به گزارش راگانیوز، استقبال دختران ايراني از رشتههاي رزمي در سالهاي اخير رشد چشمگيري داشته است. در اين بين كاراته علاقهمندان زيادي را جذب كرده است تا جايي كه بانوان ملي پوش با كسب مدالهاي رنگارنگ نقش بسزايي در پيشرفت اين رشته در كشورمان داشتهاند. حميده عباسعلي يكي از همان دختراني است كه پس از كسب اولين مدال عاشق كاراته شد و حالا هم بانوي طلايي اين رشته رزمي لقب گرفته است. تأييد حجاب اسلامي دختران كاراتهكا عرصه را براي افتخارآفريني هرچه بيشتر آنها مهيا كرد.
حضور بانوان ملي پوش در قهرماني آسيا، مسابقات جهاني و بازيهاي آسيايي همواره اعتلاي ورزش ايران را به همراه داشته است. عباسعلي در بازيهاي آسيايي هجدهمين مدال طلا را به نام كاروان كشورمان ثبت كرد. بانوي طلايي هنوز رؤياهاي زيادي را در سر دارد و اميدوار است كاراته المپيكي شود و او هم روزي به عنوان بانوي المپيكي در اين آوردگاه به روي تاتامي برود.
بانوي طلايي كاراته لقب گرفتهايد، چطور شد كه از بين رشتههاي مختلف ورزشي يك رشته ورزشي و آن هم كاراته را انتخاب كرديد؟
از سن هشت سالگي كاراته را شروع كردم. البته در آن زمان اصلاً اين رشته را نميشناختم و فقط مادرم من را در يك باشگاه ثبتنام كرد. در واقع ابتدا نه شناختي از كاراته داشتم و نه از اين رشته خوشم ميآمد. نميتوانم بگويم از روي علاقه قبلي به سمت كاراته آمدم. پس از پشت سر گذاشتن چند جلسه تمريني علاقهام به اين رشته زياد شد و پس از آنكه چند مدال قهرماني به دست آوردم كاراته به دلم نشست و دوست داشتم ادامه دهم. بعد از آن هم كه به تيم ملي رسيدم و به اهداف بزرگتري فكر ميكردم. پشتكار و تلاشم سبب شد به جايگاه فعليام در كاراته بانوان برسم.
بعد از تأييد حجاب اسلامي كاراتهكاران مسلمان در مسابقات برون مرزي شرايط براي اعزام تيم ملي بانوان ايران به مسابقات آسيايي و جهاني مهيا شد. فكر ميكنيد اين موضوع چه تأثيري در موفقيت شما داشت؟
همه بانوان كاراتهكا آرزو داشتند كه مجوز حضور ما در مسابقات جهاني صادر شود. قبل از اين اتفاق ما با پوشش اسلامي در مسابقات سبكهاي مختلف كاراته شركت ميكرديم اما اجازه رقابت در مسابقات جهاني و آسيايي را نداشتيم. دلمان ميخواست از هر طريقي كه امكان دارد و با هر زحمتي هست اين مجوز صادر شود. خوشبختانه با تلاش و همفكري مسئولان پوشش ما از سوي فدراسيون جهاني مورد تأييد قرار گرفت. بعد از اينكه اجازه حضور ما صادر شد توجه به كاراته بانوان افزايش يافت. خيليها انگيزه بيشتري براي روي آوردن به اين رشته پيدا كردند و ميتوانند در عرصههاي آسيايي و جهاني افتخار بيافرينند. البته رفتن به مسابقات جهاني به اين راحتي نبود؛ چراكه اول مجوز آسيايي را گرفتيم و پس از آن توانستيم به رقابتهاي جهاني برويم. در واقع قدم به قدم به جلو پيش رفتيم. بسياري از كشورهاي اسلامي به همين دليل نميتوانستند به جهاني بيايند و حتي بودند بانوان كاراتهكاي مسلماني كه قبل از هر بازي حجاب خود را برميداشتند تا فدراسيون جهاني به آنها اجازه رقابت دهد. اتفاق رضايتبخشي بود كه شكر خدا تلاشها نتيجه داد و ما هم به آرزويمان رسيديم.
