نصیر امینی خبرنگار قدیمی و آخرین تن از گزارشگران سیاسی سه دهه بعد از جنگ جهانی دوم، در بخش ویژه بیمارستان چلسی و وست مینستر لندن درگذشت.
بیبیسی گزارشی در این مورد کار کرده که از شکل قلم نوشتاریاش میتوان نویسندهاش را حدس زد. به هرحال از بابت مرور بخشی از تاریخ مطبوعات ایران مطلبی خواندنی و شاید به دردبخور باشد.
امینی از خانوادهای متعین اهل خوانسار، متولد ۱۳۰۲ و از سال ۱۳۲۵ در روزنامههای زمان به کار مشغول بود، اما جلوه او در حرفه روزنامهنگاری از ۱۳۲۹ و همزمان با نخستوزیری سرتیپ حاجعلی رزم آرا در روزنامه کیهان آغاز شد.
پیش از آن، در چند روزنامه سیاسی و از جمله کوتاهمدتی در روزنامهای متعلق به حزب توده، به عنوان خبرنگار پارلمانی کار کرده بود، تا آخرین بار که به روزنامه آتش پیوست که به مدیریت میراشرافی و در خط راست تندرو پیش میرفت و از جمله کسانی که در آن روزنامه مینوشتند نصرتالله معینیان (بعدها رئیس انتشارات و رادیو، وزیر چند کابینه و آخرین رئیس دفتر مخصوص پادشاه)، دکتر مهدی بهرهمند و پرویز آزادی بودند.
در میان گزارشهای سیاسی معروف امینی برای کیهان، ترور رزم آرا، دادگاه نظامی محاکمه دکتر محمد مصدق و تجدید روابط دوستی ایران و شوروی به زمان خود شهره شد. او شاید تنها خبرنگاری بود که در دوران نهضت ملی کردن نفت با وزیران دولت مصدق، مخالفان وی و سران حزب توده راه داشت و همین روابط، دسترسی وی را به خبرهای پشت پرده، در سالهای کاری خود آسان میکرد.
گفته: “در آن دوره خیلی وسایل نبود و مهمترین خبرهای سیاسی را که تیتر اول شدند از طریق رانندهها، منشیها، پیشخدمتها و همسران مقامات به دست آوردم. “
دست کم میتوان گفت خبر جلسات مخالفان برای ساقط کردن دولت مصدق، در روز ۲۵ مرداد ۳۲ از این طریق به دست آمده بود، چنانکه امینی در ۱۵ خرداد سال ۴۲ هم از تصمیم اسدالله علم به فرستادن ارتش برای مقابله با شورشیان خبر یافت و هم از اصرار پادشاه برای ترک پایتخت.
در سالهای بعد او برای اولین بار خبر بهبود روابط ایران و شوروی و پایان جنگ لفظی بین دو کشور را به دست آورد و هم خبر تأسیس سپاه بهداشت. اینگونه خبرها در دورانی که اطلاعات و کیهان دو روزنامه عصر، رقابت تنگاتنگی داشتند، به کیهان در مواردی دست بالاتر را داده بود.
با تحولی که در سال ۵۴ در کشور رخ داد، همزمان با تصمیم شاه به تاسیس حزب رستاخیز، ساواک نیز طرحهای تازهای به اجرا گذاشت که از جمله پاکسازی مطبوعات بود. کسانی با سابقه عضویت در حزب توده، عملاً ممنوعالقلم شدند.
۳۲ نفر از جمله چهرههای مطبوعاتی معتبری مانند دکتر مهدی سمسار سردبیر کل کیهان، دکتر عبدالرسول عظیمی سردبیر پیشین کیهان و مدیر روزنامه پیغام امروز، جهانگیر بهروز مدیر نشریه اکواف ایران و سردبیر پیشین آیندگان، غلامحسین صالحیار سردبیر روزنامههای مختلف مانند اطلاعات و آیندگان، ایرج نبوی روزنامهنگار قدیمی، علی باستانی خبرنگار نفت.
نصیر امینی هم نامش در همین قرعه درآمد و با نارضایتی آشکار دکتر مصطفی مصباحزاده، به دستور ساواک از حضور در روزنامه محروم شد. تصمیمی که کوتاه مدتی بعد آشکار شد با پیگیری اسدالله علم وزیر دربار، صورتبندی شده و مخالف سرسخت آن امیر عباس هویدا بوده است.
نخستوزیر وقت بعد از ناتوانی در اجرایی شدن تصمیم به ممنوعالقلمی روزنامهنگاران با سابقه، دستبهکار شد تا هرکدام به طریقی در کار بمانند.
از جمله راهگشاییهای وی سپردن توزیع و تنظیم مواد لازم در تغذیه رایگان به شرکتی سپرده شد که ایرج نبوی و نصیر امینی مدیران آن بودند و همراه گروه دیگری که همگی از مطبوعات جمع شده بودند، در این طرح پرهزینه سهیم شدند که براساس آن از ابتدای سال تحصیلی ۵۵ برای کودکان خردسال در مدرسهها و شیرخوارگان تا دو سالگی با مادرانشان تغذیه رایگانی بر اساس محاسبه بهداشت جهانی توزیع شود.
به این ترتیب در سالهای پایانی حکومت پادشاهی، نصیر امینی و جمعی همراه به تجارت مشغول شدند تا انقلاب صورت گرفت. او در سالهای پس از انقلاب در لندن مقیم شد و شنبه در سن ۹۶ سالگی درگذشت.