رابطه ی مغز و رایانه

رابطه ی مغز و رایانه

در طبقه دهم یکی از ساختمان‌های دانشگاه کلمبیا، افرادی با الکترودهایی که روی سر خود دارند، توسط یک هدست واقعیت مجازی رانندگی با خودرو را تجربه می‌کنند. در میدان دید این افراد پیانوها و قایق‌های بادبانی به نمایش گذاشته می‌شوند که توجه آن‌ها را در پی دارد.

این تحقیق توسط «پاول ساجدا»، مدیر آزمایشگاه تصویربرداری هوشمند و محاسبات عصبی دانشگاه کلمبیا سرپرستی می‌شود و فعالیت مغز افراد از طریق فناوری الکتروانسفالوگرافی (EEG) را بررسی می‌کند. در این تحقیق هدست واقعیت مجازی حرکات چشم کاربران را ردیابی می‌کند تا محل نگاه کردن افراد را متوجه شود. این اطلاعات توسط یک کامپیوتر که مستقیما با امواج مغز در ارتباط است با نام واسط مغز و رایانه (BCI) پردازش می‌شود.

واسط مغز و رایانه چه کاربردی دارد؟

در آزمایش دانشگاه کلمبیا هدف از جمع‌آوری اطلاعات مغز، آموزش هوش مصنوعی در خودروهای خودران است، بنابراین آن‌ها متوجه این موضوع می‌شوند که راننده چه زمانی به اطراف یا سوژه‌ای خاص توجه می‌کند. واسط مغز و رایانه در زمینه‌های زیادی کاربرد دارد که برای مثال می‌توان به مدیریت پهپادها توسط سربازان در آژانس پروژه‌های پژوهشی پیشرفته دفاعی ایالات متحده آمریکا (دارپا) و نظارت روی دانش آموزان در مدارس چین اشاره کرد.

واسط مغز و رایانه

دانشمندان به دنبال وضع قوانین برای استفاده از واسط مغز و رایانه هستند

این دستگاه‌ها همچنین در صنایع پزشکی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند مانند نسخه‌هایی از آن که برای افراد معلول این امکان را فراهم می‌کند که توسط ذهن خود، با تبلت کار کنند یا اینکه می‌تواند به بیماران مبتلا به صرع پیش از تشنج هشدار دهد. در ژوئیه ۲۰۱۹ مدیرعامل تسلا عملکرد «نورولینک» را به نمایش گذاشت که می‌تواند واسط مغز و رایانه را در مغز افراد قرار دهد تا امکان همزیستی با هوش مصنوعی فراهم شود.

برخی کارشناسان به علت عدم شفافیت در عملکرد این دستگاه‌ها، چندان به آن‌ها اعتماد ندارند. سوال مهم در این زمینه، ادعاهای بدون تایید شرکت‌ها و همچنین نحوه تاثیر آن‌ها روی کاربران است. این موارد باعث شده برخی افراد به دنبال ایجاد قانونی برای محافظت از افراد در برابر با آینده‌ای باشد که می‌توان از اطلاعات مغزی برای موارد تجاری استفاده کرد.

به گفته «دیوید وینیکوف»، تحلیلگر ارشد در زمینه فناوری‌های همگرا در سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در پاریس، هر قدم در پیشرفت واسط مغز و رایانه نگرانی‌ها اخلاقی، قانونی و اجتماعی به وجود می‌آورد. وینکوف اعلام کرده:

«این واسط‌ها نگرانی‌های زیادی در رابطه با حریم شخصی کاربران ایجاد کرده‌اند. این فناوری پتانسیل آن را دارد که احساسات یا هویت یک فرد را تغییر دهد که این موضوع سوالاتی در رابطه با استقلال و خودمختاری یا ظرفیت برای هدایت زندگی یک شخص ایجاد کرده است.»

مغز ما برای هر فکر، احساس یا حرکتی سیگنال‌های الکتریکی ایجاد می‌کند و BCI برای خواندن این سیگنال‌ها توسعه پیدا کرده که برخی مواقع برای این کار از EEG و الکترودهایی روی سر استفاده می‌شود. برای این کار اغلب از ۱۶ تا ۶۴ الکترود استفاده می‌شود، البته برخی مدل‌ها ۲۵۶ الکترود دارند. نورولینک قصد دارد در این زمینه عملکرد تهاجمی‌تری داشته باشد و از ۳۰۷۲ رشته فلزی نازک روی مغز افراد استفاده کند.

