«واروژها خباندیان» ملقب به «واروژان» در ۱۳ آذر ۱۳۱۵ در قزوین متولد شد. پس از فوت مادرش در دو سالگی به تهران کوچ کرد و سرپرستی او به مادربزرگش سپرده شد. ۱۸ ساله بود که به مدرسه عالی موسیقی راه یافت و نزد روبِن گریگوریان پیانو آموخت.۲۰ ساله بود که به عنوان پیانونواز به استخدام رادیو تلویزیون ملی ایران درآمد و ۲۴ ساله بود که با بورس آن نهاد به آمریکا رفت و در چند مدرسه عالی موسیقی در کالیفرنیا تنظیم آهنگ خواند.
پس از بازگشت به ایران به مدت دوسال به اهواز رفت و در مدرسه ارامنه به تدریس موسیقی پرداخت. پس از آن دوباره به تهران بازگشت. در انجمن فارغ التحصیلان ارامنه، دسته کُری تشکیل داد و مدتها رهبری آنها بر عهده داشت. ۳۲ ساله بود که نخستین بار آهنگ فیلم «جهنم سفید» اثر ساموئل خاچیکیان را ساخت و با بهرهگیری از آکوردهای پیچیده در آهنگهای ایرانی، سبک نوین و همهپسندی در موسیقی پاپ ایران پدید آورد.او برای ۲۵ فیلم از جمله «حسن کچل» ساخته علی حاتمی آهنگ ساخت. آگاهان موسیقیشناس حتا کسانی که آهنگهایشان را او تنظیم کرده اذعان دارند که تنظیمهای او و صدادهی سازها آن آثار را دلپسند و «هنری» و ماندگار ساخته است.
در شهریورماه ۱۳۵۶ و در روزهایی که واروژان در حال کار روی ساخت موسیقی متن فیلم «بر فراز آسمان ها» بود به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان جم تهران بستری شد و در نهایت ساعت هشت صبح روز ۲۶ شهریور ۱۳۵۶ و پس از ۱۳ روز بستری در آن بیمارستان درگذشت.
ویگن داوودی درباره او نوشت: استودیو پاپ نویدبخش فصل تازه ای از موسیقی «واروژان» بود؛ هنرمندی پاک با نبوغی بی بدیل که ذائقه ای متعالی و دانشی عمیق را به هم آمیخته بود تا ناجی قلب موسیقی نوین ایران باشد. واروژان از میان ما رفت و امروز صیانت از هنر پاک او ، بار امانتی است که من به واسطه سال ها دوستی عمیق و آشنایی با تفکرات ، روحیات و دغدغه های آن عزیز از دست رفته بر دوش خود احساس می کنم و تلاش برای عرضه هرچه بهتر آن دسته از آثارش که هرگز اجرا نشدند یا در اثر ناملایمات زمانه دستخوش تغییرات اجباری شدند و آن طور که روحیه آرمان گرای او می طلبید به گوش مردم نرسیدند را وظیفه ای مهم می دانم که تحقق آن نیازمند یاری صادقانه هنرمندان عرصه موسیقی است.
۱. رقص برگها (آهنگ ساز و تنظیم کننده: واروژان، ترانه سرا: ایرج جنتی عطایی، خواننده: عارف)
سال هاست که در فکر تکمیل زندگی نامه هنری واروژان هستم، خوشحال میشوم از نخستین اثری که ساخته و هیچ موقع هم درباره آن صحبتی نکرده، من با احترام زیاد یاد کنم. به گفته بسیاری آهنگ «بدرود» با صدای «ویگن»، نخستین اثر او بود. نواری از آن دوره داشتم که گوینده رادیویی آن را به نام «نفرین بر غم» معرفی میکند که بعدها به نام «بدرود» تغییر کرده است. در ادامه آن نوار قطعهای بود به نام «رقص برگ ها» که گوینده، آهنگ ساز آن را واروژان اعلام میکند. احتمالا هر دوی این آهنگها در سال ۱۳۴۷ ضبط شده اند. پس از دقت زیاد مطمئن شدم این آهنگ «رقص برگ ها» را به دوستداران واروژان تقدیم کنم؛ چرا که فکر میکنم به جز در آن برنامه رادیویی در هیچ جای دیگری پخش نشده.