پيش از تأييد فدراسيون جهاني مسابقهاي بود كه از حضور درآن منع شده باشيد؟
مسابقات جهاني 2012 فرانسه. يك ماه قبل از شروع بازيها در كنگرهاي در مورد لباس مدنظر ايران بحث شد منتها هيچ كس مطمئن نبود كه چه تصميمي گرفته ميشود. خب تمرينات ادامه داشت اما در نهايت خبر رسيد كه فدراسيون جهاني درخواست ايران را تأييد نكرده است. اتفاق ناراحتكنندهاي بود؛ چراكه ما براي موفقيت در اين مسابقات تلاش زيادي كرده بوديم. اگر آن سال ميتوانستيم در جهاني رقابت كنيم به نفع كاراته ايران بود.
واكنش حريفان به حجاب شما چطور بود؟ از اينكه بايد با بانوان محجبه مبارزه كنند تعجب نميكردند؟
اولين بار كه با حجاب به مسابقات آسيايي رفتيم چند نفري ما را مورد تمسخر قرار دادند و فكر ميكردند يك دختر مسلمان توانايي حضور در مسابقات بينالمللي و كسب افتخار را ندارد. سال 2010 تيم جوانان و اميدهاي بانوان در هنگكنگ مدالهاي خوشرنگ را درو كرد و همه حريفان ايران را به عنوان يك تيم قدرتمند شناختند و جاي هيچ حرف و حديثي باقي نماند. پس از آن هم به ليگ جهاني رفتيم و ديگر حضورمان با حجاب اسلامي عادي شده بود و خيلي مورد استقبال قرار گرفتيم. فقط موضوع حجاب نبود بلكه اخلاق و فرهنگ ايراني هم باعث شد كه نگاه حريفان نسبت به ما تغيير كند.
خاطره تلخ بازيهاي آسيايي گوانگژو اجازه نداد توانايي واقعي خود را نشان دهيد. چطور شد كه انتقادات آن روزها را به بهترين شكل ممكن پشت سرگذاشتيد؟
تلخترين خاطره ورزشيام در گوانگژو بود. البته در آن حادثه فقط خانم زنگنه آسيب ديد و من مصدوم نشدم. منتها از نظر روحي در شرايط بدي قرار گرفتم و نتيجه را واگذار كردم. با اين حال همين شكست به من انگيزه داد كه در اينچئون جبران كنم. با شرايطي كه من داشتم شايد اگر كسي ديگر جاي من بود نميتوانست دوباره خودش را احيا كند. خيلي حرفها و انتقادهاي زيادي از ديگران شنيدم، حرفهايي كه واقعاً از شنيدنشان رنجيدم. در آن سال تجربه زيادي هم نداشتم اما با هر زحمتي بود روزهاي سخت را پشت سرگذاشتم.
از بازيهاي آسيايي 2014 بگوييد و از اينكه چطور با كسب عنوان قهرماني هجدهمين مدال طلاي كاروان ايران را گرفتيد؟
شكست چهار سال قبل باعث شد تا با جديت بيشتري تمرين كنم و هدفم اين بود كه بتوانم خوب ظاهر شوم و ناكامي دوره قبل را جبران كنم. سال بعد از گوانگژو به مسابقات قهرماني آسيا در چين رفتيم (2011) و آنجا نشان دادم كه انتقادهاي مطرح شده اشتباه بوده است. در فينال ميتوانستم طلا بگيرم اما حقم را ندادند. من هيچ وقت دوست ندارم از داوري حرف بزنم. ولي در مصاف با حريف چيني با داوري ناعادلانه شكست خوردم. منتها با همان حريف در اينچئون روبهرو شدم اما اين بار من پيروز ميدان شدم.
