احمدی نژاد: هیچکس نمی تواند اراده و سیاستی را بر ملت ایران تحمیل کند/ برای جابجایی قدرت انقلاب نکردیم + تصاویر و فایل صوتی

راگانیوز-سایت دولت بهار نوشت : سوال اساسی این است که اصولا ما برای چه انقلاب کردیم؟ اگر هر لحظه و در هر مقطعی فراموش کنیم که برای چه چیزی و برای چه هدفی انقلاب کرده ایم ممکن است خدای نکرده شیاطین مسیر حرکت را از جاده اصلی منحرف کنند. برای شماها خیلی معلوم است که ما ملت ایران، انقلاب نکردیم برای تغییر ظواهر؛ یک عده ای بودند با یک ظاهری در مسند کارها بودند، انقلاب شد که این ها بروند کنار و یک عده با ظاهری دیگر بیایند؟! انقلاب نشد برای دوره ها؛ یک عده ای بودند یک کاری می کردند، حالا بروند یک عده دیگری بیایند و همان کار را انجام دهند! حتی انقلاب نکردیم برای تغییر ادبیات یا تغییر قیافه ها.انقلاب نکردیم برای جابجایی قدرت؛ یک عده ای در راس قدرت بودند و کارهایی می کردند، یک عده دیگر بیایند و همان کارها را انجام دهند! اصلا انقلاب نکردیم که مسابقه قدرت و قدرتمداری در قالب دسته جات و گروه ها و فرقه ها جایگزین شود.این ها هیچکدام ارزش فداکاری ندارد. فداکاری اصیل ملت ایران برای ارزش های بسیار متعالی تری بود.

بخش اول

بخش دوم

بخش سوم

برای دانلود فایل های صوتی سخنرانی به فایل های الصاقی ذیل خبر مراجعه کنید.

به گزارش خبرنگار دولت بهار متن کامل سخنرانی دکتر احمدی نژاد در مسجد المهدی (عج) شهرری در ادامه آمده است:

خدای بزرگ را سپاسگزارم که توفیق زیارت شما را عنایت فرمود. و خدا را سپاسگزارم که این دیدار در یکی از بهترین ایام سال، دهه فجر انقلاب اسلامی صورت گرفت. شما همه می دانید که من فعلا قصد صحبت کردن ندارم اما وقتی دیدم دعوتی آمد از جانب امام جماعت محترم و هیات امنای عزیز آن هم دعوت به شهرری و در دهه فجر انقلاب اسلامی احساس کردم مسئولیت و تکلیفی بر عهده من قرار گرفته است.

در خدمت شما یک بار دیگر مروری داشته باشیم بر انقلاب عظیم اسلامی، هم دستاوردها هم آرمان ها، هم اهداف و هم شرایطی که در آن قرار داریم و کارهایی که باید انجام دهیم. لازم است که در ابتدای عرایضم دهه فجر انقلاب اسلامی را به محضر امام عصر (عج)، رهبری عزیز و گرانقدر انقلاب، شهدای عزیز، ملت ایران و جامعه بشری تبریک و تهنیت عرض کنم. در دهه فجر انقلاب بهترین سخن، سخن از خود انقلاب است. امروز کسی تردید ندارد که انقلاب اسلامی ما بزرگترین حادثه تاریخ بعد از بعثت پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) است. شما می دانید در سخنان من اغراق وجود ندارد. آنچه را می بینم و می دانم بیان می کنم. انقلاب اسلامی یک حادثه عظیم، ادامه بعثت، از جنس بعثت، در خط بعثت و به دنبال آرمانهای الهی بعثت است و امروز انرژی آزاد شده از ملت ایران در جهت انقلاب اسلامی همه تحولات و محاسبات جهان را تحت تاثیر قرار داده است.

من از صد کشور جهان دیدار کرده ام با مردم عادی، متفکرین، نخبگان، دانشمندان، علما، سیاستمداران، گروه های مختلف مردم، رسانه ها، دانشگاه ها و … گفت و گو کرده ام. ردپا و اثر انقلابی اسلامی و حرکت ملت ایران امروز در خواسته ها، در ادبیات، هنر، حرکت های سیاسی و تمام تحرکات ملت ها به طور برجسته ای قابل مشاهده است. هر جای دنیا که می رویم سخن از ایران است و هر خبری از ایران منتشر می شود در صدر اخبار جهان قرار می گیرد. ملت ها به آن توجه می کنند، تحلیل می کنند، معلوم است که امروز ایران بدون انقلاب اسلامی  و بدون ارزش های برآمده از انقلاب معنا و مفهومی ندارد. در دنیا وقتی اسم ایران را می شنوند، همه یاد ایستادگی، مقاومت، سرافرازی، عزت، خداخواهی، عدالتجویی و ظلم ستیری می افتند. این انقلاب عزیز اسلامی است.

اما امروز دو سه تا سوال اساسی مطرح است. یک سوال اساسی این است که اصولا ما برای چه انقلاب کردیم؟ اگر هر لحظه و در هر مقطعی فراموش کنیم که برای چه چیزی و برای چه هدفی انقلاب کرده ایم ممکن است خدای نکرده شیاطین مسیر حرکت را از جاده اصلی منحرف کنند. برای شماها خیلی معلوم است که ما ملت ایران، انقلاب نکردیم برای تغییر ظواهر؛ یک عده ای بودند با یک ظاهری در مسند کارها بودند، انقلاب شد که این ها بروند کنار و یک عده با ظاهری دیگر بیایند! انقلاب نشد برای تغییر دوره ها؛ یک عده ای بودند یک کاری می کردند، حالا بروند یک عده دیگری بیایند و همان کار را انجام دهند! حتی انقلاب نکردیم برای تغییر ادبیات یا تغییر قیافه ها. انقلاب نکردیم برای جابجایی قدرت؛ یک عده ای در راس قدرت بودند و کارهایی می کردند، یک عده دیگر بیایند و همان کارها را انجام دهند! اصلا انقلاب نکردیم که مسابقه قدرت و قدرتمداری در قالب دسته جات و گروه ها و فرقه ها جایگزین شود. این ها هیچکدام ارزش فداکاری ندارد. فداکاری اصیل ملت ایران برای ارزش های بسیار متعالی تری بود. 

