در اینستاگرام ستارههای خارجی؛ این کُرهایهای گوگولی!
اینستاگرام، این روزها تبدیل به دفترچه خاطرات تصویری خیلیها شده است. بسیاری از چهرههای شناختهشده دنیای هنر و ورزش هم، از این طریق با طرفداران خود در دورترین نقاط جهان در ارتباط هستند. از سوی دیگر سعی دارند با این روش هواداران بیشتری نیز برای خود دست و پا کنند که این نیز خود به یک رقابت حیثیتی میان سلبریتیهای قرن ۲۱ تبدیل شده است.
حتی گاهی اوقات عکسهایی به اشتراک میگذارند که جنجال بسیاری به راه انداخته و خبرساز میشوند، توجه رسانهها و مردم به آنها جلب میشود و شهرت بیشتری نیز برای آنها به ارمغان میآورند. در این سری مطالب ما سعی داریم به طور هفتگی گزیدهای از عکسهای چهرههای محبوبتان را با شما به اشتراک بگذاریم.
اولین عکس این هفته رو با میلی بابی براون شروع میکنیم که درخواست داده بودین. میلی همراه فین وولفهارد، سر صحنه فیلمبرداری سریال «چیزهای عجیب»
حالا مگه ول میکنم؟ انقدر از میلی عکس میذارم که حرفتون رو پس بگیرین. میلی، برنده جایزه بهترین بازیگر زن سریال تلویزیونی در مراسم People Choice Award شده و بخاطر ش از مردم تشکر کرده.
حتی جنیفر آنیستون هم حوصله نداره، اول صبحی آرایش کنه وبره سر کار، اما یه عده تا شبیه لیدی گاگا نشن، ولکن نیستن.
رابرت هم در مراسم People Choice Award جایزه بهترین بازیگر مرد رو گرفت. فکر کنم اینجا داره جایزهش رو مثل دستهگل عروسها پرت میکنه برای نفر بعدی. گویا رابرت، برای بهترین بازیگر مرد اسکار نامزد شده، بهنظرتون رقیب خوبی برای خوآکین فینیکس هست یا نه؟
خب، خیالم راحت شد. فقط مردم ایران و آسیا خرافاتی نیستن. کاردی بی گفته امروز ۱۱.۱۱، سالگرد فوت مادربزرگمه و وقتی به ساعت گوشیم نگاه کردم، ۱۱:۱۱ بود. مطمئنم مادربزرگم داره بهم فکر میکنه.
مگه قدیمیا نمیگفتن، مادر رو ببین، دختر رو ببر؟ پس چرا این دوتا بیشتر شبیه ضربالمثل «پسر کو ندارد نشان از پدر» شدن؟
اما واتسون همیشه خیّر و دوستداشتنی در ملاقاتی با دوستش که بنیانگذار یک مرکز حمایتی از ترنسهاست.
ما که آخرش نفهمیدیم، این دو نفر کات کردن، دوست شدن، دعوا کردن، ازدواج کردن. اصلا ما چیکار داریم؟ خوشبخت بشن!
جیمی درمورد مهمانش، نوآ سنتینئو نوشته، این همون پسریه که عکسش توی گوشی دختراتون هست. جیمی جان، ایشون کفش رو بدون جوراب میپوشن. اگه قرار باشه، عکسش توی گوشیمون باشه، از این آگهیهاست که برای سرش جایزه تعیین شده.
عکسی که کاترین از پشتصحنه سریال «نفرین شده» (Cursed) منتشر کرده.
وقتی میگیم امان از رفیق بد و زغال خوب، منظورمون یه چیزی توی همین مایههاست. دیلان زیر این عکس نوشته، یعنی میخواین بگین که آیفون جدید، انقدر آدم رو جذاب نشون میده؟ داداش، شما از این به بعد با دوستای قبلیت نگرد، حسودن، حقایق رو بهت نمیگن.
ذوب شدن در خدمت به خلق که میگن، خود دیکاپریو منظورشونهها! تولد ۴۵ سالگی دیکاپریو شده و هرچی اینستاگرامش رو زیرورو میکنم، خبری از عکس جشن و تبریک و… نیست. بهجاش در آخرین پستش نوشته: «افزایش آب دریاها خیلی بیشتر از آنچه که فکر میکنید، برروی زندگی مردم تاثیر دارد».
اینجا هم که صحبت از گرمایش هواست و گفته: اکتبر (مهر و آبان) امسال، گرمترین اکتبر تمام تاریخ بود.
هیو جکمن میگه هیچجا خونه خود آدم نمیشه؛ البته خونه که بله، اما مهمتر از اون، یه بخش دیگه خونهست که هیچجا مثل اونجا نمیشه.
