میگفت: «از همان کودکی خوب میخواندم و مورد توجه دور و بریها بودم. همسایهمان دکتر سید رضی خانی بود که بچههایش همبازیام بودند. در مهمانیهای او هم گاه میخواندم». در یکی از همین میهمانیها با حسین سنجری نوازنده تار آشنا شد و دیری نپایید که با او ازدواج کرد. از طریق همسرش با کلنل وزیری آشنا و همکار شد و به پیشنهاد استاد وزیری نام روحانگیز را برگزید. ۲۳ ساله بود که ترانه «ای وطن» ساخته وزیری را با کلام حسین گل گلاب روی صفحه گرامافون ضبط کرد و از آن پس بیشتر ترانههایی که خواند را از وزیری گرفت. او نخستین خواننده زنی است که ترانههای کودکان مانند «لالایی» و «تاتایی» و همچنین ترانههای فکاهی ضبط کرده است. صدای او رسا و دامنهاش به آسانی تا دو اکتاو و نیم میرسد و تحریرهای ریز را مانند قمر دلنشین اجرا میکند. ۳۶ ساله بود که حسین تهرانی نوازنده به نام تنبک او را به رادیو نو بنیاد ایران برد و از آن پس با ابراهیم سرخوش همکاری نزدیک داشت.
۵۰ ساله بود که با رئیس صنف قصابان تهران که در قهوهخانههای جنوب شهر رفت و آمد داشت، ازدواج کرد. ۶۰ ساله بود که هنوز میخواند، اما دیگر در کافههای جنوب شهر تهران برنامه میگذاشت تا مگر هزینه زندگیاش را تأمین کند. ۷۳ ساله بود که ردیف آواز ایرانی را با تار ابراهیم سرخوش ضبط کرد که در هفت نوار کاسِت منتشر شد.
از آنجا که او سه بار ازدواج کرد و در روابط عاشقانه مرزهای سنتی را میشکست و ترانههای روحوضی را در کنار ترانههای فاخر اجرا میکرد، بسیاری از پژوهشگران درباره کارهای ماندگار او سکوت کردهاند. روحانگیز در ۸۰ سالگی در تهران درگذشت.
منبع: dw