روزنامه همشهری: تاریخچه محلههای تهران را که به دقت بخوانیم، از سکونتهای رسمی و غیررسمی حکایت میکنند؛ از سرگذشتهای غنی و فقیرهایی که آرامآرام در کنار محلههای قدیمی مستقر شدهاند و شهر را گسترش دادهاند.
تهران تنها کاخ گلستان و نیاوران نیست. موزههای ایران باستان و زمان هم تنها بخشی از هویت پایتخت کشور را بازگو میکنند. اما جایجای تهران روایت دارد؛ روایت مختص بهخودش. در شمال و شرق و جنوب شهر هنوز هم نشانههایی از برج و باروهایی دیده میشود که از سکونت و فرهنگ بسیار دور و معاصر نقل میشوند؛ از قرنها پیش گرفته تا همین نیمقرن گذشته.
تاریخچه محلههای تهران را که به دقت بخوانیم، از سکونتهای رسمی و غیررسمی حکایت میکنند؛ از سرگذشتهای غنی و فقیرهایی که آرامآرام در کنار محلههای قدیمی مستقر شدهاند و شهر را گسترش دادهاند. از شهرری به سمت سرچشمه، از نارمک به سمت صاحبقرانیه، از دروازه دولاب به سمت سیتیر و… همینطور که بگیری پر است از میراثهای معماری جذاب، با گذشتهای خاطرهانگیز و خاطرهساز. عید نوروز زمان مناسبی است برای مرور روایات میراثهای معماری تهران قدیم که البته کمتر شناخته شدهاند. در ادامه ۲۰ نمونه از این میراث معماری را آوردهایم.
میدان امینالسلطان یکی از قدیمیترین میادین شهر تهران است که در اواسط دوره قاجار، توسط ابراهیمخان امینالسلطان در نزدیکی دروازه حضرت عبدالعظیم بهعنوان میدان ترهبار احداث شد و تا مدتها نیز همین نام را یدک میکشید. در حقیقت، میدان از شمال و جنوب با راستهبازار حضرتی به مجموعه بازار تهران متصل میشد که در دهههای اخیر طی تحولات شهر و در پی احداث خیابان صاحب جم که از میان این میدان قدیمی گذشت، انسجام خود را از دست داد و بهمرور با مصالح موقت، حجرههایی در طرفین خیابان جدیدالاحداث ایجاد شد.
نکته قابلتأمل اینکه با در نظر گرفتن تغییرات سایر میادین دوره قاجار که در عصر پهلوی صورت گرفت و صورت آن در اسناد سالانه نشریه بلدیه آمده است، میتوان میدان امینالسلطان را دستنخوردهترین میدان عصر قاجار دانست. با این همه و بهرغم احیای کاروانسرای خانات در ضلع شرقی میدان، کماکان اهمیت آن مغفول مانده است و حتی پس از کشف اسکلت ۷ هزارساله در شمال غربی میدان که باعث شد قدمت سکونت در تهران به هزاران سال عقبتر جابهجا شود، متأسفانه شاهد بودیم که باز هم این میدان نادیده انگاشته شد و از این اکتشاف با عنوان گمانه خیابان مولوی یاد شد.
یکی از ابنیه ارزشمند خیابان لالهزار که چندان شناخته شده هم نیست، عمارتی باشکوه به نام ساختمان بوشهری است. این ساختمان در دل یکی از قطعات بزرگ باغ سابق لالهزار واقع شده است و قدمت آن به اواخر دوره قاجار باز میگردد. عمارت اصلی که در ۲ طبقه بنا نهاده شده، دارای چندین اتاق-تالار بزرگ با ظرفیت اعطای کاربریهای متنوع است. بر دیوار یکی از این اتاقها، نقاشیهایی به سبک اروپایی (ارزشمند، ولی نه نفیس ازلحاظ تکنیکی) قابلمشاهده است.
در دورهای که ساختمان در اختیار نیروی انتظامی بوده است، نقاشیها با تخته پوشانده شده بودند که این مسئله باعث محافظت از آنها شده است. مالک این عمارت شخصی به نام معینالتجار بوشهری بود که احتمالاً مطعبه فاروس نیز به وی تعلق داشته است. بهرغم ثبت این اثر در فهرست آثار ملی، کماکان اثر به حال خود رها شده و با خطر تخریبهای ناشی از غفلت مواجه است.
بنا بر شواهد تاریخی موجود، پیش از احداث فرودگاه قلعهمرغی، قریهای به نام قلعهنو یا قلعه مرغی در این محدوده (دهستان غار) وجود داشته است. با احداث فرودگاه در اراضی قلعهمرغی به سال ۱۳۰۱ شمسی، این قریه وارد مرحله جدیدی از حیات خود میشود. بنا بر شواهد موجود در این سال بخشهایی از اراضی جنوبی این قریه بدون رضایت مالکان آن از سوی وزارت جنگ وقت برای احداث فرودگاه تملک میشود. در حد فاصل سالهای ۱۳۰۵ تا ۱۳۲۰ شمسی، فرودگاه قلعهمرغی کاملاً توسعه مییابد و بخشهای بیشتری از اراضی قریه قلعهمرغی در داخل محدوده فرودگاه قرار میگیرد. آشیانههای قدیمی فرودگاه قلعه مرغی در تاریخ ۱۲/۰۹/۱۳۷۵ در فهرست آثار ملی کشور ثبت میشود.