همه می دانید، همه جهان می داند که انقلاب ملت ایران برای رهایی ملت ایران و همه ملت ها از همه تهدیدات و از همه زنجیرهایی که موجب اسارت آن ها می شود، بود. انقلاب آمد همه انسان ها را از همه اسارت ها نجات بدهد. انقلاب آمد تا آثار ظلم، ستم، تجاوز، و تحقیر ملت ها را از جامعه بشری پاک کند. انقلاب آمد تا راه را در مقابل انسانها باز کند، تا انسان ها بتوانند به آرمان های بلند اسلامی دسترسی پیدا کنند. انقلاب آمد تا حقیقت آزادی، حقیقت عدالت و کرامت انسان ها را احیا کند. آمد تا راه را برای همه انسان ها و همه اقوام  و اقشار باز کند. انقلاب آمد تا انسان ها را از اسارت سلطه گران به عزت انسانی و عزت الهی نائل کند. انقلاب آمد تا صلح و امنیت را برای همه بشر به ارمغان بیاورد. در یک کلام انقلاب آمد تا ارزشهای انسانی و الهی در ایران و جهان حاکم شود. انقلاب آمد رابطه بین انسان ها و آسمان را که قطع شده بود دوباره برقرار کند. انسانی که ارتباطش با آسمان قطع شود هویتی ندارد، موجودیتی ندارد، ارزشی ندارد، ماندگاری و عزتی ندارد. انقلاب ما آمد تا انسان ها الهی شوند. امام عزیز ما فرمود ملت ایران امروز الهی شده است.

بزرگترهای مجلس! ذهنتان را ببرید به اوایل انقلاب. چه حال و هوایی بود؟ چه انگیزه هایی بود؟ چه اراده هایی بود؟ انقلاب آمد حقیقت الهی انسان ها را بیدار کند، زنده کند. در نهایت در راس همه اهداف، انقلاب آمد تا مقدمه ای شود برای اصلاح مدیریت فاسد و استکباری جهانی، مقدمه ای بشود برای برپایی حکومت جهانی توحید و عدالت به رهبری و حاکمیت امام عصر (عج).

یادم هست آن اوایل بعضی ها حرف هایی می زدند، امروز هم بعضی ها در دنیا آن را تکرار می کنند. می گویند ملت ایران وقتی انقلاب کرد می دانست چه چیزی را نمی خواهد اما نمی دانست چه چیزی را می خواهد! روشن است، ملت ایران مخالف ظلم و طرفدار عدالت بود. مخالف تحقیر انسان ها و موافق عزت انسان ها بود. خواسته های ملت کاملا روشن بود. اما امروز سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب در مقطع اول آن هستیم. عنایت کنید. عرض کردم در مقطع اول. چرا؟ برای اینکه انقلاب انسانی، انقلاب الهی، انقلابی که می خواهد حکومت جهانی توحید و عدالت و قسط را برپا کند با پیروزی در یک جغرافیا به پایان نمی رسد. یک منزل از مراحل انقلاب اسلامی، استقرار جمهوری اسلامی بوده که باید در خدمت آرمان های انقلاب قرار بگیرد.

بخش دوم

امروز می خواهیم یک ارزیابی داشته باشیم. چه کردیم، چه اتفاقی افتاد و چه اتفاقی باید بیفتد؟ ارزیابی انقلاب را در دو بخش می توانیم انجام دهیم. یک بخش برمی گردد به عملکردها و رفتارهای قوای سه گانه و مسئولین مختلف در طول 36 سال و اینکه چه کردند. البته نواقص فراوانی هست اما علی رغم همه این ها دستاوردهای بزرگی هم داشتیم که بعضا بی نظیر است. اجازه بدهید به بعضی از آن ها اشاره کنم.

یکی از مهمترین دستاوردهای ما استقلال است. استقلال انسانی و استقلال ملی. ما کجا بودیم؟ به کجا رسیدیم؟ از شرایطی که تمام سیاست های کشور را بیگانگان دیکته می کردند تا امروز چقدر فاصله است. من می خواهیم از زبان شما یک جمله بگویم، امروز همه دنیا بداند هیچ کس نه می تواند و نه حتی باید خیال کند که می تواند اراده و سیاستی را به ملت ایران تحمیل کند. (تکبیر حضار) اینکه بنشینند آن طرف دنیا برای ملت ایران تصمیم بگیرند، باید گفت آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. اگر سخت ترین شرایط را هم بر ملت تحمیل کنند به خدا قسم این ملت دیگر اجازه نمی دهند آن ها برایشان تصمیم بگیرند. (تکبیر حضار)

یکی دیگر از دستاوردهای بزرگ انقلاب که مرهون فدکاری های ملت بزرگ است، حفظ سرزمین بوده است. در دوره منحوس قاجار و پهلوی به دلیل ضعف و حقارت آن ها وسعت ایران به حدود نصف کاهش پیدا کرد. اما ملت ایران بعد از انقلاب اجازه نداد که حتی یک سانتی متر مربع از خاک این سرزمین جدا شود. (تکبیر حضار) من از شما می پرسم. امروز در دنیا کسی جرئت تهدید یا تعرض به ایران را دارد؟ یک وقت هایی یادشان می رود با چه کسی طرفند یک حرفهایی می زنند برای دلخوشی خودشان اما ملت ایران تره ای برای آن ها خرد نمی کند.