خب خداروشکر، حال دروازهبان سابق تیم ملی اسپانیا هم بهتر شده. ایکر نوشته، روز جمعه مبارک، اما بهنظرم، چهرهش که بیشتر به صبح شنبه میخوره تا روز جمعه.
با لباسی که شکیرا پوشیده، باید سه تا انگشت دیگه رو هم بالا میآورد تا حق مطلب رو ادا کنه. شکیرا در کپشن نوشته که تنها سه روز تا کنسرت آلبوم الدورادو باقی مونده.
گویا این عکس مربوط به تبلیغ عطر جدید کیم کارداشیانه. پیشنهاد من اینه که همه باهم پول جمع کنیم، یدونه از این شیشه عطرها برای متروی تهران بگیریم. حداقل یک هفته رو که جوابه، نیست؟ خصوصا برای اول صبحها!
دست به گیرندههای خودتون نزنین. ایشون همون لیدی گاگا هستن که گویا بعد از جدایی از نامزدشون تصمیم گرفتن همون سبک و سیاق قبلی زندگی رو در پیش بگیرن.
سام اصغری ثابت کرد که واقعا یه مرد ایرانیه. برداشته بریتنی اسپیرز رو با اونهمه دبدبه و کبکبه، برده کافیشاپ دانشجویی سر خیابونشون، احتمالا کافیشاپ ممد نیویورکی؛ یه شیک شکلات و یه اسنک براش گرفته؛ تازه بریتنی کلی هم ذوق کرده و گفته خیلی وقت بود شیک شکلات نخورده بودم.
چند روز پیش، روز ملی کهنهسربازهای آمریکایی بود. پینک هم به پدر و مادرش که کهنهسرباز و پرستار جنگ بودن، تبریک گفته و ازشون تشکر کرده. حالا اگه ایران بود، الان همه پشتسرش میگفتن با سهمیه خانواده ایثارگران، نتونسته بره دانشگاه، خواننده شده، آبروی خانوادهش رو برده.
چه نوستالژی قشنگی! مونیکا و چندلر، دوباره در کنار هم! از قیافه متیو پری مشخصه که کورتنی، چندتا از اون I Knowهای مخصوص خودش، درگوشش گفته و برق سهفاز از سر متیو پریده!
قیافه کریستن بل، شبیه آدماییه که سر بطریبازی، جرات بهشون افتاده و مجبور شدن برن سر چهارراه، از اولین ماشینی که میگذره، پول بگیرن. البته گویا قصد داشته هیچهایک کنه.
جاستین نوشته: وقتی که همسرت در تلویزیون میگه که هیچکدوم از آهنگهای گروه NSYNC رو بلد نیست، همچین اتفاقی میفته.
زوج سطنتی ساسکس، از خانواده ارتش دیدن کردن و بهشون گل هدیه دادن.
هربار که این عکس رو نگاه میکنم، منتظرم این آهنگ پخش بشه: قرارمون یادت نره، دیر نکنی منتظرم؛ بعد یک دفعه سلنا با لباس عروس از سر عقد فرار کنه و بیاد بپره پشت موتور جاستین و باهم برن، اما گویا هیلی، ناشی نیست و بدجوری محکم چسبیده به جاستین.
کارن گیلان، این عکس رو گذاشته و نوشته آخرشب، بعد از مراسم People Choice Awards. فرداست که صدای یکی از بازیگرهایی که در این مراسم برنده شده، دربیاد و بگه جایزهش گم شده. اینجوری که کارن داره فرار میکنه، آدم بهش مشکوک میشه.
زویی نوشته: یه گرگ مادر همراه بچهش. حالا بچه که شبیه گرگ شده، قبول؛ اما مادر بیشتر انگار کفشش، پاش رو زده که اینجوری قاطی کرده.
جیجی با این عکس، تولد پدر فلسطینیش رو تبریک گفته و در کپشن نوشته که هیچی چای و صبحانه فلسطینی تو نمیشه. البته تولد پدر جان که مبارک، اما بهنظرم اگه همین چای و صبحانه رو بهجای هلند و آمریکا، توی غزه امتحان میکردی، دیگه انقدر برات دلنشین نمیشد.
تیلور، کتوشلواری از برند رالف لورن پوشیده و گفته که عاشق تاکسیدو (کتوشلوار رسمی مردانه) هست.