در سال ۱۳۹۲ طرحی با عنوان بوستان ولایت در ظرف مدت حیرتانگیز ۶ماه در این مجموعه به اجرا درآمد و در آن بخشی از این بوستان بهعنوان موزه صنایع هوایی مدنظر قرار گرفت. بهطور حتم شاخصترین عنصر سازهای که در این مجموعه به چشم میخورد خرپاهای چوبی توریشکل آن است. متأسفانه در طرح توسعه بوستان ولایت، ساختوسازهای گستردهای در عرصه این آشیانههای تاریخی برنامهریزی شده است که ماهیت آن را با مخاطره مواجه میکند.
کارخانه سیمان ری در زمینی به وسعت یک هکتار در شمال شرقی شهرری واقع است. در سال ۱۳۰۹ برای ساخت آن قراردادی با شرکت دانمارکی «اف. آل. اشمیت» منعقد شد. سرمایه این کارخانه از محل عایدات قند و شکر تأمین و حق شرکت دانمارکی در قالب صادرات محصولات کشاورزی و خشکبار پرداخت شد تا در ۸ دیماه ۱۳۱۲ نخستین کارخانه سیمان ایران رسماً افتتاح شد. مجموعه ازنظر حجمی و شکلی پیوستگی بصری و معمارانه ندارد.
تنها انبار کلینکر، همچون عنصری قوی، پیونددهنده مناظر حجمهای ناهمگون و متنوع در پسزمینه خود است. ساختمان کارخانه ازنظر معماری تحتتأثیر شدید مخازن، برجهای خنککننده، دودکشها، کوره و دیگر تأسیسات قرار گرفت.
فرم خارجی کارخانه سیمان مشابه یک پالایشگاه نفت است. حجمهای بتنی عظیم با فرمهای خالص هندسی که در ترکیبی متضاد با یکدیگر قرار گرفتهاند، اتمسفری متافیزیک به مجموعه بخشیدهاند و ساختار بتنی ابنیه از نظر کیفیت و اجرا درخور تحسین است. این کارخانه در اوایل دهه ۱۳۶۰ تعطیل شد. شهرداری تهران در سالجاری، رایزنیهایی را برای احیای این مجموعه انجام داده و امیدوار به بازگشایی این اثر ارزشمند به روی علاقهمندان است.
بناهای کوچه لولاگر واقع در منطقه ۱۱ تهران، کار معماران نسل اول و مربوط به حدود ۸۰ سال پیش است. این کوچه بسیار منحصربهفرد است چراکه تمام ابنیه دوطرف آن متقارن است و در تمامی دنیا با چنین مواردی بهعنوان آثار واجد ارزشهای تاریخی و فرهنگی برخورد میکنند. در این میان، یکی از بناهای جالب آن با ظرفیت اشتغال ۷۰ نفر و با همکاری مدیریت شهری، سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و البته بخش خصوصی، در قالب بازآفرینی احیا شد. براساس این اقدام نخستین بوتیک هتل شهر در کوچه لولاگر افتتاح شد.
گفتنی است که کوچه لولاگر در واقع توسط استاد حسن بنا ساخته شده و حتی درختان کاشتهشده در حیاط این خانهها نیز در همان دوران بهصورت قرینه و موازی کاشته شدهاند. کوچه لولاگر جذابیتش را از ساختمانهای آجری با بهارخوابهای دلانگیز با همان معماری به سبک و سیاق قدیمی ایرانی نیز وام گرفته و البته گالری آران، کافه ریرا و پیتزا داوود جذابیت آنرا بیشتر کردهاند و حالا با افتتاح نخستین بوتیک هتل در این کوچه، به جذابیتها افزوده شده است.
ساختمان سفارت کویت یکی از بناهای زیبای بهجا مانده از دوره پهلوی دوم است که معماری و ساماندهی فضایی و مصالح بهکار رفته در آن از مجموعه تختجمشید الگوبرداری شده است. این ساختمان ابتدا با کاربری مسکونی برای ولیعهد پهلوی ساخته شده بود که یک تبعه کویت آن را بهصورت ناتمام خریداری کرد و پیش از انقلاب نیز به سفارت کویت واگذار شد و هماکنون بهعنوان خوابگاه کارکنان سفارت کویت شناخته شده است.
