرد.»
از کنار هر خودرو ۳۰ تا ۴۰ نفر نان میخورند
حمیدرضا در مجموعه خودش ۱۱ نفر پرسنل دارد. نقاش، صافکار، پولیش و دیتیلینگ و فنی. او میگوید: «از وقتی تصمیم به بازسازی گرفته میشود تا وقتی فرایند تمام شود حداقل ۳۰ تا ۴۰ نفر از کنار تعمیر آن خودرو نان میخورند. شما حساب کنید از خودروبری که خودرو را میآورد تحویل تعمیرگاه میدهد تا لوازم فروش و وارد کننده لوازم و سازندگان قطعات و رنگ، همه سهمی از این اتفاق دارند. این جا در تعمیرگاه هم که افراد مختلفی روی یک خودرو در طول مدتی که این جاست، کار میکنند. ضمنا یک نفر تماموقت نمیتواند روی یک خودرو کار کند، چون از آن زده میشود. بعضی خودروها هستند که پیچ به پیچ باید تعویض شوند و ممکن است مدتی گیر یک پیچ جزئی بمانیم».
هنرمندان ماهری در ترمیم قطعات قدیمی داریم
«بازسازی در ایران خیلی تخصصی و خوب انجام میشود حتی میتوانم بگویم نظیر آن در خارج کشور خیلی کم پیدا میشود. علت مشخصی هم دارد. در خیلی از کشورهای خارجی لوازم به راحتی و وفور پیدا میشود؛ بنابراین اگر قطعهای مشکل داشته باشد، راحت آن را عوض میکنند، اما این جا به علت محدودیت واردات و نبودن قطعه، مجبور هستیم آن سفارش را تولید کنیم.
البته قطعاتی از گذشته ماندهاند، اما تقریبا تمام شدهاند و اغلب مجبور به سفارش برای ساختشان هستیم. خدا را شکر در همین شهر خودمان سازندگان قطعات خودروی خوبی داریم. مثلا با اطمینان میگویم بهترین زه ساز ایران در شهر خودمان کار میکند. این هنرمند هر قطعهای را که بخواهید، با قیمتی بسیار کمتر از آن چه وارد کردنش هزینه میبرد، میسازد.
زه البته قیمتی ندارد، اما چون بسیار حساس است، جابه جایی آن حتی به صورت پروازی هم خیلی دقت میخواهد و گران درمیآید. در نظر بگیرید زه رکاب خودرو حدود ۳ متر طولش است، این زه اگر حین جابه جایی مشکلی برایش پیش بیاید کاربردش را از دست میدهد. یا به عنوان مثال داشبورد و شیشه در اصفهان خیلی ماهرانه ساخته یا تعمیر میشود. تشکدوزهای خیلی خوبی داریم که صندلیهای خودروهای کلاسیک را خیلی خوب میتوانند احیا کنند یا شبیه آن را بسازند.»
خودروی شوماخر ایران هم این جاست
حمیدرضا بین حرفهایش به خودروی بی ام و ۲۰۰۲ که هماکنون مشغول تعمیرش هستند، اشاره میکند. این خودرو متعلق به بیوک جدیری ملقب به شوماخر ایران است. مرد باتجربه و پابه سن گذاشتهای که از نوجوانی شرکت در مسابقات اتومبیلرانی را شروع کرده و دهههای زیادی از زندگیاش مسابقه داده است. او درباره همین بی ام و ۲۰۰۲ خودش که سالهاست آن را دارد، پیش از این در گفتوگویی اظهار کرده بود: «این بامو ۲۰۰۲ دیگر به نماد من تبدیل شده است.
