راگامگ – سید هادی هادیان: وقتی که یک شرکت بزرگ بازیسازی هر ساله یکی از محبوبترین بازیهایش را عرضه میکند و این روند مدام تکرار میشود، یعنی این که این بازیها خوب میفروشند و سود آور هستند؛ و در نتیجه این که این استودیو کارش را به خوبی بلد است! اگر بخواهیم بهتر نتیجهگیری کنیم، باید بگویم که این استودیو یوبی سافت است!
این بار یوبی سافت شما را به یکی از فرانچایزهای محبوب خود، یعنی Far Cry دعوت کرده است. آن هم به صرف New Dawn! لذت تجربهی New Dawn با ساختاری که از یک Far Cry انتظار داریم و همینطور نتیجهای که از آن انتظار داشتیم، بسیار متفاوت است. در اینجا شما با تغییراتی مواجه هستید که شاید جزئی به نظر برسد، اما تاثیری بسزا بر روی هویت نهایی بازی گذاشتهاند.
سالهای سال است که و طرفداران و منتقدان دنیای بازیهای ویدئویی انتظار دارند که وقتی یک فرانچایز در نسخه اول خودش دست به موفقیتهای بزرگ زده و خاطرات شیرینی را در ذهن بازیبازان گذاشته است؛ در نسخههای بعدی نیز موفقیت خود را دوچندان کند و درخشش بیشتری داشته باشد. امروزه شاهد آن هستیم که ساخت بازیهای فرعی و به نوعی اسپین آف و … از یک فرنچایز بزرگ، تبدیل به یک کابوس وحشتناک شده و مانند خوره به جان تاریخچه همان بازی بزرگ میافتد. حالا باید ببینیم که این نسخه از اسپین آف Far Cry، تا چه حد مورد توجه طرفداران این سری بوده است.
اگر هنوز علاقهمند هستید که اطلاعات بیشتری از Far Cry: New Dawn را در اختیار داشته باشید، پیشنهاد میکنم که در ادامه با ما همراه باشید تا نگاه جدیتری به این دستاورد یوبی سافت داشته باشیم.
داستان بازی
همانند سری بازیهای فارکرای، داستان همیشگی بازی از نوع بقا است. محیطی پیرامون آدمهایی که مرگ اجتماع اطراف خود را از نزدیک لمس کردهاند و اکنون در تلاش هستند که علاوه بر زندگی خود، برای آسایش اطرافیان و نزدیکان خود تلاش و مبارزه کنند. اولین سوپرایز داستان Far Cry: New Dawn، ملاقات دوباره با شخصیتهای نسخهی پنجم است که در اینجا از سرنوشت آنها مطلع میشوید. فزرند و همسر نیک ری، پدر جروم و مهمتر از همه آنتاگونیست اصلی نسخه پنجم یعنی جوزف که اکنون پیش گوییاش دربارهی آخرالزمان به حقیقت پیوسته و قصد دارد تا دوباره دروازه بهشت یا همان Eden’s Gate بگشاید.
با توجه به اسپین آف بودن این بازی، Far Cry New Dawn از نظر داستانپردازی جهتگیری جدیدی را پیش گرفته است. وقایع داستانی بازی کاملا برای شما قابل پیشبینی است و بیشتر دیالوگهای موجود در بازی روندی در بازگویی قصه اصلی ندارند و تقریبا ناکارآمد هستند. در میان داستان شاهد رخدادهایی هستیم که اصلا و ابدا با عقل جور درنمیآیند؛ برای مثال چندین بار Lou و Mickey (آنتاگونیستهای اصلی بازی) شما را محاصره میکنند، اما با اینکه در طوب داستان قصد جان شما را دارند، شما را بدون هیچ دلیل منطقی رها میکنند!
