حرف از قتلهای ناموسی است؛ موضوعی که این روزها با بازخوانی حاشیه های توقیف فیلم «خانه پدری» بر سر زبانها افتاده؛ هرچند گفته شد این فیلم به دلیل صحنههای خشونتآمیزش از پردهها پایین کشیده شده اما گفته میشود پرداختن به موضوع قتل ناموسی در این فیلم، دلیل اصلی برای توقیف این فیلم بوده است. قتلهایی که عموما توسط برادر، پدر، عمو، عموزادهها و یا دیگر نزدیکان به بهانه حفاظت از «ناموس» و شرافت خانواده صورت میگیرد و واقعیتی انکارناشدنی است. سالهاست که قتلهای ناموسی در شهرهای مختلف اتفاق میافتد و تنها سوءظنی کافی است تا مردان خاندان دست به کار شوند و زنی را به خاطر شک و به زعم خودشان زیرپا گذاشتن هنجارهای خانوادگی به قتل برسانند.
ابتدا رومینا اشرفی ۱۴ ساله روز جمعه اول خردادماه در روستای «سفیدسنگان» از بخش حویق شهرستان تالش در استان گیلان با داس و به دست پدرش کشته شد. قتل رومینا هنگامی رخ داد که او پس از پنج روز فرار با خواستگارش بهمن خاوری، از سوی پلیس آگاهی آستارا بازداشت و با دستور قاضی دادگاه به پدرش تحویل داده شد. رضا اشرفی پدر رومینا، پس از بازگشت به خانه، هنگامی که رومینا در خواب بود با ضربات داس گلوی دختر چهارده ساله خود را برید و او را به قتل رساند.
«ایسنا» در 20 خرداد 99 به نقل از پدر رومینا اشرفی که لب به اعتراف گشوده بود نوشت: من نمیخواستم رومینا را تحت فشار بگذارم و میخواستم او آزاد باشد؛ من با حجابش مشکلی نداشتم اصراری نداشتم لباس خاصی بپوشد. هر لباسی میگفت دوست دارم همان را برایش میخریدم من رومینا را دوست داشتم، ولی عصبی شدم و الان زمان قابل بازگشت نیست.
پس از آن در شامگاه یکشنبه ۲۵ خرداد در آبادان، فاطمه برحی ۱۹ ساله با ضربات چاقوی حبیب برحی، همسر و پسر عمویش کشته شد.
حبیب برحی ۲۳ ساله پس از قتل فاطمه، با در دست داشتن چاقوی خونینی که با آن فاطمه را به قتل رسانده بود به کلانتری۱۱ آبادان مراجعه و اقرار کرد که دخترعمویش را که یک سال قبل به عقد هم درآمده بودند کشته است. قاتل در این مورد همسرش را خیانت متهم کرد و ماموران وقتی با راهنمایی او به حوالی خیابان بهار ۵۶ در حاشیه بهمن شیر رساندند پیکر بیجان فاطمه را مشاهده کردند که گلویش بریده و به دست حبیب کشته شده بود.
«رکنا» در 27 خرداد 99 در تشریح جزئیات قتل فاطمه نوشت: همسر و پسر عموی فاطمه برحی در اعترافاتش گفته است: فاطمه یک سال قبل به عقد من در آمد و 2 روز پس از آن فرار کرد و به مشهد رفت و بعد از اینکه او را پیدا کردم و به آبادان بازگرداندم به خاطر تحریک هایی که خانواده ام کرده بودند سر او را بریدم.
پدر فاطمه برحی پس از بازگردان دخترش به آبادان با توجه به اینکه احتمال می داد دخترش به طرز فجیعی کشته می شود تصمیم گرفت با دادن سم به زندگی اش پایان دهد اما مادر فرحی مانع کار پدرش شد تا اینکه پسرعموی فاطمه فرحی در اقدامی هولناک سر دختر جوان را برید.
سومین قتل ناموسی که در کمتر از چهار هفته رخ داد، قتل ریحانه عامری 25 ساله به دست پدرش در کرمان بود.
پلیس کرمان با تایید خبر کشته شدن ریحانه عامری به دست پدرش، اعلام کرد که او با ضربه میله آهنی پدرش به قتل رسیده است. اطلاعیه نیروی انتظامی کرمان در واکنش به خبرهای منتشر شده درباره کشته شدن ریحانه عامری با ضربات «تبر»، عنوان کرده است که این دختر جوان با «ضربات تبر» به قتل نرسیده و پدرش به دلیل اختلافات خانوادگی با «ضربه میله آهنی» به سر دخترش، او را به قتل رسانده است. گزارشهای غیررسمی حاکی از این است که پدر ریحانه عامری بر سر دیر آمدن دخترش به خانه با او بحث و درگیری داشته و پیشتر نیز تهدید کرده بود که او را خواهد کشت.
