زندگینامه شهید امیر پوردارایی

نام : امیر                   نام خانوادگی : پوردارایی                 نام پدر : رضا      

طلوع : 1306             شهادت : 10/2/61                       محل شهادت : خرمشهر

نام عملیات : بیت المقدس         نوع عضویت : بسیجی        محل دفن: بهشت زهرا ( سلام الله عليها )

                                                                                        قطعه 26 ردیف 58 شماره 40

زندگینامه :

شهید امیر پوردارایی فردی ساکت و فعال ، مومن ، مهربان و اهل هیچ گونه ظاهر سازی ، تملق و چابلوسی نبود بیشتر اهل عمل بود تا حرف ، در بین دوستان و آشنایان به امانت داری ، راستگویی و صداقت معروف بود با خانواده اش بسیار خوشرفتار بود.

می گفت از سن 12 سالگی فرائض دینی ام را انجام داده ام . به جرات می توان گفت : علاقه اش به مسجد نسبت به خانه بیشتر بود اکثر امورات مسجد را انجام می داد ، موذن و صندوقدار و کلیدار مسجد محل بود.

از هر فرصتی برای فرا گرفتن اصول دین ، مسائل دینی و قرآنی استفاده می کرد . به سئوالات شرعی که از ایشان می شد با حوصله و کامل جواب می داد . در سالهای اختناق ستم شاهی مقلد امام خمینی (ره) بود و می گفت : امام خمینی مرجع اعلم هستند و واجب است از ایشان تقلید کنیم یکی از دوستان شهید که روحانی است می گفت به اتفاق امیر خدمت امام رسیدیم با شور و اشتیاق دست امام را بوسید و نسبت به امام ارادت می ورزید.

شهید پوردارایی در فروردین سال 1306 از روستاهای اطراف یزد ( ابرقو ) در خانواده ای کشاورز با ایمان ، ساده و زحمتکش فرزندی متولد شد که نامش را امیر نهادند . او اولین فرزند خانواده بود که در دامن مادری پاک و مومن و با شهامت پرورش یافت . متاسفانه در چهارده سالگی مادرش را از دست داد ، فقدان مادر موجب تألم خاطر وی گردید.( گویا خداوند اراده کرده بندگان مومنش رادر سختی ها و ناملایمات امتحان کند ) او که در دوران کودکی از نعمت سواد محروم مانده بود در حین خدمت به سواد آموزی پرداخت . پس از خدمت عازم تهران شد و بعد از گذشت مدتی ازدواج کرد و ثمره ازدواج ایشان 5 فرزند می باشد. در دوران انقلاب به پخش نوار و اعلامیه های امام (ره) اشتهار داشت . در همان دوران در تمامی تظاهرات ها و اجتماعات حضوری فعال داشت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در نماز جمعه ها ، جهاد سازندگی ،شرکت در بسیج فعالیت داشت . ایشان برای اولین بار داوطلبانه مدت 3 ماه به جبهه های غرب اعزام شد.

روح شهادت طلبانه ی وی او را آرام نگذارد و پیوسته می گفت : چیزی را که من می خواستم شهادت بود که در جبهه ی غرب بدست نیاوردم ظاهراً باید در جبهه ی جنوب بدست آورم ، که بعد از پانزده بور به جبهه ی جنوب اعزام شد و در تاریخ 10/2/61 در عملیات بیت المقدس برا اثر اصابت ترکش خمپاره به آرزوی دیرینه خود رسید. شهادت علی گونه ی وی در منطقه عشق و خون ، خونین شهر وی را به معبودش پیوند داد.

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.

 

 

امور ایثارگران شهرداری باقرشهر

 

امیرزندگینامهشهرریشهیدپوردارایی
نظرات (0)
Add Comment