کرایه شد گران ومن غمینم
نصیبم نیست در تاکسی نشینم
زبسکه می روم پای پیاده
نفس افتاده ونقش زمینم
به لاستیک سایی افتادست کفشم
به فکر کفش از نوع پوتینم
سرازیری ندارم غم ولیکن
به سر بالا روی شخصی وزینم
به شیب تند پیرم در بیاید
عرق گیری کنم با آستینم
فرایند عمل باشد سلامت
وفعلا هم فقط دلخوش به اینم
شعر از:اسماعیل تقوایی