۲. «بوی خوب گندم» (آهنگساز و تنظیم کننده: واروژان، ترانه سرا: شهیار قنبری، خواننده: داریوش)
«بوی خوب گندم» شرح گلایههای مرد کشاورزی است که طاعون استعمار و تبعیض بر قبیله او هجوم آورده و بیگانه حاصل کشت و کارش را به تاراج برده است. اورتور این ترانه فضایی وهم آلود دارد که در آن صدای کُر سوپرانو با ارکستر میآمیزد و در حالی که مرثیه گوی مظلومیت و رنج کشاورز جوان است، برای به خواب رفتن او لحنی لالایی گونه به خود میگیرد.
ارکستر در اورتور میکوشد کشاورز ستم دیده را به عالم خواب و رویا ببرد تا شاید در فضای بی وحشت و هراس، لب به گلایه بگشاید و خود را تسکین بخشد. در انتهای اورتور، موسیقی همچون چشمی که تسلیم خواب میشود، رفته رفته از حرکت میایستد و با کند شدن ریتمپیانو، گویی پلک کشاورز بی هیچ مقاومتی بسته میشود و خواب او را فرا میگیرد.
۳. «ای رسیده از راه» (تنظیم کننده: واروژان، ملودی: سیاوش قمیشی، ترانه سرا: ایرج جنتی عطایی، خواننده: عارف)
کیفیت کار واروژان در تنظیم آثار دیگر آهنگ سازان هیچ گاه پایینتر از کیفیت تنظیم ساختههای خودش نبود. او ایده ترانه سرا و آهنگ ساز را جمع میکرد و در چهارچوب تفکر خودش و با در نظر گرفتن ظرافتهای تلفیق شعر و موسیقی طوری درهم میآمیخت که به نظر میرسد هنر تنظیم، تمام بار آهنگ را بر دوش میکشد.
روز ضبط، واروژان نگران تنظیمی بود که برای این آهنگ تنظیمی بود که برای این آهنگ نوشته و این دغدغه را داشت که آیا چیزی که در فکرش بود کاملا تحقق پیدا میکند یا نه؟ پس آهنگ را برای من به این شکل تشریح کرد: «فکر کن با شنیدن صدای زنگ، اقدام به باز کردن در میکنی و ناگهان یکی از صمیمیترین نزدیکان خود را که از راه دوری رسیده میبینی. این آهنگ شرح سوال و جوابهای بی کران و خوشحالی ناشی از چنین دیداری است…»
To view this video please enable JavaScript, and consider upgrading to a web browser that supports HTML5 video
ای رسیده از راه تو ختم انتظاری / دلم مرده تو همراهت برای من هوای زندگی داری
۴. «پوست شیر» (آهنگ ساز و تنظیم کننده: واروژان، ترانه سرا: ایرج جنتی عطایی، خواننده: ابی)
این آهنگ نخستین همکاری واروژان با «ابی» است که برای فیلم «ذبیح» به کارگردانی «محمد متوسلانی» آماده و در سال ۱۳۵۳ ضبط شد. آهنگ با اورتوری ملایم همراه با سازهای زهی و پیانو شروع میشود تا مخاطب را برای رهایی و امید به پرواز آماده کند. بعد با ساز فلوت نغمهای که پرندهها در موقع پرواز سر میدهند، پرواز شروع میشود. ریتمی که بعد از اورتور شنیده میشود با ریتم حرکت پرندگان هماهنگی دارد و سازهای زهی هم حرکتهای پرندگان را تداعی میکند.
واروژان ترجیع بندی را که در ابتدای آهنگ برای آماده شدن پرواز استفاده کرده بود بعد از نخستین اوج و در میانه آهنگ برای پس زدن موانع و بیشتر اوج گرفتن به کار گرفته و همین ترجیع بند را برای دور شدن و پایان این آهنگ استفاده کرده است.