واسط مغز و رایانه سیگنال‌های مغز را می‌خواند و از اطلاعات آن برای انجام وظایفی مانند نوشتن متن یا کنترل پهپاد توسط کامپیوتر یا ماشین استفاده می‌کند. با وجود اینکه هم اکنون کاربرد BCI بسیار محدود است، ساجدا به این موضوع اشاره می‌کند که هنوز سوالات زیادی در رابطه با نحوه کار مغز انسان وجود دارد.

واسط مغز و رایانه

توسط واسط مغز و رایانه می‌توان احساسات افراد را تغییر داد

دانشمندان از دهه ۷۰ میلادی در حال کار روی واسط مغز و رایانه برای اهداف پزشکی هستند، اما از سال ۲۰۰۷ این فناوری وارد بخش مصرفی شد. با پیشرفت در فناوری BCI و ظهور گوشی‌های هوشمند، نسخه‌های مصرفی آن‌ها و سایر فناوری‌ها که با مغز ارتباط برقرار می‌کنند، بسیار رایج شدند. برای مثال شرکت «نورواسکای» که در زمینه فروش اپلیکیشن‌های موبایل و پوشیدنی‌ها فعالیت دارد، سنسورهای مغز را بازاریابی می‌کند که به مردم اجازه می‌دهد که اطلاعات مناسبی را وارد اپلیکیشن‌های موبایل کنند.

«Thync» یکی دیگر از شرکت‌های فعال در حوزه فناوری‌های پوشیدنی محسوب می‌شود که ادعا می‌کند اپلیکیشن‌های BCI می‌توانند احساسات کاربر را تغییر دهند. برای مثال می‌توان آن‌ها به را خواب ترغیب کرد یا حتی مشکل پوستی آن‌ها با نام «پسوریازیس» را نیز درمان کرد. «Emotiv» شرکت دیگری بوده که هدست‌ EEG قابل حمل با قیمت 700 دلار به فروش می‌رساند که توسط آن می‌توان اطلاعات مغز را برای آزمایش‌ها جمع آوری کرد. بسیاری از این محصولات مجوز دریافت نکرده‌اند و توسط سازمان مربوطه مورد بررسی قرار نگرفته‌اند.

قوانین مشخصی برای واسط مغز و رایانه وجود دارد؟

سازمان غذا و داروی ایالات متحده آمریکا (FDA) که برای دستگاه‌های پزشکی شامل BCI مجوز صادر می‌کند تنها برخی از آن‌ها را مورد تایید قرار داده، در حالی که تعداد بالایی از آن‌ها از نظر فنی جزو دستگاه‌های پزشکی دسته‌بندی نمی‌شوند و به صورت مستقیم در بازار به فروش می‌رسند. برای مثال در سال ۲۰۱۵ FDA دستگاه توسعه یافته توسط Thync را به عنوان یک دستگاه پزشکی تایید نکرد. FDA درباره واسط مغز و رایانه‌ که توسط آزمایشگاه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، دستورالعمل دارد اما برای نمونه‌هایی که در بازار به فروش می‌رسند دستورالعمل مشخصی وجود ندارد.

تحریک جریان مستقیم درون‌ جمجمه‌ای می‌تواند عملکرد افراد را افزایش دهد

به گفته ساجدا، این شکاف‌های نظارتی نگرانی‌های زیادی ایجاد کرده. برای مثال یکی از روش‌های درمان توسط BCI، تحریک بخش‌های خاصی از مغز برای بهبود عملکردهای مخصوصی شامل حافظه، زبان یا دقت است. این نوع از واسط‌های مغز و رایانه از تکنیکی به نام تحریک جریان مستقیم درون‌ جمجمه‌ای (tDCS) استفاده می‌کنند و می‌تواند حرکت فیزیکی و زمان واکنش را تقویت کند. با این وجود، ابهاماتی درباره مزایای این روش وجود دارد.

با این وجود، برخی مانند نیروی دریایی آمریکا و بازیکنان تیم بسکتبال «گلدن استیت واریرز» در حال آزمایش تحریک جریان مستقیم درون ‌جمجمه‌ای برای بهبود عملکرد خود هستند. علاوه بر این، نمونه‌های خانگی این دستگاه‌ها نیز در حال تولید هستند تا توسط آن‌ها بتوان عملکردهای مختلف را بهبود داد یا حتی افسردگی را درمان کرد. تمام این موارد می‌توانند برای افراد عوارض ایجاد کنند و به مغز آسیب بزنند.

ایلان ماسک ادعاهای عجیب‌تری در رابطه با واسط مغز و رایانه دارد که آن، ترکیب آن با هوش مصنوعی است که البته هنوز نمونه مشخصی از آن توسط نورولینک معرفی نشده و اطلاعی از نحوه عملکرد آن نداریم.

