ملاصدرا؛ از تبعید تا حاکمیت سیاسی

روزنامه سازندگی – پردیس سیاسی: با رونق گرفتن نشست های مجمع عالی حکمت اسلامی، تفسیر سیاسی از ملاصدرا پررنگ شده است. شاید بتوان پرحرارت ترین دعوای فلسفی چهار دهه اخیر را معطوف به ملاصدرا و نظام فلسفی او دانست. فیلسوفی که با پیروزی انقلاب اسلامی بختش گشوده شد و با اقبال رهبران انقلاب اسلامی به او، باب بحث درباره او رونق گرفت. اما یکی از منازعات مربوط به ملاصدرا به دو تفسیر متفاوت از او باز می گردد که یکی او را فیلسوف سیاسی و دیگری او را اندیشمندی خالی از تاملات سیاسی می داند.

در عین حال همواره جای این سوال وجود دارد که مجموعه تاملات سیاسی وی چه مقدار اهمیت دارد؟ نوآوری های او چیست؟ و آیا او نماینده حضیض زوال اندیشه سیاسی در ایران تلقی می شود؟ پاسخ به این سوال در این گزارش نمی گنجد اما می توان جبهه ای متشکل از رضا داوری اردکانی، جواد طباطبایی، داود فیرحی، سید علی میرموسوی و سید صادق حقیقت را قائلان به عدم سیاسی بودن صدرا و جبهه ای متشکل از علیرضا صدرا، عبدالحسین خسروپناه، احمد واعظی، نجف لک زایی و شریف لک زایی را به عنوان کسانی که طرفدار برداشت سیاسی از ملاصدرا هستند معرفی کرد. اما همانطور که گفتیم ماجرا به چهل سال پیش باز می گردد.

صدرالدین محمد بن ابراهیم قوام شیرازی معروف به مُلاصَدرا

به پیروزی انقلاب اسلامی در چارچوب نپذیرفتن نظام های سیاسی برخاسته از مکاتب و اندیشه های غربی یا همان شعار نه شرقی و نه غربی به بار نشست و به همین سبب دغدغه تعریف فلسفه سیاسی از دل فلسفه اسلامی همواره به عنوان یک ضرورت در میان اندیشمندان این حوزه مطرح بوده است. در سال ۱۳۸۱ کتاب «اندیشه سیاسی صدرالمتالهین» اثر نجف لک زایی افقی را در این عرصه گشود و بعد از نگارش این کتاب، حکمت متعالیه به عنوان یکی از شاخه های اصلی فلسفه اسلامی و نسبتش با سیاست به عنوان یکی از پروژه های پژوهشی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تعریف شد.

مفاهیم متعالیه

سیاست متعالیه، مطالعات امنیت متعالیه و دیپلماسی متعالیه از جمله مفاهیمی است که در این راستا ارائه شده و قابل بحث و بررسی اند. شریف لک زایی پژوهشگر عضو هیات علمی گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در مورد شکل گیری طرح پژوهشی حکمت سیاسی متعالیه به سازندگی می گوید: «این شکل گیری مبتنی بر احساس خلأیی فلسفی با توجه به مطالعات و تحقیقات شخصی ام باز می گردد. به طور جزئی تر باید بگویم در مقطعی که من بر روی مبحث آزادی مطالعه و تحقیق می کردم هرچه بیشتر به تأمل در این موضوع می پرداختم خلأ یک بحث فلسفی و فقدان پشتیبانی یک دستگاه نظام مند فلسفی از موضوع آزادی را بیشتر احساس کردم.

از این رو برای برطرف ساختن این خلأ و با توجه به مطالعاتی که درباره حکمت متعالیه انجام شد و با توجه به ظرفیت های مختلف این حکمت، به عنوان تنها فلسفه زنده در ایران، پیشنهاد انجام طرحی از سوی من در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی مطرح شد که در آن بتوانم به بررسی وجوه سیاسی مسئله اختیار در حکمت متعالیه بپردازم تا چنین بحثی بتواند پشتوانه و غنای لازم برای مباحث آزادی را فراهم آورد. درباره موضوع مورد بحث یعنی حکمت سیاسی متعالیه در سال ۱۳۸۱ برای نخستین بار اندیشه سیاسی ملاصدرا توسط این پژوهشگاه چاپ و منتشر شد و پس از آن از سال ۱۳۸۳ به دلیل پیش گفته طرح وجوه سیاسی حکمت متعالیه توسط بنده پیگیری شد.

