راگانیوز-ماموران پلیس شهرری، فروردین دوسال قبل در جریان درگیری منجر به مرگ قرار گرفتند و بلافاصله به محل اعزام شدند. تحقیقات اولیه نشان داد متهم مردی به نام گودرز است که با حمله به برادر همسرش به نام مهدی او را به قتل رسانده است.
به این ترتیب گودرز بازداشت شد و جسد مهدی نیز به پزشکیقانونی انتقال یافت. متهم در همان مراحل اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: «سالها با همسرم میترا زندگی کرده بودم. همیشه با هم اختلاف داشتیم با اینکه بچه داشتیم اما همسرم مرتب با من دعوا میکرد و حاضر نبود جلو دخالتهای خانوادهاش را بگیرد تا اینکه دوسال قبل مرا ترک کرد و به خانه پدرش رفت. خانوادهاش از او حمایت میکردند. آنها میگفتند نباید دیگر به خانه شوهرت برگردی. او بچهها را هم با خودش برده بود. بعد از دوسال پیگیری موفق شد طلاق بگیرد. وقتی رای صادر شد، به همسرم گفتم برگرد اما جوابم را نداد. تصمیم گرفتم با پدرش صحبت کنم، وقتی به مغازه او رفتم با مهدی درگیر شدم و او را با واردآوردن ضربه چاقو به قتل رساندم. قصدم کشتن او نبود میخواستم بداند آدم قدرتمندی هستم و همسرم را برمیگردانم.»
کیفرخواست علیه متهم با توجه به اعترافات او، گفته شاهدان پرونده و نظریه پزشکیقانونی مبنی بر اینکه مرگ مهدی بر اثر خونریزی شدید ناشی از جراحت عمیق بوده است صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان درخواست صدور مجازات برای متهم کرد پدر و مادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و تقاضای قصاص را مطرح کردند.
خواهر مقتول درباره آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: «من و گودرز مدتها با هم اختلاف داشتیم. او به مواد مخدر اعتیاد داشت و نمیتوانست ترک کند به همین خاطر تصمیم گرفتم از شوهرم جدا شوم. دوسال تلاش کردم تا اینکه حکم طلاق صادر شد. روزی که دادگاه حکم را صادر کرد شوهرم با من تماس گرفت بارها به او گفتم حاضر نیستم برگردم اما اصرار میکرد. آن روز جواب تلفنش را ندادم. او با خواهرم تماس گرفت. خواهرم گفته بود بازگشت من غیرممکن است، بعد از آن نمیدانم چه شد که سراغ برادرم رفت و او را به قتل رساند.»
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام را قبول کرد و گفت: «خانواده همسرم در زندگی ما دخالت میکردند. همسرم هم بهانه کرد و تصمیم گرفت از من جدا شود. من بهخاطر همسرم مواد را ترک کردم و حتی مدارکی دارم که نشان میدهد به مرکز ترک اعتیاد رفتهام و پاک شدهام. باز زنم برنگشت. روزی که حکم طلاق صادر شد با زنم تماس گرفتم جوابم را نداد، با خواهرزنم تماس گرفتم گفت خواهرش مرا نمیخواهد و دیگر مرا آدم حساب نمیکند. دو فرزند من پیش همسر سابقم بودند. به مغازه رفتم تا با پدرزنم صحبت کنم شاید او بتواند کاری کند او نبود، مهدی در مغازه بود. با مهدی صحبت کردم. او هم گفت همکاری نمیکند و خواهرش حاضر نیست برگردد. خیلی ناراحت بودم چاقویی از جیبم درآوردم و گفتم من را بزن و خلاصم کن. گفت من آدمکش نیستم و کسی را نمیزنم گفتم اگر تو نزنی من میزنمت بعد به سمتش حمله کردم فقط میخواستم بترسانمش تا به حرفم گوش کند، با خواهرش تماس بگیرد و او را راضی کند. قصدم این نبود که او را بکشم و بسیار از کارم پشیمان هستم.»
هیات قضات بعد از پایان جلسه محاکمه با توجه به درخواست اولیایدم حکم بر قصاص متهم صادر کردند. این رای مورد اعتراض متهم و وکیلش قرار گرفت. وکیل متهم با این استدلال که موکلش به افسردگی مبتلا بوده درخواست تجدیدنظر کرد اما قضات دیوانعالی از آنجایی که پزشکیقانونی اعلام کرده بود متهم زمان ارتکاب جرم مشکل روانی نداشته و کاملا سالم بوده درخواست متهم را رد و حکم قصاص را تایید کردند. پرونده بعد از تایید حکم برای طیکردن مراحل قانونی بهمنظور اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد. اگر متهم نتواند رضایت اولیایدم را جلب کند حکم اجرا خواهد شد