در مسابقات جهاني كاراته 2014 طلسم مدال نگرفتن ايران را شكستيد و به عنوان اولين بانوي كاراتهكاي كشورمان مدال نقره را به گردن آويختيد. رسيدن به چنين افتخاري در اولين حضور بانوان ايراني چه حسي داشت؟
تنها يك ماه بعد از بازيهاي آسيايي به جهاني رفتيم و خودمان را براي شرايط سخت آماده كرده بوديم. وقتي تمرينات را شروع كرديم ميدانستيم چه كار دشواري در پيش داريم. سطح مسابقات جهاني با آسيايي واقعاً متفاوت است و تمريناتمان نيز متفاوت بود. متأسفانه آلمان ويزاي مليپوشان كشورمان را دير صادر كرد همين مسئله موجب شد كه ما دير به رقابتها برسيم و اصلاً فرصتي براي ريكاوري نداشتيم. شايد اگر يكي دو روز زودتر اعزام ميشديم ميتوانستيم با استراحت بيشتر و بدني آمادهتر پا به رقابتها بگذاريم. عصر به آلمان رسيديم و فردا ظهر من مسابقه داشتم. در ليگ جهاني همه كشورها ما را با حجاب اسلامي ديده بودند. هميشه آرزو داشتم در اولين حضورم بهترين عملكرد را داشته باشم و خوشبختانه توانستم فيناليست شوم. در فينال كه باختم خيليها به من گفتند توانايي گرفتن طلا را داشتي. با اينكه مدال نقره گرفتم اما مسئولان برگزاري مسابقات از من هم تست دوپينگ گرفتند و اين براي نخستين بار بود كه از نفر دوم هم آزمايش دوپينگ گرفته ميشد. برايشان واقعاً تعجبآور بود كه بانوان ايراني در نخستين حضور به فينال راه پيدا كنند. ولي نتوانستند بهانهاي پيدا كنند. مزد زحماتم را گرفتم ولي من براي گرفتن مدال طلا به جهاني رفته بودم. خيلي برايم شيرين است كه هر كجا ميروم از من به عنوان اولين مدالآور كاراته بانوان در جهان ياد ميشود. اميدوارم اين موفقيتها ادامهدار باشد.
امسال در قهرماني آسيا هم خوش درخشيديد. آن هم در شرايطي كه عملكرد تيم اعزامي به ژاپن رضايتبخش نبود.
براي همه روزهايم برنامهريزي دارم و همواره سعي ميكنم براي رسيدن به اهدافم از هيچ تلاشي دريغ نكنم. شايد در كارهاي ديگرم بيبرنامه باشم اما از آنجا كه عمر ورزشي كوتاه است ميدانم كه بايد قدر فرصت و زمانم را بدانم. هدف اصليام موفقيت در ورزش قهرماني است و بايد بتوانم در زماني كه دارم مدالهايي كه همواره آرزويم بوده را درو كنم. تمام فكر و ذكرم اين بود كه در قهرماني آسيا نيز بتوانم موفقيت بازيهاي آسيايي را تكرار كنم. از طرفي فشار زيادي روي من بود چراكه پس از موفقيتهاي اين چند سال انتظارات بالا رفته بود؛ شايد سايرين كه اعزام شده بودند اولين قهرماني آسيا را تجربه ميكردند. اما من با تجربه زيادي كه داشتم بايد درخشش سال گذشته را تكرار ميكردم. تمام تمركزم روي اين مسابقات بود. جوري تمرين كردم كه بتوانم با آسيبديدگياي كه داشتم به هدفم برسم. با توجه به مصدوميت قبلي كه داشتم شرايط برايم واقعاً دشوار شد. صبح تمرين ميكردم، بعد از تمرين فيزيوتراپي داشتم و دوباره تمرين ميكردم. گاهي اوقات آنقدر آسيب ديدگيام تشديد ميشد كه از شدت درد گريه ميكردم. قاعدتاً بايد استراحت كامل ميكردم تا از شر مصدوميت رها شوم ولي اصلاً زمان نداشتم و بايد تمرين ميكردم. گاهي حتي در تمرينات از پا زدن منع ميشدم كه خب همين مسئله فشار رواني زيادي به من وارد ميكرد. با اين حال سعي ميكردم به خودم انرژي مثبت دهم. خدا را شكر ميكنم كه توانستم دوباره فعل خواستن را صرف كنم. گرفتن مدال طلا آن هم در ژاپن واقعاً كار بزرگي است؛ چراكه شرايط واقعاً سخت بود. همه تيمها با قدرت آمده بودند. از طرفي همه حريفان من چيزي براي از دست دادن نداشتند و تلاش ميكردند پيروز شوند. به عنوان مثال حريف ويتنامي به قدري با برنامه با من بازي كرد كه خودم هم تعجب كردم. متأسفانه ما قبل از اعزام مسابقه تداركاتي نداشتيم و شك نكنيد اگر بازيهاي تداركاتي برايمان در نظر گرفته ميشد ميتوانستيم نتيجه بهتري كسب كنيم.