طرح های مختلفی که از سوی بنده و دیگر پژوهشگران در زمینه ابعاد سیاسی حکمت متعالیه پیشنهاد می شد با توجه به نو بودن آن مورد توجه و استقبال قرار گرفته و با توجه به انگیزه بالای پژوهشگران همکار در حال انجام است. به ویژه اشراف و راهنمایی ها و جلسات علمی که در این زمینه با حضرت آیت الله جوادی آملی داشتیم و پاسخ هایی که ایشان به پرسش های ما می داد فضای علمی مناسبی را ایجاد کرد که به نظرم موجب پیشرفت این طرح پژوهشی شده است. با این حال دیدگاه لک زایی نماینده همه نگرش ها به ملاصدرا نیست.

آیت الله جوادی آملی

ملاصدرای سیاسی یا ملاصدرای غیرسیاسی؟

در این میان اما مناقشه اصلی در نسبت فلسفه صدرایی و سیاست است. آیا این ظرفیت در فلسفه ملاصدرا وجود دارد؟ مناقشه ای که اندیشمندان مهم تاریخی و فلسفی در دو سویش قرار گرفته اند و مخالفان و موافقانی دارد. یک سو سید جواد طباطبایی و سوی دیگر آیت الله جوادی آملی. لک زایی در پاسخ به امکان فلسفه سیاسی در اندیشه ملاصدرا به سازندگی می گوید: توجه به فلسفه ملاصدرا و حکمت متعالیه دلایل زیادی دارد. از جمله در مباحث بین رشته ای، مباحث تطبیقی و مقایسه ای به ویژه با فلسفه غرب و گفت و گو با نحله های دیگر و مکاتب فلسفی زنده جهان، نقش و احیای دیگر دانش ها از جمله فقه و کلام و تفسیر و عرفان و حدیث و…

و مهم تر این که می تواند به عنوان پشتوانه و پشتیبان فلسفی این دانش ها و علوم عمل نماید. برخی از صاحب نظران البته معتقدند که ملاصدرا با بزرگ ترین متفکران قرن بیستم قابل مقایسه است. بنابراین از این جهت، ملاصدرا و حکمت متعالیه اهمیت می یابد؛ زیرا می تواند مسیر ارتباط و نقد و تعامل فکری و فرهنگی ما با جهان باشد. با این اوصاف و نیز با توجه به مباحث بومی در تولید نظریات سیاسی و همچنین به منظور به روزسازی و توانمند سازی فلسفه سیاسی اسلامی به نظر می رسد که حکمت متعالیه به عنوان آخرین دستگاه نظام مند فلسفی اسلامی و ایرانی می تواند کمک کند.

ملاصدرا و زوال اندیشه سیاسی

در مقابل با این نظر اما کسانی هستند که قائل به امتناع اندیشه سیاسی برای ملاصدرا هستند، و از میان آن ها می توان از افراد شاخصی چون دکتر سید جواد طباطبایی نام برد. طباطبایی، اندیشه سیاسی صدرا را تقلیدی، و غیرمهم در مجموع، نماینده حضیض زوال اندیشه سیاسی در ایران می داند. او در خصوص جایگاه ملاصدرا در حوزه اندیشه سیاسی اسلامی معتقد است: صدرالدین شیرازی، تنها یک بار در بخش پایانی کتاب مبدأ و معاد، خلاصه ای درباره سیاست آورده است و در این امر، راهنمای او، بخش پایان کتاب الهیات شفای ابن سیناست که در آن، سیاست و نبوات با نظری به تفسیر و نوافلاطونی جمهور افلاطون آورده شده،

اما جالب توجه است که به رغم همسانی بحث صدرالدین شیرازی با سخن ابن سینا و جایگاه واحدی که دو بحث در منظومه فلسفی آن دو فیلسوف دارد، صدرالدین شیرازی در بحث مربوط به ماهیت و اقسام مدینه و در بحث مربوط به ریاست آن، مباحث فارابی را در آرای اهل مدینه فاضله و به ویژه الفصول المدنی به اجمال می آورد؛ بی آن که سخنی نو در این باره گفته باشد. آنچه صدرالدین شیرازی به اختصار درباره سیاست آورده، فاقد کمترین اهمیت است. صدرالدین شیرازی، واپسین نماینده اندیشه عقلی و اوج انحطاط اندیشه سیاسی در ایران بود و در میان پیروان مکتب او هیچ دانشمند بااهمیتی، نه در اندیشه فلسفی و نه در تامل در سیاست، به وجود نیامد. با این تفسیر طباطبایی شمشیر از رو بسته می شود.