محوطه این بنا با مساحت تقریبی ۱۰۲۹۰ متر به انبوه درختان چنار و سرو اختصاص دارد. سفارت کویت، پلانی مربع شکل دارد و بنا در ۲ طبقه روی زیرزمین ساخته شده است. ساختمان در نما کاملاً قرینه است و در پلان، قطعههای چهارگانه و متقارن تکرار شدهاند. در این بنا تأکید خاصی بر عدد ۴ شده است. عمده مصالح این بنا سنگ است. ساختمان و محوطه آن هماکنون بهصورت متروک رها شده است.
این ساختمان فاخر و درعینحال دارای معماری ساده، در جاده قدیم شمیران (خیابان شریعتی) و محله نسبتاً اعیاننشین دوره پهلوی و همجواری کنسولگری مصر، توسط غلامرضا فولادوند با کاربری مسکونی ساخته شد. غلامرضا فولادوند، نماینده دو دوره مجلس شورای ملی ایران در سالهای١٣٣٠ بوده است. وی در همان ایام ساخت بنای خانه را آغاز کرد. متأسفانه معمار این بنا نامشخص است، اما شخصیت و سبک معماری این بنا آشکار میسازد که بنا متعلق به دوران ١٣۳٠-١٣۲٠ است.
خانه فولادوند در حدود ۶٠٠ مترمربع مساحت دارد که بهصورت کوشک در میان باغ قرار گرفته است، ضمن اینکه در این بنا از مشخصههای معماری آن دوران نظیر استفاده از انحنا در جدارههای نما و ایجاد پلههای دوار در داخل، استفاده از ستونهای استوانهای، استفاده نکردن از تزئینات داخلی و ایجاد خلوص در فضای داخلی و خارجی کاملاً بهره برده است. خانه فولادوند که بارها بهعنوان صحنه فیلمبرداری فیلمها و سریالهای تلویزیونی استفاده شده بود، سرانجام در سال ۱۳۹۶ توسط سازمان زیباسازی شهرداری تهران مرمت و بهعنوان موزه هنر خوشنویسی ایران به روی عموم گشوده شد.
در تقسیمبندیهای نقشه تاریخی عبدالغفار، در محدوده باغ لالهزار و کمی پایینتر از باغ ناصرالملک و اراضی میکائیلخان ارمنی، مشرف به خیابان فردوسی و تقریباً شمال غربی مجموعه تاریخی اتحادیه، به باغ و خانقاه ظهیرالدوله صفا علیشاه، داماد ناصرالدینشاه میرسیم.
این باغ بنا بر اسناد خاندان ظهیرالدوله، حاوی عمارت مسکونی مجلل با اثاث البیت ذیقیمت در یک قسمت و خانقاه صوفیان فرقه صفی علیشاه در قسمت دیگر بود. این باغ و خانه و خانقاه در کودتای محمد علیشاهی بنا بر فرمان لیاخوف، فرمانده کودتا در تیرماه ۱۳۲۶ قمری کوبیده شد. قسمتی از این باغ بهاضافه زمین میکائیل و زمین آزاد جنوبی آن یعنی از پیادهروی جنوبی کوچه برلن تا اواسط باغ ظهیرالدوله بعدها به سفارت بلژیک فروخته شد و فقط قسمت کوچکی از آن قسمت را ظهیرالسلطان پسر ظهیرالدوله به نام انجمن اخوت حفظ کرد.
انجمن اخوت در حقیقت در اواخر عصر ناصری یعنی پس از استقرار حاج میرزا حسن صفی علیشاهی در تهران زیر چتر مسلک تصوف بهعنوان تشکلی عرفانی، فرهنگی، مدنی بهصورت جلسات منظم و مرتب بنیاد نهاده شد. ولی ازنظر رسمی چند سال پس از قتل ناصرالدینشاه و مرگ صفی علیشاه در سال ۱۳۱۷ قمری با مجوز مخصوص از مظفرالدین شاه به همت میرزاعلیخان دولوی قاجار ملقب به ظهیرالدوله (داماد ناصرالدینشاه قاجار و رئیس تشریفات دربار در عصر ناصری و مظفری) تأسیس شد.
این انجمن در تبلیغ افکار آزادیخواهانه، بیداری مردم، مبارزه با نظام استبداد و رسوم کهنه، ترویج تمدن جدید و خلاصه تمهید مقدماتی که به از میان رفتن استبداد و تأسیس مشروطیت در ایران منجر شد، نقش مؤثری ایفا کرد و تصوف سنتی را بهعنوان تشکلی در خدمت اصلاحات اجتماعی و سیاسی مطرح کرد.
در افتتاح رسمی انجمن اخوت، ظهیرالدوله ۱۱۰ نفر از رجال و نخبگان فرهنگی و اجتماعی را که اغلب روشنفکر، تحصیلکرده، فرنگرفته، اصلاحطلب و آزادیخواه بودند به مجلس افتتاحیه دعوت کرد. انجمن دارای نظامنامه، دفتر ثبتنام اعضا، صندوق و حسابداری برگ تقاضای عضویت، کارت شناسایی و تشریفات مشابهی بود که تا آن زمان در ایران سابقه نداشت. وجود این خلوتکده در مرکز جنجالیترین خیابانهای تهران، یکی دیگر از شگفتیهای تهران است.
