روزنامه ایران – زهرا سپیدنامه: بعضی تصمیمهایی که در زندگی میگیریم. بعضی تصمیمهایی که زندگی مجبورمان میکند که بگیریم، هم خودش سخت است و مبهم و پیچیده و هم برای دیگران سؤال برانگیز.
هم کنار آمدن با خود مسأله دشوار است هم جواب دادن به این و آن و مواجه شدن با چشمهای گرد شده از تعجب آدمهایی که فکر میکنند از خود ما بیشتر در مورد موضوعی که روز و شبمان را یکی کرده، میدانند.
اما وقتی انگیزه خیلی قوی است؛ وقتی حاضریم برای شنیدن صدای یک بچه که از پوست و گوشت خودمان است به هر سختی تن بدهیم و از هر قله قافی بالا برویم.
آن وقت است که با همه مخالفتها و علامت سؤالها تن در میدهیم به رویارویی با یکی از سخت ترین و عجیبترین روشهای باروری یعنی رحم اجارهای.
مینا از جنگ برمیگردد، با خیلیها جنگیده. اول از همه با خودش، با ترس از راه دادن زن غریبه به حریم زندگیاش، به حریم خصوصیاش.
به اینکه تمام سعی اش را کرده تا شوهرش با کسی که قرار است دانه آرزوهایش را در جان بپروراند بیگانه باشد اما باز هم همسرش میخواهد بداند زنی که قرار است نطفه فرزندش را بپروراند چیست و کیست و حق هم دارد.
با همسرش که وقتی پای درد دل چند زوج با شرایط مشابه نشست عطای بچهدار شدن را به لقایش بخشید و گفت حوصله این همه دردسر ندارد.
با مادرش که هنوز هم معتقد است این کارها معصیت دارد و این بچه حلالزاده نمیشود تا خواهرش که فقط با چشمهای اشک آلود از تقدیر سکوت کرده و چیزی نگفته است.
مینا از جنگ برگشته و پیروز برگشته است. رحم جایگزینش را انتخاب کرده و حالا پیش من آمده تا از مسائل حقوقی و قانونی کار سر در بیاورد.
موهبت مادری
مینا در دل حسرتهای بسیاری دارد. «متأسفانه من از این موهبت بهدلیل یک بیماری مادرزاد هیچ وقت نمیتوانم بهرهمند شوم. لذت احساس تکانهای فرزندم را در رحم خودم هیچ وقت نمیتوانم احساس کنم. هیچ وقت نمیتوانم زایمان کنم.
موقع به دنیا آمدن فرزندم باید مثل بیگانهها پشت در اتاق منتظر بمانم… با همه اینها، با همه حرف و حدیثهایی که میشنوم باز هم حاضرم برای داشتن فرزندی از جنس خودم و شوهرم تن به گذاشتن دانه وجودمان در رحم زن دیگری بدهم.
با اینکه میدانم اینکه زن دیگری حامل فرزند من است چه حس پراسترسی است؟ زنی که خودش خانه و زندگی دارد. شوهر و بچه دارد، مثل خودم دلسوز نیست مثل خودم نگران نیست.
بچه توی دلش برایش مثل کالاست. با همه اینها حاضرم؛ فقط پیش شما آمدم خانم وکیل چون نگران جایگاه خودم و آن زنم. نگران مشروع بودن و قانونی بودن این کارم… میخواهم به کمکم بیایید و برایم توضیح دهید.»
به مینا میگویم که کار خوبی کرده و برای آشنایی با مسائل حقوقی در رابطه با مشکل خودش ابتدا باید با مفاهیم و واژهها آشنا شود. ماجرای رحم جایگزین خودش بتازگی وارد قانون و عرف ما شده و هنوز پیچیدگیهای زیادی دارد.
باروری از طریق رحم جایگزین چیست؟
برای مینا توضیح میدهم که رحم جایگزین، در حقیقت شیوهای است برای دستیابی زوجهای نابارور به فرزند که به موجب آن، بانوی جایگزین به وسیله روشهای کمکی تولید مثل و با استفاده از لقاح مصنوعی امتزاج اسپرم و تخمک با وسایل مصنوعی و بدون نزدیکی جنین حاصل از اسپرم و تخمک والدین حکمی را در رحم خود پذیرفته و پس از سپری شدن مدت بارداری و تولد نوزاد او را به زوج نابارور تحویل میدهد.