سید صادق حقیقت

ملاصدرا و عدم نظم فکری سیاسی

سید صادق حقیقت، معتقد است که قبل از آن که به این سوال پاسخ دهیم که آیا ملاصدرا دارای اندیشه سیاسی بوده یا نه، باید مراد خود از «اندیشه سیاسی» را روشن کنیم. چرا که این اصطلاح دارای معنای عام، خاص و خاص الخاص باشد. اندیشه سیاسی به معنای عام هرگونه تامل در باب سیاست را شامل می شود. خواه این تامل توسط متفکر حرفه ای انجام شده باشد، خواه توسط متفکری غیرحرفه ای، به همین علت، سخن گفتن از اندیشه سیاسی در اوستا، دیوان برخی شعرا و یا در یادداشت های خصوصی دولتمردان صحیح و مجاز است. اندیشه سیاسی به معنای خاص تنها تاملات تخصصی اندیشمندان سیاسی را در بر می گیرد.

بنابراین خاطرات سیاستمداران و اشعار سیاسی شعرای غیرحرفه ای از این تعریف خارج می شود. با این مقدمه صادق حقیقت می گوید: «ملاصدرا بدون شک دارای اندیشه سیاسی به معنای اول و دوم بوده؛ چرا که به شکل تخصصی به مباحث سیاسی پرداخته است. نجف لک زایی، فهرست خوبی از این مسائل به دست داده: اوصاف نبی، صفات دوازده گانه پیامبر (ص) و رئیس اول، اثبات عقلی نبوت، فلسفه سیاسات و حدود، فرق نبوت و شریعت و سیاست، کمالات ثانویه رئیس مطلق، طبع مدنی انسان، سعادت محوری بودن فلسفه سیاسی اسلامی، ریاست مدینه فاضله، اصناف مردم و اقسام مدن.»

حال این سوال مطرح می شود که آیا صدرا دارای اندیشه سیاسی به معنای سوم (اندیشه سیاسی منسجم، نظام مند و جامع) بوده یا نبوده است؟ به اعتقاد حقیقت پاسخ به این سوال منفی است. از دیدگاه او رجوع به آثار ملاصدرا می تواند بهترین شاهد این مدعا تلقی شود. به نظر می رسد عضو هیات علمی دانشگاه مفید می گوید: «اندیشه سیاسی صدرا، سیستمی را تشکیل نمی دهد که زیر سیستم های آن به شکل دقیق مشخص شده و با کل نظام اندیشگی وی در ارتباط باشد.

با توجه به آن که ملاصدرا هفت سفر با پای پیاده به مکه مکرمه مشرف شد، در عزلت و شاید تبعید به سر می برد و مغضوب فقهای زمانه خود شد؛ پرسمان او درانداختن طرحی نو در فلسفه سیاسی نبود.» استاد دانشگاه مفید به خبرنگار ما می گوید: «اگر در اندیشه سیاسی صدرا نوآوری وجود داشته باشد، باید آن را در پیوند با نظریه حرکت جوهری جست و جو کرد. انسان کامل و رئیس مدینه براساس حرکت جوهری به کمالاتی دست می یابد و شایستگی رهبری جامعه نیز براساس حرکت جوهری انسان کامل تعریف می شود. این سخن هر چند جدید به نظر می رسد، اما تفاوت چندانی با انسان کامل فارابی و سعادت محوری وی ندارد.

در واقع اگر به جای اتصال رئیس اول با عقل فعال نزد فارابی، حرکت جوهری انسان کامل را قرار دهیم و ماهیت سعادت جامعه را نیز این گونه تعریف کنیم، نوآوری های صدرالمتالهین در حوزه اندیشه سیاسی به پایان می رسد! از این سخن، تکلیف بخش های دیگر اندیشه سیاسی وی مشخص می شود. بحث اقسام اجتماعات (فاضله و غیرفاضله، کامله شامل مدن عظمی و وسطی و صغری، و ناقصه شامل ده و محله و کوچه و خانه)، عبودیت محوری در فلسفه سیاست و حکومت و بحث نبوت و امامت او از فارابی و ابن سینا گرته برداری شده است.» بنابراین سیدصادق حقیقت، استاد دانشگاه مفید بر آن است که صدرالدین شیرازی اندیشه سیاسی به معنای عام و خاص ولی نظام فکری سیاسی ندارد.