یوسفآباد دارای ۲ آسیاب آبی به نامهای آسیاب بزرگ (آسیاب گاومیشی) و آسیاب کوچک (آسیاب یوسفآباد) بوده است که در اواخر دوره قاجار بنا شدهاند. مالک هر دو آسیاب حاج سیدابوالقاسم عجایبی ملقب به دستگیر با اصالت تهرانی است که محوطه آسیاب گاومیشی را قبل از انقلاب وقف مدرسهسازی کرده بودند، ولی متأسفانه بهعلت عدمرسیدگی، تخریب شده و بخشهای باقیمانده نیز بهعلت عبور تونل رسالت از زیر محوطه آسیاب تخریب شد و اکنون چیزی جز تنوره آن باقی نمانده است.
آسیاب کوچک نیز در حال تخریب بود که با اقدام بموقع فرزندان مرحوم عجایبی جلوی تخریب آن گرفته شد. سرچشمه قنات آسیاب کوچک در اوین و مظهر آن واقع در بالای دره مستوفی است و از مظهر تا محل آسیاب کوچک حدود ۲ کیلومتر طی طریق کرده و در محل آسیاب برای گرداندن سنگآسیاب بهکار گرفته شده بود.
مسیر این قنات با مسیر قنات گاومیشی در خیابان اسدآبادی تا خیابان ۵۱ در یک راستا بوده که کسری آب موردنیاز آسیاب کوچک توسط آب قنات گاومیشی تأمین میشد. آب این قنات پس از گرداندن آسیاب از زیر آسیاب در خیابان مستوفی بهطرف آبشار حرکت میکرد و در خیابان ولیعصر در محل ایستگاه آبشار روبهروی پارک ساعی از ارتفاع خیابان مستوفی به خیابان ولیعصر میریخت و آبشاری را تشکیل میداد که کافه آبشار در این مکان و آپارتمانسازی جنوب کوچه آبشار در این محل احداث شده است. بنای تاریخی آسیاب کوچک (یوسفآباد) با نمره پلاک (سنگ) اصلی ۷۰ از اراضی ونک در صفحه ۵۸ دفترخانه ۳۰۹ تحت شماره سند ۱۶۵۸۰ در سند مالکیت ثبت شده است.
این آسیاب تاریخی و محوطه آن هزار مترمربع مساحت دارد که تقریباً ۲۵۰ مترمربع آن بنای آسیاب است و در قسمت شمال شرقی محوطه قرار دارد. این بنا دارای ۲ ورودی مجزاست که ورودی اصلی آن در شرق بنا واقع است. این اثر به شماره ۱۹۱۷۰ در تاریخ سوم خردادماه ۱۳۸۶ در فهرست آثار ملی ثبت شد. نظر به همت مالک اثر برای حفاظت از آن، بهنظر میرسد که متولیان میراث شهری باید گامی در راستای همدلی با وی برداشته و زمینه حضور بازدیدکنندگان و معرفی بهتر اثر را فراهم سازند.
گورستان متفقین در تهران، گورستان جنگی تهران یا گورستان دولت، قبرستانی است که آرامگاه تعداد زیادی از نیروهای متفقین، بهویژه سربازان لهستانی، بریتانیایی و آمریکایی که بین سالهای ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ در جنگ جهانی اول و بین سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۴۳ در طول جنگ جهانی دوم کشته شدهاند، در آن قرار دارد. این گورستان در ضلع جنوبی باغ سفارت بریتانیا در محله قلهک واقع است و بنای یادبود گنبدیشکل کوچکی به رنگ فیروزهای با ویژگیهای معماری ایرانی در پایین آن ساخته شده است.
در هر سوی بنا، گنبدی بهصورت قرینه ۸ کتیبه یادبود قرار دارد که روی آنها بیش از ۴ هزار نام نوشته شده و خاطره کشتهشدگانی است که هیچ نشانی از آنان یافت نشده و فقط به ذکر نام آنها بسنده کردهاند. سنگقبرهای سفید، میان زمین چمنکاری شده به چشم میخورند. برخی از سنگقبرها روی زمین قرار دارند. برخی دیگر ایستادهاند. تعداد قبرها تقریباً به ۶۰۰ عدد میرسد. از آخرین تدفین در این گورستان ۵۰ سال میگذرد و بهجز تعمیرات گنبد در سال ۱۳۸۵ خورشیدی، تغییر دیگری در آن رخ نداده است. متأسفانه شرایط بازدید از این گورستان برای عموم فراهم نیست.