روند داستانی که در نسخههای قبلی Far Cry شما را جایی با زندانی کردن و در جای دیگر با حس شیرین انتقام همراهی میکرد، در اینجا صرفا تبدیل به یک داستان تک بعدی از دید شما حتی بدون حضور شخصیتهایی که پشتیبان شما هستند را دنبال میکنند. شخصیتهای جانبی در اکثر وقایع مهم داستان بازی حضور ندارند و این روند خطی بازی است که نقشآفرینی شما را از واقعهای به منطقه دیگر تغییر میدهد.
چکیده بخش داستانی New Dawn را که به سختی نکتهی مثبتی در آن پیدا میشود و نسبت به استانداردهای یک فارکرای اصیل و حتی دنیای گیم فاصله زیادی دارد، بسیار ضعیف و خستهکننده به نظر میرسد. خوشبختانه یوبی سافت راه فراری را پیش روی شما میگذارد و برای برقراری ارتباط بیشتر با محتوای بازی، از ماموریتهای فرعی و ورود به داستانهای جانبی استفاده میکند؛ هر چند که این ماموریتهای فرعی باری از داستانپردازی اصلی را به دوش نمیکشد.
شخصیت پردازی
سری بازیهای Far Cry همواره در روند روایت داستان و پرداختن به شخصیتها عالی و جذاب عمل کرده و همیشه بازیهای این سری توانایی استفاده از شخصیتهای بسیار جذاب و فوق العادهای به خصوص در قالب آنتاگونیستهای این سری را داشته است. ولی Far Cry: New Dawn در این زمینه و در خلق یک داستان عالی و شخصیتهای عمیق و آنتاگونیستهای قدرتمند چندان موفق عمل نکرده است و در سطح عملکرد عنوانهای قبلی نیست.
یکی از نقاط قوت در زمینه شخصیتپردازی بازی، استفاده از شخصیتهای قبلی این سری است و تجربه دیدار ناگهانی با آنها در طول داستان بازی. همانطور که گفته شد در New Dawn شاهد بازیگران اصلی در نسخه پنجم بازی هستیم، که این اتفاق به نحو مثبتی به به روند شخصیتپردازی بازی کمک شایانی کرده است.
پرداختن به شخصیت آنتاگونیست ها، همواره یکی از عناصر اصلی سری بازیهای فارکرای بوده است. آنتاگونیستهای اصلی این بازی دو خواهر به نامهای Mickey و Lou هستند که اصلا در سطح یک آنتاگونیست فارکرای نیستند! اگرچه سازندگان مطابق معمول یک حالت جنون و وحشیگری را در آنتاگونیستهای این سری قرار دادهاند، ولی جنونی که در واس (نسخه سوم) و حوزف سید (نسخه پنجم) دیده ایم به هیچ وجه در حد و اندازه این دو خواهر نیست.
نقشه وسیع و جذاب
شما در طلوع جدید با همان نقشهی Hope County نسخهی قبلی رو به رو خواهید شد و این موضوع بیانگر این است که این نقشه وسیع در نسخه قبلی به خوبی عمل کرده و توانسته نظر مخاطبان را جلب کند. قطعا تجربه روبارویی دوباره با این مکان که حالا توسط اثرات بمبهای اتمی متحول شدها، یکی از بهترین تجربیاتی است که New Dawn در اختیار شما میگذارد.
بازدید دوباره از خانهی Larry Parker، دانشمند دیوانهای که در نسخهی قبل در ماشین تلهپورت اختراع شده توسط خودش ناپدید شد، سوپرایزی جذاب به همراه دارد. همینطور دیدن نسخهی آخرالزمانی مکانهای به یادماندنی مانند F.A.N.G Center و Fall’s End و بیلبوردهای کهنهای که گیاهان سبز و صورتی بازی آنها را پوشاندهاند، به خوبی یادآور لحظات خوشی هستند که در Far Cry ۵ تجربه کردیم. اما نکته قابل توجه اینکه به جز تغییرات ظاهری دنیای New Dawn، هیچ المالن دیگری برای نمایش آخرالزمانی بودن محیط بازی ندارد.