استفاده از روش رحم جایگزین در اصل در موارد ذیل انجام میشود: فقدان رحم بنا به علتهای مادرزادی یا پزشکی مانند جراحی و انسداد حفرههای رحم دراثر ابتلا به بیماری سل یا ابتلا به بیماریهای مزمنی مانند فشارخون بالا، دیابت حاد، بیماریهای قلبی یا تالاسمی شدید که حاملگی را برای زن غیرممکن میسازد یا کوچکی رحم که منجر به نبود لانه گزینی موفق میشود، سقطهای مکرر یا ناممکن بارداری برای زن بهدلیل حساسیت RH و…
هم قانونی و هم شرعی
مسأله ناباروری زوجین و راههای درمان آن در قانون ما تا حدودی پیشبینی شده و حتی به تصویب رسیده و تحت عنوان قانون اهدای جنین به زوجین نابارور مصوب سال ۱۳۸۲ اجرایی نیز شده است که در ۴ ماده است و به جهت اهمیت آن چهار مادهاش را عیناً برایتان میآورم:
ماده ۱ – به موجب این قانون کلیه مراکز تخصصی درمان ناباروری ذیصلاح مجاز خواهند بود با رعایت ضوابط شرعی و شرایط مندرج در این قانون نسبت به انتقال جنینهای حاصله از تلقیح خارج از رحم زوجهای قانونی و شرعی پس ازموافقت کتبی زوجین صاحب جنین به رحم زنانی که پس از ازدواج و انجام اقدامات پزشکی ناباروری آنها (هر یک به تنهایی یا هر دو) به اثبات رسیده اقدام کنند.
ماده ۲ – تقاضای دریافت جنین اهدایی باید مشترکاً از طرف زن و شوهر تنظیم و تسلیم دادگاه شود و دادگاه در صورت احراز شرایط ذیل مجوز دریافت جنین را صادرمیکند:
الف – زوجین بنا به گواهی معتبر پزشکی، امکان بچهدارشدن نداشته باشند و زوجه استعداد دریافت جنین را داشته باشد.
ب – زوجین دارای صلاحیت اخلاقی باشند.
ج – هیچیک از زوجین مجور نباشند.
د – هیچیک از زوجین مبتلا به بیماریهای صعبالعلاج نباشند.
هـ- هیچیک از زوجین معتاد به مواد مخدر نباشند.
و – زوجین بایستی تابعیت جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند.
ماده ۳ – وظایف و تکالیف زوجین اهدا گیرنده جنین و طفل متولد شده از لحاظ نگهداری و تربیت و نفقه و احترام نظیر وظایف و تکالیف اولاد و پدر و مادر است.
ماده ۴ – بررسی صلاحیت زوجین متقاضی در محاکم خانواده، خارج از نوبت و بدون رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی صورت خواهد گرفت و نبود تأیید صلاحیت زوجین قابل تجدیدنظر است.
درست است که در این قانون مستقیماً در خصوص رحم جایگزین صحبت نشده بلکه پیرامون جنین اهدایی است اما با دقت در آن میتوان دریافت که قانون ما به طور کلی به پرورش جنین حاصل از زوجین مشروع را در رحم بانوی دیگری مجوز داده است که این خود قدم بزرگی در تأیید رحم جایگزین در قانون است.
مورد دیگر اینکه در حقیقت نسب شرعی و قانونی افراد به پدر و مادر فیزیولوژیکی آنها میرسد که در مورد رحم جایگزین قطعاً و به طور غیر قابل انکار پدر و مادر فیزیولوژیکی که همان صاحبان نطفه هستند پدر و مادر حقیقیاند نه بانویی که بچه را به دنیا آورده و همسرش و آنها هیچ گونه ادعایی در مورد کودک نمیتوانند داشته باشند.
به طور کلی در قانون ما هیچ منعی در خصوص رحم جایگزین وجود ندارد. بنابر این استفاده از رحم جایگزین هم در قانون و هم در شرع ما کاملاً پذیرفته شده است اما سؤالی که ممکن است ذهن مینا را قلقلک دهد ماجرای پدری و مادری است اینکه مادر واقعی طفل چه کسی است و آیا امکان دارد بانوی جایگزین بعدها ادعایی در زمینه طفل داشته باشد؟
پدرو مادر از دیدگاه شرع و قانون
برای مینا توضیح میدهم که «از آنجا که در رحم جایگزین اسپرم شوهر و تخمک زن، بارور شده و به رحم اجارهای منتقل میشود، پس در انتساب فرزند به صاحب اسپرم هیچ بحثی نیست؛ زیرا آیات و روایاتی وجود دارد که نسب را متعلق به صاحب نطفه میداند.
از جمله آیه ۵۴ از سوره فرقان که میفرماید: وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّک قَدیرا؛ و او کسى است که انسان را از آب آفرید و او را داراى پیوند نسبى و سببى گردانید و پروردگار تو همواره تواناست.
بنا بر نظر مفسران آیه فوق بر انتساب فرزند به صاحب نطفه دلالت دارد.
فقها نیز معتقدند حتی در نزدیکیهای غیرمتعارف نیز فرزند به صاحب اسپرم ملحق میشود. از اینرو، بحث تنها در انتساب فرزند به مادر است.
یعنی در اینجا این بحث مطرح است که مادر شرعی کودک ناشی از رحم اجارهای کیست؟ آیا صاحب تخمک مادر شرعی او محسوب میشود یا صاحب رحم؟
مشهور فقها بر این اعتقادند که مادر شرعی کودک، صاحب تخمک است بنابر این چون در رحم اجارهای، جنین از اسپرم مرد و تخمک همسرش تشکیل یافته پس به همانها نیز منتسب خواهد بود.
