شما به شیراز سفر کردهاید و هنگام گشت و گذار در میان آثار تاریخی ناگهان احساس میکنید قبلا آنجا بودهاید. فردی را برای نخستین بار ملاقات میکنید ولی احساس میکنید قبلا او را جایی دیدهاید یا او را میشناسید.
در حال گفتوگوی عمیق با دوستی هستید و ناگهان احساس میکنید دقیقا همین مکالمه را قبلا داشتهاید؛ این حسی که تقریبا همه ما دستکم برای یک بار در زندگی چنین تجربهای را داشتهایم با کلمهای فرانسوی توصیف میشود؛ دژاوو (Déjà vu ) که به سختی به «آشنا پنداری» در فارسی ترجمه شده است.
حسی عجیب و غریب که در مواجهه با یک اتفاق، منظره یا حتی تجربهای کاملا جدید به آن دچار میشویم و مدام با خودمان تصور میکنیم که در گذشته این اتفاق برایمان رخ داده است. تئوریهای مختلفی درباره این پدیده وجود دارد و حتی دستهبندیهای متعددی نیز برایش کردهاند.
نگاهی که به کتابها و فیلمهای مختلف بیندازید، حتما نمونههایی از این پدیده را خواهید دید. با ما باشید تا آنچه را باید در مورد این پدیده بدانید، با شما در میان بگذاریم.
همانطور که گفته شد، دژاوو یک کلمه فرانسوی است و به حالتی اطلاق میشود که در آن شخص احساس میکند، چیزی را که در حال رخ دادن است، قبلا تجربه کرده است. برای اولین بار امیلی بویراک، دانشمند فرانسوی در سال ۱۸۶۷ این واژه را در توصیف این پدیده به کار برد.
این پدیده کمی پیچیده است و تئوریهای متفاوتی در مورد آن وجود دارد اما حدود ۷۰درصد از مردم اظهار میکنند، این احساس را تجربه کردهاند. هر چند بیشتر این اتفاق در افراد ۱۵ تا ۲۵ سال میافتد و دانشمندان عقیده دارند با بالا رفتن سن این اتفاق کمتر میافتد.
این پدیده در میان افراد با درآمد بالا و تحصیلات عالی و همچنین آنهایی که زیاد سفر میروند، بیشتر دیده شده است. اما آنچه اتفاق میافتد این است که فردی که دژاوو را تجربه میکند گاهی یک حس قوی نسبت به اینکه حادثه مورد نظر قبلا در گذشته برایش رخ داده، دارد.
علم چه میگوید؟
به تازگی مطالعهای روی افرادی که چنین تجربهای داشتهاند انجام شده که در آن ۴ نفر از شهروندان انگلیسی ابراز کردند، به طور مداوم این حالت را تجربه میکنند.
آنها از تماشای اخبار اجتناب میکنند، زیرا احساس میکنند قبلا آنها را دیدهاند و میدانند چه چیزی قرار است گفته شود. پژوهشگران دانشگاه امآیتی طی تحقیقی به این نتیجه رسیدهاند که مرکز مغز فرد که هیپوکمپوس نام دارد، نوعی ماشین حساب، تجسمکننده و بررسی کننده اطلاعات مربوط به حافظه است.
این فضا از مکانهایی که فرد میبیند یا تجربه میکند نقشهبرداری و برای استفاده در آینده ذخیره میکند. اما هنگامی که ۲ تجربه شبیه هم آغاز میشود، این نقشههای ذهنی به روشهای مختلفی تعبیر و بازخوانی میشوند. نتایج این تحقیقات نشان میدهد این پدیده، نتیجه عملکرد ناهنجار مغز در بررسی و محاسبه اطلاعات جدید است.
آنها احتمال میدهند، مدارهایی که وقتی چیزی را به خاطر میآورید فعال میشوند در افراد تجربه کننده دژاوو همیشه در حالت «روشن» است.
در طول سالها بسیاری از دانشمندان سعی در نادیده گرفتن ارتباط این پدیده با تجارب زندگی گذشته داشتند. اما حالا آنها سعی دارند با مطالعه حافظه به کشف چیزهای بیشتری درباره اینکه چگونه حافظه شکل میگیرد،ذخیره و بازیابی میشود دست پیدا کنند.
دژاوو، سینماو ادبیات
در سریالها و فیلمهای گوناگونی به پدیده دژاوو اشاره شده است. از جمله مشهورترین فیلمها میتوان به فیلم درخشش (The Shining) اشاره کرد که در آن متصدی هتل یک صحنه دژاوو دارد.
در فیلم ماتریکس هم وقتی «نئو» گربهای را دوبار میبیند، «ترینیتی» به او توضیح میدهد که او یک دژاوو داشته و این پدیده ناشی از یک اشتباه در ماتریکس است و وقتی اتفاق میافتد که ماشینها چیزی را تغییر میدهند.
دژاوو همچنین عنوان فیلمی از تونی اسکات در سال ۲۰۰۶ با بازی «دنزل واشنگتن» است که در مورد مسافرت زمانی است.
فرضیهها و آزمایشهای مختلف
بیش از ۴۰ تئوری درباره این که دژاوو چیست و چه علتی دارد وجود دارد؛ ۲ قرن است که مردم سعی میکنند دلیل این پدیده را کشف کنند که از فلاسفه و روانشناسان تا کارشناسان ماورالطبیعه هر کدام نظری دارند.
