زیباترین جملات عاشقانه
نوشته های عاشقانه و شعر کوتاه عاشقانه و احساسی زیبا و همچنین نوشته های غمگین عاشقانه و نوشته های شاد عاشقانه دونفره در این جا موجود اسـت.
در اوج آسمان بـه دنبال تو ؛ هر جا می روی بازهم یکی هست بـه دنبال تو
تویی کـه در قلب منی و منی کـه همیشه فدای توام
دیگر بـه دنبال بهترینها نیستم ؛ من شیفته ان خوبی های توام
متن قشنگ عاشقانه
مرا ان دیده ی تر می شناسد
مرا از خویش بهتر می شناسد
بـه جرم عاشقی ها سر شناسم
مرا ازپشت خنجر می شناسد . . .
از خدا دیگر هیچ نمی خواهم ؛ دیگر هیچ آرزویی ندارم ؛ رویایم را می‌خواستم کـه بـه ان رسیدم ؛ دنیا را می خواستم کـه ان را بـه دست آوردم ؛ رویایی کـه همان دنیای من اسـت، و تویی کـه همان دنیای منی….
حرف عاشقانه
زندگی شبیه شعریست ؛ قافیه هایش با من ؛ ” تو ” فقط همیشه ردیف باش !
هر زنی برای لبخند زدن در آینه باید مردی را داشته باشد کـه با شـانه‌ی انگشت‌هایش، گره دلتنگی مو های بلند زن‌را باز کند و بگوید کـه هرجور کـه باشی، زیبایی…
حرف های عاشقانه
دلتنگی یک شبهایی را، هیچ خیابانی گردن نمیگیرد! تاریکی یک شبهایی‌را هیچ مهتابی روشن‌نمیکند، گردو غبار یک شبهایی را هیچ بارانی شستشو نمی دهد! و تمام این شب ها را نبودن تو رقم می زند..
تنهایی را ترجیح می‌دهم
بـه تن هایی کـه روحشان با دیگریست . . .
سخنان عاشقانه
نه این‌کـه بی تو ممکن نیست
نه این‌کـه بی تو می‌میرم
بـه قدری مسریه حالت
کـه دارم عشق می گیرم
همه ی دلشورم از اینه
کـه عشق اندازه آهه
تو جوری عاشقی کن کـه
نفهمم عشق کوتاهه
حرفای عاشقانه
دلگیر نباش ؛ تقصیر از خودت بود !
دسته کلید علاقه کـه گم شد ؛ باید عوض می کردی قفل تمام آرزو ها را . . .
خوشا بـه حال قلبم چون از تو جان گرفته
نبض وجودم از تو خط امان گرفته
خوشا بـه حال جانم کـه مرگ او غم توست
برای وصف رویت قلب زبان گرفته . . .
پشت دریا شهریست کـه یک دوست در ان جا دارد
هر کجا هست ؛ بـه هر فکر ؛ بـه هر کار ؛ بـه هرحال ؛ عزیز اسـت خدایا تو نگهدارش باش .
بدون شک جهان را بـه عشق کسی آفریده اند
چون من کـه آفریده ام از عشق جهانی برای تو. . . !
بـه همون اندازه کـه ماهى دوست نداره برسه بـه خشکى دوست دارم . . .
پر نقش تر از فرش دلم بافته ای نیست
از بس کـه گره زد بـه گره حوصله ها را
یک‌بار هم ای عشق من از عقل میندیش
بگذار کـه دل حل بکند مسئله ها را . . .
تو دیر پیدا شدی
یا من دیر یافتمت
باکی نیست
مسافر کوچکم
اینک سلطان سیاره جانم تویی…
عاشقانه ها
می دانم
من و تو هیچ‌گاه هم عقیده نبودیم.
می دانم،
رنگ چشمانمان فرق دارد
و خورشید در جغرافیای شهر تو
گرم‌تر اسـت!
اما مهم نیست.
بیا و تمام این ها را از یاد ببریم.
دستانت را در دستانم بگذار!
می خواهم تنها چند قدم،
میان مردم این شهر،
میان شلوغی خیابان‌ها،
تو را داشته باشم…
هر چند کسی میان ما حایل نیست
اما نگهت بـه سوی من مایل نیست
گفتم قسمت دهم ؛ ولی میگـو یند
چشم تو بـه هیچ مذهبی قایل نیست . . .