سطح كاراته بانوان ايران را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ فكر ميكنيد چند سال ديگر بتوانيم خودمان را در جمع بهترينهاي جهان ببينيم؟
به هيچ وجه تيم دست و پا بستهاي نيستيم و به هر مسابقه كه ميرويم حريفان از بچههاي ما ميترسند. در آسيا و جهان چين، ژاپن، فرانسه، مصر، ايتاليا و… حريفان اصلي ما محسوب ميشوند. وقتي در اولين حضور در مسابقات جهاني خوش درخشيديم مطمئن باشيد كه رسيدن به سطح اول دنيا هم دور از دسترس نيست. منتها نكته مهم اينجاست كه موفقيت در رقابتهاي جهاني مستلزم برنامهريزي دقيق است. كاراته بانوان ايران از نظر تكنيكي و فني چيزي از حريفان كم ندارد و شايد اگر با يك تيم اروپايي بازي كنيم مشخص شود كه تكنيك ما از آنها هم بهتر است. فقط آنها تجربه بيشتري دارند و در مسابقات زيادي شركت ميكنند. كشورهاي اروپايي به هم نزديك هستند و در طول سال در تورنمنتهاي بسياري شركت ميكنند. از همين رو آمادگي و تجربه بالاتري نسبت به ما دارند. آنها تكنيكهايشان را در بازيهاي مختلف به نمايش ميگذارند و استرس شان هم از بين ميرود. در جهاني هم بدون كوچكترين نگراني حاضر ميشوند. مسابقات تداركاتي در كسب موفقيت در رقابتهاي آسيايي و جهاني نقش بسزايي دارد. وقتي به بازيهاي تداركاتي ميروي در مسابقات جهاني استرسي نداري و با تجربه زيادي كه به دست ميآوري به راحتي ميتواني تواناييهايت را نشان دهي. به همين دليل است كه رسيدن به بالاترين سطح دنيا را دور از دسترس نميبينم.
مربيان ايراني چه نقشي در رسيدن به اين هدف دارند؟
خوشبختانه كاراته ايران مربيان خوبي در اختيار دارد و همانطور كه ميدانيد بسياري از تيمهاي خارجي از مربيان ايراني استفاده ميكنند. از اين بابت كمبودي نداريم. فقط مشكل ما كم اعزام شدن به مسابقات برون مرزي است كه اميدوارم راهحلي براي آن پيدا شود.
در سالهاي گذشته نگاه مسئولان به كاراته تغيير كرده است؟
آنچنان كه انتظار داشتيم نه تغيير نكرده است. ما حتي خانه كاراته نداريم. رشتههايي مثل ووشو و تكواندو امكانات كافي دارند و سالنهاي بدنسازي و تمرينيشان نزديك هم است. ولي در كاراته اصلاً چنين امكاناتي نداريم و سالن كبكانيان هم امكاناتي در حد قهرماني ندارد. سالن بدنسازي نداريم و بايد به آكادمي المپيك برويم. چندين بار خواستههايمان را گفتهايم ولي فرقي نكرده است.
از عملكردتان تا به اينجا راضي هستيد؟ سقف آرزوهايتان چيست؟
دقيقاً به هرآنچه ميخواستم رسيدهام. البته هنوز اول راه هستم ولي تا به الان تمامي مدالهايي كه گرفتهام همانهايي بوده كه براي رسيدن به آنها سالها تلاش كردهام. از اينجا به بعد هم هنوز آرزوهاي زيادي دارم كه براي رسيدن به آنها بايد هرچه بيشتر تلاش كنم. سقف آرزوهايم المپيكي شدن كاراته است و اينكه من هم به عنوان يك المپين در المپيك شركت كنم و خودم را ثابت كنم. اميدوارم تا وقتي كه دوران حرفهايام به پايان نرسيده اين آرزو محقق شود. آرزوي ديگرم رسيدن به مدال طلاي جهان است. براي رشتههايي كه المپيكي نيستند طلاي جهان اوج موفقيتشان محسوب ميشود.
