سرانجام داستان عادل و تلویزیون چیست؟

شاید اگر انگ غرض‌ورزی و حسادت به مسئولان شبکه سه نمی‌خورد، کاری می‌کردند صدای عادل هم از تلویزیون، در هر شبکه‌اش پخش نشود. بااین‌حال، همان نیمچه صدای عادل را هم محدود کردند به گفتن نریشن در برنامه فوتبال ۱۲۰؛ برنامه‌ای که به صورت اختصاصی به فوتبال خارجی می‌پردازد و اصطکاکی با برنامه‌های داخلی نداشت. البته که پخش تصویر عادل در همان شبکه نیز حکم میوه ممنوعه را دارد.

عادل، اما در همه این روز‌های سخت سعی می‌کرد نشان دهد هنوز فرزند صداوسیماست؛ او روز‌های نخستی که شنیده بود عرصه در محل کار برایش تنگ شده، سعی می‌کرد هنوز به معشوقه‌اش (تلویزیون) عشق بورزد؛ او روی پیشنهاد‌های کلان و چشمگیر شبکه‌های آن‌طرف‌آبی چشم بست (کاری که مزدک میرزایی انجامش نداد)، به این امید که دوباره «۹۰ اش» را به آغوش بگیرد؛ خودش را فرزند صداوسیما خطاب کرد تا نشان دهد با وجود بی‌مهری‌ها، هنوز مهر خانواده را در گوشه‌ای از دل دارد.

زمان که جلو رفت، عشق عادل به سیما هم رنگ باخت. او عطش همیشگی برای ابراز محبت به تلویزیون را نداشت و حالا هم حتی اگر خودش تکذیب کند، پرواضح است که تنفر از رفتاری که با او شده، وجودش را گرفته است.
عادل هم شاید بیش از اندازه خوش‌بین بود یا هست؛ او هنوز هم باور دارد با ایجاد تغییراتی ساختاری در کادر مدیریت شبکه سه، فرصت بازگشت به سیما را دارد. این خوش‌بینی یا انتظار فرصت، برای گرفتن انتقام از آن‌هایی است که معشوقه‌اش را از چنگش بیرون کشیده‌اند یا هنوز هم ته‌مانده‌ای از عشق قدیمی به سیما.

البته هرچه از دوری عادل گذشته، بیشتر پی برده بازگشتش به یک جادو نیاز دارد تا تغییرات ساختاری؛ او حالا نه‌تن‌ها جایی در تلویزیون ندارد، بلکه وب‌سایتی که در حاشیه همان برنامه محبوب هم ساخته بود، از او گرفته‌اند تا دیگر عادل و ۹۰، رسما کاری با سیما نداشته باشند.

داستان، اما به همین سادگی‌ها نمی‌تواند به پایان برسد؛ عشق هرچه قدیمی‌تر، فراموشی‌اش محال‌تر. عادل نه‌تن‌ها در بین افراد حاضر در تلویزیون، بلکه در بطن جامعه و در سطوح مختلف سیاسی و اجتماعی نیز برای خودش صاحب پایگاه شده است. به ظاهر این پایگاه حاصل درستکاری و پاک کارکردن او در مدت‌های طولانی است و شاید همین خصیصه است که هرکسی که پایش به طریقی به تلویزیون باز می‌شود، سعی می‌کند از فردوسی‌پور و عدالتش حرفی به میان بیاورد.

اینجا درست همان‌جایی است که تضاد‌ها خودنمایی می‌کند؛ سیما که تلاش زیادی برای ضربدرزدن روی اسم عادل کرده، در وانفسایی گیر آمده که برایش باورکردنی نیست؛ مسئولان تلویزیون که به دلیل بی‌کیفیت‌بودن برنامه‌های ارائه‌شده، مدت‌هاست قافیه را به شبکه‌های ماهواره‌ای و جدیدا شبکه‌های اینترنتی باخته‌اند، با دعوت‌کردن از چهره‌هایی که به زعمشان برای مخاطب جذاب هستند، تلاش می‌کنند آب رفته را به جوی برگردانند.

مدعوین، اما کار را برای تلویزیون سخت‌تر کرده‌اند! نه همه آنها، بلکه تعدادی که به قدرت فضای مجازی باور دارند و نمی‌خواهند حرف و عملشان با یکدیگر تضاد داشته باشد؛ یکی مثل پژمان جمشیدی که دوستی‌اش با عادل زبانزد است. او به برنامه دورهمی مهران مدیری می‌رود تا میهمان یکی از همان برنامه‌های سرگرم‌کننده سیما باشد؛ ولی وقتی صحبت از خالی‌بودن جای عادل در تلویزیون می‌کند، تیغ تیز سانسور، صدا و تصویرش را می‌برد؛ گویی این خط «قرمزتر» از چیزی است که بشود از کنارش عبور کرد!

عادل فردوسی‌پور، کسی که حسام‌الدین آشنا، مشاور حسن روحانی و نماینده قوه مجریه در شورای نظارت بر صداوسیما، او را بهترین مجری تلویزیون می‌داند و با نوشتن نامه به محسنی‌اژه‌ای، رئیس شورای نظارت، می‌خواهد مقدمات بازگشتش به تلویزیون فراهم شود، حالا نامش هم برای سیمایی‌ها دردسرساز است. آن‌ها تا جایی که می‌توانند عادل را سانسور می‌کنند؛ به این امید که رفته‌رفته فراموش شود کسی به اسم فردوسی‌پور نزدیک به یک دهه بهترین مجری همین شبکه‌ها بود. تلویزیون برای عبور از عادل، رویکرد مشخصی دارد؛ سانسور اسمش در برنامه‌های از پیش ضبط‌شده. البته این مورد شامل استثنا هم می‌شود؛ اگر کسی در برنامه ضبط‌شده از عادل فردوسی‌پور انتقاد کند و بد بگوید، سانسورچی به زحمت نمی‌افتد.

این‌طور نیست که حذف عادل و ۹۰ در برنامه‌های ضبط‌شده تازگی داشته باشد؛ چون در شاهکاری جذاب‌تر، همین چند ماه پیش که بازپخش سریال قدیمی پژمان هم دوباره روی آنتن رفته بود، به طرز شگفت‌آوری آن قسمت از سریال که اشاره‌ای مختصر به برنامه ۹۰ داشت، سانسور شد!

حالا، اما این تصمیم به سانسور، معضلی عجیب‌تر هم شده؛ اگر کسی در برنامه زنده از عادل فردوسی‌پور حرف بزند، چه؟ اتفاقی که ۲۶ اسفند در همین برنامه‌ای که مثلا جایگزین برنامه ۹۰ و عادل فردوسی‌پور شده است، رخ داد؛ جایی که سروش رفیعی در کنار شجاع خلیل‌زاده روی آنتن زنده از جای خالی عادل فردوسی‌پور گفت و او را با لفظ استاد خطاب قرار داد. آنجا، اما سناریو یکباره تغییر کرد و مجری، دوست قدیمی فردوسی‌پور و متهم ردیف ثانویه حذف عادل، در اقدامی جالب، خبر از دلتنگی همه (!) برای عادل فردوسی‌پور داد. عجیب آنکه اندکی بعد از آن دلتنگی، در برنامه دورهمی از شبکه نسیم، بی‌ربط‌ترین شبکه به عادل فردوسی‌پور و ورزش، نام عادل سانسور شد تا مشخص شود چیزی تغییر نکرده؛ عادل باید در سیما سانسور شود.

تلویزیونچیستداستانسرانجامعادلو
دیدگاه ها (0)
دیدگاه شما