پژوهشگر ارشد آزمایشگاه اخلاق و سیاست دانشگاه ETH در زوریخ سوئیس، «مارچلو اینکا» هشدار داده که اگر شرکت‌ها ادعاهای اغراق آمیز مطرح کنند، افراد ترغیب می‌شوند که در آزمایش‌ها شرکت کنند و دنبال نتایج غیر واقعی باشند، بنابراین باید آزمایش‌های انسانی توسط کمیته‌ای مورد تایید قرار بگیرند و پیش از حضور شرکت‌کنندگان، مزایا و خطرات آن‌ها بررسی شوند.

برخی شرکت‌ها و دانشمندان در حال توسعه واسط مغز و رایانه هستند و برخی نیز به دنبال ایجاد یک چارچوب قانونی برای جلوگیری از سوءاستفاده از اطلاعات مغز هستند. نظارت روی فعالیت مغز توسط BCI، اطلاعات زیادی تولید می‌کند که از آن‌ها می‌توان برای اهداف مختلفی از تبلیغات گرفته تا کمپین‌های سیاسی استفاده کرد. به عنوان مثال آزمایش تیم ساجدا به دنبال اطلاع از این موضوع است که افراد روی چه مواردی در محیط اطراف خود تمرکز می‌کنند که می‌توان از آن برای بهبود تبلیغات استفاده کرد.

برای رفع این نگرانی‌ها، اینکا یک رویکرد قانونی با نام «حقوق ذهن» را پیشنهاد داده. این چارچوب قانونی درباره جمع‌آوری اطلاعات، استفاده و همچنین محافظت از آن‌ها اطمینان حاصل می‌کند. اینکا مقاله‌ای در این زمینه در سال ۲۰۱۷ منتشر کرد و که در آن به حقوق جدید که می‌تواند در دهه‌های آینده به قوانین اضافه شوند شامل حق آزادی شناختی، حق داشتن حریم ذهنی، حق تمامیت ذهنی و حق دوام روانشناسی، اشاره داشت. به اعتقاد اینکا، این موارد می‌توانند مانع از سوءاستفاده از اطلاعات مغز شوند.

احتمال تغییر شخصیت افراد توسط واسط مغز و رایانه وجود دارد

در حال حاضر شرکت‌های فناوری به علت سرویس‌های خود می‌توانند به برخی اطلاعات حساس کاربران دسترسی پیدا کنند و اطلاعات مغز این موارد را افزایش می‌دهند. اکثر برنامه‌های واسط مغز و رایانه به پذیرش شرایط استفاده از سرویس توسط کاربران وابسته هستند که البته افراد کمی آن‌ها را می‌خوانند.

با پیشرفت در حوزه BCI، نیاز به شفافیت قانونی افزایش پیدا می‌کند. فناوری شاید بتواند در نحوه عملکرد مغز افراد تغییر ایجاد کند یا آنطور که برخی تحقیقات نشان داده‌اند، توسط آن می‌توان هویت خود را درک کرد. برای مثال مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۹ روی ۶ بیمار مبتلا به صرع انجام شد تا مشخص شود مغز آن‌ها چگونه به BCI واکنش نشان می‌دهد و این واسط درون مغز آن‌ها برای هشدار تشنج کاشته شد. برخی از افراد پس از این کار احساس قدرت کردند، اما تعدادی روی مشکل خود تاکید بیشتری داشتند. یکی از آن‌ها پس از کاشت این واسط گفته بود که همیشه احساس بیماری می‌کند و حس متفاوت بودن نسبت به دیگران دارد. در حقیقت این فرد پس از کاشت واسط تبدیل به فرد دیگری شد.

برای رفع نگرانی‌ها در این زمینه نیاز به قانون داریم. به نظر می‌رسد FDA به دنبال قوانینی برای واسط‌های مغز و رایانه است، اما هنوز نمی‌دانیم چگونه به مشکلاتی که در تحقیق‌های قبلی ایجاد شده، توجه می‌شود. بسیاری به دنبال حفاظت از اطلاعات مغز هستند و از هر روشی برای این کار بهره می‌برند که برای مثال می‌توان به مسائل اخلاقی اشاره کرد. در گذشته شاهد چنین موضوعی برای دستکاری ژنتیکی بودیم که در نهایت در سال ۲۰۰۳، قوانینی برای آن وضع شد که روی جمع‌آوری و دستکاری اطلاعات ژنتیکی انسان‌ها نظارت دارد. به نظر می‌رسد باید منتظر چنین رویه‌ای برای BCI نیز باشیم.

برایدستدستکاریرابطرایانهشخصیتعصایمعلولانمغزمقدمهاییا
دیدگاه ها (0)
دیدگاه شما