ارز مارُم، عکاسی است که موفق شده بهسراغ گوریلهای کوهی برود و از فاصلهای نزدیک تصاویری را از اینگونهی جانوری رو به انقراض به ثبت برساند.
گوریلهای کوهی، یک گونه خاص هستند که عمدتاً در مناطق خاصی از آفریقا پیدا میشوند. یک عکاس طبیعت در سفر خود به آفریقا بهدنبال عکاسی از این گوریلهای خاص، عکسهای شگفتانگیزی از این موجودات که شباهت عجیبی هم به انسانها دارند، ثبت کرده است. البته عکاسی از این حیوانات کار سادهای نیست و دشواریهای خاص خود را به همراه دارد.
این مقاله از زبان عکاسی بهنام ارز مارُم (Erez Marom) نوشته شده است. ارز متولد سال ۱۹۸۰ میلادی است. از آنجایی که خانوده او علاقه زیادی به هنر داشتند، میخواستند تا جای ممکن ارز هم یک رشته هنری را دنبال کند و به این ترتیب ارز از سن ۹ سالگی شروع به یادگیری درام نوازی کرد. وی بعدها در سال ۲۰۰۸، زمانیکه ۲۸ سال داشت، مناظری را دید که برای عکاسی مناسب بودند و کمکم به عکاسی علاقهمند شد و در همان سال، اولین دوربین DSLR و اولین لنز خود را خرید و شروع به عکاسی کرد. او در این زمینه بسیار موفق بود و در سالهای گذشته حدود ۱۱ مدال مختلف از مسابقات عکاسی سرتاسر جهان دریافت کرد. ارز مدت زیادی را صرف عکاسی از طبیعت میکند اما بهتازگی در سفری که به آفریقا داشت، از گوریلهای کوهی در حال انقراض این منطقه عکاسی کرد. در ادامه با او همراه میشویم:
من بهتازگی از سفر آفریقا برگشتهام؛ جایی که سه روز را به عکاسی از گوریلهای کوهی در اوگاندا گذراندم. از آخرین باری که از حیوانات عکاسی کردهام، مدت زمان زیادی گذشته است. من راه خود را در دنیای عکاسی از عکاسی حیات وحش آغاز کردم، اما به دلایل زیادی خیلی زود به عکاسی منظره علاقهمند شدم و بیشتر وقت، توجه و منابع خود را در این زمینه صرف کردم. سالها بود که میخواستم دوباره به عکاسی حیات وحش برگردم و زمانیکه دو نفر از دوستانم گفتند که میخواهند از گوریلهای کوهی عکس بگیرند، به نظرم رسید که بهترین نشانه برای این است که دوباره به عکاسی حیات وحش بازگردم.
گوریلهای کوهی، گونههای در معرض خطر انقراض هستند که تنها در مرکز آفریقا (رواندا، اوگاندا و جمهوری دموکراتیک کنگو) یافت میشوند. پس از بازگشت از لبه انقراض با تعدادی کمتر از ۲۵۴، تلاشهای حفاظتی گسترده منجر به افزایش تدریجی شمار آنها شده است و اخیراً جمعیت گوریلها به بیشتر از ۱۰۰۰ عدد رسیده است. بااینحال، این اعداد بسیار بسیار پایین بوده و به تلاشهای حفاظتی برای بقا وابسته هستند.
گوریل کوهی پشت نقرهای با ژستی قابلتوجه. شباهت نسبت به انسانها، در بسیاری از جنبهها، شگفتانگیز است
برای اجتناب از ارتباط بیش از حد با انسان، اداره حیات وحش اوگاندا (UWA) به مردم اجازه نمیدهد تا بیشتر از یک ساعت در روز با گوریلها معاشرت کنند. برای آن یک ساعت هم باید صدها دلار هزینه کرد. هزینه آن را در تعداد دفعاتی که میخواهید به بازدید گوریلها بروید، ضرب کنید تا هزینه کل مجوز را محاسبه کنید. در کل ارزان نیست و بهخاطر داشته باشید که هزینه هتل، غذا و یک خودرو با راننده باید به هزینهها اضافه شوند، البته بدون درنظرگرفتن انعام خدمه ردیابی گوریلها.
