مهمترین فاکتوری که قهرمانی تازه پرسپولیس را برجسته میکند، کسب چهار قهرمانی متوالی آنهاست؛ امری که تابهحال هیچ تیمی در لیگ برتر موفق به انجامش نشده است. اختلاف امتیازی پرسپولیس با تیم دوم جدول هم دورقمی از آب درآمد تا برای هواداران این باشگاه که علاقه زیادی به کریخواندن برای رقیب دارند، سوژهای تازه فراهم شود. به این مورد باید وضعیت نهچندان مساعد باشگاه استقلال در دوران پساکرونا هم اضافه شود تا شادی نیمه سرخ بیشتر و ناراحتی نیمه آبی پایتخت هم فزونتر شود.
با وجود اینکه پرسپولیس، چهار سال میشود جام را بالاتر از رقبا به دست میآورد و حتی امسال با قدرت به نسبت بیشتری (با توجه به اختلاف امتیاز موجود) از عنوانش دفاع کرده؛ ولی هواداران تیم رقیب و البته تعدادی از مسئولان و پیشکسوتان باشگاه استقلال، نمیخواهند بپذیرند که پرسپولیس با شایستگی عنوان قهرمانی را به دست آورده است. آنها ناکامی هفتساله تیمشان در بردن لیگ برتر را همانقدر شبههبرانگیز میدانند که قهرمانیهای پرسپولیس در سالهای اخیر را. بااینحال سؤالی که پیش میآید، این است که چرا استقلالیها قهرمانیهای پرسپولیس را قبول ندارند. پای صحبت آنها که مینشینی، دلایلی دارند که درست یا نادرست، برای خودشان منطقی به وجود آورده که با استناد به آن، قهرمانیهای رقیب را بیارزش میدانند.
تیم حکومتی
این موضوع پرتکرارترین واژهای است که از سوی استقلالیها در چند سال اخیر به زبان آورده شده است. آنها بهجد اعتقاد دارند که پرسپولیس تیم حکومتی است و از سوی دولت، که بیشتر آنها پرسپولیسی هستند، حمایت میشود. «وزیر پرسپولیسی» هم که تکیهکلام استقلالیها شده است. به عقیده هواداران باشگاه آبی، حمایتهای مسعود سلطانیفر و البته پسرش از باشگاه پرسپولیس آنقدر پررنگ است که نیاز به آوردن دلیل زیادی نیست.
استقلالیها میگویند وزارت هیچ وقت هوای فرزند آبیاش را مثل قرمزها نداشته و هر زمان که احساس شده استقلال دارد اوج میگیرد و جایگاه پرسپولیس را تهدید میکند، کاری کردهاند تا این تیم دوباره ضعیف شود. دراینبین اظهار نظر عدهای از مسئولان باشگاه که چنین فرضیهای درست نیست، هم کارگر نشده و هواداران ساز خودشان را میزنند. البته فقط وزیر ورزش متهم به پرسپولیسیبودن نیست؛ چون پیشتر، فرهاد مجیدی، سرمربی کنونی استقلال، هم معاون وزارت خارجه را متهم به پرسپولیسیبودن کرده و گفته بود اظهار نظرات او در تلویزیون باعث میشود داوران به سود تیم خاصی سوت بزنند.
چپ و راست تا ۱۴۰۰!
دیگر فرضیهای که استقلالیها روی آن پافشاری میکنند، چندان بیشباهت به دلیل نخست نیست؛ به عقیده آنها تا زمانی که جریان فکری و سیاسی کشور متمایل به جناح چپ و اصلاحطلبها باشد، به دلیل علاقه رنگی این طیف به پرسپولیس، قهرمانی برای استقلال محال است. بسیاری در طول یکی، دو سال اخیر گفتهاند برای استقلال تا سال ۱۴۰۰ در روی همین پاشنه میچرخد؛ با تغییر دولت در سال آینده، آن وقت استقلال دوباره در جدالی برابر برای قهرمانشدن در لیگ برتر میجنگد.
این فرضیه استقلالیها کمی عجیبوغریب است؛ چون درست است که آنها هفت سالی جام نگرفتهاند و آخرین بار در زمان احمدینژاد جام قهرمانی را بالای سر بردهاند؛ ولی پرسپولیس زمانی که اصولگراها هم در رأس کار بودهاند، دستشان به جام قهرمانی رسیده است. هرچند که قهرمانیهای متوالی پرسپولیس در دولت کنونی که به نظر میرسد بیشتر به اصلاحطلبها نزدیک بودند، باعث شکلگیری چنین فرضیهای شده است.