یک دستاورد دیگر ملت ایران در عرصه عمران و آبادانی است. نمی خواهم ریز شوم. سدها، بیمارستان ها، راه ها، بزرگ راه ها، آزاد راه ها، ورزشگاه ها و … در کشور ساخته شده است، عمران روستایی و شهری و … گرچه من معتقدم و شما هم باور دارید که همیشه می توانستیم خیلی بهتر عمل کنیم. ولی دستاوردها خیلی فراوان است.

در عرصه علم و فناوری ایران قبل از انقلاب کجا، ایران فضایی کجا؟ ایران قبل  از انقلاب کجا و ایران هسته ای و بیوتکنولوژی و نانو تکنولوژی و اول شدن در سرعت رشد علمی در جهان کجا؟ خیلی دستاورد بزرگی است. و البته همه اینها مرهون مجاهدت های ملت ایران است. باز هم تاکید می کنم که علی رغم این دستاورهای بزرگ در عرصه عملکرد و رفتار ما همیشه نوساناتی داشتیم. بالا و پایین داشتیم. می بینیم که بعضا قضاوت درباره انقلاب بر می گردد به همین عملکردها در حالی که عملکردها بر می گردد به مسئولین و آدم های محدود! اما اصل انقلاب بر می گردد به توده های ملت. 80 میلیون جمعیت در ایران و صد ها میلیون در عرصه جهان، این ها را باید تفکیک کرد. اگر تفکیک نکنیم ممکن است دچار مشکل شویم. حتما تاکید می کنم نقص های فراوانی وجود دارد که حالا در دهه فجر جای مطرح کردن نقص ها نیست. ما باید تصویر آینده و امید به آینده و راه حرکت را تشریح کنیم.

اما ارزیابی دوم انقلاب باید در سطح آرمان ها و باورها اتفاق بیفتد. در باورهای ملت ایران باورهای ملت های جهان چه اتفاقی افتاده است؟ شما می دانید اگر آرمان های بزرگ و باورهای الهی در یک ملت بزرگ زنده باشد نوسانات عملکردی هرچقدر هم شدید باشد آن را اصلاح خواهد کرد. یعنی دست قدرت ملت نابسامانی ها را به سامانی تبدیل خواهد کرد. اما اگر خدای ناکرده در باورها و آرمان های ملت خللی وارد شود، امید به اصلاح از بین خواهد رفت. مهم این است که آرمان ها زنده باشد، روحیه انقلابی زنده باشد، عدالتخواهی و خداخواهی و آزادی خواهی زنده باشد. اگر این ها زنده باشد مطمئنا حرکت رو به جلوی ملت تضمین خواهد شد و اگر نقصی باشد به دست پرتوان ملت آن نقص برطرف خواهد شد. 

اگر در صدراسلام راه پیامبر (ص) باورهای پیامبر (ص) آرمان های پیامبر (ص) در دل و اندیشه مردم زنده بود به محض اینکه اشتباهی پیش می آمد -که پیش هم آمد- آن باورها اشتباهات را اصلاح می کرد و قطار را به ریل خودش بر می گرداند. مشکل این بود که در اندیشه و دل توده های به ظاهر پیرو پیامبر (ص) یک غفلت و یک فراموشی از آرمان های انقلاب و بعثت پیامبر (ص)  شکل گرفته بود. اتفاقا هدف اصلی شیاطین هم غافل کردن دل و اندیشه مردم از آرمان ها و روحیه انقلابی است. فکر نکنید که شیطان وقتش را تلف می کند برای یک عمل فرعی یک نفر در یک گوشه که خطایی کند! آنجا هم هست اما آنجا شاگردان و نوچه های دست چندمش را می فرستد. اصل دشمنی شیطان با صراط مستقیم انقلاب اسلامی است. این مسیر است که به فضل الهی منتهی می شود به نابودی کل شیاطین عالم. شیطان اینجا را می خواهد بزند. معلوم است که اگر باورها را خراب کند، امید و اعتماد به آینده را خراب کند، رابطه انسان ها با آسمان را خراب کند، برنده است. نیازی ندارد وقتی بگذارد. مسیر گمراهی خودش پیش می رود و هرچه هست گمراهی است. 

بخش سوم

می خواهم چند کلمه درباره آرمان ها و باورها با شما صحبت کنم. ببینیم در حوزه باورها و آرمان ها چه اتفاقی افتاد دراین 36 سال. اگر همه آرمان های انقلاب را خلاصه کنیم در یک جمله باید بگیم آرمان انقلاب اسلامی عبارت است از تمهید مقدمات برای استقرار حکومت جهانی توحید و عدالت به رهبری امام عصر (عج). (صلوات حضار) چرا؟ برای اینکه همه آرمان های ما زمانی قدرت تحقق کامل پیدا می کند که حکومت جهانی عدالت مستقر شود. همه عدالت چه زمانی اجرا می شود در عالم؟ موقعی که عادل مطلق حاکم بشود. همه عزت انسان ها چه زمانی متجلی می شود؟ زمانی که عینیت عزت الهی در دنیا حاکم بشود. همه خوبی ها چه زمانی مستقر خواهد شد؟ زمانی که حکومت توحید و عدالت مستقر بشود. او تضمین است، او میعاد همه بشریت است. او روز نوروز همه انسان ها و همه صالحان است. بزرگترین حادثه تاریخ بشر از ابتدا تا آخر استقرار حکومت جهانی در عالم است. اگر آن حاکم نشود هدف از خلقت انسان ها و کل عالم زیر سوال است، هدف از اصل آفرینش جهان زیر سوال است. شما همه شنیدید و استاد هستید. خدای متعال فرموده است که حادثه استقرار حکومت انسان کامل آنقدر مهم است که اگر فقط یک روز از عمر جهان باقی مانده باشد خدا آن روز را آنقدر طولانی می کند تا آن اتفاق بیفتد. یعنی اگر اتفاق نیفتد خلقت جهان بی اساس است. خلقت انسان ها بی اساس و بی ثمر است. او نتیجه همه تلاش ها، اجر همه تلاش ها و محصول همه نیت های الهی است. باید به آنجا نگاه کرد. آرمان انقلاب تشکیل حکومت جهانی است، حرکت به سوی حکومت جهانی است. حالا توضیح می دهم هر اقدامی که انجام می دهیم باید برای او باشد. ممکن است بگویند آقا حالا کشور را اصلاح کنیم بعد برویم سراغ آن. اتفاقا با همه توان باید بر عدالت پافشاری کنیم.