شریف لک زایی

ملاصدرا و بومی گرایی علوم سیاسی

با این حال افراد زیادی هستند که همانند حقیقت نمی اندیشند. یکی از آنها شریف لک زایی است. لک زایی ضمن حمایت از نظریه سیاسی ملاصدرا در مورد نقش و هدف پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ورود به اندیشه سیاسی ملاصدرا می گوید: هدف اصلی ما ارائه دیدگاه های بومی و اسلامی در حوزه علوم سیاسی به طور عام و فلسفه سیاسی به طور خاص و ارائه نظریات سیاسی بومی در حوزه مباحث علوم سیاسی است. درواقع هدف اصلی تولید دانش سیاسی متناسب با جامعه ایران ا ست. این به معنای آن است که به نقد و تعامل و گفت و گو با اندیشه های رقیب هم می اندیشد و بر آن است تا بگوید در دنیای جدید ما هم حرفی برای گفتن داریم.

افزون بر این همان طور که اشاره شد هدف بعدی ایجاد بستری نظری و فلسفی است که بتوانیم مباحث سیاسی را روی آن تعبیه کنیم وبا قوت بیشتری مباحث سیاسی خود را با پشتیبانی مباحث فلسفی ارائه کنیم. البته ما تا رسیدن به نقطه مطلوب راه بسیار زیاد و چالش های فراوانی پیش رو داریم. حداقل در حوزه علوم سیاسی ما نیاز به ارائه نظریه هایی داریم که بتواند در جامعه بخشی از مشکلات ما را حل و فصل کند. نظریه های کلان سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیاز است که باید برای آن برنامه ریزی شود. در حوزه علوم سیاسی نیازمند ارائه نظریه دولت به عنوان قلب مباحث سیاسی هستیم. همچنین نیازمند نظریه های آزادی، عدالت، امنیت، مشروعیت و… هستیم.

حکمت سیاسی متعالیه

شریف لک زایی درباره موضوع مورد بحث یعنی حکمت سیاسی متعالیه در سال ۱۳۸۱ و برای نخستین بار اندیشه سیاسی ملاصدرا را منتشر کرد. او به سازندگی می گوید: پس از آن از سال ۱۳۸۳ به دلیل پیش گفته طرح وجود سیاسی حکمت متعالیه توسط بنده پیگیری شد. طرح های مختلفی که از سوی بنده و دیگر پژوهشگران در زمینه ابعاد سیاسی حکمت متعالیه پیشنهاد می شد با توجه به نو بودن آن مورد توجه و استقبال قرار گرفته و با توجه به انگیزه بالای پژوهشگران همکار در حال انجام است. به ویژه اشراف و راهنمایی ها و جلسات علمی ای که در این زمینه با حضرت آیت الله جوادی آملی داشتیم و پاسخ هایی که ایشان به پرسش های ما می داد، فضای علمی مناسبی ایجاد کرد که به نظرم موجب پیشرفت این طرح پژوهشی شده است.

ملاصدرا در حوزه و دانشگاه

لک زایی در مورد ورود این مباحث به حوزه های علمیه و محیط های دانشگاهی به سازندگی می گوید: خلا فلسفی و نظری در مباحث علمی در حوزه علوم سیاسی که در ابتدا به آن اشاره شد در اکثر رشته های علمی از سوی محققان احساس شده است. از این رو توجه خوبی برای خوانش متون حکمت متعالیه و نیز بهره برداری و کشف توانایی ها و ظرفیت های این حکمت در دانش های مختلف در حال انجام است. در این راستا توجه به ابعاد سیاسی حکمت متعالیه نیز در طول سال های اخیر مورد علاقه و تحقیق اساتید و محققان و دانشجویان و طلاب زیادی بوده است

و مراکز علمی با توجه به اهمیت این بحث و خلئی که می تواند پر کند به سبب احساس نیازی که صورت گرفته است از روی علاقه وارد این بحث شدهاند و به طور ایجابی و سلبی بحث هایی در این زمینه ارائه کرده اند. و در حال پیگیری هستند. تا آنجا که اطلاع دارم به غیر از گروه های علوم سیاسی، گروه های علمی دیگری مانند گروه های تعلیم و تربیت، جامعه شناسی، فلسفه، مدیریت و… وارد بحث شده و به تبیین بحث و توجه به ابحاث جدیدتری در این زمینه پرداخته و آثار اندک و قابل اعتنایی هم در این زمینه منتشر شده است که طبعا با ده سال قبل قابل مقایسه نیست.

