تصاویری که جهان علم را تکان دادند!

وبسایت عجیب ترین: ‌می‌گویند که گاه یک عکس می‌تواند ارزشی بیشتر از هزاران کلمه داشته باشد، این گفته شاید در عرصه دانش بیشتر نمود داشته باشد. در این پست مروری خواهیم داشت بر عکس‌هایی که هر یک در زمان خود توانسته‌اند روند علم را تغییر بدهند یا فهم ما را از پدیده‌های علمی بهتر و ملموس‌تر کنند.

۱۱- اتصالات مولکولی در یک مولکول پنتاسن
گرفته شده توسط IBM Research


این عکس در سال ۲۰۰۹ به وسیله محققان IBM از یک مولکول پنتاسن گرفته شده است. شیوه استفاده شده، نوع تکامل‌یافته همان فناوری بینینگ و روهرر است. به طوری که می‌بینید اجزای مولکول ۱.۴ نانومتری پنتاسن کاملا مشخص هستند. در این عکس حلقه‌های شش ضلعی که هریک پنج اتم کربن دارند و حتی جایگاه اتم‌های هیدروژن دور حلقه‌ها هم نمایان است.


۱۰- آناتومی انسان

طراحی توسط لئوناردو داوینچی بین سال‌های ۱۵۰۹ تا ۱۵۱۰

در زمانه‌ای که کمتر کسی به صورت روشمند، درون و برون بدن انسان را مورد بررسی قرار داده بود، هنرمند دوره رنسانس، لئوناردو داوینچی، دست به کار شد و ۲۰۰ طراحی از سیستم اسکلتی و ماهیچه‌ای بدن انسان کشید. این تصاویر نه تنها زیبا هستند، بلکه در زمره دقیق‌ترین طراحی‌های انجام شده از بدن انسان، در اروپا، تا آن دوره زمانی هم قرار دارند. داوینچی با آمیختن مشاهدات علمی با هنرش، به ایجاد آناتومی مدرن کمک کرد.


۹- تصویری از جدول تناوبی اصلی
رسم شده توسط دیمیتری مندلیف

تلاش «دیمیتری مندلیف» باعث شد که عناصر در یک جدول به شیوه منظم و عقلانی مرتب شوند. او در نیمه قرن نوزدهم، عناصر شناخته‌شده را در یک جدول تناوبی قرار داد و توانست جایگاه عناصر ناشناخته‌ای را که پس از آن کشف شدند را هم مشخص کند. این جدول نخست به صورت یک فرم ترسیم شد که شباهتی به یک جدول نداشت. جدول تناوبی که اکنون، همه دانش‌آموزان باید آن را حفظ کنند، یکی از نمونه‌هایی است که نشان می‌دهد یک نمودار اطلاعاتی یا اینفوگراف چگونه می‌تواند فهم مردم را از روش نظام‌مند علم بهتر کند.


۸- نمایش اسکلت دایناسور هادرسوروس

گرفته شده توسط موسسه پژوهشی اسمیت سونیان


در سال ۱۸۶۸ اسکلت دایناسور برای اولین بار به نمایش گذاشته شد. یک جوینده فسیل به نام «ویلیام پارکر فولک» بقایای یک گونه دایناسور به نام «هادرسوروس فولکی» را پیدا کرده بود.

گرچه تا آن زمان پنج نوع دایناسور دیگر هم پیدا شده بودند، ولی اسکلت دایناسور یاد شده، کامل‌ترین اسکلتی بود که پیدا شده بود. این استخوان‌ها به هم متصل شدند و در آکادمی علوم طبیعی فیلادلفیا و سپس در موزه‌های دیگر آمریکا به نمایش گذاشته شدند. اینجا بود که دایناسور در نزد عموم مردم، تبدیل به یک پدیده شد. عکس‌هایی که از اسکلت گرفته شده بود، بین مردم می‌چرخید و برای اولین بار چیزی که زیست‌شناس‌ها از قرن‌ها پیش می‌دانستند، مورد توجه مردم قرار گرفت و آن‌ها هم فهمیدند که زمانی مخلوقاتی عجیب بر دنیا حکمرانی می‌کردند.


۷- نخستین عکس اشعه ایکس
گرفته شده توسط ویلهلم کونراد رونگتن در سال ۱۸۹۵


در آن زمان فیزیک‌دانی به نام رونگتن مشغول مطالعه روی خواص اشعه‌های کاتدی بود. او متوجه شد که نور (الکترون‌هایی) از آن‌ها ساطع می‌شود که با یک صفحه عکاسی می‌توان آن‌ها را ثبت کرد.

سرانجام او تصمیم گرفت که تئوری‌اش را به کمک همسرش ثابت کند. در ۲۲ دسامبر سال ۱۸۹۵، او از همسرش، برتا خواست که اجازه بدهد از انگشتانش با اشعه جدید عکس بردارد. بعد از پانزده دقیقه تاباندن اشعه، نخستین عکس اشعه ایکس به دست آمد که به صورت واضحی استخوان‌های دست برتا و حلقه‌ای را که به انگشت داشت، مشخص می‌کرد.


