خوششانسها
کیگان
بازیکنانی که در سالهایی عجیب و در فترت ستارههای بزرگ و در مشارکتشان در موفقیت تیمهای ملی یا باشگاهی به شکلی ناباورانه جزء فهرست برندگان توپ طلا قرار میگیرند. بازیکنی مثل کوین کیگان در اواخر دهه ۷۰ به شکلی باورنکردنی دو بار برنده توپ طلا شد.
در سالهایی که پله و کرویف و گرد مولر و جورج بست و بکن بائر بازنشسته شده بودند و قوانین توپ طلا هم اجازه نمیداد که ستارگان آمریکای جنوبی مثل زیکو و یا ماریو کمپس برنده توپ طلا شوند. آقای کیگان مهاجم درجه یکی بود و در آن سالها با لیورپول یک بار قهرمان اروپا شد و در انتقال به هامبورگ هم خوب کار کرد، اما حالا کمتر کسی است که در مخیلهاش هم کیگان را جزء ۳۰ یا ۴۰ بازیکن برتر تاریخ فوتبال به یاد آورد.
در سال ۱۹۸۶ آرژانتین با اقتدار قهرمان جهان شد و دیهگو مارادونا همه را حیرتزده خود ساخته بود، اما قوانین توپ طلا، بازیکنان غیراروپایی را از دسترسی به توپ طلا بازداشته بود.
از آن طرف موفقترین تیم اروپایی این مسابقات یعنی آلمان غربی ستاره بزرگی نداشت و راستش با کمی شانس و اقبال به فینال رسیده بود. پلاتینی هم بعد از سهتا توپ طلا از نظر افکار عمومی به انتهای راه خود رسیده بود هر چند با فرانسه جام جهانی نسبتاً موفقی را از سر گذرانده بود.
در قهرمانی باشگاههای اروپا هم دینامو بخارست رومانی به شکلی ناباورانه قهرمان شده بود. پس همه متوجه مهاجم خلاق تیم شوروی شدند. بازیکنی اهل اوکراین و بازیکن دینامو کیف. ایگور بلانوف که به شکلی ناباورانه مرد سال فوتبال اروپا شد. بعد از یاشین و بلوخین سومین بازیکن اهل شوروی که برنده این جایزه میشود.
فابیو کاناوارو! کاناوارو مدافع خوبی بود، اما اینکه بیاید و توپ طلای اروپا را ببرد از آن حوادث عجیب بود که بیش از هر چیزی مدیون آن کلهای بود که زیدان توی سینه ماتراتزی کوبید. در سال ۲۰۰۶ ایتالیا قهرمان جام جهانی شده بود ولی درخشش زیدان خیرهکننده بود و خب فیفا تصمیم گرفت زیدان را محروم کند تا کاناوارو به شکلی معجزهآسا برنده توپ طلا شود.
لوکا مودریچ؟ آخر چرا؟ در کیفیت بازی مودریچ شک و شبههای نیست، اما او نه در تاتنهام و نه در رئال مادرید ستاره اول تیم نبوده است. حتی در مورد نقش او در جام جهانی ۲۰۱۸ و رسیدن کرواسی به فینال هم مبالغه شده است. او در سالی توپ طلا را برد که انگار کارشناسان از ۱۰ سال سلطه مسی و رونالدو خسته شده بودند و دنبال یک راهحل دیگر میگشتند که خب حتی در آن صورت هم امباپه و هازارد گزینههای شایستهتری بودند.
بدشانسها
خب اول از همه باید یاد ژاوی و اینییستا کنیم. این دو ستاره بارسلونا دو بار با تیم ملی اسپانیا قهرمان اروپا شدند و یک بار قهرمان جام جهانی و با بارسلونا هم سه قهرمانی باشگاههای اروپا را تجربه کردند و بیش از ۱۰ بار هم قهرمان لالیگا شدند.