علیرضا صدرا

مکان اجرایی شدن فلسفه صدرایی

در سال جاری مجمع عالی حکمت اسلامی میزبان نشست های سیاسی متنوعی بوده که مضامین همه آنها مربوط به اندیشه سیاسی صدرایی است. به عنوان مثال علیرضا صدرا بحثی در باب امنیت متعالیه را در این نشست ها مطرح کردند. چنین به نظر می رسد که از دیدگاه قائلان فلسفه سیاسی ملاصدرا، می توان نظام مفاهیمی مبتنی بر حکمت متعالیه تبیین کرد. اما آیا تبیین این نظام مفاهیم از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی می تواند گره گشای بن بست های سیاسی روز باشد؟ به عبارت دیگر اما آیا این مباحث در نظام سیاسی کنون اجرایی شده یا قابلیت اجرایی شدن دارد.

پاسخ به این پرسش را لک زایی این گونه می دهد: تمامی فعالیت هایی که اشاره شد فعلا از سوی محققان و در مرحله تحقیق و ارائه منسجم طرح های پژوهشی به منظور پرکردن خلا موجود است اما فقدان ارتباط و همکاری مراکز علمی و مراکز اجرایی در کشور آفتی است که متاسفانه همچنان وجود دارد. تصورم این است که در ابتدا باید تلاش کنیم و دستگاه های منسجم علمی ارائه نماییم تا مورد اقبال قرار گیرد و از سویی نیز در مرحله اجرا و عمل براساس این نظریات و دستگاه های علمی در عرصه سیاسی و فرهنگی و اقتصادی پیش برویم و بر چالش های موجود فائق آییم. اما تاکنون تلاشی در این زمینه مشاهده نشده است و همچنان ارتباط میان علم و عمل در کشور قطع است.

اگرچه معتقدم مشکل اصلی و اساسی افزون بر بی پیشینگی این مباحث از یک سوی و عدم توجه در حوزه عمل از سوی دیگر خود زمینه ساز مشکلات عدیده ای شده است. اما به هر حال تا این نقص رفع نشود به نظر نمی رسد که اتفاقی در احوال ما ایجاد شود. محققانی که در حوزه علوم سیاسی و مبحث حکمت سیاسی متعالیه به تحقیق اشتغال دارند کار علمی خودشان را انجام می دهند و بخش اجرایی و دیوانی کشور نیز بدون ارتباط با این مجموعه کار خود را پیش می برد. اما کارهایی از این قبیل زمانی می تواند از حوزه نظر فراتر برود که در حوزه عمل هم اتفاقی بیفتد و بتواند در بخش اجرایی تاثیرگذار باشد. در این زمینه همچنان با دشواری های معمول و رایج مواجهیم.

ملاصدرا و سیاست متعالیه

در کنار سیاست متعالیه، مطالعات امنیت متعالیه و دیپلماسی متعالیه هم صورت بندی شده اند که لک زایی درباره آنها این طور توضیح می دهد: با توجه به بحث های انجام گرفته و آثار منتشر شده، پژوهشگران حوزه مطالعات علوم سیاسی علاقه مند شدند که در بخش های مختلف به تکاپوی علمی و تلاش فکری بپردازند و ظرفیت های حکمت متعالیه را در ورود به مباحث گرایشات مختلف حوزه علوم سیاسی بررسی و تحقیق کنند. طبیعتا نظریه امنیت متعالیه و نظریه دیپلماسی متعالیه دو بحث در ورود به مطالعات بین رشته ای با رویکرد حکمت متعالیه است و گام های موثری در این زمینه برداشته شده است.

در همین زمینه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در هفتم دی ماه نظریه امنیت متعالیه را با حضور ده تن از اساتید علوم سیاسی به بحث و بررسی گذاشت که به نظر می رسد گام مهمی در ارزیابی این نظریه و نیز درگیر کردن اساتید در بحث تولید نظریات بومی در حوزه امنیت تلقی می شود. البته پیگیری تفصیلی این دو موضوع هم ممکن است؛ زیرا حداقل دو مقاله مهم در موضوع امنیت متعالیه و دیپلماسی متعالیه در فصلنامه علمی پژوهشی سیاست متعالیه به چاپ رسیده است که می توانید به آن رجوع کنید.

ازتاتبعیدحاکمیتسیاسیملاصدرا
دیدگاه ها (0)
دیدگاه شما