۶- اسب در حال حرکت
عکس‌هایی که توسط ادوارد مویبریج در سال ۱۸۸۲ گرفته شد


در سال ۱۸۷۸، لئونارد استنفورد، فرماندار سابق کالیفرنیا، مأموریتی به عکاسی به نام ادوارد مویبریج داد تا یک نظریه را ثابت کند: اسب در حال چهارنعل رفتن، هر چهار پایش را از سطح زمین جدا می‌کند.
مویبریج از چند دوربین استفاده کرد تا بتواند ۱۲ عکس در کمتر از نیم ثانیه بگیرد و به این ترتیب برای نخستین بار یک اسلاید نواری فیلم درست کرد. او با این کار نه تنها درستی نظریه استنفورد را ثابت کرد، بلکه پیشگام ثبت تصاویر متحرک هم شد. در آن زمان، عکس‌برداری فناوری تازه‌ای بود.


۵- عکس شماره ۵۱
عکسی که در سال ۱۹۵۲ توسط روزالیند فرانکلین گرفته شد


اشعه ایکس نقش زیادی در اکتشافات قرن بیستم داشت. روزالیند فرانکلین دانشمندی بود که در زمینه عکس‌برداری از کریستال‌ها با استفاده از اشعه ایکس خبره بود. این عکس او، نه تنها ساختمان مارپیچ دوگانه DNA را ثابت کرد، بلکه ساختمان فسفاتی آن را هم که ما هم‌اکنون به آن باز‌های DNA می‌گوییم، نشان می‌داد.
کار او الهام‌بخش دو تن از همکارانش با نام‌های جیمز واتسن و فرانسیس کریک شد که بعد‌ها برنده جایزه نوبل به خاطر کشف ساختمان DNA شدند. فرانکلین در زمان اهدای جایزه نوبل درگذشته بود و جایزه نوبل به افرادی که زنده نیستند، تعلق نمی‌گیرد.


۴- نخستین نوترینوی ثبت‌شده
گرفته شده توسط آزمایشگاه ملی آرگون، توسط دستگاه ZGS


در ۱۳ نوامبر سال ۱۹۷۰، با استفاده از دو فناوری عکاسی و محفظه‌های جوشان، برای نخستین بار نوترینو مورد رصد قرار گرفت. در این عکس نوترینو، به یک پروتون برخورد کرده است و باعث ایجاد سه ذره در سمت راست شده است. نوترینو به مزون مو تبدیل شده است که به صورت خط طولانی مرکز مشخص است، خط کوتاه، نشان دهنده پروتون است و سومین خط، مزون پی است.


۳- نخستین عکس گرفته شده از ساختمان مشبک کریستال سیلیکون
گرفته شده توسط «گرد بینینگ» و «هاینریش روهرر»، توسط دستگاه STM


این عکس با فناوری STM یا میکروسکوپ تونلی اسکنی به وسیله «گرد بینینگ» در سال ۱۹۸۳ گرفته شد. فناوری STM، یکی از نخستین روش‌های مشاهده اتم‌ها و مولکول‌ها به صورت تکی بود، این فناوری بسیاری از رشته‌های دانش را متحول کرد که فناوری نانو یکی از آن‌ها بود. این شیوه در سال ۱۹۸۱ ابداع شد و «بینیگ» و «روهرر» به خاطر آن در سال ۱۹۸۶ برنده جایزه نوبل شدند.


۲- نخستین عکس گرفته شده از تابش زمینه‌ای ریزموجی کیهانی
گرفته شده توسط جرج اسموت توسط ماهواره NASA COBE


گرمای فوق العاده ناشی از انفجار بزرگ Big Bang، امواجی ایجاد کرد که هنوز قابل تشخیص هستند، البته اکنون این امواج به صورت ریزموج درآمده‌اند و به صورت تابش زمینه‌ای ریزموجی کیهانی دیده می‌شوند.
حضور این پرتو‌ها، تأییدکننده درستی فرضیه انفجار بزرگ است. در سال ۱۹۴۸ برای نخستین بار وجود این پرتو‌ها پیش‌بینی شد و در سال ۱۹۶۵ به صورت تصادفی این پرتو‌ها رصد شد.
اما برای ایجاد نقشه‌ای از این پرتوتابی زمینه‌ای نیازمند تجهیزات بسیار حساس‌تری بودیم که با پرتاب یک ماهواره توسط ناسا در سال ۱۹۸۹، امکان آن مهیا شد. در سال ۱۹۹۲ سرانجام با کمک تجهیزات این ماهواره، چنین نقشه‌ای ایجاد شد و فیزیک‌دانی به نام جورج اسموت به خاطر همین کار برنده جایزه نوبل شد.


۱- رنگین‌کمان مغز
گرفته شده توسط جین لیوت در مرکز علوم مغزی در دانشگاه هاروارد


این عکس در سال ۲۰۰۷ توسط «جین لیوت» در مرکز علوم مغزی دانشگاه هاروارد از مغز یک موش گرفته شده است و در آن برای نخستین بار مسیر اتصالات سلول‌های مغزی یا نورون‌ها به خوبی مشخص شده است.
برای گرفتن این عکس از فناوری جدید فلوروسانس برای برچسب زدن تکی به هر نورون استفاده شده است. در این شیوه ژن‌هایی برای القای پروتئین‌های فلورسان در نورون‌ها القا می‌شود و به این ترتیب هر نورون به همراه آکسون‌ها و دندریت‌هایش رنگ خاصی می‌گیرد و به این ترتیب دنبال کردن مسیر اتصالات مغزی بسیار آسان می‌شود.

تصاویرتصاویر علمیتصاویریتکانجهاندادندراعلمکه
دیدگاه ها (0)
دیدگاه شما