چی بپوشم – مصی روشن: هر کسی ممکن است از تماشای عکسهای مدلهای شیکپوش، جوان و خوشچهره خسته شده یا خودش را با آنها مقایسه کرده و اعتماد به نفسش را از دست داده باشد اما صفحه شخصی لین اسلیتر 68 ساله، با بیشتر از 750 هزار دنبال کننده در اینستاگرام که با عنوان نماد تصادفی (iconaccidental) نامگذاری شده از آن دسته صفحاتی است که به معنای واقعی کلمه حال شما را خوب میکند، نگاهتان را تغییر میدهد.
به شما انگیزه میدهد که خودتان را فراموش نکنید و دست کم نگیرید و مسیر زندگیتان را با انرژی بیشتری ادامه دهید.
قوانین و نگرشها را زیر پا بگذار
لین اسلیتر، زنی کوچک اندام با موهای خاکستری، نگاهی محکم و استوار است که با انتخاب پوششی متفاوت تمام قوانین و نگرشها را زیر پا میگذارد. او چین و چروکهای بدن و موهای خاکستری خود را پنهان نمیکند. حتی دنیای مد جوانمحور هم به لین توجه کرده. او در مجلات مد بین المللی بیشماری حضور داشته و با Elite Models لندن قرارداد بسته است.
سرنوشت او را نوشت
اسلیتر، دانشیار بالینی مددکاری اجتماعی و حقوق در دانشگاه فوردهام هیچوقت قصد نداشت به یک نماد مد تبدیل شود و این ماجرا برای او به طور تصادفی اتفاق افتاد و تصمیم گرفت وبلاگی ایجاد کند که سبک شخصی خودش را به نمایش بگذارد. اسلیتر می گوید: «من فقط یک فرد معمولی هستم که در سن 61 سالگی خودم را بازیافتم.»
زیبایی که دیگران اول دیدند
در واقع اولین دگرگونی بزرگ اسلیتر در سال 2014 اتفاق افتاد. او شروع به گذراندن دورههایی در مدارس مد شهر نیویورک کرد که در آن افراد درباره سبک عالی او نظر میدادند و پیشنهاد میکردند که یک وبلاگ یا صفحه اینستاگرام راه اندازی کند.
پس از تحقیقات فراوان، لین این کار را انجام داد. اما وقتی فعال شد که یک عکاس او را به عنوان یک مدل در خیابان اشتباه گرفت. این اتفاق باعث شد اسلیتر نام صفحهاش را به نماد تصادفی تغییر دهد.
زن زیبا- مرد عکاس
با فعال شدن اسلیتر در زمینه مد، او عکسهای زیبای فراوانی از خودش منتشر کرد که توسط شریک زندگیاش، کالوین لوم، گرفته شده بود. این عکسها به سرعت توجه زیادی را به خود جلب کردند. بعد اسلیتر با الیت مدلز لندن قرارداد بست و عکسهایش در مجلات بینالمللی منتشر شد.
او به سراسر جهان سفر کرد تا سخنرانی کند و عکس بگیرد. حالا صفحه اینستاگرامش طرفدارانی در محدوده سنی 13 تا 90 ساله را جذب کرده است.
طرفداران ضد پیری
بیشتر طرفداران او زنان جوانی هستند که او را نماد «ضد پیری» میدانند. لین میگوید: «آنچه از این جوانان میشنوم این است که تو خیلی باحالی، ما میخواهیم شبیه تو باشیم.» آنها نمیخواهند با روشی که در گذشته به آنها ارائه شده پیر شوند.
لین میگوید: «رسیدن به 60 یا 70 سالگی ممکن است به معنای بازنشستگی باشد. اما من فکر میکنم بهطور بالقوه 20 سال دیگر برای انجام کارهای شگفتانگیز وقت دارم. نباید اجازه داد سن آرزوهای شما را تعریف کند. اگر جوان هستید و در مورد اینکه باید همه کارها را قبل از 30 سالگی انجام دهید استرس دارید، صبر کنید. مطمئن باشید که میتوانید آرامش داشته باشید چون فرصتهای بی پایانی برای بازیابی مجدد خود در طول زندگی خواهید داشت. به افراد مسنتر هم باید بگویم که مجبور نیستید آنچه را که جامعه درباره پیر بودن میگوید بپذیرید و میتوانید همان چیزی باشید که میخواهید.»
آنها مرا میبینند و من آنها را میبینم
اسلیترمیگوید همیشه راه میرود و به مردم نگاه میکند. «آنها مرا میبینند و من آنها را میبینم. متوجه شدهام که با بالارفتن سن افراد کمتری به شما نگاه میکنند که با زمانی که شما جوانتر بودید متفاوت است. این موضوع به سن ربط دارد؟ احتمالا. من فرآیندی را در مورد چگونگی تجربه درونی خود و اتفاقاتی که برای بدنم میافتد را طی کردم. در ابتدا پیر شدن را دوست نداشتم اما در مقطعی مجبور شدم این واقعیت را بپذیرم که پیری اجتنابناپذیر است. هیچ کاری نمیتوانید برای کنترل آن انجام دهید پس سعی کنید بهترین باشید.»