درباره ظهور و استقرار حکومت جهانی دو نگاه وجود داره. این قسمت را خواهش می کنم بیشتر عنایت کنید. یک نوع نگاه معتقد است که این امرِ خدا محقق خواهد شد اما این گروه خیال می کند که آن اتفاق در یک لحظه در یک جایی رخ می دهد و هیچ ارتباطی به بقیه حوادث ندارد. ما می نشینیم تا آن روز بیاید و خدا می داند و امامش! نگاه آن ها به ظهور و حکومت جهانی نقطه ای است. می گویند یه روزی امام ظاهر می شود! بعد می گوییم تکلیف من و تو چیست؟ می گوید عباداتت را انجام بده و خودت را آماده کن برای آن روز! تکلیف ما فقط این است؟ دیگر مسئولیتی نداریم؟ بعضی از افرادی که اینطور فکر می کنند تلقی اشتباهی از این فرمایش دارند که “جهان را پر از عدل خواهد کرد زمانی که پر از ظلم و جور شده است”، می گویند اگر ظلم و فسادی اتفاق می افتد باید دفاع کنیم! الان هم هستند این افراد و نمی فهمند. بعضی هایشان خیلی تندرو هستند می گویند کمک کنیم به توسعه ظلم و فساد چون اگر همه گیر شود امام می آید و همه چیز درست می شود! من یقین دارم که این اندیشه از القائات شیطان است. آقا! چطور می شود مردمی که دارند سرازیری می روند، در فساد و ظلم غرق اند، دارند از آسمان دور می شوند، یک دفعه طالب امام شوند؟ کسی که از مقصد دور می شود، چطور به مقصد می رسد؟ آیا عقلانی است؟ این القای شیطان است. آقا با ظلم مبارزه نکن! چه کار داری؟ اصلا به ظلم کمک کن تا زیاد شود و امام زمان (عج) بیاید کار را تمام کند! البته بعضی از این ها اهل مبارزه و استقامت و پایداری و مقابله با ظلم و دفاع از مظلوم نیستند اینجوری توجیه می کنند!

خیال می کنند که انسان ها باید از حیثیت انسانی خودشان غافل شوند، سقوط کنند تا امام (عج) بیاید! این القای شیطان است و اتفاقا این جور آدمها بیشتر امام (عج) را طایفه ای و قومی می دانند. خودشان را تافته جدا بافته می دانند، می گویند منتظریم امام (عج) بیاید و مارا آقای جهان بکند! امام (عج) هم در خدمت این آقا! معلوم است که القائات شیطانی است. یا اینکه فکر کنند امام (عج) مال گروه خاصی است. امام (عج) مال همه بشیریت است. طایفه ای کردن امام (عج) به اندازه نفی وجود امام (عج) ضرر دارد.این اندیشه تکلیف را روشن نمی کند. باید چه کنیم؟ تکلیف ما چیست؟ مسئولیتی نداریم؟ وظیفه این نداریم؟ چه زمانی آدم هایی که غرق در فساد و تباهی هستند آرزوی آسمان و امام (عج) دارند؟ آدم هایی که رو به بالا هستند امام (عج) را می خواهند. کسی که بالا رفته معنی بالاتر را می فهمد. کسی که در مسیر عدالت و پاکی و معنویت و عزت انسانی حرکت کرده می فهمد که عزت کل یعنی چه، پاکی کل یعنی چه، عدالت کل یعنی چه؟

اما یک نگاه دومی هم هست. نگاه دوم می گوید ظهور امام (عج)، تشکیل حکومت جهانی امام (عج) یک فرآیند است، روند است، جریانی تاریخی است، اینطوری نیست که جامعه بشری برود هر کاری می خواهد بکند و ظهور محقق شود. من معتقدم که تمام آفرینش و سیر آفرینش به سمت ظهور است. اراده الهی در جهت استقرار حکومت جهانی است و همه انسان ها به طور عام در یک مسیر کالی دارند حرکت می کنند تا به آن نقطه برسند، تا به امام (عج) برسند. تمام آفرینش در راستای این هدف برنامه ریزی شده. تمام قوانین و سنت های الهی برای آن است که این مسیر طی شود و آن اتفاق بیفتد، اینجوری نیست که دفعتا رخ دهد. بله آنچه همه خواهند دید لحظه ای است اما برای رسدن به آنجا یک مسیر باید طی شود. اگر قرار است به قله برسیم نمی شود که در دامنه هی پرسه بزنیم و بگوییم یک لحظه چشم را باز و بسته می کنیم و می بینیم بالای قله ایم! باید بالا برویم تا برسیم به قله. بله یک لحظه می رسیم به قله اما قبلش باید در ارتقاع حرکت کنیم. خلقت انسان، ارسال رسل همه حوادث تاریخی در این جهت است.