هر دوتایشان بارها و بارها بهعنوان بهترین هافبکهای معاصر جهان مورد ستایش قرار گرفتهاند، اما سهمشان از توپ طلا تقریباً صفر بوده است. اینییستا زننده گل قهرمانی اسپانیا در جام جهانی ۲۰۱۰، پشت مسی به رتبه دوم ردهبندی مرد سال اروپا رسید و یک بار هم در سال ۲۰۱۲ در حالی که باز هم در فینال قهرمانی جام ملتهای اروپا گل زده بود به مقام سوم رسید، همین. ژاوی هم دو بار در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ به مقام سوم این ردهبندی رسیده است.
زلاتان ابراهیموویچ هیچوقت در فهرست سه نفر اول نامزدهای توپ طلا قرار نگرفته است.
نیمار و گریژمان هر کدام دو بار به مقام سوم رسیدهاند.
مانوئل نویر یک جام جهانی درخشان را در سال ۲۰۱۴ از سر گذراند و از عوامل قهرمانی تیم ملی آلمان بود، اما فیفا ترجیح داد توپ طلا به کریستیانو رونالدو برسد!
در سال ۲۰۱۳ ریبری ستاره بایرن مونیخ بود و با این تیم قهرمان باشگاههای اروپا شد، اما جایزه مرد سال به مسی رسید و ریبری جای سوم قرار گرفت. نفرات اول و دوم را میتوانید حدس بزنید؟ بله، مسی و رونالدو!
وسلی اسنایدر در سال ۲۰۱۰ با اینتر میلان سهگانه برد. قهرمان باشگاههای ایتالیا، قهرمان جام حذفی، قهرمان باشگاههای اروپا. به فینال جام جهانی هم رسید. در همه این موفقیتها هم او فوقالعاده ظاهر شد. در ردهبندی توپ طلای ۲۰۱۰ او در جای چهارم قرار گرفت! در اولین سال از ۸ سال نحسی که آرای مربیان و کاپیتانها هم به آرای نویسندگان ورزشی اضافه شده بود.
تیری آنری، برند شوستر، پره بن آلکیائر، بوتراگوئنو، الیور کان، پائولو مالدینی، رابی رنسن برینک و فرانک رایکارد از جمله ستارگانی بودند که بیش از یک بار در فهرست سه نفره نهایی قرار گرفتند و دستشان از توپ طلا کوتاه ماند، لشگر بزرگ بدشانسها.
پله و مارادونا و زیکو از ستارگانی بودند که به خاطر قانون محرومیت بازیکنان غیراروپایی از رقابت برای این عنوان، محروم شدند. پله میتوانست حداقل ۵ بار این جایزه را ببرد، اما شاهد بود که بازیکنانی مثل ریموند کوپا، عمر سیوری، دنیس لاو و یا فلوریان آلبرت برنده توپ طلا شدند. مارادونا هم حداقل توتا توپ طلای حتمی میتوانست در کارنامه خود داشته باشد. زیکو هم در سالهای ۷۸ تا ۸۱ یعنی در چهار دورهای که کیگان و رومنیگه این جایزه را بردند میتوانست حداقل دوتا توپ طلا را به خانه ببرد.
اگر از تداوم شگفتانگیز مسی و رونالدو حیرتزده هستید باید یکی دو نمونه دیگر از این ستارگان دنبالهدار را هم به شما معرفی کنیم. مثلاً میشل پلاتینی در سالهای ۱۹۸۳ و ۸۴ و ۸۵ سهتا توپ طلا برد. او در سال ۱۹۷۷ و ۱۹۸۰ هم به جمع سه نفر نهایی رسیده بود. یا مثلاً لویی سوارز مهاجم قدیمی بارسلونا که در سال ۱۹۶۰ مرد سال فوتبال اروپا شد و در سالهای ۶۱ و ۶۴ و ۶۵ هم به جمع سه نفر انتهایی رسیده بود. فرانتز بکن بائر هم بین سالهای ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۶ دو بار برنده توپ طلا میشود و سه بار دیگر هم در جمع سه نفر نهایی ظاهر میشود.
البته همه این رکوردهای تداوم توسط مسی و رونالدو دود شدند و بر باد رفتند. مسی شش بار مرد سال اروپا شده و شش بار دیگر هم در جمع سهتای انتهایی ظاهر شده است: ۱۲ سال!