قدمت کارخانه آرگو که در دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ از کارخانههای فعال تولید نوشیدنی در ایران بوده به اوایل سده حاضر بازمیگردد و در زمره نخستین کارخانههای صنعتی ایران قرار دارد. کارخانه با معماری ویژه، دودکش بلند و موقعیت جغرافیایی خاص خود در مرکز فعلی شهر تهران (اراضی متعلق به ارباب جمشید) و در منتهیالیه غربی شهر در زمان احداث (پایینتر از میدان فردوسی، خیابان تقوی)، در ۴۰ سال گذشته متروک مانده بود و تقریباً ساختمانی مخروبه بهحساب میآمد. چند سال پیش در مزایده فروش این ملک، بنیاد پژمان که در سال ۹۴ توسط حمیدرضا پژمان تأسیس شده بود، این کارخانه را خریداری و از آن بهعنوان یک گالری و بستری برای ارائه و نمایش هنر مدرن استفاده کرد.
این بنیاد در راستای اهداف کلان خود برای ایجاد فضای نمایشی غیرتجاری، کتابخانه و مرکز فرهنگی خود، تصمیم به بازسازی و احیای کارخانه آرگو گرفت. عملیات نوسازی این ساختمان از مهرماه ۱۳۹۵ آغاز شد و در زمستان همان سال با نمایش آثار نیل بلوفا بهصورت رسمی گالری کارخانه آرگو شروع به فعالیت کرد. کافه کارخانه آرگو در روزهای پنجشنبه و جمعه هر هفته و از ساعت ۱۱ صبح تا ۸ شب دایر است و حیات آن به حیات نمایشگاه و بنیاد پژمان وابسته است.
این ساختمان که در ضلع غربی میدان فردوسی، خیابان پارس واقع شده است بهعنوان موقوفه فاضل عراقی، مستشار و رئیس سابق دیوان عالی کشور است که بخش زنان بیمارستان دادگستری را در خود جای داده و در سال ۱۳۳۴ تأسیس شده است. به گفته یکی از کارکنان که از بدو تأسیس در این بیمارستان مشغول بهکار بوده است، در حدود سال ۱۳۵۲ به دستور دکتر حسین حکمت (رئیس وقت بیمارستان) تغییراتی در ساختمان آن داده شد. پس از انقلاب، وزارت دادگستری در نظر داشت این ساختمان را تخریب و بهجای آن بیمارستانی ۵ طبقه احداث کند که با مخالفت سازمان میراث فرهنگی مواجه شد و نسبت به مرمت آن اقدام کرد و هماکنون بهنام بیمارستان دادگستری مشغول فعالیت است.
بهدلیل تغییر کاربری بنا از مسکونی به بیمارستان در سال ۱۳۳۴ (با توجه به کتیبه سنگی موجود) تعمیرات و دخل و تصرفات عمدهای در بنا انجام شده است. در قیاس با عمارتهای اعیانی اواخر قاجار مانند خانه سردار اسعد بختیاری (باشگاه سابق بانک ملی) و خانه احمد قوام (موزه آبگینه)، این عمارت را میتوان نیمه اعیانی و متعلق به خانوادهای مرفه دانست.
پلان ساختمان به شکل مستطیل کشیدهای است که محور طولی آن شرقی – غربی است. راه دسترسی به طبقه دوم از طریق پلکانی است که در گوشه شمال غربی داخل ساختمان است. نمای جنوبی این عمارت که تاکنون کمتر دست خورده است بسیار زیبا و باارزش است؛ معمار عمارت با ایجاد پیشآمدگی و فرورفتگیهای جزئی در نما، تنوع ایجاد کرده است. بخش مرکزی نما پیشآمدهترین قسمت نماست. در طرفین آن، دیوار کمی عقب نشسته و در هر سمت یک در و یک پنجره تمام شیشه قرار دارد.
خانه تیمورتاش در محدوده پادگان باغشاه سابق و در بخش شمال غرب این پادگان واقع شده است. دسترسی به ساختمان از خیابان دانشگاه جنگ و داخل محوطه دانشگاه فرماندهی میسر است. بنای تاریخی تیمورتاش در حدود سال ۱۳۱۰ خورشیدی به سبک تلفیقی از معماری ایرانی، روسی و اروپایی ساخته شده است و همانطور که از نامش پیداست متعلق به عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه پهلوی بوده است.
عبدالحسین تیمورتاش ملقب به معززالملک، سردار معظم خراسانی فرزند کریمداد خان امیر منظم، در حدود سال ۱۲۶۰ شمسی در بجنورد متولد شد. تلاش بسیار تیمورتاش برای پادشاهی رضاخان در مجلس پنجم در شهریور ۱۳۰۳ باعث شد وی به عضویت کابینه سردار سپه منصوب شود و وزارت عامه و تجارت و فلاحت را به او دادند. تیمورتاش تا سال ۱۳۱۰ بعد از شاه، شخص اول کشور بود، ولی رفتهرفته از محبوبیت او نزد رضاشاه کم شد.