عزیزان من اراده قطعی الهی بر تحقق آن روز است. آیاتش را بلدید من هم یکی دوتا تکرار کنم تا جلسه مان بیش از قبل نورانی شود. خدا فرموده “و نرید ان من علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین”. اراده کردیم مستضعفین عالم را بالا بیاوریم و حاکمشان کنیم. خدا اراده کرده 7 میلیارد جمعیت جهان بالا بیایند و یک اقلیت محض که در طول تاریخ بالا بوده جابجا شود، تشریف بیاورند پایین! این قانون الهی است. خدا وعده داده به آن هایی که ایمان می آورند، جانشین خودش قرارشان دهد در زمین. “و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون”. 

بخش چهارم

خدا نوشته است، قانون است. نمی خواهم زیاد وقت شما را بگیرم. بعضی ها می گویند صالحین یعنی 2 هزار نفر، یعنی 5 هزار نفر! همه بشر باید باید به صلاح برسند و حاکم بشوند. آنجا معنا پیدا می کند. این اراده الهی است. هر اتفاقی در عالم می افتد در این زمینه است. هر پیامبری در عالم آمده است، این آرمان را جلو برده، هر صالحی آمده همین کار را کرده. هر مجاهدتی در عالم انجام شده این را جلو برده. همه حوادث عالم محتوم به این سرنوشت است. کسی نمی تواند این را تغییر دهد اما انسان ها می توانند سرعت بدهند و زودتر به این مقصد می رسند. همه عالم در یک سیر تکاملی دارد می رود به سوی این هدف. شما یک برش بزنید، انسان های امروز عالم با 20 سال قبل، با 100 سال قبل چقدر فرق کرده اند؟ برنامه خدا برای تحقق حکومت جهانی آنقدر دقیق است که اعمال شیطانی و شیطانیان هم حتی وقتی خودشان سقوط می کنند به نقع این جریان مصادره می شوند. مثال بزنم برایتان. آقای بوش برای چه حمله کرد به افغانستان و عراق؟ چی بود؟ ظاهرش نفت و فروش اسلحه و .. بود. باطنش این بود که می دونست در این منطقه قرار است اتفاقی بیفتد. گفتند زودتر برویم آنجا مسلط شویم! گفتند می رویم آنجا اندیشه مهدویت، اندیشه حکومت جهانی را محو می کنیم. چه اتفاقی افتاد؟ به نفع شد با به ضرر؟ روشن است که به نفع اندیشه مهدوی شد. و صدها از این مثال ها وجود دارد که من نمی خواهم به شما زحمت بیشتر بدهم.

اما اندیشه دوم تکلیف آور است عزیزان من. یعنی چه تکلیف آوراست؟ هر عملی و هر اقدامی که به تسریع این فرایند، به کوتاه شدن این فرایند کمک بکند می شود تکلیف، می شود وظیفه. در این نگاه دوم مهم این است که ما این فرایند را خوب بشناسیم. چه باید بشود تا امام (عج) بیاید، چه باید بشود تا حکومت عدالت جهانی برپا بشود؟ آن را باید بشناسیم. اگر آن را شناختیم تکلیف ما هم روشن می شود. در آن نگاه اول انسان ها دنبال نشانه ها هستند. فلانی مرد، خب مرد! من چه کار باید بکنم؟ تکلیف من چیست؟ تکلیفی در نمی آید! قرار است تو چه کار کنی؟ معلوم نیست! خدا می فرماید یک حکومت جهانی سرشار از توحید و پاکی و عدالت وعزت در راه است. خب تکلیف ما چه می شود؟ تکلیف روشن است. هر تلاشی در جهت عدالت کمک به آن فرایند است. هر تلاشی در جهت پاکی در جهت این فرایند است. هر تلاشی در مقابله با ظلم و کمک به مظلوم در این جهت است.

ببینید انقلاب چه کرد. کلمات امام را به یاد بیاورید. نگاه امام را به یاد بیاورید. امام فرمود در هر کجای جهان تا ظلم هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم. هر جا ظلم هست ما هستیم! این یعنی کمک به آن روند. استقرار حکومت جهانی نیازمند وحدت ملت هاست. اگر ملت ها یکی نشوند چطور می توانند حکومت عدل را مستقر کنند؟ همین ملت خودمان اگر وحدت نمی کرد چطور می توانست حکومت طاغوت را ساقط و جمهوری اسلامی را برپا کند؟ نمی توانست. باید ملت ها یکی شوند و گرنه زورشان به مستکبرین و طاغوت ها نمی رسد. پس هر تلاشی در جهت وحدت ملت ها کمک به آن روند است و هر تلاشی در جهت تفرقه و دعوا بین ملت ها کار شیطانی است. ببینید چقدر خوب و دقیق روشن می شود. آن هایی که تعصبات و خود خواهی ها را رواج می دهند، هی مرزنبدی می کنند، بین ملت ها تقسیم بندی می کنند، حتی می خواهند یک خانواده را 6 قسمت کنند، این معلوم است که شیطانی است. اما امام آمد و چه گفت؟ گفت حزب جهانی مستضعفین را تشکیل بدهیم. یعنی همه ملت ها بیایند زیر یک پرچم. همه با هم متحد بشوید. مردم آسیا، آفریقا، اروپا، آمریکای شمالی و آمریکای لاتین همه بیاییم زیر پرچم توحید. این حرف قرآن است: بیایید زیر کلمه ای که یکسان است بین ما و شما.

اگر استقرار حکومت جهانی نیازمند یاس و بریدن و ملت ها از این مدیریت فاسد جهانی است هر کس تلاش کند ملت ها را آگاه کند از این مدیریت فاسد، در جهت آن روند است. به تعبیر خودمانی هر کس مستکبرین را افشا کند هر کس قدرت آن ها را تضعیف کند، هر کس ناتوانی و ضعف آن ها را برملا کند، قدرت ملت ها را یادآوری کند و به رخ بکشد در جهت استقرار حکومت جهانی حرکت کرده است. استقرار حکومت جهانی نیازمند تغییر در باورهای انسان هاست. خدا فرمود: ان الله لا تغییروا ما بقوم حتی تغیروا ما بانفسهم. یعنی خدا وضع هیچ ملتی را تغییر نمی دهد مگر اینکه آن ها در خودشان تغییر ایجاد کنند. به محض اینکه باورها و اندیشه ها و خواسته ها عوض شد دنیا خودش عوض می شود. ما نباید دنیا را عوض کنیم، خدا خودش عوض می کند.