Outpostها مانند نسخههای قبل در بازی حضوری پررنگ دارند. نقشه آخرالزمانی New Dawn همانقدری هرج و مرج و ناامیدی درون خود دارد که در نسخههای قبلی وجود داشت و به جز لایهای ظاهری، دنیای New Dawn تفاوت جدیدی ندارد. به نظر میرسد که نقشه بازی هیچ شباهتی به یک نقشه آخرالزمانی (شبیه به نقشههای فال اوت) ندارد.
گیم پلی
بازیهایی که به صورت اسپین آف عرضه میشود، معمولا با یک گیم پلی شبیه به همان گیم پلی بازی اصلی است که شاید تنها کمی تغییرات در سیستم بازی را پیاده کرده باشد. ولی آنچه که ما در Far Cry: New Dawn شاهد آن هستیم، یک تغییر اساسی است که با نسخه پنجم بازی فاصله بسیار زیادی دارد.
به جرات میتوان گفت که المانهای اضافه شده به این قسمت از فارکرای، بازی را تبدیل به یک عنوان نقش آفرینی کرده است. قابلیتهایی همچون ارتقا و آپگرید پایگاه ها، میزهای ساخت سلاح و تجهیزات مختلف، درجه بندی تجهیزات از معمولی تا عالی بر اساس رنگ، درجه بندی حیوانات از معمولی تا حیوانات جهش یافته و قدرتمند که در ابتدای بازی با یک ضربه تقریبا شما را میکشند، انواع و اقسام ماموریتهای اصلی و فرعی، صحبت با شخصیتهای مختلف و کلی المانهای نقش آفرینی دیگر.
مانند همیشه Far Cry: New Dawn در ژانر شوتر اول شخص و اکشن ماجرایی جهان آزاد البته با المانهای پرتعداد نقش آفرینی عالی عمل کرده است. عنوانی که در آن شما میتوانید در یک دنیای بزرگ به صورت آزادانه پیاده یا با وسایل نقلیه گوناگون به گشت و گذار بپردازید. در بازی انواع ماشینهای کوچک و بزرگ و هواپیما و موتور و… وجود دارد که میتوانید سوار آنها شده و در نقشه بزرگ بازی رفت و آمد کنید. همچنین با قابلیتی به نام Expedition میتوانید بین پایگاههای امن خود سفر سریع نیز انجام دهید.
خوشبختانه گانپلی و سیستم مبارزات در طول بازی، هنوز هم به قوت خود باقی مانده و به شدت مفرح و جذاب باقی مانده است. حتی با اینکه تغییر قابل ملاحظهای در آنها شاهد نیستیم، با توجه به تنوع و حس و حالی که از شلیک و انفجار ناشی میشود، یکی از بزرگترین نکات مثبت بازی محسوب میشود. سیستم شخصیسازی سلاح و شخصیتها بسیار خوب کار شده و حس تنوع خوبی را در طول بازی به شما القا میکند.
ماموریتهای اکتشافی بازی یا همان بخش Expeditions مناطقی است که در لوکیشنهایی خارج از محیط اصلی که مونتانا است، اتفاق میافتد. در این بخش باید با هلیکوپتر به مکانی نامشخص رفته و محمولهای را پیدا کنید و به هلیکوپتر برگردانید و تا حدی از یکنواختی داستان اصلی فاصله بگیرید.
اضافه شدن بخش کواپ یک تجربه بسیار شیرین است که امتحان کردن آن را حتما به شما توصیه میکنیم. شما میتوانید کمپین و بخش داستانی بازی را به تنهایی یا در کنار یک همراه در بخش cooperative multiplayer انجام دهید که بدون شک تجربه کردن بازی با دوستان به صورت کواپ لذت خیلی خیلی بیشتری دارد.