این عکس یکمی قدیمیه و مربوط به هالووین، اما دلم نیومد بذارمش کنار، چون یه سوال اساسی داشتم. لیلی رینهارت و باربارا پالوین، کول و دیلان اسپروز رو باهم قاطی نمیکنن؟ از کجا مطمئن میشن که کدوم، کدومه؟
این هم چندتا عکس از پشتصحنه کار جدید گروه واندیرکشن که لوییز تاملینسون برای هواداراش به اشتراک گذاشته.
تیپ تیموتی یه جوریه که انگار میخواد بره خواستگاری؛ منتها با این گلهایی که از توی باغ چیده و زیرپیراهنی که زیر کتش پوشیده، عاقبتش مثل پرویز سوریلند و بابای پونه نشه، خوبه!
این یکی موتورسوار رو نمیشه باهاش شوخی کرد، خطر جانی داره با اون حجم از عضله و سابقه بازی در نقش کال دروگو. ایشالا هرجا هستین، خوش باشین!
استالونه که باشی، جریمه هم نمیشی. استالونه در بخش پارک ممنوع، پارک کرده، اما پلیس بهجای جریمه ازش خواسته که باهم سلفی بگیرن.
انقدر این قاب سنگینه که هرلحظه میترسم یه دستی، پایی، چیزی از توی تصویر بیاد بیرون و یه فیلیپینی بخوره تو سرم.
بالاخره اشلی خانم، منت بر سر ما گذاشتن و عکسی از حاملگی خودشون توی اینستا به اشتراک گذاشتن که ممیزی نداشت و ما تونستیم ازش استفاده کنیم. اینجوری که داشت پیش میرفت، فکر میکردم باید صبر کنم تا یکباره عکس حاملگی بچهش رو بهتون نشون بدم.
ایرینا با لباس جدیدی از برند بربری، عکسی گرفته و در اینستاش گذاشته. همینکه عکس رو دیدم، احساس کردم خیلی آشناست، یه مقدار که فکر کردم، یادم افتاد داییم سال ۷۰-۷۲ یه دست از این کتوشلوارها داشت که با کتوشلوار ایرینا مو نمیزد؛ فقط اون یکمی تیرهتر بود. ژستش هم از این مدلها بود که روی یه زانو نشسته بود و بهصورت کج به افق کنار دوربین زل زده بود و پشتش هم منظره دریا بود. از همون عکسها که همه باباها یا داییها حداقل یکی ازش دارن.
این هم عکسی که آدریانا برای مجله ووگ عربی انداخته. بهنظر شما شبیه عروسهای دهه شصتی نشده؟
گویا اشلی از موهای فر خودش خوشش اومده که همچین عکسی گرفته. اشلی جایی گفته که بینیش رو بخاطر انحراف و مشکل تنفسی عمل کرده و کلا عمل دیگهای انجام نداده، فکر کنم دکتر بدجنسش باهاش دشمنی داشته، بدون اینکه بهش بگه، فیلر گذاشته تو لبش تا اشلی رو از چشم طرفداراش بندازه. بیچاره اشلی!
عکسی از یان درکنار رونالدو، اسطوره تکرارنشدنی فوتبال برزیل. بفرمایین، خوب شد؟ انقدر به یان گفتین لبخندهای کجش قشنگه که فکر کرده همه اعضای صورت، کجش خوبه، حتی چشماش رو هم کج کرده موقع عکس گرفتن.
این هم عکسی از جوزف مورگان خوشتیپ و البته بیشتر از اون خوشصدا (البته اگه ناراحت نمیشین که جوزف رو خوشتیپ بدونیم)
تام فلتون با ۳۲ سل سن رفته کنار عکسی از دوران کودکیش در سینمایی «هری پاتر» عکس گرفته و با قیافه ناراحت، گفته که «پیر شدن خر است». طرفدارها هم عکسی از متیو لوییس، همبازی ۳۰ سالهش در این فیلم رو با عکس تام مقایسه کردن و متیو هم رفته زیر پست تام کامنت گذاشته و گفته: از طرف خودت صحبت کن بچه.
کوین نوشته، فکر میکنین جو چی گفته که ما اینطوری خندیدیم؟ یکی از کاربرها هم نوشته: احتمالا رقم حساب بانکی من رو بهتون گفته.
نیکول درحال گشتوگذار در لندن! خوبه باز ایندفعه نگفت: لندنیها خوشحال باشید که خوشتیپتون اومد.
فکر میکردم فقط ایرانیها هستن که وقتی دستهجمعی با دوست و فامیل میرن مسافرت، اگه یدونه از این عکسها نگیرن، امتیاز اون مرحله رو از دست میدن. اعتراف کنید که همتون یه عکس این مدلی دارید!
یه عکس خوشگل مادر و دختری از کاترین زتاجونز و دخترش، کاریس.
