تاثیر تکنولوژی در زندگی این روزهای ما بسیار بالا رفته است. همین الان که مطلب را میخوانید با یک دستگاه الکترونیکی به آن دسترسی پیدا کردهاید. وابستگی ما به اینترنت و ارتباط با دیگران به شدت زیاد است و احتمالا تا بحال چندین بار پیش آمده است که در شرایطی که به گوشی موبایل خود دسترسی ندارید یا باتری آن تمام شده و یا حتی ارتباط سلولار گوشی قطع است دچار یک نگرانی و یا کلافگی شده باشید. این دقیقا همان نوموفوبیایی است که میخواهیم کمی درباره آن صحبت کنیم.
این کلمه در خلال یک تحقیق که در سال ۲۰۰۸ در دانشگاههای انگلیس انجام میشد اختراع شد. نتایج آن تحقیق این بود که ۵۸ درصد از مردان و۴۷ درصد از زنان هنگامی که به گوشی موبایل خود دسترسی ندارند دچار نوعی آزردگی خاطر و استرس میشوند. تحقیقات جدیدتر و در نقاط مختلف جهان ثابت کردهاند این میزان هم اکنون به بیش از ۶۰٪ در بین مردم رسیده است.
نوموفوبیا چیست؟
نوموفوبیا بین دانشآموزان رشد زیادی پیدا کرده و باعث اختلالات تحصیلی و روانی خاصی میشود. مخصوصا اینکه دانشآموزان اجازه ندارند در کلاس درس از گوشی استفاده کنند، دوری آنها از موبایل آزاردهندهتر میشود و ممکن است تمام حواس شخص به علت در دسترس نبودن گوشیاش مختل شود.
یکی از دلایلی که گوشی موبایل تا این اندازه در زندگی شخصی ما نفوذ کرده، این است که ما بسیاری از ابتدایی ترین کارهایمان را نیز با آن انجام میدهیم. فرض کنید صمیمیترین دوست من قهرمان والیبال باشد. اطلاعات من در این رشته اگر کمترین میزان ممکن هم باشد مشکلی برایم پیش نمیآید چون به منبع دست اول آن دسترسی دارم. حالا موبایل ابزاری است که بسیاری از اطلاعات اعم از هواشناسی تا ورزش و… به راحتی در آن قابل دسترس است و در هر مکانی میتواند کمکمان کند. همین میشود که میزان وابستگیمان به این وسیله بسیار زیاد شده است.
میتوان گفت که این ابزار کمکم تبدیل به عضوی از ما شده و به طور ناخودآگاه اگر کمی از ما دور باشد احساس میکنیم یک چیزی انگار سرجایش نیست و همواره حواسمان به نوتیفیکشنهایش است. بیرون رفتن بدون موبایل که تقریبا منتفی است. به شخصه تا مطمئن نباشم که گوشی موبایلم در جیبم نیست از خانه بیرون نمیروم!
بعضی تحقیقات نشان دادهاند که بیشتر افراد جوان به طور میانگین ۳۵ بار در روز بدون هیچ دلیلی گوشی خود را چک میکنند. اما بنظر میرسد این عدد بیشتر از این حرفها باشد. حداقل در مورد خودم اگر یک روزی بنشینم و حساب کنم احتمالا ۶۰-۷۰ باری این کار را انجام میدهم و وقتی کمی عمیقتر به این مساله فکر میکنم میبینم چقدر وابسته به این موجود شدهام…
به راستی تکنولوژی دارد با ما چه میکند؟ مگر تمام اینها برای این نبود که زندگی بهتر و آسایش بیشتری داشته باشیم؟ خب الان که خودش هم عاملی شده برای ایجاد استرس! چه باید کرد؟ بنظر میرسد بالا بردن آگاهی در این مورد و استفاده از راهکارهای روانشناسانی که روی این موضوع تحقیق کردهاند میتواند کمی از مشکلاتمان را رفع کند.
علل پیداش نوموفوبیا:
۱- ترس از نبود گوشی موبایل از یک نوع اعتیاد ناشی میشود. وقتی شخصی از لحاظ فیزیکی یا روانی به چیزی وابسته میشود ناخوداگاه نوعی رابطه بین آن دو پیدا میشود که ترس از نبود چنین رابطهای باعث آزردگی خاطر و استرس میشود.