«ایرنا» در 28 خرداد 99 به نقل از معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمان در این رابطه نوشت: اختلاف خانوادگی پدر و دختر و عصبانیت پدر موجب قتل دختر جوان شد.در این حادثه، میله آهنی که توسط پدر و در عصبانیت پرتاب می شود با سر دختر برخورد کرده و موجب مرگ وی می شود تاکید کرد: پدر پشیمان از نتیجه عصبانیتش در بازداشت پلیس است.
رفتار توام با خشونت پدر با او پیش از این نیز دیده شده بود. از جمله ۳ سال پیش از این، پدر بار دیگر ریحانه را تا سر حد مرگ کتک زده و حتی دست و پای او را شکسته بود؛ بهگونهای که به نوشته سایت فرارو، چنانچه خواهرش او را از دست پدر نجات نمیداد و به بیمارستان نمیرساند، احتمالا مرگ ریحانه در همان سال رقم میخورد.
وجه مشترک قتل فاطمه برحی، رومینا اشرفی و ریحانه عامری این است که هر سه مورد در دسته قتل های ناموسی قرار میگیرد.
در جدیدترین حادثه رخ داده در این رابطه «رکنا» خبر داد: زن متاهلی، که توسط پلیس آبادان در وضعیتی بسیار نامناسب با یک پسر جوان دستگیر شده بود توسط برادرش به طرز فجیعی به قتل رسید.
در پی تماس تلفنی با مرکز پلیس ۱۱۰ آبادان ۲۶ خرداد ماه مبنی بر سلاخی شدن یک زن جوان در خیابان بهار ۹ آبادان توسط فردی ناشناس بلافاصله مأمورین کلانتری ۱۳ قدس به محل وقوع جرم حاضر شده و مشاهده کردند که زن جوانی بصورت بی رحمانه مورد سلاخی قرار گرفته و به قتل رسیده است و فرد مهاجم نیز از محل وقوع فرار کرده است.
در بررسیهای بعمل آمده مشخص شد این زن توسط برادر خودش سلاخی شده است که مأمورین در اقدامی غافلگیرانه متهم را دستگیر و متهم نیز به قتل خواهرش اعتراف کرد و اظهار داشت که خواهرش را به دلیل روابط نامشروع و خیانت به شوهرش کشته و دهها بار کارد سلاخی را به سینه و گردن خواهرش فروبرده تا از مرگ خواهرش مطمئن شود!
این قتلها با عنوان قتلهای ناموسی تعریف میشوند، وقتی که پدر یا یکی از مردان اعضای خانواده به بهانه غیرت و ناموس دست به قتل زنی میزنند. این تعریف به ظاهر ساده اما پیچیدگیهای زیادی دارد، پیچیدگیهایی که به عرف، رسوم غلط و تفکر مردسالارانه و همچنین ضعف قوانین برمیگردد.
معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهوری هم این اخبار را در شبکههای اجتماعی شنیده است، او به همین پیچیدگیها اشاره و به خبرآنلاین میگوید: «بهترین کاری که در حال حاضر برای پیشگیری از این نوع قتلها میتوانیم انجام دهیم، تسریع در اجرایی شدن لایحه تامین امنیت زنان در برابر خشونت است.» البته پاسخ او در مقابل این سوال که با شنیدن این اخبار اولین چیزی که به ذهنتان میرسد، چیست، این است:« هربار از شنیدن این اخبار غصه میخورم، حس غم و درد اولین چیزی است که به سراغم میآید.»
آمار از قتلهای ناموسی چه میگوید؟
آمار نداریم یا دستکم آمار رسمی اعلام شده از قتلهای ناموسی نداریم. روزنامه شرق سال گذشته در گزارشی با استناد به مقالات دانشگاهی و پایاننامههایی که به بررسی موضوع قتلهای ناموسی پرداختهاند،از آمار بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی سالانه در کشور خبر داد. با این توضیح که قتلهای ناموسی در استانهایی با بافت فرهنگی قبیله و عشیرهای بالاتر از دیگر نقاط کشور است؛ خوزستان، کردستان، ایلام و سیستان و بلوچستان در ردههای بالای رتبهبندی قتلهای ناموسی قرار دارند.
الهه محمدی، کارشناس ارشد مطالعات زنان، روزنامهنگار میگوید:
* سه مورد قتل ناموسی طی یک ماه نشان میدهد چه آمار رسمی داشته باشیم، چه نداشته باشیم، بحث خشونتهای خانگی و قتلهایی چنین دست حساس و قابل توجه است. بخشی از بار کاهش چنین حوداثی قطعا بر دوش قانون و قانونگذار است و باید امیدمان به نهایی شدن هر چه زودتر لایحه حمایت از امنیت زنان باشد، چیزی که در مورد مشابه و پس از قتل رومینا منجر به ابلاغ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان از سوی مجلس به دولت شد.
* بنابراین آنچه که در این میان راهگشاست فرهنگسازی برای متعادل کردن این فرهنگ جنسیت زده و آموزش برای زندگی برابر است. زندگی ای که در آن هیچ زنی با یک سوءظن ساده راهی قبرستان نشود.