متن قشنگ عاشقانه
بغلم ڪن شبیہ یہ مرداب
هیچ چیز و ڪسی مزاحم نیست
بوسہ بڪَذار رو شقیقہ‌ے من
واسہ ڪشتن
اجازه لازم نیست
همین مسیر را مستقیم بروی می رسی بـه دوراهی
یک راه بـه من ختم میشود ؛ ان دیگری بـه ختم من . . .
حرف عاشقانه
هوا جان می دهد
برای گرفتنِ دست هایت
برای بوسیدنت
برای بوسیدنت
ان را کـه غمی چون غم من نیست چه داند
کز شوق توام دیده چه شب می‌گذراند
وقتست اگر از پای درآیم کـه همه ی عمر
باری نکشیدم کـه بـه هجران تو ماند . . .
حرف های عاشقانه
بگذار صبح را در چشم تُ
من معنا کنم
ای کـه هر صبحم
هزاران مثنوی باشد برای وصف تُ
پیام عاشقانه
درود می کنم از روی مهربانی
درود می کنم از روی شادمانی
درود می کنم تا جان دارم
کـه خواننده این درود را دوست دارم
ان حرف کـه از دلت غمی بگشاید
در صحبت دل شکستگان میباید
هر شیشه کـه بشکند ؛ ندارد قیمت
جز شیشه دل کـه قیمتش افزاید . . .
از تو
دورم و…
این داستان
در کجای انصاف آسمان
می‌گنجد؟
کلمات عاشقانه
گل نشکفته در باغ امیدم
ز باغ زندگانی قصه چیدم
ندیدم من ز دنیایم وفایی
بـه قلبم غصه و غم را چشیدم . . .
آغوشت
شبیه ان خَمیازه ی دوست داشتنی
بعد از هر بیداری صبح اسـت …
همانقدر دل چسب
همانقدر حال خوب کن …
دو چشم آبی ات را میپرستم
لبا ن عنابی ات را میپرستم
برای من تو بی تابی مکن یار
کـه من شادابی ات را میپرستم…
سخنان عاشقانه
باز امشب
پرسہ می زنم دراین حوالی
بوے عطرت پیچیده
ڪاش شبی بیایی بی بهانہ
عاشق‌تر بدون مرز
تا دیوان ؛ دیوان بسرایمت ..!!
عاشقانه ها
میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ؛ میگذرد روزی این فاصله و دوری، میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ؛ می‌رسد همان روزی کـه بـه خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ؛ و از ترس این کـه بهم نرسیم
شب تا صبح را اشک میریختیم
جملات عاشقانه برای عشقم
همیشه صدایی بود کـه مرا آرام می کرد، دستهایی بود کـه دستهای سردم را گرم می کرد
همیشه قلبی بود کـه مرا امیدوارم می‌کرد، چشمهایی بود کـه عاشقانه مرا نگاه می‌کرد
همیشه کسی بود کـه در کنارم قدم میزد ،احساسی بود کـه مرا درک می‌کرد
حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ؛ نه صداییست کـه مرا آرام کند و نه طبیبیست کـه مرا درمان کند
حرف عاشقانه
نمی‌دانستم برایت کهنه شده ام ؛ هنوز مدتی نگذشته کـه برایت تکراری شده ام
مهم نیست ؛ برای همیشه تو را از یاد می‌برم ،قلبم هم نخواهد، خاطرت را خاک می‌کنم
تو نبودی لایق من ؛ تو نبودی عاشق من ؛ می‌مانم با همان تنهایی و غم
کامنت عاشقانه
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
کـه دراین ره نباشد کار بی اجر
دلم رفت و ندیدم روی دلدار
فغان از این تطاول ٬ آه از این زجر . . .
بیا باهم یک تصویر زیبای دیگر از عشق بکشیم ؛ تصویری مثل ان نقاشی دیروز
تا بـه یادگار بماندو این یادگاری مثل یک خاطره بماند ؛ تا ما نیز مثل خاطره ها باشیم ؛ نه خاطره ای از گذشته ؛ خاطره هایی شیرین از هرروز زندگی مان کـه همیشه تا ابد در قلبمان بـه یادگار بماند!
دیگری جز تو مرا این همه ی اذیت نکرد
انچه کردی تو بـه من هیچ ظلم کار نکرد . . .
کلمات عاشقانه
روزهای با تو بودن گذشت و رفت ؛ هر چه بینمان بود به پایان رسید و رفت ؛ عشقت را بـه خاک سپردم و قلبت را فراموش ؛ اما هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش!
دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد
نه التـــمـاس هـــایم را
و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…
بـه جـــایِ ان احســـاسی کـه کُـــشـتـی
درخـتـی از غــــرور کـاشـتم
ممنون واقعا ارزش خواندن داشت