۲- اغلب انسانهایی که دارای احساس ناامنی، کمبود خودکنترلی، کسانی که به سادگی بی حوصله و بیقرار میشوند و یا کسانی که تفریحات و مشغلههای کاری کمتری دارند بیشتر در معرض این بیماری هستند.
۳- یک جمله معروف در روانشناسی وجود دارد: انسان حیوانی است اجتماعی. انسانها در طول تاریخ همواره نیاز به ارتباط با یکدیگر و رد و بدل کردن و اشتراک نظرات و احساساتشان داشتهاند.. با درنظر گرفتن این واقعیت که امروزه گوشی تلفن ابزار ارتباط برای هر قشر و هر سنی شده است، پس این فوبیا چندان هم دور از انتظار نخواهد بود.
۴- اشخاصی که سابقه تجربهای ناخوشایند به علت در دسترس نبودن موبایل داشتهاند، بیشتر در معرض فوبیای طولانی مدت هستند.
علائم نوموفوبیا:
مانند هر هراس دیگری، ترس از نبود موبایل میتواند باعث بروز علائم فیزیکی یا روانی خاص خود شود که عبارتند از:
- افزایش تپش قلب، تنگی نفس، تعریق دستها
- زیادهروی در حفاظت از گوشی و چک کردن غیر عادی باتری و پیامها و نوتیفیکیشنها
- دور شدن از پریز تنها در صورت اطمینان از دوام آوردن باتری گوشی در مدت مورد نظر و حتی استفاده از چند گوشی برای اجتناب از بی گوشی شدن
- بسیاری از کسانی که از نوموفوبیای درجه بالاتر رنج میبرند در صورت دوری بلند مدت از گوشی دچار حملات عصبی میشوند
- کار بی معنی با گوشی در هر شرایطی، مانند باز و بسته کردن بی دلیل قفل و گشت و گذار بی هدف در گوشی
- صدمه به روابط عاطفی و یا کاری و تحصیلی به علت استفاده بیش از حد. بسیاری از کسانی که دچار این عارضه هستند به ضعف در رابطه و یا حتی گوشهگیری مشهورند
- بسیاری از کسانی که به این عارضه دچارند خودشان هم متوجه میشوند که این ترس بیهوده است اما بازهم نمیتوانند برای آن چارهای بیاندیشند، همین موضوع ممکن است باعث ناراحتی و عوارض فیزیکی و روانی بیشتر شود.
چیزی که در این تحقیقات دانشگاهی مشخص است، این است که نوموفوبیا واقعا یک اختلال روانی است و افرادی که از این موضوع رنج میبرند به عنوان بیمار شناخته میشوند! پس بهتر است آن را جدی بگیریم و از همین امروز بیشتر حواسمان به سلامت روحیمان باشد.
حرف آخر:
هرچند این موضوع که «ترس از به همراه نداشتن گوشی میتواند باعث اختلالات روانی و فیزیکی خاص شود» کمی دور از انتظار به نظر میرسد، اما باید واقعیت را پذیرفت و با شناخت بیشتر از ابتلا به چنین وضعیتی دوری جست. مراجعه به روانشناس و روانپزشک، گوش دادن به موسیقی ملایم و انجام ورزشهای ریلکس کنندهای مانند یوگا آن چیزی است که جامعه علمی برای «درمان» پیشنهاد کرده است.
اما برای «پیشگیری» بنظر میرسد بهترین راه بالا بردن آگاهی از وجود چنین مسالهای است. اینکه قبول کنیم خودمان دارای کاراکتر مستقل و پر قدرتی هستیم و اعتماد به نفس خود را بالا نگهداریم تا از چنین وابستگیها و دلبستگیهایی به اشیایی که ممکن است روزی گم بشوند، بشکنند یا هر اتفاق دیگری برایشان بیفتد، رهایی یابیم.
شاید بهتر باشد بجای این نگرانیها و مشغلههای فکری، اگر مشکل مسافت وجود ندارد، برای کسانی که دوستشان داریم وقت برای دیدار واقعی هم کنار بگذاریم. حتما با من هم عقیده هستید که هیچ ارتباط مجازیای جای یک دیدار و گفتگوی رودرروی ساده را نمیگیرد.