نورپردازی و گرافیک
در زمینه گرافیک و نورپردازی بازی، Far Cry: New Dawn نمره بسیار خوبی کسب کرده است. همانند سری اصلی بازی در اینجا نیز شاهد انواع و اقسام مناطق گوناگون از جنگلی و سرسبز گرفته تا کوهستانی و دریاچهها و ساختمانهای ویران هستیم که با توجه به وقایع بازی؛ تخریب و دگرگونیهای زیبایی تحت تاثیز آنها قرار گرفته است. همچنین افکتهای نورپردازی به قدری بینقص و طبیعی و در اوج زیبایی کار شدهاند که گاهی تابش نور و ظرافت سایهها را بیش از پیش تقویت کرده است.
در این نسخه از فارکرای همانند تمامی بازیهای یوبیسافت، باگ و گلیچ به شدت وجود دارد که طبیعتا تاثیر بدی روی بخش فنی گذاشته است. اما گرافیک بازی آقدر خوب کار شده که حتی این نقاط ضعف نتوانسته گرافیک کلی بازی را زیر سوال ببرد. در مجموع نورپردازی و گرافیک بازی پیشرفت چندانی نسبت به نسخه قبل نداشته است.
موسیقی
در بخش موسیقی بازی باید اذعان کنیم که سازندگان موسیقی Far Cry: New Dawn کار خود را در حد قابل قبول انجام دادهاند و هیچ ساندتراک ضعیفی را تجربه نخواهیم کرد. البته به نظر میرسد که قطعات موسیقی نسخه پنجم زیباتر و باکیفیتتر از این عنوان بودند که این امر نیز طبیعی به نظر میرسد، زیرا نسخه پنجم بازی، از سری اصلی این عنوان است و به هر حال New Dawn به عنوان یک اسپین آف عرضه شده است. پس منطقی نیست که موسیقی و مجموع بازی را با عناوین اصلی مقایسه کرد.
همچنین صداگذاری شخصیتهای اصلی خوب کار شده است. مخصوصا صداپیشههای آنتاگونیست اصلی بازی یعنی میکی و لو کار خود را به خوبی انجام دادهاند. اما در مورد شخصیتهای دیگر و NPCها باید بگویم که همانند نسخههای قبلی کمی ایرادات سطحی و در برخی از صحنهها از ناهماهنگی میان انیمیشین و صداگذاری رنج میبرند.ای کاش …
همانطور که در ابتدای مقاله به آن اشاره شد، داستان بازی از ضعف محتوایی زیادی رنج میبرد و یکنواختی داستان به شدت شما را خسته میکند. سری فارکرای همیشه با آنتاگونیستهایش شناخته شده، ولی در New Dawn به طور کلی این امتیاز رو به نابودی کشانده شده است. عناصر نقش آفرینی که بیش از حد درونمایه بازی را مورد نقد قرار داده و ماموریتهایی که تعدادش کاسته شده، تجربه یک Far Cry خوب را از شما سلب میکند. تجربهای که میتوانست بشدت سرگرمکننده و جنجالی باشد، توسط داستانپردازی و کلیگویی شخصیتها رو تبدیل به یک شوتر اول شخص خالی شده است!
در پایان
Far Cry: New Dawn به عنوان یک اسپین آف برای نسخه پنجم، عملکرد متوسط رو به بالایی داشته است و به نظر میرسد که بتواند نیاز طرفداران این فرانچایز را پاسخ دهد. New Dawn عنوانی جذاب و درخور یک شوتر آخرالزمانی، گرافیک چشم نواز، رنگ بندی فوق العاده، دنیایی زیبا و جذاب از لحاظ طراحی هنری را در اختیار شما قرار خواهد داد. هرچند که در بخشهایی از بازی میتوانست بهتر عمل کند. یوبی سافت بار دیگر توانست تا هنر خود را در خلق یک عنوان جهانباز به رخ بکشد و تاحدی منتقدان را راضی نگه دارد.
اگر هنوز علاقه به تجربه Far Cry: New Dawn دارید، این بازی هم اکنون برای کنسولهای نسل هشتمی پلیاستیشن ۴ و ایکس باکس وان و رایانههای شخصی قابل دسترس میباشد.