یک بچه گوریل کوهی، قدرت خود را در خوردن شاخههای بزرگ بامبو که خیلی دوست دارد، امتحان میکند
هر روز صبح بعد از رانندگی به سمت پارک، باربرهایمان را ملاقات میکردیم؛ کیفهای عکس را به آنها دادیم و چند دقیقه راه میرفتیم تا به کلبه جنگلبان برسیم. بعد از گذراندن یک جلسه توجیهی ایمنی، پیادهروی را آغاز میکردیم. تیم ردیابی قبلا گوریلها را پیدا میکرد و با جنگلبان در تماس بود تا به او بفهماند کجا باید برود.
این پیادهروی بهطور خاص دشوار نیست، اما صعود و بالا رفتن از تپهها کار دشواری است. ما معمولا بعد از ۱.۵ یا ۲ ساعت بستهبه موقعیت گوریلها و سرعت راهپیمایی، به آنها میرسیدیم. هنگامی که به گوریلها نزدیکتر میشدیم، میتوانستیم صدای کوبش قفسهسینه را بشنویم و بوی شدید بدن گوریل را حس کنیم.
دو بچه گوریل کوهی با یک شاخه بازی میکنند. آنها مهارتهای خود را برای سالهای بعد توسعه میدهند، زمانیکه پشت نقرهایها بالغ میشوند و با استفاده از آن مهارتها برای زندگی خود و حق تولد مبارزه میکنند
پس از سالها بدون هیچگونه سابقه عکاسی جدی از حیات وحش، کمی نگران بودم که منحنی یادگیریام خیلی متعادل شود. از یک طرف، مهارتهای ترکیبی من با عکاسی از مناظر، خوب تقویت شدهاند و از طرف دیگر، چشمانداز و منظره به اندازه کافی حرکت نمیکند؛ درحالیکه عکسهای حیات وحش بسیار پویاتر هستند. من با احتمال اینکه بخشی از زمان گرانبهای همراهی با گوریلها را بهطور جزئی برای بهدستآوردن شم عکاسی از حیات وحش به هدر خواهد رفت، مشکلی ندارم. میدانستم که باید سعی کنم تا آنجا که میتوانم پرش را بیاموزم و از همه مهمتر، بر ماموریتم تمرکز داشته باشم و بهترین زمان را در میان گوریلها بگذرانم.
این گوریل کوهی نوجوان در حال تلاش برای یک موضع سخت و برخی ضربات قفسهسینه بود. بااینحال، سایر اعضای گروه تحتتاثیر قرار نگرفتند
گوریلها در زندگی واقعی در مقایسه با تصویرشان، بسیار شگفتانگیز هستند. اندازه دقیق نرهای پشت نقرهای باورنکردنی است. آنها بیش از ۲۰۰ کیلوگرم وزن دارند، بدون یک گرم چربی. سر آنها از یک هندوانه هم بزرگتر است و دستهای بسیار بزرگی دارند. آنها برای حفظ این جثه مجبور هستند هر روز حدود ۳۵ کیلوگرم گیاه بخورند.
کودکان نوپا و نوجوانان در اطراف پرسه میزنند، از شاخهها آویزان میشوند و چهرههای مضحک ایجاد میکنند. شما اجازه ندارید خیلی به گوریلها نزدیک شوید، اما این بدان معنی نیست که یک جوان کنجکاو نمیتواند علاقه خود را نشان ندهد و موجود عجیب را با چیزهای براق بازرسی نکند!