در همین ایام موضوع اختلاس رئیس آلمانی بانک ملی علنی شد و حضور تیمورتاش در تمام خلافهای رئیس بانک مشهود بود. تیمورتاش در دیوان کیفر کارکنان دولت محاکمه شد و حاصل کار ۵ سال زندان و مبلغ سنگین جریمه و غرامت بود. در زندان قصر چند ماهی در منتهای ذلت و بدبختی روزشماری کرد تا روز نهم مهرماه ۱۳۱۲ او را کشتند. با انتقال ساختمان فرماندهی دانشگاه جنگ به محلی جدید و با هماهنگی سازمان میراث فرهنگی و شهرداری تهران، موزه دانشگاه جنگ در عمارت تیمورتاش رسماً افتتاح و درهای آن به روی مردم، جهت بازدید گشوده شد.
در تقسیمبندیهای نقشه تاریخی عبدالغفار، کمی بالاتر از کوچه باربد و در غرب منزل امینالسطان، با قطعهای مواجه هستیم که باغ و اراضی سیفالدوله و شمسالدوله نامیده شده است. در همین قطعه، دومین هتل مشهور تهران به سبک فرنگی پس از مهمانخانه موسیو پره وو به نام هتل دو فرانس شکل گرفته است. این هتل که با عنوان گراند هتل شناخته میشود، به شماره ۶۵۲۸ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
همچنین تئاتر نصر که در بخشی از ملک سینمای هتل بنا شد و با شماره ۶۵۲۹ در همین سال به ثبت ملی رسید. این هتل که به سیاق هتلهای اروپایی بعد از مشروطیت تأسیس شد، به سبک اروپایی از مسافران خارجی پذیرایی میکرد و پارهای از رجال هم در آن پانسیون بودند. سالن زیبای آن به دوران آزادی، کنسرتهای آزادیخواهانه عارف قزوینی را از یاد نبرده است.
در سال ۱۲۹۴ خورشیدی، سالن نمایش گراند هتل موسوم به تئاتر باقراوف آغاز بهکار کرد و یک سال بعد با بازگشت نصر از اروپا و تأسیس گروه تئاتر کمدی ایران، این گروه نمایشهای خود را تا سال ۱۳۰۸ خورشیدی در سالن نمایش گراند هتل به روی صحنه بردند. در سال ۱۳۰۴، نخستین سالن سینما به سبک امروزی (گراند سینما) در سالن گراند هتل توسط علی وکیلی تأسیس شد. سپس در سال ۱۳۲۰، سیدعلی نصر سالن نمایش گراند هتل را خریداری کرد و تماشاخانه دائمی تهران را در آن بر پا ساخت.
این سالن کاملاً متفاوت از گذشته و با تخریب بخشی از گراند هتل احداث شد. با ترور احمد دهقان مدیرمسئول روزنامه تهران مصور توسط تودهایها در سال ۱۳۲۹ در همین محل، تئاتر فعالیت خود را با نام تئاتر دهقان ادامه داد تا اینکه در سال ۱۳۳۷ بهعلت آتشسوزی موقتاً تعطیل شد و پس از بازگشایی در سال ۱۳۴۱، بهپاس زحمات مرحوم علی نصر به تئاتر نصر مشهور شد. تاریخ آخرین اجرای تئاتر در این سالن با بازگشایی ساختمان توسط جهاد دانشگاهی برای نخستین بار پس از انقلاب اسلامی ایران، به سال ۱۳۸۱ بازمیگردد.
محله عودلاجان بهعنوان یکی از ۵ محله تاریخی تهران، با توجه به نزدیکی به ارگ سلطنتی، سابقه طولانی در اسکان دادن اعیان و اشراف و صاحبان مناصب در ادوار مختلف تاریخ دارد. مجاورت این محله با بازار نیز از مهمترین دلایل حضور اقوام و قومیتهای مختلف اعم از یهودیان، اعراب و… در این محله بوده است. بنای تیمچه اکبریان در راسته کوچه عودلاجان و مقابل کوچه حکیم واقع شده است. قدمت بنا حدود ۱۵۰ سال و در دوره قاجار تخمین زده میشود که توسط فردی به نام داوود کلیمی احداث شده است.
بنای تیمچه از ابتدا بهمنظور محلی برای بانک رهنی در نظر گرفته میشود و تا اوایل انقلاب اسلامی ایران نیز به فعالیت خود ادامه میدهد. بعد از انقلاب و با کوچ یهودیان از این محل، شخصی به نام حیدر اکبریان از کسبه بازار این ملک را خریداری میکند و کاربری آن را نیز تغییر میدهد. بنا در گذشته دارای ارسیهای زیبایی بود که در جریان تغییر کاربری و با گذشت زمان از بین رفتهاند، اما در مرمت آن تلاش شد تا از طرح درهای قدیمی اثر استفاده شود. مدتی این ساختمان به کارگاه نجاری بدل شده بود و بعدها با همت مالک جدید و زندهیاد استاد اصغر شعرباف مجموعه بهطور کامل مرمت شد و اخیراً به دیزیسرا بدل شده است.
