داماد جنايتكار كه با حمله به برادرزنش وي را از پاي درآورده است در آخرين دفاع خواستار بخشش شد.وهاب 40 ساله 28 فروردينماه سال جاري برادرزنش را هدف ضربه چاقو قرار داد و سايه مرگ را بر سرش انداخت.
به گزارش ایران مرد تبهكار كه دو سال پيش از همسرش جدا شده بود، وقتي ديد حرفهايش با زن جوان براي بازگشتش، تأثيري ندارد، پاي برادر وي را هم به ميان كشيد و زماني كه تصور ميكرد همه چيز حل خواهد شد با بي تفاوتي برادرزنش روبهرو شد. وهاب ميگويد: اين رفتار برايش گران تمام شده است و خيلي زود در حالي كه برافروخته شده بود، با يك ضربه چاقو جوابگوي اين بياعتنايي شده است.
جنايت فاميلي
مأموران گشت كلانتري دولتآباد شهرري، آخرين روزهاي فروردين ماه در جريان درگيرياي قرار گرفتند كه در فلكه اول روبه روي آتشنشاني بهوقوع پيوسته بود. نيروهاي پليس با حضور در محل درگيري مردي را ديدند كه با در دست داشتن چاقوي خونآلود، بالاي سر برادرزنش ايستادهاست. وقتي ابوذر در بيمارستان هفتم تير به كام مرگ فرو رفت شوهرخواهرش خود را برابر اتهام سنگين قتل ديد.
اين داماد در بازجوييها به كشتن ابوذر اعتراف كرد و گفت: … خانواده همسرم، از بستگانم بودند، با اين وجود دخالتهايشان عرصه را براي زندگي به ما تنگ كرده بود. همسرم نيز با بهانهگيريهاي مداوم باعث سست شدن پايههاي زندگي شد و حتي با وجود بهنامكردن يك آپارتمان برايش، دست از اين كارها بر نداشت. متأسفانه زماني به خود آمدم كه از زنجوانم جدا شده بودم و حتي حضانت بچهها را هم به وي سپرده بودم. در اين مدت بيقرار بچهها و همسرم بودم و هر كاري براي بازگرداندن آنها انجام دادم. وقتي به بن بست خوردم، از برادر زنم كمك خواستم كه ناگهان بيتفاوت مرا كنار زد و در حالي كه ناسزاگويي ميكرد بي اعتنا از من دور شد. خيلي عصباني بودم و ناگهان نفهميدم چه اتفاقي افتاد و با چاقو يك ضربه به سينه ابوذر زدم.»
آخرين دفاع
داماد جنايتكار پس از اعترافات تلخ روانه زندان شد تا اينكه هفته گذشته براي آخرين دفاع پيش روي بازپرس دانشور از شعبه 7 دادسراي شهرري ايستاد.داماد جنايتكار خيلي ناراحت بود و همسرش را مقصر اين حادثه ميدانست. وي گفت: اگر لجبازيهاي همسرم براي طلاق نبود، اين قتل هيچوقت رخ نميداد.وي گفت: «آن روز فكر ميكردم با صحبتي كه با ابوذر ميكنم، همه مشكلها حل خواهد شد، اما نه تنها همسرم را بهخانه بازنگرداندم بلكه كار به چاقوكشيدن رسيد. من واقعاً قصد كشتن برادرزنم را نداشتم و حالا هم از خانواده همسرم تقاضاي بخشش دارم.»وي گفت: «من ابتدا در محل كار ابوذر در چهارراه سيروس رفتم و بعد به خاطر درگيري شغلياش چند ساعت منتظر ماندم و همراه هم به پاركي در دولتآباد رفتيم. برادرزنم اصلاً حوصله حرفزدن نداشت و وقتي اصرار من را براي حل اين ماجرا ديد، بهجاي كمك كردن در اين شرايط با بي تفاوتي شروع به ناسزاگويي كرد. همه اين درگيري در چند ثانيه رخ داد و باعث شد، امروز دستم به خون ابوذر آغشته شود.»بنابراين گزارش، با توجه به اعترافات وهاب قرار است بزودي با صدور كيفرخواست وي در برابر پنج قاضي دادگاه كيفري استان تهران محاكمه شود.