جیمین نوشته از توری که داشته لذت بردن و از همه طرفدارها تشکر کرده. حالا اگه کپشن، فارسی بود، اینطوری میشد: یه شب خوب با داداشیای گلم، رفقای نابی. بعد هم دوستاشون میومدن زیرش کامنت میذاشتن: سلطان، پایدااااار!
چرا جی هوپ یهطوری به دوربین نگاه میکنه که انگار ما بهش فحش دادیم و دررفتیم؟
گویا تب جوکر به کره هم رسیده. یکی از طرفدارهای دوآتشه کیم، ادیت جوکر رو روی صورت او زده. بهنظر شما بهش میاد؟ من که فکر میکنم کرهایها صورتشون گوگولیتر از این حرفاست که جوکر خشن و یاغی بهشون بیاد.
وی با کتوشلوار دامادی در کنسرت
خب عزیز من! رفتی یه جای تاریک ایستادی، اونجوری هم زل زدی به دوربین، موهای مشکی بلند هم که داری. نکنه انتظار داری که یاد فیلم حلقه هم نیفتیم؟
بالاخره تلفظ درست اسم این خانوم، ایرنه ست، آیرینه، رنهست؟ یه کرهفن، ما رو از ظلمات جهل دربیاره.
سولگی در کپشن نوشته: «متاسفم». امیدوارم که مترجم اینستاگرام اشتباه کرده باشه، وگرنه عذرخواهی، جز برای ست کردن همچین لباسی، چه توجیه دیگهای داره؟
سولگی در کپشن یک پست دیگه با ایموجی گریه نوشته که هنوز فیلم جوکر رو ندیده. اولین چیزی که با خوندن این کپشن به ذهن من خطور میکنه، اینه که پاشیم بریم توی کامنتها فیلم رو براش اسپویل کنیم. خب همین الان از اتاق فرمان ندا اومد که خداوند، عذاب دردناکی برای اسپویلکنندهها درنظر میگیره که فقط خصوصی میشه گفت.
مشخصه تهیون هم از اون دسته آدمهای خستهست که روز عروسیش هم زنگ میزنه به داماد میگه خستهم، میشه نریم؟ روز هالووین، بهجای گریم و لباس مخصوص، فقط یه کلاه کدویی ورداشته گذاشته روی سرش.
جی سو دیگه خودش حجت رو تموم کرده و زیر عکسش، ایموجی پوکرفیس گذاشته، پس من هم دیگه حرفی ندارم.
قدیما که ما کار اشتباهی انجام میدادیم، میگفتن، یه پا و دو دست بالا، برو یه گوشه وایسا به کارهای بدت فکر کن؛ حالا شده ژست عکس گرفتن!
رزی از پذیرایی گرم بیجینگ و مردمش تشکر کرده و گفته که امیدواره زودتر برگرده، اما فکر کنم تنها چیزی که ازش راضی نبوده، غذاست. از ژستش هم معلومه که فکرهای بدی برای آشپز توی سرش هست، فقط لبخند میزنه که توی عکس معلوم نباشه.
راکول گفته، آبی پوشیدنش، نشونه افسردگی نیست؛ فقط از لباس خوشش اومده. راکول جان، من هم اگه همچین لباس گرونی داشتم که بپوشم، آبی که هیچ، اگه بنفش خالخال پلنگی هم میپوشیدم، افسرده نمیشدم، تازه دوتا پشتک وارو هم میزدم از خوشحالی.
تایگر رفته بلگراد صربستان و میگه آفتاب میتابه، اما هوا همچین هم خوب نیست. نمیگفتی هم از حالت ابروهات مشخص بود آقای شروف.
اینهمه میگیم زیادهروی نکنید، از موتوری هم جنس نگیرید، برای همین روزهاست. آخه مگه وسط پیادهرو جای چرت زدنه؟ (خود ایلینا گفته که چیزی نیست، فقط دارم یه چرت کوچیک میزنم).
سیدارت از لباسش خوشش اومده و نوشته: زندگی در میان رنگها. حالا این مدل رنگیرنگیها رو برای موارد خاص میپوشنها؛ باز هرجور راحتی سیدارف جان.
اینبار دیگه ازمون ناراحت نشید که چرا دوباره از پریانکا عکس گذاشتیم، چون بالاخره پریانکا دست از سر عروسی و جشن و شوهر و این داستانها برداشت و اینبار، ترجمه انگلیسی شعری از مولانا رو توی کپشن عکسش نوشت: «زخم جاییست که نور وارد آن میشود».