او می گوید:«چیزی هم که من در مورد بعضی زنان دیگر مشاهده کردم این بود که به ظاهرشان اهمیت میدادند. بعد به این فکر کردم که چگونه میتوانم یک تصویر بصری ارائه دهم، چگونه می توانم عشق خود را به لباس به اشتراک بگذارم، چگونه می توانم به دیگران الهام ببخشم. چون اهدافم از نظر مادر شدن و شغلم برآورده شده بود.»
لباس هویت است و هویت لباس
البته موضوعی که لین را بیشتر مورد توجه قرار میدهد، رابطه بین لباس و هویت است. اسلیتر میگوید: «من فکر میکنم لباس میتواند عمیقاً شخصیت شما را تغییر دهد و حتی بهتر از کلمات شخصیتتان را نشان دهد.
لین با یک روایت شخصی متفکرانه و هوشمندانه به چیزهایی میپردازد که به شدت به آنها اهمیت میدهد: «فرهنگ، هنر، مد و ارتباط انسانی».اسلیتر میگوید: «روی چیزهایی که در بدن خود دوست دارید تمرکز کنید. آن را به قدرت خود تبدیل کنید و بقیه را فراموش کنید. نکته مهم، نشان دادن این است که در درون چه کسی هستیم و نیازی به پایبندی به کلیشهها نداریم.»
اول بدن بعد لباس
اسلیتر در مورد یافتن استایل و سبک شخصی گفته: «قبل از اینکه کسی که با خود و بدنش راحت نیست بتواند یک سبک شخصی ایجاد کند، باید روی پذیرش آنچه که هست کار کند.»
او توصیه میکند: «یک چیز جدید را امتحان کنید. روسری، یک جفت گوشواره، یک رنگ تند و جیغ و ببینید چه احساسی دارید.»
تغییر بیرونی و تحول درونی
لین اخیراً تغییر بزرگ دیگری در زندگی خود ایجاد کرد. او از شهر نیویورک به Peekskill نقل مکان کرد. از یک آپارتمان کوچک به یک خانه قدیمی بزرگ، به جایی که قصد دارد به تکامل و رشد خود ادامه دهد.
او میگوید «من در یک آپارتمان کوچک بدون فضای بیرون زندگی می کردم. بهخصوص ندیدن دختر و نوه ام سخت بود. زمانی که شریک زندگی من کالوین بازنشسته شد، قصد داشتیم نقل مکان کنیم، بنابراین حالا این کار را انجام دادیم. ما میخواستیم در جامعهای زندگی کنیم که از افراد خلاق حمایت میکرد و به اندازه کافی به شهر نزدیک بود که کالوین بتواند رفتوآمد کند.
اسلیتر از زمانی که نقل مکان کرده به این فکر میکند که میخواهد در مرحله بعدی زندگیاش چه کاری انجام دهد. او حالا دیگر بیشتر بر روی زندگی پایدار و طراحی متمرکز شده و کمتر پست میگذارد و زمان کمتری را در رسانههای اجتماعی صرف میکند و در عوض از تجربه زندگی واقعی در خانه جدید لذت می برد.
دل همانجاست که دلبر آنجاست
اسلیتر و شریک زندگیاش در حال تعمیر خانه قدیمی خود هستند. آنها سعی میکنند تا جایی که میتوانند مواد را بازیافت کنند و چیز جدیدی نخرند. او میگوید: «اوقات خوبی را سپری میکنیم. به بازارهای قدیمی و عتیقهفروشیها میرویم. ما میخواهیم بسیاری از کارها را خودمان انجام دهیم بنابراین روند کندی است اما برای ما مشکلی نیست.»
لین علاوه بر بازسازی یک خانه قدیمی، گفت که از زمان نقل مکان، بیشتر مینویسد، از چیزهایی غیر از خودش عکس میگیرد. اسلیتر همچنین می خواهد از استعدادهای فراوان خود برای ادامه ایجاد تغییرات مثبت در جهان به طور کلی و در زادگاه جدید خود استفاده کند. بنا بر گفته اسلیتر، زندگی با یک بیماری همهگیر (کووید)، تغییرات عمیقی در او ایجاد کرده و میلی دوباره بهعنوان یک مددکار اجتماعی و استاد در او ایجاد کرده است. او همچنین به فعالیتهای اجتماعی، تلاشهای زیستمحیطی و برابری علاقهمند شده است.
من مدل نیستم!
اسلیتر می گوید: « اگرچه من مدلینگ را انجام دادهام اما خودم را بیشتر به عنوان یک شخصیت اجتماعی میبینم تا یک مدل، من آدم چندوجهی هستم. مینویسم. کارگردانی هنری می کنم. استایلیست هستم و به رویدادهای مختلف میروم. وقتی برای هفته مد شانگهای به چین رفتم دو سخنرانی داشتم. یکی در مورد توسعه سبک شخصی و دیگری در مورد چگونگی موفقیت در رسانههای اجتماعی بود. بعضی از طراحان جدید از من خواستهاند که به آنها کمک کنم تا درباره داستان برندشان فکر کنند. من کارهای مختلف زیادی انجام می دهم.»
او به این سئوال که برای عملکرد در بالاترین سطح ممکن بعد از 60 سالگی چه چیزی لازم است، اینطور جواب داده: «این واقعا مهم است که به خوبی از خود مراقبت کنید، خوب غذا بخورید و سبک زندگی سالم داشته باشید و مغز خود را فعال نگه دارید.»