انقلاب اسلامی را برایتان یادآوری می کنم. تا تابستان 57 خیلی ها بودند می گفتند محال است. امکان ندارد ملت ایران پیروز شود این حکومت پشتش به آمریکا و همه قدرت ها گرم است. اما امام آمد چه کار کرد؟ امام آمد باورهای ملت را عوض کرد. تا دیروز یک چیز دیگر می خواسنتد، امام تغییر داد. به محض اینکه این تغییر اتفاق افتاد انقلاب پیروز شد. آدم های کوته فکر این را عیب انقلاب می دانستند. می گفتند این انقلاب زود به پیروزی رسید و هنوز کادرهایش ساخته نشده بود. بابا خدا گفته به محض اینکه خودت را عوض کردی بیرون را به نفع شما تغییر می دهم. و البته عکسش هم صادق است.

بخش پنجم

اگر استقرار حکومت جهانی مستلزم معرفت امام (عج) باشد، مگر می شود ما بگوییم ما حکومت یک انسان خیلی خوبی را می خواهیم اما نمی شناسیمش؟ جنسش را نمی شناسیم! نمی دانیم چیست! وقتی نمی دانیم چیست که نمی توانیم بخواهیم! اگر فهمیدیم چه چیزی است آن وقت می خواهیمش، والله اگر کسی با حقیقت امام (عج) آشنا شود با همه وجود عاشق امام (عج) می شود. محال است عاشبق او نشود. ما می خواهیم یک حکومت جهانی درست کنیم، یک انسانِ کاملِ معصوم بیاید ولی جز اسم خودش و پدرش چیزی نمی دانیم! بابا باید منش امام (عج)، شخصیت امام (عج)، اندیشه امام (عج)، راه امام (عج)، به این ها معرفت پیدا کنیم. اگر معرفت پیدا شد، مسابقه می شود، مسابقه برای تحقق آن. پس هر کس در جهان تلاش کند مردم را با حقیقت امام (عج) آشنا کند، نمی گویم با اسم و فامیل و تاریخ تولد، با حقیقت امام (عج) آشنا کند در این مسیر دارد تلاش می کند. 

تشکیل حکومت جهانی نیازمند علم و دانش است. والله امام (عج) دنبال انسان های کوچک، انسان های ذلیل و انسان های بی اطلاع نیست، با این ها کاری نمی شود کرد. آدم های بزرگ به درد می خورند. انسان ها باید بزرگ شوند تا امام (عج) برسد و امام (عج) که آمد تازه بزرگتر شدن آن ها شروع می شود. امام (عج) انسان های عالم می خواهد، پس هر کس در جهت بسط علمِ محیط تلاش کند، در جهت ارتقاء دانش انسان ها تلاش کند، در جهت امام (عج) حرکت می کند. اگر آمدن امام (عج) مستلزم پیوند انسان ها با امام (عج) و عشق به امام (عج) باشد، آن هایی که دارند دست مردم را یکی می گیرند و در دست امام (عج) می گذارند و عشق امام (عج) را در دل ها می اندازند در این سمیر حرکت می کنند.  

می دانید شیطان چه کار می کند؟ جلوی خودباوری را می گیرد. انسان ها را حقیر و کوچک و ذلیل می کند تا خودشان را باور نکند. کسی که خودش را باور نکند کاری نمی تواند بکند. اگر آمدن امام (عج) نیازمند این باشد که انسان ها خودشان را باور کنند، قدرت خودشان را باور کنند، کسانی که در جهت خود باوری ملت ها و اینکه ملت ها خودشان و قدرت و عظمتشان را بشناسند تلاش می کنند، در جهت امام (عج) حرکت می کنند.

خب یکی یکی روشن شد که ما باید چه کار کنیم. اگر آمدن امام (عج) مستلزم عشق به پاکی، عشق به آسمان و بریدن از زشتی هاست هر کس در این مسیر تلاش می کند در جهت آمدن امام (عج) تلاش می کند. حالا!عزیزان من، شیطان در نقطه مقابل همه این اگر هایی است که گفتم. هرکس در این مسیر بخواهد پیش برود شیطان در مقابل است. اگر نتواند منصرفش کند سعی می کند او را بزند، سعی می کند او را به دست دیگران بزندش، سعی می کند نابودش کند.  

اما ملت ایران و انقلاب ملت ایران در این مسیر نقش بسیار مهمی را ایفا کرده اند. عزیزان من! مرور کنیم بر کردار ملت ایران. بله مشکلات بوده است، الان هم هست، برخی مشکلات قابل تحمل نیست و اگر قرار باشد کسی بتواند نقد کند یکی از کسانی که می تواند بهترین نقد را بکند، من هستم، چون من همه ایران را دیده ام، اما دهه فجر جایش نیست. این انقلاب در راستای حرکت جهانی به سوی ظهور خیلی کار کرده و هنوز هم دارد کار می کند. به خدای هر جای دنیا پا می گذاریم، حرف ها همان حرف های انقلابی شماست. می پرسیم چه می خواهید؟ می گویند عدالت! به خدا مردم به ستوه آمده اند از این مدیریت جهانی. من یک بار رفته بودم نیویورک مصاحبه می کردند خبرنگار ها. می گفتند شما سوال کردید درباره فلان چیز، درباره صهیونیست ها این حرف را زدید مردم نارختند، گفتم جدی می گویید؟ نارحتند؟ بروید از خود مردم بپرسید و نمی آمدند برای اینکه می دانستند چه خبر است. حتی به رئیس برخی از دولت ها گفتم بیایید دست به دست هم بدهیم برویم در خیابان. ببینیم مردم حرف چه کسی را قبول دارند. خب معلوم است روزنامه ها و رسانه ها دست شماست برای خودتان تبلیغ می کنید. ولی مردم که آن رسانه با 10 تا کارمندش نیستند، تازه کارمندان رسانه هایتان هم شما را قبول ندارند. به خدا چقدر از کارکنان این رسانه های جهانی که در اختیار صهیونیست هاست پشت دوربین به ما می گفتند ما طرفدار شما هستیم. هر جای دنیا بروید همین است. این موج است که دارد بلند می شود، موج عدالتخواهی و کرامت خواهی. به ستوه آمده اند مردم دنیا. به سرعت دارند می روند به سوی حکومت جهانی و مطالبه حکومت جهانی.