گورستان ارامنه در منطقه دولاب و سلیمانیه و در سمت جنوب خیابان پیروزی و شرق خیابان ۱۷ شهریور واقع است. این اراضی از شمال به کوچههای مستفید و میرهادی و از شرق به واحدهای مسکونی همجوار خیابان لرستان و از جنوب به خیابان پاسدار گمنام و از غرب به واحدهای مسکونی مجاور خود محدود میشود که در میانه غربی آن کوچه تاجری و میدان ارامنه قرار گرفته است.
مطابق با تاریخ قدیمیترین سنگهای قبر، قدمت این مجموعه به اواخر دوره قاجار بازمیگردد؛ و پس از تغییر کاربری گورستان ونک به باشگاه آرارات، تعدادی از سنگقبرهای ارزشمند آن به این مجموعه منتقل شده است. این سنگقبرها ۱۵۰ سال قدمت دارد و عمدتاً برخی از شخصیتهای برجسته و ملی اقوام ارامنه در این محوطه به خاک سپرده شدهاند.
بنا بر شواهد، نخستین کلیسای تهران حدود ۲۳۰ سال قبل در جنوب بازار احداث شده است. همچنین در زمانهای گذشته، ارامنه ۴ گورستان در تهران داشتهاند که قدیمیترین آنها در جنوب شهر در دوره قاجاریه متروک میشود و پس از آن، گورستان ونک و این گورستان مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. البته بخشی از این گورستان به ارامنه کاتولیک تعلق دارد که زیر نظر واتیکان هستند. آشوریان کلدانی از دیگر اقوام عمده مسیحی این آرامستان محسوب میشوند.
تاریخچه این باغ و عمارت، به جریان توسعه و شکلگیری محلات شهری در جوار ضلع شمالی خندق و حصار ناصری (خیابان انقلاب) طی سلطنت رضاخان پهلوی بازمیگردد. ساختمان مرکزی در سال ۱۳۱۴ خورشیدی تحت تملک خانواده مرحوم دکتر سعید مالک ملقب به لقمانالملک بود که در آن اسکان داشتند.
از طبقه همکف این ساختمان ۲ طبقه ضلع شرقی باغ، برای پارکینگ اتومبیلها استفاده میشد و پذیرش و مداوای بیماران در طبقه اول آن صورت میگرفت. معمار بنا مرحوم استاد علی معمارباشی بود. در آبانماه ۱۳۵۳ این ساختمان توسط دفتر مخصوص فرح پهلوی از وراث مرحوم لقمانالملک خریداری و به انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران به نمایندگی دکتر حسین نصر، مدیرعامل وقت انجمن واگذار شد.
ساختمان فوق پس از خریداری و تملک بهمدت ۶ ماه در دست تعمیر بود و سپس آماده بهرهبرداری شد و بعد از اتمام تعمیرات اجرایی توسط فرح افتتاح و انجمن رسماً کار خود را آغاز کرد؛ اما در مورد تاریخچه ساختمان شماره ۲ باید گفت که این ساختمان در سال ۱۳۱۵ توسط مالک اولیه آقای علی اتحادیه احداث شد و در سال ۱۳۲۴ به آقای داوود القانیان واگذار و در دیماه ۱۳۵۶ توسط دکتر حسین نصر، نماینده و مدیرعامل انجمن مؤسسه فلسفه ایران خریداری و مورد بهرهبرداری قرار گرفت. کاربری این ساختمان نیز مسکونی بود و ابتدا خانواده آقای اتحادیه و بعد خانواده آقای القانیان در آن سکونت داشتهاند. ساختمان اصلی موردنظر در ۴ طبقه با دیوارهای باربر و سقف طاق ضربی با نمای آجر سفید قدیمی ساخته شده است.
در سال ۱۲۷۶ قمری ناصرالدینشاه اهالی حصار رضابک را به حصار بوعلی کوچ داد و بهجای این آبادی باغ و کاخ سلطنتآباد را احداث کرد. این عمارت با بهترین معماران و استادان فن در گچکاری، کاشیکاری و آینهکاری در مساحتی بزرگ ساخته شد. از چهارسو، چشماندازی زیبا به دشتهای اطراف و رشتهکوه البرز و شهر تهران داشته است و عمارت کلاهفرنگی آن به سالن انتظار سفرا و نمایندگان خارجی اختصاص داشت.
از دیگر متعلقات این کاخ میتوان به برج ساعت و موزه تاریخ طبیعی اشاره کرد که در آن عکس حیوانات مختلف به دستور پادشاه نصب شده بود. کاخ سلطنتآباد بزرگترین کاخ سلطنتی در خارج از حصار ناصری محسوب میشود. طی سالهای ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ خورشیدی، بخش عمدهای از اراضی منطقه تحت تصرف مراکز نظامی و کارخانههای وابسته به آن قرار گرفت. در سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲ هجری شمسی، احداث کارخانههای اسلحهسازی در سلطنتآباد آغاز شد که حدود ۵ سال طول کشید. ماشینهای این کارخانه از آلمان و چکسلواکی (سابق) وارد شده بود.