فروید معتقد است، این تجارب ناشی از امیال سرکوب شده یا خاطرات مربوط به یک رویداد استرسزاست که افراد نمیتوانند به طور طبیعی به آن دسترسی پیدا کنند.
در مطالعهای که در دانشگاه «دوک» انجام شد آنها عکسهای متنوعی از مکانهای متفاوت را به گروهی از دانشآموزان نشان دادند با این سؤال که کدام مکان برای آنها آشناتر است. هرچند قبل از نشان دادن عکسها، آنها تمام عکسها را برای حدود ۱۰ تا ۲۰ ثانیه تماشا کردند. در این آزمایش عکسهایی که به طور ناکافی مشاهده شده بودند به میزان زیادی آشناتر نشان داده میشدند.
مطالعه دیگری که توسط آلن براون انجام شده تئوری «تلفن همراه» را برای این پدیده در نظر گرفته است. به این معنا که وقتی توسط چیزی ذهنتان منحرف میشود ممکن است توجه چندانی به اطرافتان نداشته باشد اما واقعا این چیزها به صورت آگاهانه در حال ثبت شدن هستند.
در سال ۲۰۰۱ یک بیمار مبتلا به آنفلوآنزا گزارش شد که برای تخفیف علائمش به او آمانتادین و phenylpropanolamine تجویز شده بود. بعد از آن، حالتی شبیه دژاوو در شخص ایجاد شده بود به طوری که در وسط دوره درمان فکر میکرد، قبلا یک دوره درمان را به اتمام رسانده است.
عدهای هم دژاوو را با رؤیاها مرتبط میدانند، آنها معتقدند از آنجا که بیشتر خوابها صبح روز بعد به یاد آورده نمیشوند، بعضی از آنها به حافظه بلندمدت منتقل میشوند و بعدها در شرایط واقعی مشابه، شخص سایهای از رؤیاها را به یاد میآورد و تصور میکند آن وقایع را قبلا تجربه کرده است.
دژاوو و ارتباط با بیماریهای روانپزشکی
بسیاری از روانشناسان به این نتیجه رسیدهاند که بین احساس دژاوو و بیماریهایی روانپزشکی مانند روانگسیختگی (شیزوفرنی) و اضطراب ارتباطی وجود دارد. احتمال رخ دادن دژاوو در افرادی که این اختلالات را دارند، بیشتر است همچنین در افرادی که صرع قسمت گیجگاهی مغز دارند، دژاوو بیشتر از همه دیده میشود.
مصرف برخی از داروها هم میتواند، باعث شود احتمال دژاوو بالا برود. داروهایی که باعث افزایش «دوپامین» در مغز شوند، میتوانند احتمال دژاوو را افزایش دهند.
وقتی دژاوو چند دسته میشود
تعریف انواع دژاوو سخت است. آنهایی که در این زمینه مطالعه کردهاند معمولا طبقهبندیهای خاص خودشان را دارند که هر کدام به تئوری مربوط به آن وابسته است.
«آلن بروان»، استاد روانشناسی دانشگاه متودیست جنوبی، ۳ طبقهبندی برای دژاوو در نظر گرفته است. او اعتقاد دارد این پدیده در اثر اختلال عملکرد بیولوژیک مثل صرع، آگاهی ضمنی و ادراک مستقیم به وجود میآید.
در سال ۱۹۸۳ نیز دکتر ورنون نپ، مدیر موسسه اعصاب سیاتل، ۴ دستهبندی برای دژاوو از جمله صرع، ذهن متافیزیکی، اسکیزوفرنی و تداعیکنندگی در نظر گرفت. اما انواع شایع دژاوو شامل ۳ مورد زیر است:
- Déjà vécu: این واژه به «قبلا زندگی شده» برگردانده شده و به این معناست که شخص فکر میکند، بازهای از زمان را که در حال گذر از آن است، قبلا تجربه کرده است. چارلز دیکنز، نویسنده مشهور انگلیسی در یادداشتهای خود در مورد این پدیده نوشته است: «همه ما حس و حالی را تجربه کردهایم که گاهی سراغ ما میآید و در آن حس میکنیم آنچه را در حال گفتن یا انجام دادنش هستیم، قبلا در زمان دوری گفتهایم و انجام دادهایم یا اینکه محیط اطرافمان را با همان چهرهها، اشیا و شرایط قبلا تجربه کردهایم یا این که میدانیم بعد از یک سخن، چه خواهیم گفت، زیرا آن حرفها را به یاد میآوریم.»
- Déjà senti: این واژه به «قبلا حس شده» ترجمه شده است. در این پدیده حس و حال تجربه قبلی به صورت موقت در شخص احساس میشود. این اتفاق بیشتر در مبتلایان به صرع دیده میشود. در این حالت بعد از چند دقیقه، شخص حس قبلی را در مورد آن اتفاق ندارد.
- Déjà visité: این عبارت نیز به«قبلا ملاقات شده» تعبیر میشود. این حالت نسبت به ۲ حالت قبلی کمتر شایع است و در آن فرد میتواند راهش را در شهر یا کشوری که قبلا به آنجا نرفته، پیدا کند. تفاوت این پدیده با پدیده «قبلا زندگی شده» در این است که فرد در مورد جزئیات جغرافیایی محل جدید صحبت میکند. سر والتر اسکات، در رمان گای مانرینگ به این پدیده اشاره کرده است.