زماني كه براي اولين بار به تيم ملي دعوت شديد فكر ميكرديد چنين افتخاراتي كسب كنيد؟
در رؤياهايم چنين درخششي را ميديدم. هميشه به كسب بهترين نتايج فكر ميكنم و ميكوشم تا همان رؤياها را به واقعيت تبديل كنم. من هم مثل هر انساني آرزوهايم كمكم بزرگ شد. زماني آرزويم اين بود كه به تيم ملي دعوت شوم، به تيم ملي كه رسيدم آرزو ميكردم در مسابقات رسمي مبارزه كنم، بعد آرزو كردم در مسابقات خوب ظاهر شوم و رفتهرفته اهدافم نيز رشد كرد. به مدالهايي كه تا به امروز كسب كردم قانع نيستم و براي موفقيت بيشتر ميجنگم.
نگران بالا رفتن سطح توقعات نيستيد؟
همين الان هم سطح توقعات بالا رفته است. مردم از من توقع دارند كه براي كشورمان مدال بگيرم. اين توقعات اصلاً من را اذيت نميكند، بلكه انگيزهام را افزايش ميدهد و سبب ميشود با جديت بيشتري تمرين كنم.
فكر ميكنيد به كاراته آنچنان كه بايد بها داده شده است؟
هنوز كه توجه لازم نشده است. تاكنون به صورت جدي با مسئولان در مورد كمبودهاي رشته كاراته صحبت نكردهام؛ چراكه بيان اين مسائل وظيفه ما نيست. ما به عنوان ملي پوشان اين رشته وظيفه داريم مسابقه دهيم و پيروز ميدان باشيم. اگر فرصتي پيش بيايد قطعاً در مورد كمبودهايمان با مسئولان حرف ميزنيم؛ چراكه كاراته رشته مدال آوري است و حيف است كه به خاطر نداشتن امكانات افت كند. هميشه در بازيهاي آسيايي چشم اميد كاروان به مدالهاي كاراته است. به ويژه اينكه رشته ما انفرادي است و مدالهاي زيادي را ميتواند درو كند. بدون شك اگر رسيدگي بيشتري به كاراته شود بهتر از اينها هم ظاهر ميشويم.
پخش مستقيم مسابقات رشتههاي رزمي در سالهاي اخير نگاه مردم را به حضور بانوان در اين رشتهها تغيير داده است. استقبال دختران از كاراته نسبت به گذشته تغييري كرده است؟
قبل از بازيهاي آسيايي و پخش مستقيم رقابتهاي كاراته نظر مردم جور ديگري بود. معمولاً كساني كه دختران كاراتهكا را ميبينند اولين سؤالشان اين است كه تا به حال چند بار در خيابان دعوا كردهاي (با خنده). نميدانم چرا همه تصور ميكنند رزميكاران دائماً در خيابان دعوا ميكنند. مردم وقتي در تلويزيون رقابتهاي ما را تماشا كردند واقعاً نظرشان نسبت به ما تغيير كرد. از آنجايي كه مسابقات مردان به طور كامل از تلويزيون پخش ميشود خيليها فكر ميكردند ورزش فقط براي آقايان است. تغيير نگاه جامعه به بانوان ورزشكار را واقعاً حس ميكنم، ضمن اينكه حمايتشان هم از ما بيشتر شده است. حمايت مردم براي شخص من دلگرمكننده است. به اينكه مردم كشورم به من اهميت ميدهند به خودم ميبالم. پخش مستقيم تأثير فوقالعادهاي در جذب حمايت مردم دارد. پيش از اين به ورزش بانوان چندان اهميتي داده نميشد اما ديدن بانوي ورزشكاري كه در سطح حرفهاي فعال است براي مردم جذابيت زيادي دارد.