از استحداثات ناصرالدینشاه، ۲ بنای قدیمی عمارت حوضخانه و برج چند آشکوبه بهجا مانده است. این بناها در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۳۴ ه. ش. به شماره ۴۱۸ در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسیدهاند. اراضی پیرامون باغ ابتدا بهعنوان حریم امنیتی پادگان و زاغههای مهمات تعریف شد، اما با گسترش تهران بهتدریج ساختوسازهای بسیاری در آنها صورت گرفت که بخش بزرگی از منطقه پاسداران در همین محدوده است. هماکنون امکان بازدید عمومی از آن میسر نیست.
عشرتآباد، یکی از اعیاننشینهای دربار قاجار در شمال و خارج از تهران بود که در چند مقطع، بناهایی به آن اضافه شده است. ساختمان اصلی آن به شمسالعماره شباهت زیادی دارد و هماکنون در میدان سپاه، قرار گرفته است. در سال ۱۲۹۱ قمری، ناصرالدینشاه پس از بازگشت از سفر اول فرنگ خود دستور داد باغی در شمال شرقی حصار تهران در راه تهران – شمیران و بین قصر قاجار (موزه قصر) و باغ نگارستان (وزارت ارشاد کنونی) احداث کنند و عمارتی ۴ طبقه را در آن پایهریزی نمایند که این باغ و عمارتهای آن به عشرتآباد معروف شد.
این بنا عبارت از یک برج بلند چندطبقه بود که در هر طبقه یک دستگاه ساختمان اختصاص به شاه داشت. بهاستثنای یک تالار بسیار زیبا که تزئینات جالب با شیشههای کوچک هندی داشت، اسباب و اثاثیه سایر اتاقها پیشپاافتاده و عاری از هرگونه سلیقه معمارانه بود.
قسمت خارجی قصر عشرتآباد از آجرهای جلادار پوشیده شده و تقلیدی از سنگفرشهای قدیمی است که بر سردرهای بسیاری از کاخهای تهران دیده میشود. پردههایی از پارچههای کتانی سفید با نقش و نگاری از پارچههای سیاه، سرخ یا آبی، تمامی قسمتهای بنا را از تابش خورشید محفوظ نگهمیداشت و از این پردههای بسیار زیبا معمولاً در همه کاخهای مجلل استفاده میشد. امروزه امکان بازدید از آن وجود ندارد و خطر فراموشی و تخریب، بیشازپیش این اثر ارزشمند را تهدید میکند.
باغ اناری یا مجیدآباد بر اساس اصول باغسازی ایرانی در دوره قاجار طراحی و احداث شده است و یکی از بزرگترین باغهای شهر تهران محسوب میشده است. ملک باغ که در زمره املاک خالصه محسوب میشد، توسط ناصرالدینشاه به حاجب الدوله ابری (یا به روایتی ناصرالسلطنه) انتقال مییابد. عزیزالسلطان در کتاب خاطرات خود از وجود انارستان خوبی در مجیدآباد همزمان با مالکیت ناصر السلطنه یاد میکند.
سپس مالکیت اثر به لطفعلیخان امیر مفخم انتقال مییابد و در سال ۱۳۲۷ شمسی، ارباب هرمز، مجیدآباد را از ابوالقاسمخان بختیاری خریداری میکند و به همین ترتیب، شکلگیری اکثر مناطق شرق تهران نظیر تهرانپارس از این زمان توسط ارباب هرمز آغاز میشود. عمارت ارباب هرمز با الگوی آشنای معماری ایلخانان بختیاری نظیر عمارت سردار اسعد بختیاری در تهران یا قلعه دزک استان چهارمحال بختیاری، بهصورت تالارهای ستوندار در همکف و فضای باز سهدری در طبقه اول و همچنین گوشوارههایی که یادآور قلعههای نظامی بود در نمای شمالی احداث شد. حضور اربابهرمز آرش با مسدود کردن بازشوها و ایجاد دیوارهای داخلی و تغییر دسترسی به طبقات همراه بود.
این اثر که محل فیلمبرداری و ساخت سریال باغ گیلاس در دهه ۷۰ بود، در سال ۱۳۸۴ به شماره ۱۴۶۱۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسید و نهایتاً در سال ۱۳۹۰ خورشیدی توسط سازمان زیباسازی مرمت و در اختیار موزه گرافیک ایران قرار گرفت. متأسفانه بهرغم موقعیت ممتاز بنا و بستر قرارگیری عالی اثر (باغ اناری)، آنچنان که شایسته است معرفی و ارائه نشده است.