من روستایی را دیدم که 140 خانوار آن متفرق بودند، حاضر نبودند باهم عزاداری کنند، انقلاب انسان ها را برد بالا، امروز در یک روستای دور افتاده ایران که می نشینی می بینی اوضاع جهان را برای شما تحلیل می کنند و درست هم تحلیل می کنند. این فقط در ایران نیست. ما رفتیم در یک کشور آفریقایی که فقط یک گوشه از پایتختش برق داشت. تصور کنید بدون برق چه می شود. قرار بود ما آنجا یک نیروگاه بسازیم بعدا آن ها پولش را قسطی بدهند به جمهوری اسلامی. در 40 کیلو متری پایتخت از یک روستا رد شدیم. برق نباشد ماهواره و اینترنت نیست. می خواهم اثر کارشما و امام و اثر خون شهدا و آزادگان و جانبازان را بگویم که گم نمی شود در عالم. ما می رفتیم با آقای رئیس جمهور که او هم انسان انقلابی و خوبی است و طرفدار ارزش های انسانی است ولی خوب کشورش ضعیف است. مردمی که ما در راه می دیدم لباس درست نداشتند، مطلقا کفش نداشتند. این ها با شعف بالا و پایین می پردند فریاد می زندند که خوش آمدید، ما با شما هستیم. اشک شوق می ریختند. خدا رحمت کند آقای چاوز را، این مرد انقلابی را که باور داشت به این ارزش ها و منتظر بود. اعلام می کرد در تلویزیون که مردم! راه حل این است باید امام مهدی (عج) بیاید و ما به سوی او برویم. رفت در مشهد مصاحبه کرد و گفت ما باید برویم به سمت او. ما رفتیم برای مراسم تدفینش. چند میلیون جمعیت آمده بود؟ 34 رئیس جمهور آمده بود. همه طرفدارملت ایران. ولی به محض اینکه نماینده ملت ایران وارد شد انگار انفجاری رخ داد. صف می بستند برای اینکه بگویند با شماییم. در شرق آسیا رفتیم همین را دیدیم، در اروپا و آمریکاشم همین را دیدیم. بعضی ها خیال نکنند که مردم آمریکا موافق این وضعیت هستند. یک عده قلیلی ممکن است از این وضعیت سود ببرند ولی 300 میلیون جمعیت که اینطور نیستند. این ها آثار انقلاب اسلامی است این ها در جهت آن فرآیند است، در جهت رسیدن است.

بخش پایانی

الان اندیشه عدالتخواهی و اندیشه ظلم ستیزی به سرعت دارد در دنیا منتشر می شود. ما رفتیم شرق آسیا جلسه گذاشتند با علما. آنجا مسلمانان در اقلیت بودند، 2 درصد مسلمان بودند. آن ها هم اکثرشان تحت تاثیر همسایه جنوبی ما در خلیج فارس بودند که طلبه هایش را به آنجا ارسال می کند. بقیه هم بودایی و هندو. شما می دانید حرف های من همیشه یکی است، من همین حرف ها را همان جا هم زنم (تکبیر). یک پیرمرد 90 ساله روحانی بودایی که نشانده بودندش روی برانکارد درست کنار دست من بود و یک مترجم برایش ترجمه می کرد. من دیدم این پیرمرد گریه می کند. فکر کردم حالش خراب شده، صدا کردم گفتم این بنده خدا ممکن است مشکلی برایش پیش بیاید. رفتند گفتند چه شده؟ جواب داد به فلانی بگویید همه عمرم دنبال این حرف ها بودم. بابا انقلاب اسلامی از فطرت انسان ها برآمده است. یک جا اگر نقصی می بینید مال جدا شدن از انقلاب است نه مال انقلاب. انقلاب همه اش پاکی و اخلاص و عزت است. پیغمبر (ص) ما با ان عظمت می نشست و کف پای مردم را می شست. امام راحل فرمود به من خدمتگزار بگویید بهتر است تا رهبر، رهبر انقلاب فرمود ما نوکر مردمیم. این حرف ها حاصل انقلاب است. (صلوات حضار)

اگر افشای چهره شیطان و شیطانیان لازمه حکومت جهانی است، بزرگترین افشاگری را شما کردید. شما نقاب از چهره همه شیاطین انداختید پایین. و اگر رابطه و پیوند با آسمان لازم است، بزرگترین پیوند اتفاق افتاده. رئیس روحانیت مسیحی و کلیسا های آمریکا با من ملاقات کرد، یک آدم با شخصیت که خیلی هم تلاش کرد که خیلی کارها انجام نشود در آنجا، انسان شناخته شده ای است، آمد گفت فلانی بعد از حرکت ملت ایران در انقلاب اسلامی در آمریکا گرایش مردم به معنویت و آسمان روز افزون شده است. گفت ما 95 میلیون آدم داریم که هر هفته به کلیسا می روند و دعا می کنند. گفتم باید مراقب باشید که تعصب موجب تفرقه نشود. حضرت مسیح (ع)، پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) همه یک پیام داشتند، همه آمدند بشر را برسانند به انسان کامل و امام معصوم. این مدعیان هستند که می گویند به نام دین 300 سال بکش! الان هم که می بینید در منطقه چه خبر است.