کسی میدونه قضیه این دسری که پریانکا سفارش داده و دور ظرفش، پول چیده شده، چیه؟ الان یعنی انقدر پول داره که اضافیها رو میخواد بخوره؟ بهجای قاشق میخواد ازشون استفاده کنه؟ ابتکار جدید کافیشاپهاست که جایگزین لامپ و دمپایی و… شده؟ یا چی؟
وارون هم زیر این پست، نوشته، اون خیلی باحاله (اشاره به خودش) و سارا علیخان هم براش کامنت گذاشته: میبینم که سعی داری باهوشبازی دربیاری و کپشنهای من رو کپی کنی، اما نمیتونی.
حضور دیشا پاتانی در مراسم مذهبی. احتمالا تازگیها باز هم با تایگر شروف به مشکل خورده که فیلش یاد هندستون کرده.
دالی بازی کریتی. آدم یاد خونه مادربزرگ و پتو پلنگیهاش و نوهها میفته با دیدن این عکس.
آرمان میگه که نیویورک جای خیلی ویژهای در قلبش داره و اتفاقات خیلی خوبی در این شهر براش رقم خورده. خوش بگذره!
کارتیک هم با انتشار این عکس، مژده تولید قسمت دوم فیلم سینمایی «دوستانا» رو به طرفداراش داده.
حفیظالله، میلاد حضرت محمد (به روایت اهل سنت) رو به طرفداراش تبریک گفته. ما هم هفته وحدت رو به شما عزیزان شیعه و سنی تبریک میگیم.
مریم با لباس سنتی رفته برای اجرای کنسرت و طرفدارهاش هم کلی استقبال کردن. اگه یه سلبریتی ایرانی هم همچین کاری انجام بده، واکنش خوبی دریافت میکنه؟
فرزانه در کپشنش نوشته: «او (یعنی خودش) در مرحلهای از زندگی قرار داره که آرامش، اولویت اصلیشه و منفیگرایی، جایی در زندگیش نداره»؛ بعد کامنتهای پستش رو که نگاه میکنی، کلا پیامهای منفی میبینی: «چقدر لبت زشت شده؛ چقدر بد افتادی؛ چقدر لباست نامناسبه» و یک سری حرفهای ناجور که قابل گفتن نیست.
فرزانه هنوز راز اصلی آرامش در اینستاگرام رو نمیدونه: «بستن کامنتها»
یکی بره زیر پست آریانا سعید، کامنت بذاره بگه، الان دیگه میتونه دستش رو بیاره پایین؛ فهمیدیم تتو داره! از کت و کول افتاد بنده خدا!
مگه فقط تو ایران نبود که اگه هر پاییز از این مدل عکسها نداشتیم، زمستون نمیومد، گیر میکردیم تو همون مرحله؟
بهبه! به این میگن مرد زندگی! پیشبند بسته توی آشپزخونه! آقایون، کارِتون دراومد. از این به بعد، اینستای ترکیهایها از فیلمهاشون خانمانبراندازتره!
بیرجه گفته لبخند بزنید. امشب یازدهمین روز از یازدهمین ماه ساله و ماه، کامله!
دیلا نوشته به درون سر من خوش آمدید، سفر امنی داشته باشید. فکر کنم دیلا با این رنگ و لعاب دنیای ذهنیش، با باب اسفنجی یه نسبتی داشته باشه. فقط انگار آقای اختاپوس درونش بیدار شده که سفر امنی برامون آرزو میکنه.
نور هم که اینستاش پر از عکس دخترشه، براش نوشته: آزاد باش عزیزم، فقط برای خودت زندگی کن.
دمت با تیپ چندمیلیونی نشسته توی یه اتاق درندشت شیک و فکر میکنه، ما ایرانیها هم، گلاب به روتون، جای دیگه فکرامونو میکنیم. خب همین میشه که نتیجهها انقدر متفاوته دیگه.
فقط من همهچیزِ این عکس رو بیخیال شدم و دارم به این فکر میکنم که پلین، شلوارش رو برعکس پوشیده یا شما هم مثل منید؟ بگید که تنها نیستم!
این هم یه عکس با تیپ و چهره خسته از آلپ؛ انگار که از بیل زدن برگشته!
عکسی از زوج عاشق ترکیه؛ البته تا به اینجای کار!
هانده جان! قرار ما این بود؟ اگه بخوای از این عکسها بگیری و اینجوری بگردی، فیلم مست عشق رو یه دور دیگه حرام اعلام میکنن که. خوبه وقتی شما کلی انتظار میکشین که بوراک اوزچویت و آلپ ناوروز رو توی یه فیلم، کنار هم ببینین، بیایم یه کاری کنیم که فیلم کنسل بشه؟