بازخوانی نامه ای به فرماندار!!

ويژگي محتوايي و مفهومي نهج‌البلاغه چنان است كه خواننده در بسياري از فرازهاي آن احساس مي‌كند كه امام علی (ع) آن سخن يا نامه را در شرايط كنوني بيان يا تقرير مي‌نمايند، چنان كه صدايش شنيده مي‌شود يا جوهر قلمش خشك نشده است؛ در اين نوشتار سعي مي‌شود كه فرازهايي از مطالب حضرت علی (ع) در نامه به مالك اشتر (1) كه وي را به عنوان فرماندار مصر فرستاده بود مورد مطالعه قرار گيرد. فرازهايي كه بيشتر بيان‌كننده وضع فعلي نيز باشد. 

از اولين توصيه‌هاي امام علي (ع) مي‌توان مدارا با مردم را نام برد چنان كه مي‌فرمايد:
«مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی؛ زیرا مردم دو دسته‌اند، دسته ای برادر دینی تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می‌باشند (2). …اگر گناهی از آنان سر می‌زند، آنان را ببخشایی و بر آنان سخت مگیر، آن گونه که دوست داری خدا تو را ببخشاید …بر بخشش دیگران پشیمان مشو، و از کیفر کردن شادی مکن، و از خشمی که توانی از آن رها گردی شتاب نداشته باش»

با اين وجود امام علی (ع) در خصوص خطاهاي كارگزاران حكومت مدارا و بخشايش را روا نمي‌دارد و مي‌فرمايد كه: «رفتار کارگزاران را بررسی کن، و جاسوسانی راست‌گو، و وفا پیشه بر آنان بگمار، که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب امانت داری، و مهربانی با رعیت خواهد بود؛ و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن، و اگر یکی از آن‌ها دست به خیانت زد، و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تأیید کرد، به همین مقدار گواهی قناعت کرده و او را با تازیانه کیفر کن، و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او باز پس گیر، سپس او را خوار دار، و خیانت‌کار بشمار، و طوق بدنامی به گردنش بیفکن …»

ملاحظه مي‌شود كه مدارا در مقابل مردم و سرسختي در مقابل خیانت‌کاران به بيت‌المال در كنار يكديگر توصيه شده است، اگر كه جامعه‌اي عكس اين توصيه را رفتار كند و متجاوزين به بيت‌المال نه تنها كنترل نشوند، بلكه اغماض هم در خصوص آنان روا داشته شود، در مقابل با خطاهاي مردم به اشد وجه برخورد شود چنين جامعه‌اي مطلوب حضرت نخواهد بود. البته مراد از گماشتن مراقبيني كه در كلام حضرت (ع) آمده است طبعاً بهترين شيوه مراقبت در هر زمان است، كه اين مهم در جوامع امروزي بر عهده دستگاه های نظارتی، وسايل ارتباط جمعی و … است .

حضرت همواره بر افكار عمومي تأكيد كرده و حسن ظن مردم به والي را نقطه مهمي تلقي كرده است. امام مي‌فرمايد كه خشنودي اقليت نزديك را به بهاي ناخشنودي اكثريت نخريد: «ناخشنودي همگان، خشنودي نزديكان را بي‌اثر گرداند، و خشم نزديكان خشنودي همگان را زياني نرساند.» حضرت در جاي ديگر مي‌فرمايد: «و هر گاه رعیت بر تو بدگمان گردد، عذر خویش را آشکارا با آنان در میان گذار، و با این کار از بدگمانی نجاتشان ده، که این کار ریاضتی برای خود سازی تو، و مهربانی کردن نسبت به رعیت است و این پوزش خواهی تو آنان را به حق وا می‌دارد …»

امام (ع) به خوبی مي‌داند كه يكي از ريشه‌هاي اين روي‌گرداني از عموم و حق جامعه گرايش يافتن به نزديكان و خويشاوندان است. بدين لحاظ والي را از رفیق سالاری و فامیل سالاری بر حذر مي‌فرمايد: «سنگيني بار نزديكان بر والي از همه افراد رعيت بيشتر است، و در روز گرفتاري ياري آنان از همه كمتر، و انصاف را از همه ناخوش‌تر دارند، و چون درخواست كنند فزون‌تر از ديگران بگيرند و به هنگام عطا سپاس از همه كمتر گذارند، و چون به آنان ندهند ديرتر از همه عذر پذيرند و در سختي روزگار شكيبايي را از همه كمتر پيشه گيرند، و همانا آنان كه دين را پشتيبانند، موجب انبوهي مسلمانان، و آماده پيكار با دشمنان، عامه مردمانند. پس بايد گرايش تو به آنان بود و مهلت به سوي ايشان.»

حضرت معتقد است: «همانا زمام داران را خواص و نزدیکانی است که خودخواه و چپاولگرند، و در معاملات انصاف ندارند، ریشه ستمکاریشان را با بریدن اسباب آن بخشکان، و به هیچ‌کدام از اطرافیان و خویشاوندانت زمین واگذار مکن (3). …حق را به صاحب حق، هر کس که باشد، نزدیک یا دور، بپرداز، و در این کار شکیبا باش و این شکیبایی را به حساب خدا بگذار، گر چه اجرای حق مشکلاتی برای نزدیکانت فراهم آورد، تحمل سنگینی آن را به یاد قیامت بر خود هموار ساز.»(4)

عوام‌فريبي و تبليغات توخالي نيز از جانب امام (ع) نكوهش شده است حتي منت‌گذاري در انجام كار نيز منع شده است: «مبادا با خدمت‌هایی که انجام دادی بر مردم منت گذاری، یا آنچه را انجام داده ای بزرگ بشماری، یا مردم را وعده داده ای سپس خلف وعده نمایی! منت نهادن، نیکوکاری را از بین می‌برد، و کاری را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش گرداند و خلاف وعده عمل کردن، خشم خدا و مردم را برمی انگیزاند که خدای بزرگ فرمود : دشمنی بزرگ نزد خدا آن که بگویید و عمل نکنید»

امروزه وعده‌ها پشت سر هم چون گلوله فشنگ از تيربار به سوي هوا خارج مي‌شود و در آنجا منفجر مي‌شود بدون اين كه اصابت كند، و اين چيزي نيست جز هدر دادن باروت كه همان پشتيباني افكار عمومي است. بزرگ كردن كارهاي كوچك و كوچك شمردن خطاهاي بزرگ و وعده‌هاي متعدد و توخالي دادن كه هيچ مرجعي هم براي رسيدگي به عدم تحقق اين وعده‌ها و بررسي آثار سوء آن‌ها كه به قول حضرت خشم خدا و مردم را بر می‌انگیزاند، نيست، با توصيه‌ها و روش حكومتي آن حضرت بسيار فاصله دارد.  واقعاً اگر از كلام مولا پند گرفته نشود، از چه كساني و چه هنگامي پند خواهيم آموخت؟

نظرات (0)
Add Comment