ما رفته بودیم دانشگاه الازهر که بزرگترین دانشگاه کشورهای اسلامی است. 500 هزار دانشجو دارد. طلبه تربیت می کنند و می فرستند در کشورهای مختلف اسلامی. اساتید برجسته نشستند، محبت کردند و احترام گذاشتند، به بنده اظهار لطف کردند و وارد بحث شدند. یکی از نگرانی های اصلی که مطرح کردند این بود که گفتند دارند در منطقه جنگ شیعه و سنی درست می کنند که دیدید چه اتفاقاتی افتاد. گفتند ایران دارد تقویت می کند، شما یک کاریش بکن! نوبت من شد. نکاتی گفتم که استقبال کردند. من گفتم آقایانی که دور این میز نشسته اید! هر کس که ادعا می کند قرآن را آن طور که پیغمبر فهمیده، می فهمد، دستش را بالا ببرد! خب معلوم بود کسی دستش را بلند نمی کند. گفتم هر کسی باور دارد که به اندازه یک درصد قرآن و اسلام را مثل پیامبر (ص) می فهمد و عمل می کند دستش را بلند کند! باز هم کسی دست بلند نکرد. من می دانستم کسی جرئت نمی کند دست بلند کند. عزیز من دعوا بر سر چیست؟ اسلام یکی بیشتر نیست. خدا یکی، پیغمبر (ص) یکی، قرآن یکی. باید دست به دست هم بدهیم قرآن را بشناسیم، چرا دعوا می کنیم؟ گفتم از شما می خواهم سوال کنم. یک آقایی بمب به خودش می بندد و در حالی که قرآن می خواند وارد مسجدی می شود که مردم دارند قرآن می خوانند و بمب را منفجر می کند و همه را می کشد. کدامشان قرآن را می فهمند؟ آن که منفجر کرد یا منفجر شد؟ جوابی نبود. گفتم والله یکی باید از جنس پیامبر (ص) باید بیاید تا حقیقت قرآن را به ما بگوید. همه باید تلاش کنیم به او برسیم، او برای همه است. الان دارند سر می برند! البته ما می دانیم تهش به کجا وصل است. اگر دین از مسیر غیر خودش تبلیغ شود همین می شود. از جنس عدالت باید بیاید عدالت کامل را حاکم کند، ما باید در حد توانمان تلاش کنیم. امروز عزیزان من یک آگاهی یک بیداری، در تمام جهان به سرعت دارد منتشر می شود. زن و مرد و کوچک و بزرگ. این نوید آن آینده درخشان است.

من عذر می خواهم صحبت هایم طولانی شد. ممکن است 4 تا سر و صدا در عالم بلند شود اما این ها اصالت ندارد. بعضی ها خیال نکنند عجیب چیز خوبی شد! نه، نه! کاش نمی شد. این نیست که این فرایند جهانی حتما باید از دل جنگ و درگیری و کینه خارج شود. این ها کار شیطان است. اگر مردم همان اول به طور کامل پیام پیامبر (ص) را می گرفتند، تمام بود. اگر اجازه می دادند امیر المومنین (ع) حکومت کند، تمام بود. لازم نبود انسان ها اینقدر زجر بکشند. برخی حوادث، ظاهری است که این ها به فضل الهی تمام خواهند شد و این ها خواهند رفت. آنکه دارد می آید حقیقت عدالت و توحید است، بهار حقیقی است و همه آن فاسد هایی که در مقابل او هستند همگی خواهند رفت. 

باید از ملت ایران تشکر کرد. ملت ایران خیلی ملت بزرگی است. من نمی خواهم برگردم به تاریخ و یک سری حرف ها را بزنم. بابا والله ملت ایران همیشه موحد، عدالتخواه، کمال جو و به دنبال ارتباط با آسمان بوده است. ایرانی ها می دانستند حضرت مسیح (ع) می خواهد بیاید به استقبالش رفته بودند. ایرانی ها به استقبال پیامبر عزیز اسلام (ص) رفته بودند. ایرانی ها به عشق پیامبر (ص) و آل پیامبر (ع) اسلام را انتخاب کردند و پرچمدار توحید و عدالت شدند. الان هم همینطور است. یک ملت پاک و مومن. هم امام شهادت داد هم رهبری عزیزمان که در مسیر انقلاب ملت هیچوقت کم نگداشتند (تکبیر حضار). ملت محکم ایستاد الان هم ایستاده است و همه توطئه های شیطانی را ملت خنثی می کند. بدون ملت هیچ توطئه ای خنثی شدنی نیست.

صمیمانه باید از امام راحلمان تشکر کنیم. آن مرد آسمانی آمد و این راه را در برابر بشریت باز کرد. باید از رهبری عزیزمان تشکر کنیم که در همین مسیر پرچم را سرپا نگهداشتند و جلو می روند. باید از شهدا و جانبازان و آزادگان و خانواده هایشان تشکر کنیم. باید از امام عصر (عج) تشکر کنیم که حافظ و یار ملت ایران است و دل و جان ملت ایران را باعشق خودش عجین کرده است. و باید از خدای متعال تشکر کنیم. ای خدای بزرگ این مردم را، ملت ایران را، رهبر عزیزمان را در پناه امام زمان (عج) حفظ بفرما.

 

احمدیارادهانقلابایرانبربرایتحمیلتصاویرتواندجابجاییراسیاستیشهرریصوتیفایلقدرتملتنمینژادنکردیمهیچکسوکند
نظرات (0)
Add Comment