وجب به وجبش را میشناسم و زمانیکه دیگر در این عرصه نباشم این خودرو و تمام کاپهایم را تقدیم موزه خواهم کرد. این بامو برای من چیز دیگری است. پس از تجربه ۳۰۰ مسابقه و کسب بیش از ۱۰۰ کاپ همچنان بدون رنگ باقی مانده است». حمیدرضا درباره حضور خودروهای کلاسیک در مسابقات اتومبیلرانی میگوید: «الان به دلیل مصرف بالا و گران بودن لوازم، شرکت این خودروهای قدیمی در مسابقه اتومبیلرانی توجیهی ندارد. بیشتر خودروهای سبک برای مسابقات استفاده میشود.
آلیاژ پیستون به درد این کار میخورد البته در بعضی مسابقات همین اتاقهای کلاسیک را با موتور جدید استفاده میکنند. من خودم الان علاقهای به شرکت در مسابقه ندارم. زمانی دوست داشتم خودروی مورد علاقه خودم را برای مسابقه بسازم، اما آنقدر گرفتاری و مشغولیت دارم که دیگر وقت فکر کردن به آن را ندارم.»
این خودروها مشکل معاینه فنی ندارند
حضور خودروهایی که از دل تاریخ آمدهاند در خیابانها و در بین سایر خودروها میتواند مشکلات خودش را داشته باشد. حمیدرضا در این باره میگوید: «ممکن است برای استفاده از آنها در تابستان و در ترافیکهای سنگین مشکلاتی وجود داشته باشد. بعضیشان طول و عرض بلندتری نسبت به خودروهای امروزی دارند که کمی مهارت بیشتری در رانندگی میخواهد.
البته اگر خودرو سالم باشد از کولر هم میشود استفاده کرد. خود من به طور روزمره از این خودروها استفاده میکنم و خیلی هم لذت میبرم. باید عشق سوار شدن آنها را داشته باشید تا بدانید از چه لذتی حرف میزنم. کلا بنز استهلاک و خرابیاش کمتر است.
بی ام و کمی سختتر است، چون مکانیکش کمتر است. خودروهای آمریکایی هم به دلیل تعداد زیاد سیلندر دردسرهای خودشان را دارند، چون حرارتشان بیشتر است. خودروهای بنز از دهه ۸۰ به بعد انژکتوری هستند و از این نظر با خودروهای روز تفاوت زیادی ندارند. این خودروها از نظر معاینه فنی مانند بقیه مجوز میگیرند البته به شرطی که دودزا نباشند. البته با توجه به این که معمولا بالای ۴۰ سال و تا حدود ۵۵ سال از قدمتشان میگذرد، ملاحظات خاص خودشان را دارند.»
دهه هفتادیها مشتریمان شدهاند
«تا چند سال پیش معمولا افراد بالای ۵۰ سال خودروی کلاسیک خارجی داشتند، اما در سالهای اخیر توجه بسیاری به این خودروها شده است و افراد خاصی این خودروها را خریداری کردهاند که البته طبیعتا قشر پولدار هستند، چون قیمت هر کدام حدود ۳ تا ۴ میلیارد تومان است و مثلا یک قطعه سپر آن ممکن است حدود ۸۰ میلیون تومان هزینه داشته باشد؛ البته این افراد هم میتوانند خودروهای روز و گرانقیمت سوار شوند، اما به خاطر عشق و علاقه خاصشان به سمت این خودروها میآیند».
حین عکاسی ما، جوانی با خودروی بنز کلاسیکش جلوی تعمیرگاه میایستد. چند دقیقهای با او همکلام میشوم. اسمش کامیار است و فقط ۲۳ سال دارد. او به بنز کلاسیکش اشاره میکند و میگوید: «این اتومبیل را سال ۹۸ حدود ۸۰ میلیون تومان برایش هزینه کردم و بازسازی شد. الان هم ماهی دو سه بار نهایتا بیرون میآورم و تا حالا فقط یک بار با آن جاده رفتهام. این یک علاقه است دیگر و شاید هر کسی درکش نکند. چند بار هم با آن تصادف کردهام. (با خنده) پس از یکی از تصادفها به آقا حمیدرضا گفتم دو سه کیلو از رنگ خودرویم کنار بگذارد، چون احتمالا باز لازم میشود!»