شهرري يكي از شهرهايي است كه ورزشكاران موفق زيادي را به جامعه ورزش معرفي كرده است، امكانات كاراته اين شهر چگونه است؟
من از باشگاه مهران ري به عرصه قهرماني رسيدم. اصلاً فكر نكنيد امكاناتي كه ما داشتيم در حد آكادمي ملي المپيك بود. يك باشگاه كوچك كه البته ورزشكاران زيادي را به جامعه تحويل داد. در شرايطي سخت و با امكانات كم رشد كردم و به اينجا رسيدم.
مسئولان شهرري نگاه ويژهاي به بانوي طلايي كاراته داشتهاند؟
نه متأسفانه. به اسم من را ميشناسند و شايد بنر و پلاكاردي دور ميدان شهر بزنند اما اينكه كاري انجام دهند كه ورزشكار انگيزه پيدا كند بعد از اينچئون و قهرماني در بازيهاي آسيايي كه هنوز خبري نشده است.
گويا زماني كه دانشجو بوديد نيز مسئولان دانشگاه همكاري زيادي با شما نميكردند؟
دانشجوي دانشگاه آزاد واحد شهرري بودم، درسم تمام شده و مدرك كارشناسيام را گرفتهام. چند بار كه واقعاً اذيت شدم. بعد از بازيهاي آسيايي 2014 همه هوايم را داشتند. البته قبل از آن هم استادان حذفم نميكردند ولي خيلي وقتها تهديد به حذف شدن ميشدم و از غيبتهايم هميشه انتقاد ميكردند.
ليگ كاراته چه نقشي در پيشرفت بانوان اين رشته دارد؟
اگر تعداد تيمهاي حاضر در ليگ بيشتر شود قطعاً تأثير زيادي بر رشد كاراته دارد. با اين حال مشكل نبود اسپانسر كار را براي بسياري از باشگاهها دشوار كرده است. به شخصه ليگ كاراته ايران را كاملاً قبول دارم؛ چراكه معتقدم حضور در مسابقات، ورزشكاران را به شرايط آرماني ميرساند. ليگ، محك خوبي است تا ميزان آمادگي كاراتهكاران را بسنجيم و براي رسيدن به موفقيت دقيقتر از قبل برنامهريزي كنيم.
جذب اسپانسر يكي از مشكلات ورزش بانوان در تمامي رشتههاست. فكر ميكنيد چرا حاميان ورزشي از كاراته كه مدالهاي زيادي هم به دست ميآورد حمايت نميكنند؟
عدم سودآوري دليل اصلي اسپانسرهاست. وقتي مسابقات پخش مستقيم نميشود. دليلي براي حمايت وجود ندارد. به طور كلي بايد خودمان اين مشكل را حل كنيم. در كاراته هم نداشتن حامي يكي از معضلهاي اساسي به شمار ميرود. خيلي از تيمها به همين خاطر قصد شركت كردن در ليگ را ندارند. من عضو باشگاه دانشگاه آزاد هستم كه نسبت به ساير باشگاهها امتيازات بهتري دارد.
درآمدي كه كاراتهكاها از ليگ به دست ميآورند كفاف زندگي يك ورزشكار را ميدهد؟
خير. خب ما بايد مكمل مصرف كنيم كه هزينه زيادي هم دارد. به هر حال با اين مشكل ميسازيم. اگر اسپانسرها از كاراته حمايت كنند انگيزه بچهها براي حضور در ليگ بيشتر ميشود. تعداد كم تيمهاي شركت كننده موجب ميشود همه چهرهها در يك تيم جمع شوند.
شما سابقه بازي در تيمهاي الاهلي امارات و السيرموك كويت را در كارنامه داريد. باز هم قصد داريد كه لژيونر شويد؟
كشورهاي عربي كه ليگ كاراته بانوان ندارند و من فقط براي جام باشگاههاي آسيا به عضويت اين تيمها درآمدم. اگر شرايطش پيش بيايد بدم نميآيد كه دوباره لژيونر شوم.
گويا اهل فوتبال هم هستيد. استقلالي هستيد يا پرسپوليسي؟
نه آنقدرها هم فوتبالي نيستم و ديگر هيچ كدام از بازيكنان دو تيم را نميشناسم. ولي از بچگي استقلالي بودم و كلاً همه خانوادهام استقلالي هستند.
منبع: روزنامه جوان