کاملا مشخصه که کروناش بهبود پیدا کرده، نورا هاشمی!
ویشکا آسایش و پسرش، گیو، هم بالاخره زدن به دل کوه و دشت.
تبریک پیمان معادی، من رو یاد قدیما انداخت که با هشت سال سن زنگ می‌زدیم خونه همکلاسیمون می‌گفتیم، جوادی هست؛ بنده خدا مامانه هنگ می‌کرد که این بچه با شوهر من چیکار داره آخه؛ نمی‌دونست ما با جوادی هشت ساله، کار داریم!
آره، مثلا اگه مردم می‌دونستن که شما فقط با ذکر گفتن به کجا‌ها رسیدی، کمتر قضاوتت می‌کردن!
تیم بازیگری فیلم سینمایی «چشم و گوش بسته» در پشت‌صحنه.
دو دقیقه بالاشهر رو ول کن، یه سر تشریف بیار محله ما؛ مگه این همسایه‌های مهربون می‌ذارن که محله ساکت بمونه و گوش آدم از سکوت، سوت بزنه؟ انقدر که اینجا محبت و عشق به همسایه موج می‌زنه!
فعلا بدهی سوپری محل رو صاف کنیم، بعد به بقیه هم می‌رسیم!
به‌خصوص ترکیب شما و دهنمکی و بهروز وثوقی؛ باهم «هجرتی‌ها» رو بسازین؛ حتما بهروز وثوقی هم افتخار خواهد کرد!
فاطمه گودرزی، با این پست، فوت «نجف دریابندری»، نویسنده و مترجم بزرگ ایرانی، رو تسلیت گفت؛ روحشون شاد!
حوصله؟ شیب؟ بام؟ دقیقا از چی داری حرف می‌زنی؟!
این رو از خیلی از مخاطب‌های «دل» می‌تونی بپرسی که بعد از دیدن هر قسمت از سریال، میان توی مجازی میگن چه سریال بیخودی، ارزش نگاه کردن نداره!
خاطره‌بازی محسن ابراهیم‌زاده؛ اینجا به‌جای «عاشق ماشقتونم»، باید می‌نوشت «لاو وماوتون دارم»، اما به‌نظرم تینک کرد که حرف جالبی نیست!
این عکس و کپشن رو بیشتر به‌نظر میاد که یکی از گنده لات‌های جنوب شهری گذاشته باشه که تخصصش نقاشی با چاقو روی صورته؛ نه یه خواننده نسبتا معروف!
تصویر و متن اینستاگرامی مهدی سلطانی.
ملت بشینن درددل کنن که تهش شما با یه ایموجی «لایک و دعا و تشکر» جواب بدی؟! قرنطینه، بیکاری میاره، اما نه دیگه تا این حد!
بیشتر به‌نظر میاد که به‌زور جلوی خنده رو گرفتی تا اینکه بخواد دنباله‌دار باشه!
این هم یه پست جنجالی دیگه از پرویز پرستویی؛ حرفش درسته یا نه؟!
ولی منظورش به خودش نبودا؛ فقط داشت توصیه می‌کرد!
شما هم با این عکس، صدا و لحن عباس غزالی رو می‌شنوین یا فقط من اینطوری‌ام؟!
مطمئنی داری با ما روی یک سیاره زندگی می‌کنی شما؟! اینا که گفتی، دقیقا کجاست؟!
توصیه‌های کرونایی ملیکا شریفی‌نیا.
نگران نباش؛ دو روز دیگه همه یادشون میره؛ خودت هم یادت میره!
زیاد دوروبر موتوری‌هایی که توی پارک‌ها می‌چرخن، نپلکین؛ برای خودتون بهتره؛ بخاطر خطر تصادف و این چیرا میگم البته!
مهدی پاکدل درکنار برادران کیایی.
ساره بیات حتی توی عکس‌های آتلیه‌ایش هم نگران و دو دله!
تصویری کمی قدیمی از پریناز ایزدیار.
یکم دیر یادت نیفتاد؟!
این اگه تصاویرش آلبومی بود، توی تصویر‌های بعدی لابد شاهد بوسیدن دست و پای امیر جعفری توسط امیر نوری بودیم؛ خب یانگوم هم پیش پادشاه اینجوری دست‌به‌سینه واینمیساد لامصب!
یکم دیگه بلندتر بشه، می‌تونی عروسکی هم شونه کنی، دوگوشی ببندی!
کلا مگه فلسفه اینستاگرام، چیزی غیر از اینه؟
قشنگ معلومه افسانه پاکرو مثل فیلم اینتراستلار، شب‌ها به خواب مصنوعی فرو میره؛ وگرنه این حجم از تغییر نکردن توی ۱۶ سال اصلا طبیعی نیست!
تصویری از سمیرا حسن‌پور.
سانیا سالاری و دوست ۱۵ ساله‌ش در روز بازیگر.
ممنون از توضبحت؛ یه ملت رو از نگرانی درآوردی!
خوبه کپشن رو ادامه نداد؛ وگرنه تا دختر بقال همسایه رو هم عزیز خطاب می‌کرد، داستان می‌شد!
اینم از بچه مهندس!
و سعید کریمی.
مهم اینه که دقیقا حواست کجاست!
قشنگ معلومه سگ بدبخت هم دیگه از دستش ذله شده، به بقیه التماس می‌کنه بیاین منو از دست این نجات بدین؛ قیافه‌ش داد می‌زنه؟!
برای نجات سگه هم یه کمپین بزنیم؟ پایه‌این؟!
به‌نظرم ریحانه پارسا این عکس رو باید قاب کنه و بزنه به دیوار اتاقش، زیرش هم بنویسه «تعادل نگه دار که تعادل نکوست»! نه لب زخمی توی عکس‌ها و نه آرایش وروره جادویی! مرگ بر افراط و تفریط!
قشنگ مشخصه که بابای آرات، اینستای بچه رو برداشته، میره زیر پست این و اون (حالا نه فقط خانما ها)، کامنت‌بازی می‌کنه!
به‌نظرم این نظریه رو باید درکنار نسبیت انیشتین ثبت کرد تا همگان ازش استفاده کنن!