هنگامی که مادرش بهآرامی تماشا میکرد و من روی زمین دراز کشیده بودم، این بچه گوریل، به لنز من خیلی نزدیک شد. سعی کردم زاویهای مناسب پیدا کنم و این منجر به یک منظره جالب با زاویه باز شد
ماهیت بسیار پویای و سرزنده بچه گوریلها اغلب باعث ایجاد هرجومرج میشود. دنبال کردن آنها هنگام آویزان شدن از شاخهها و گرفتن یک عکس فوکوسشده و حفظ ترکیببندی خوب، سخت بود. این بزرگترین چالش بود و احساس کردم که در این زمینه خوب عمل نکردم. بااینحال، در چند عکس شانس آوردم.
یک گوریل کوهی مادر که ناامید به نظر میرسد، به کودک بسیار بازیگوش خود که از شاخههای نزدیک آویزان شده، اخم میکند
شرایط آسان نبود. پوشش ابر ضخیم، نور نرم زیبایی ارائه کرد، اما محیط را کاملا تاریک کرد و پوشش گیاهی ضخیم هیچ کمکی نمیکرد. افزون بر این، گوریلها اغلب زیر درختان میماندند. برای عکاسی در چنین شرایطی ایزوی بالا بسیار مهم است – اغلب خودم را در حال عکاسی در ۳۲۰۰، ۶۴۰۰ و حتی ۱۲۸۰۰ میدیدم. حتی این هم کافی نبود.
من بیشتر انبار لنزهایم را به این شکار آورده بودم، اما بیشتر با کانن ۷۰ تا ۳۰۰ میلیمتری ۴F-5.6L IS (برای حیوانات دور و پرترههای کلوزآپ) و با کانن ۱۶ – ۳۵ میلیمتری L III 2.8 (برای برخوردهای نزدیکتر و برای گوریل های متعدد در یک عکس) عکاسی میکردم. من به دلایل معلومی تقریباً همیشه از یک دیافراگم باز و واید استفاده میکردم.
این تصویر را در ایزو ۱۲۸۰۰ گرفتم. برای رسیدن به نوردهی مناسب، سرعت شاتر از ۲۵ / ۱ ثانیه به ۷۰ میلی متری، F4 نیاز بود.
برای گرفتن عکسهای جالب، ترکیببندیهای خوب مهم هستند. در عکاسی منظره از پیش تجسم کردن نسبتاً آسان است، درحالیکه حیات وحش همیشه همکاری نمیکند. پیداکردن فرصتهایی که حیوانات خود را در موقعیتی جذاب در محیط اطراف قرار میدهند، به عکاس بستگی دارد.
این پشت نقرهای نر بهگونهای نشسته که با برگها قاب شده است
استفاده از عناصر مجاور مهم است تا سوژه را با محیط اطرافش مرتبط کند.
فکر میکنم جالبترین چیزی که گوریلها به ما ارائه میدهند، یک نگاه اجمالی بهعنوان یک گونه است. به عقیده شخصی من، هیچ راهی وجود ندارد که شما بتوانید آنها را در واقعیت ببینید و هنوز هم فکر کنید که ما با هم مرتبط نیستیم. نگاه آنها، بدخلقی بعد از باران، اثر انگشت آنها، همهچیز در مورد آنها بسیار شبیه به انسان است.
مقالههای مرتبط:
در کل، عکاسی از گوریلها تجربه فوقالعادهای برای من بود، بازگشت کامل به دنیای عکاسی حیات وحش و عکسی که من را تشویق به عکاسی بیشتر از حیات وحش در آینده کرد. هیجان و چالشهای بسیاری مرا متمرکز کرد و به من کمک کرد تا بهترین تلاش خود را انجام دهم. امیدوارم از این تصاویر لذت برده باشید و شاید در نظر داشته باشید که این تلاش را کرده و از این اقوام خاص و بینظیرمان دیدن کنید.
نظر شما در رابطه با عکاسی حیات وحش چیست؟