ما در زندگی خود با سوالات مختلفی روبرو هستیم که هیچوقت قرار نیست جواب قانعکنندهای برای آنها بدست آوریم.
این باعث میشود که هیچوقت آرامش خاطر نداشته باشیم. همیشه خطرات مختلفی وجود دارند که باعث میشوند ترس بر ما غلبه کند. حتی در ارتباط ما با آدمهای دیگر نیز میتوان تاثیر ترس را دید. از آنجا که طرف مقابل خود را نمیشناسیم، همواره ترس این را داریم که از طرف آنها صدمه بخوریم.
همه میدانیم که امکان ندارد هیچکدام از این موارد را تغییر داد. همیشه این امکان وجود دارد که بدترین اتفاق برای ما بیافتد. کسی به ما خیانت کند و به احساسات ما لطمه بزند. یا حتی با خطر مرگ روبرو شویم.
اما چگونه میتوانیم با تهدیدهای مختلفی که علیه جهان ما وجود دارد روبرو شویم؟ چگونه میتوانیم ذهن مضطرب خود را آرام گردانیم؟ هیچکس نمیتواند جوابی بدهد که برای همۀ افراد کارکرد داشته باشد. اما این چهار روش بهترین راهحلها برای شروع هستند:
-
احتمالات دور از ذهن را از خود دور کنید.
بله، ما در دنیایی زندگی میکنیم که هر اتفاق بدی در آن ممکن است. ممکن است هواپیمای شما سقوط کند. ممکن است عزیزان خود را از دست بدهید. ممکن است برای کودکان شما در مدرسه اتفاقی بیافتد.
ممکن است آنکه انتظارش را ندارید به شما خیانت بکند. اما حقیقت این است که روزانه هزاران هواپیما سالم به مقصد خود میرسند.
میخواهیم بگوئیم که اتفاقات بد بسیار کمتر از آنچه فکر میکنید خواهند افتاد. پس احتمالا کودک شما در مدرسه امن است، عزیزان شما عمر طولانی خواهند داشت و نزدیکان به شما وفادار هستند.
-
اگر اخبار برای شما بیش از حد است دیگر آنها را دنبال نکنید.
به این موضوع آگاه باشید که اخبار حوادث چگونه بیانتها هستند و تا چه حد میتوانند بروی شما تاثیر بگذارند. برای بعضی افراد، اخبار واقعا جذاب هستند. آنها میخواهند در جریان همۀ اتفاقات جدید باشند. برای سایرین، اخبار لحظهای یک حادثۀ غمانگیز میتواند به اضطراب بسیار زیادی منجر شود.
اگر شما در دستۀ دوم هستید، به خود این اجازه را بدهید که همۀ اخبار را دنبال نکنید. بجای آن توجه خود را روی آنچه بگذارید که به شما آرامش میبخشد.
-
بیشترین تلاش را داشته باشید تا ترس خود را در نزد کودکان بروز ندهید.
به یاد داشته باشید که کودکان به حرفهای ما گوش میدهند و اضطراب ما را احساس میکنند. ممکن است کودکان شما برای ماهها یا سالها با این ترسها همراه باشند – حتی تا مدتها بعد از آن زمانی که مشکل برای شما حل شده است.
برای مثال، در جریان یک حادثۀ هوایی شما تا مدتی نگرانی داشتید. اما مدتی از این ماجرا گذشته و اکنون که میخواهید با هواپیما یک مسافرت خانوادگی داشته باشید دیگر چندان ترسی از این موضوع ندارید.
اما احتمالا کودک شما هنوز هم اضطراب و ترس قبلی شما را به خاطر دارد. بنابرین سعی کنید ترسهای خود را در میان بزرگسالان نگاه دارید و به کودکان خود این اطمینان را بدهید که آنها امن هستند.
-
با کمک به دیگران میتوانند احساس قوت قلب کنید.
هیچکس نمیخواهد احساس عدم قدرت کند. بنابراین اینکه در موقعیتی قرار بگیریم که غیر قابل تغییر است میتواند برای ما بسیار ترسناک باشد. با اینحال اگر در مقابل این موقعیت دست به کار شویم و سعی به کمک کنیم، احساس داشتن کنترل بیشتری بر موقعیت خود میکنیم.
مثلا در جریان یک حادثه میتوانید برای آرام شدن کسانی که وضعیت بدتری نسبت به شما دارند راهی پیدا کنید و سعی کنید به آنها دلداری دهید. یا اگر به کمک خاصی نیاز دارند، اینکار را برای آنها انجام دهید. حتی میتوانید به دعا برای دیگران بپردازید و اینگونه به خود آرامش دهید.
در نهایت، همۀ ما میدانیم که ترس نمیتواند جلوی مرگ را بگیرد، اما همین ترس میتواند ما را از زندگی بیاندازد. پس با آگاهی به این موضوع به زندگی خود ادامه دهید و همواره به یاد داشته باشید که از هیچ چیز نمیتوان مطمئن بود. پس این ترس دلیل قانعکنندهای برای انجام ندادن یک کار نیست.