دستهای پشت پرده
دیگر موضوعی که باعث میشود استقلالیها قهرمانی تیم پرسپولیس را زیر سؤال ببرند، دستهای پشت پرده است. آنها برای این موضوع دو دلیل خیلی روشن دارند که هر دو بهنوعی به سرمربیان تیمها برمیگردد. داستان از این قرار است که استقلال بعد از سالها، با آندرهآ استراماچونی توانست به صدر جدول لیگ ردهبندی برسد؛ هرچند این صدرنشینی خیلی کوتاهمدت بود؛ ولی به نظر میرسید این سرمربی ایتالیایی میتواند به ناکامی استقلال در بردن لیگ برتر پایان دهد.
بااینحال اندکی از درخشش استراماچونی و تیمش نگذشته بود که به دلیل پرداختنشدن مطالبات این سرمربی، او قید حضور در ایران را زد و رفت. استقلالیها حالا میگویند «تا دیدند جایگاه پرسپولیس دارد تهدید میشود، کاری کردند تا استراماچونی را فراری دهند». واضح است که کنایه استقلالیها متوجه چه کسی است. البته این تمام ماجرا نیست؛ چون آنها میگویند نهتنها مربی موفق استقلال را فراری دادند؛ بلکه تیم شهرخودرو، دیگر تیمی را که میرفت سد راه قهرمانی پرسپولیس شود، هم تضعیف کردند.
استدلال هم این است که یحیی گلمحمدی، سرمربی موفق شهرخودرو را از این تیم جدا کردند تا به پرسپولیس برود؛ با یک تیر، دو نشان زدند: هم شهرخودرو را ضعیف کردند و هم پرسپولیس را از بلاتکلیفی درآوردند. ایرادی که این استدلال دارد و هواداران باشگاه استقلال زیاد علاقهای به شنیدنش ندارند، این است که پرسپولیس هم درست مثل استقلال در آن مقطع زمانی مجبور شد قید همکاری با سرمربی خارجیاش، گابریل کالدرون را بزند؛ مربیای که توانسته بود پرسپولیس را قهرمان نیمفصل کند.
البته دیگر استدلالی که استقلالیها برای قهرمانی پرسپولیس با توسل به دستهای پشت پرده دارند، تضعیفکردن دیگر رقبا به طریقهای متفاوت است؛ اشاره این بار آنها به ۳ بر صفر شدن نتیجه بازی سپاهان با پرسپولیس است؛ جایی که تیم سپاهان در زمان قانونی در اصفهان برابر پرسپولیس صفآرایی نکرد و کمیته انضباطی رأی به برتری پرسپولیس داد. حالا استقلالیها میگویند دلیل ۳ بر صفر شدن آن بازی، نه قانون؛ بلکه هموارکردن مسیر پرسپولیس برای رسیدن به قهرمانی بود! موضوعی که البته در وقت خودش سروصدای زیادی به راه انداخت و آن ۳ بر صفر شدن، موافقان و مخالفان خودش را داشت.
دلایل سیاسی
این دلیل شامل طیف زیادی نمیشود؛ ولی هستند استقلالیهایی که میگویند پرسپولیس را به دلایل سیاسی قهرمان لیگ میکنند! برای آنها تا پیش از این، پذیرش این موضوع که تعداد تماشاگران پرسپولیس، بیشتر از استقلال است، خط قرمز بود؛ ولی حالا تعدادی از آنها میگویند، چون هواداران پرسپولیس از لحاظ تعداد، سطح بیشتری در جامعه را به خودشان اختصاص میدهند، این تیم را قهرمان میکنند تا بخش بیشتری از جامعه راضی باشند و مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و معیشتی را برای اندک زمانی هم که شده، فراموش کنند.
چرا آسیا نه؟
دیگر دلیل پرکاربردی که به میان میآید تا استقلالیها قهرمانی پرسپولیس را قبول نداشته باشند، تفاوت در یکهتازی پرسپولیس در لیگ ایران و لیگ قهرمانان آسیاست. این عده از هواداران استقلال میگویند اگر پرسپولیس واقعا تیم شایسته و بیرقیبی است، چرا در آسیا نمیتواند مثل لیگ ایران نتیجه بگیرد؟ آیا دلیلش این نیست که در آسیا کسی از این تیم حمایت نمیکند و دستهای پشت پردهای در کار نیست؟ این موضوع در شرایطی بیان میشود که پرسپولیس در طول این چهار سال یکهتازیاش در لیگ برتر، طعم رسیدن به نیمهنهایی و فینال آسیا را هم چشید تا طلسم نرفتن آنها به جمع چهار تیم پایانی بعد از سالها شکسته شود.
همین متنی رو هم که دارم میخونم رو اگه شما دوستان عزیز با دقت بخونین متوجه میشین که نویسنده نون خور پیروزی به کدوم سمت غش کرده…آقای نسبتا محترم..این نونی که میخوری و میبری سر سفرت از گوشت سگ هم نجست تره…بلاخره یک روز ریشه تیم کثیف پیروزی خشکیده میشه