به گزارش راگانیوز ، رسیدگی به این ماجرا از عصر هجدهم اردیبهشت 93 به دنبال تماس یک شهروند با کلانتری 131 شهرری در دستور کار پلیس قرار گرفت. این مرد در تماس با پلیس گفت: «از پنجره خانه به کوچه نگاه میکردم که همسایه طبقه چهارم به نام احمد را دیدم که شیء مشکوکی را داخل پتو پیچیده بود و از خانه بیرون میبرد. وقتی دیدم مرد همسایه بسته مشکوک را داخل صندوق عقب ماشینش گذاشت و به ساختمان برگشت بلافاصله پایین رفتم و با لکههای خون که روی زمین ریخته بود روبهرو شدم. همسایهام همان موقع در حالی که یک گونی دیگر در دست داشت از خانه بیرون آمد و بهمحض روبهرو شدن با من شوکه شد. من همان موقع همسایهها را خبر کردم تا مانع فرار احمد شوند.»
به دنبال اظهارات این مرد پلیس به خیابان فداییان اسلام رفت و در بازرسی صندوق عقب خودرو احمد با جنازه مثلهشده یک زن جوان روبهرو شد.
احمد 53 ساله در همان بازجویی مقدماتی به قتل نادیا 27ساله اعتراف کرد.
وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «من راننده آژانس هستم. چند بار مادر نادیا ماشینم را کرایه کرد تا او و دخترش را به مقصد برسانم. در میان راه مادر نادیا سر صحبت را باز کرد و برایم گفت که دخترش چند سال پیش از همسرش جدا شده و در یک شرکت خصوصی کار میکند. زن میانسال میگفت دخترش بهسختی خرج زندگی او و خودش را در میآورد و آنها در یک خانه اجارهای ساکن هستند. من که دلم برای مادر و دختر سوخته بود قول دادم که به آنها کمک کنم.»
مرد میانسال ادامه داد: «من برای نادیا و مادرش یک خانه اجاره کردم و به آنها کمک خرج میدادم. تا اینکه ظهر روز هجدهم اردیبهشت نادیا با من تماس گرفت و گفت در غیاب مادرش حالش بد شده است. او از من کمک خواست و چون همسر و فرزندم در خانه نبودند از او خواستم تا به خانهمان بیاید، اما نادیا همراه یک پسر جوان به خانهمان آمد و آنجا بود که فهمیدم نادیا دروغ گفته که بیمار است.»
او در تشریح جزئیات جنایت گفت: «پسر جوان به محض ورود به خانه به من حمله کرد و با من درگیر شد. نادیا هم گفت باید قولنامه خانهای را که برای او و مادرش اجاره کرده بودم به نام او بزنم. من که از رفتارهای نادیا و پسر غریبه شوکه شده بودم به روی آنها چاقو کشیدم تا آنها را مجبور کنم خانهام را ترک کنند، اما یکباره چاقو به گردن نادیا برخورد کرد. او غرق خون روی زمین افتاده بود که پسر جوان خانهام ر ا ترک کرد. من چون ترسیده بودم و میدانستم بهزودی همسر و فرزندم سر میرسند جنازه را به آشپزخانه بردم و آن را مثله کردم تا بتوانم بهراحتی آن را از خانه بیرون ببرم؛ اما هنگام انتقال جنازه یکی از همسایهها مرا دید.»
به دنبال اعترافهای تکاندهنده این مرد، برایش کیفرخواست صادر و به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا بهزودی محاکمه شود. این در حالی است که مادر قربانی برای احمد اشد مجازات خواسته است.