۵. «شام آخر» (آهنگ ساز و تنظیم کننده: واروژان، ترانه سرا: شهریار قنبری، خواننده: ستار)
این آهنگ برای فیلم «شام آخر» به کارگردانی شهیار قنبری ساخته شده است. آهنگ در وصف از دست دادن بانویی است که شخصی تمام هستی خود را مدیون او میداند و فکر میکند شاید این شام آخرش باشد. واروژان آهنگ را با منطق تداوم زندگی با تمام فراز و نشیب هایش ساخته و تنظیم کرده است که ریتم ثابتی از لحظه تولد تا مرگ دارد.
آهنگ را خیلی لطیف و ملایم با ویلن ها، پیانو گیتار شروع میکند؛ ولی قبل از آخرین نفس زندگی با ریتم پیانو که تداوم زمان و ساعت را تداعی میکند، ادامه میدهد و تا آخر آهنگ هم این ریتم حفظ میشود. در ادامه این لطافت، به منظور نوازندگی روی دارم، از براش استفاده کرده و از سازهای بادی برای این آهنگ بهره نبرده است و سعی کرده تاسفهای از دست دادن یک عزیز را به کمک سازهای زهی بیان کند.
To view this video please enable JavaScript, and consider upgrading to a web browser that supports HTML5 video
بانوی من بانوی من تو همه دارو ندارم / با من از تنم خودی تر تو تمام کس و کارم
۶. «عشق من عاشقم باش» (آهنگ ساز و تنظیم کننده: واروژان، ترانه سرا: ایرج جنتی عطایی، خواننده: داریوش)
ترانه «عشق من عاشقم باش» که برای فیلم سینمایی «علفهای هرز» ساخته شد، تفسیر همان «طلوع خوب خوشبختی» است که در دیگر ترانه فیلم («برادر جان») انتظار آن میرفت؛ ترانهای پرشور برای «روز عاشق شدن» و تجربه «از عشق زنده بودن».
واروژان این بار فضای مد ماژور را برگزید تا خواب عاشقانه را تعبیر تازه کند و روایتگر عشقی امیدآفرین برای رسیدن به فردا باشد. ارکستر با لحنی پرشور و شعف مقدمهای کوتاه برای ترانه میسازد و سازهای بادی با نوید طلوع خوشبختی در تلاشند تا پشت سرمای روز و شب غربت را بشکنند و فضای موسیقی را برای تفسیر سرخوشی و بی قراری کهنه حدیث عشق، به خواننده بسپارند. در اوج ترانه، بادیها «عشق من» را فریاد میزنند و درچنین هیاهویی زهیها ناز و نیاز عشق را تداعی میکنند.
۷. «شب زده» (آهنگ ساز و تنظیم کننده: واروژان، ترانه سرا: زویا زاکاریان، خواننده: ابی)
ترانه «شب زده» که برای فیلم سینمایی «سلام تهران» ساخته شد، روایت کوچ جوانان صادق و ساده روستایی به شهرهای بزرگ است. موسیقی با صدای پیوسته ویلنها که تاریکی ممتد و سکوت شب را تداعی میکنند، آغاز میشود و هم زمان، صدای سنتور که نماد اصالت عزیز بومی است و رفته رفته حالتی بی قرار به خود میگیرد، شنیده میشود.
گیتار، مرد خسته از شب را بر اسب غربت مینشاند و ارکستر را در مسیر پاپ قرار میدهد. گیتار بیس با دو نت از گسترش، عظمت و شکوه شهر پرده بر میدارد و به سازهای زهی ارکستر که در این زمان لحنی هشدارگونه به خود میگیرند، میپیوندد تا چهرهای تمام عیار از شهری که سوار بی پروا و آرزوهایش را به کام خویش میخواند، ارائه دهد. این ترانه همچنین در فیلم سینمایی جاده خاکی هم مورد استفاده قرار گرفت و بر جذابیت هرچه بیشتر این فیلم افزود.
To view this video please enable JavaScript, and consider upgrading to a web browser that supports HTML5 video