زنی که یک سگ را از خیابان سیل گرفته نجات میدهد
زنی که برای یک فرد بی خانمان غذا آورده
مردی که برای همکارش در ساعت ناهار با صدای بلند کتاب میخواند، چون خودش سواد ندارد
افسر پلیسی که به طور مرتب به کودکان بیمار سر میزند و آنها را میخنداند
این بهترین روز این پسربچه بود، چون این پانک راکر به او اجازه داد به خارهای روی کتش دست بزند
این افسر پلیس در حال گشت زنی، پسربچهای را دید که جورابهای پاره پوشیده و پاهایش زخمی شده، او بلافاصله کمکهای اولیه را انجام داد و یک جفت کفش برایش خرید
پسری که صبحانه پلیس را حساب کرد و برایش یادداشت گذاشت: «می خوام وقتی بزرگ شدم مثل تو بشم.»
پسربچهای که یک سال هر روز دوچرخهاش را اینجا پارک میکرد یک روز صبح با این برچسب مواجه شد.
کاپیتان راگبی ایرلندی «برایان اودریسکول» با کاپاش به عیادت یک دختر بیمار رفت
بهترین روز زندگی این فیل زمانی بود که او را به باغ وحش بردند تا حیوانات دیگر را ببیند
این مرد بعد از دریافت اولین حقوقش کودکان بی خانمان را به رستوران مک دونالد برد
یک نفر به یک غریبه کمک کرده که باران ماشینش را خیس نکند و این یادداشت را روی ماشین او گذاشت: «پنجره باز مانده بود، به خاطر همین این کیسه پلاستیکی رو اینجا گذاشتم تا داخل ماشینت خیس نشه. روز خوبی داشته باشی!»
این داماد با کت و شلوار داخل برکه پرید تا کودکی را نجات دهد
یک نفر روی گربه چتر گذاشته تا در باران خیس نشود
پناهگاه ضد آب برای گربهها