اما در مورد زنی که جنین را در رحم خود پرورش داده و آن را به دنیا آورده است باید گفت اگرچه وی مادر شرعی کودک محسوب نمیشود اما از آنجا که آغاز آفرینش کودک، نطفهای است که از اسپرم پدر و تخمک مادر تشکیل یافته اما مراحل بعدی رشد و تغذیه در رحم اجارهای صورت گرفته است.
پدر واقعی، مادر واقعی
مینا که بچهاش را در وجود زنی دیگر گذارده قطعاً از دادن خرج و مخارج زن ابایی دارد اما مواردی هست که دوست دارد بپرسد تا مطمئن شود: «میخواهم بدانم خرج آن خانم هم با ما است؟ آخر شنیدهام بعضی خانم ها مرتب بهانه تراشی کرده و به این بهانه پول میگیرند.
برایش توضیح میدهم که آنجا که فرزند متولد از رحم جایگزین به پدرش منتسب است پس در مورد لزوم انفاق بر چنین فرزندی شکی نیست.
طبق ماده ۱۹۹۹ قانون مدنی: «پرداخت و تأمین نفقه اولاد به عهده پدر بوده و در صورتی که پدر فوت کرده باشد یا قادر به پرداخت نفقه فرزندان نباشد، پرداخت نفقه به عهده پدربزرگ خواهد بود و در صورتی که جد پدری هم زنده نباشد یا نتواند نفقه بپردازد، تأمین هزینهها به عهده مادر خواهد بود و در صورتی که مادر هم نباشد یا خودش مشکلات معیشتی داشته باشد به عهده اجداد پدری و اجداد مادر یعنی مادربزرگ پدری یا مادربزرگ مادری خواهد بود.
اما در مورد نفقه خود زن از نظر حقوقی در قانون مدنی ما مادهای وجود دارد حقوقدانان میتوانند با وحدت ملاک قراردادن این ماده با وضع بانوی حامل به این نتیجه برسند که در وضع ایشان نیز چنین بانویی فقط در هنگام حمل (بارداری) مستحق نفقه خواهد بود که این ماده عبارت است:
ماده ۱۱۰۹ قانون مدنی- نفقه مطلقه رجعیه در زمان عده برعهده شوهر است مگر اینکه طلاق در حال نشوز واقع شده باشد لیکن اگر عده از جهت فسخ نکاح یا طلاق بائن باشد، زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود که در این صورت تا زمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت.
اما در مورد اینکه این نفقه متعلق به حمل(جنین) است یا حامل (زن باردار) اختلاف نظر وجود دارد و نظر مشهور این است که نفقه برای جنین است؛ چون به محض ولادت نفقه از زن به خود کودک منتقل میگردد و دیگر بانوی حامل مستحق دریافت نفقه نیست.
مهم، لازم، ضروری
وقتی بحث رحم اجارهای پیش میآید یکی از مهم ترین چیزهایی که باید آن را بررسی کرد و مدنظر قرارداد بستن قرارداد است.
برای اینکه دو طرف متضرر نشوند باید حتماً قرار داشت و قرارداد درست و به درد بخوری هم داشت حرف در مورد این قراردادها بسیار زیاد است اما به طور خلاصه نکات مهم عبارتند از:
تعهدات والدین متقاضی: والدین متقاضی بچه بسته به نوع قراردادی که جهت استفاده از رحم جایگزین منعقد میکنند تعهدات متفاوتی دارند.
در خصوص پرداخت یا نپرداختن اجرت و نیز چگونگی آن رویه مشخص و ثابتی وجود ندارد و آنچه مسلم است اینکه ممنوعیتی برای پرداخت اجرت به مادر جانشین وجود ندارد و به دور از عدل و انصاف است که برای شخصی که متحمل این سختیها شده اجرتی هرچند به صورت شرط عوض بهعنوان شرط فرعی و تبعی در قراردادشان لحاظ نشود.
تعهدات بانوی جانشین: تعهد مادر جانشین ناظر به پذیرش جنین و نگهداری آن در رحم خود و پروراندن آن در طول مدت حاملگی و تولد فرزند و در نهایت سپردن او به والدین حکمی است. پس موضوع این تعهد انجام کار یا عملی است که در قبال والدین متقاضی پذیرفته است.
قبل از بستن قرارداد به جزئیات فکر کنید و حتماً تمام جوانب را بررسی کنید و برای حالتهای زیر حتماً ضمانتی در نظر بگیرید:
سقط جنین عمدی توسط بانوی جانشین، سقط جنین بهدلیل رعایت نکردن نظامات و موارد پزشکی.
ضمانت اجرا برای در دسترس بودن بانوی جایگزین در طول دوران بارداری و…
شوهر زن جایگزین: اجازه شوهر زن داوطلب مادر جانشین نیز برای انعقاد قرارداد رحم جایگزین لازم است. حواستان باشد که این فرد مهم را هنگام قرارداد فراموش نکنید.
پیشنهاد میکنم حتماً برای نوشتن چنین قرارداد مهمی به وکیل دادگستری مراجعه کنید چون بحث طفل بحث خانه و ماشین نیست که قابل جبران باشد.