الیکا عبدالرزاقی: یلدای زندگی امین هستم
این روزها دقایقی بعد از افطار سریال «سرباز» به کارگردانی هادی مقدمدوست از شبکه سوم سیما پخش میشود و مخاطبانی را هم برای خود جذب کرده است. یکی از نقشهای اصلی این سریال را الیکا عبدالرزاقی بازی میکند. بازیگری که تا به امروز بیشتر او را در سریالها و فیلمهای طنز، چون «قهوهتلخ» دیده بودیم و چنین نقش جدی کمتر از او سراغ داشتیم. او با بازی متفاوت خود در نقش یلدا توانسته قابلیتهای جدیدی از خود به نمایش بگذارد.
پخش این سریال بهانه خوبی شد تا با این بازیگر جوان و همسر هنرمندش – امین زندگانی- قرار ملاقات بگذاریم و احوالات این روزهای آنها را جویا شویم. با ما همراه باشید تا ناگفتههایی از زندگی این زوج هنرمند را مرور کنیم.
اجازه بدهید در همین سؤال اول بروم سراغ هنرنمایی تازه خانم عبدالرزاقی در سریال سرباز که این شبها از شبکه ۳سیما درحال پخش است. چطور شد این پیشنهاد را پذیرفتید؟
الیکا عبدالرزاقی: اتفاقی که خیلی برای من جذاب بود این بود که کارگردان آقای مقدمدوست وقتی مرا به این کار دعوت کردند کارهای جدی مرا ندیده بودند و به من پیشنهاد بازی در این کار را دادند و همیشه این برای من جای سؤال بود. خوشبختانه به من اعتماد کردند و امیدوارم که جواب اعتمادشان را داده باشم.
امین زندگانی: الیکا برای بازی در سریال سرباز سختیهای بسیاری کشید و من معتقدم در ایفای نقشاش خوش درخشیده است. بازیگر بیشتر از اینکه توانمند و بر تکنیک مسلط باشد باید با کارگردان به زبان مشترک برسد و این اصل برای هر بازیگری مهم است. من فکر میکنم الیکا نقشی که نویسنده و کارگردان این سریال برای او نوشته را خوب درک کرده است. من در طول ۱۸ ماه شاهد ساعتها تمرینات او حتی در ساعت بعد از کار بودم. کاملا ۲۴ساعت در اختیار نقشاش بود. شبی نبود که درباره سکانسهای این سریال که آن روز ضبط شده بود با هم صحبت نکنیم.
من هر وقت این سریال را میبینم صرف نظر از اینکه همسر من هستند، بازی الیکا عبدالرزاقی را تحسین میکنم. به هرحال مطمئنا بهترین بود که انتخابش کردم (باخنده). به نظر من یک فصل جدیدی در کارهای الیکا آغاز شده است. گرچه قبلا هم بازی در نقش جدی را تجربه کرده بود، اما بازی به این شکل که تمام ابزارهای بازیگری از بازیگر گرفته شده و یک زندگی روان واقعی در یک مسیر آرام و خارج از عادتهای مرسوم با رویکردهای جدید همراه است، کمی سخت است. ناگفته نماند یکی از تکنیکهای جدید این سریال پیامهایی است که در حین پخش سریال تایپ میشود و زمان آنها مشخص نیست و این کار بیننده را به فکر وامیدارد.
چقدر نقش یلدا در سریال سرباز با الیکا در زندگی معمولیاش شباهتها و تفاوتها دارد؟
الیکا عبدالرزاقی: ما معمولاً در سریال کاراکترهای صرفا منفی، مثبت یا خاکستری داریم که به نظر من خیلی به انسان واقعی نزدیک نیست. هر انسانی میتواند در مواقعی مهربان، خودرأی و بیمنطق باشد و درگیر تضادها و تنشها شود. این نیست که بگویم، چون یلدا نقش یک زن سریال هست باید همه کارهای او مثبت باشد. نقش او متفاوت و واقعی است؛ او یک کاراکتر مستقل، قدرتمند و آیندهنگر است که با اراده آهنین تمام تلاشاش را میکند تا همسرش پیشرفت کند. درباره شباهتم به یلدا احساس میکنم که چنین اراده آهنی را ندارم. البته هیچوقت هم درکارهای همسرم دخالت نکرده و نمیکنم (باخنده).
امین زندگانی: الیکا بسیار موقعیتشناس است که این روحیه با بازیگر بودن او بیارتباط نیست. چرا که بازیگر باید درک موقعیت بسیار قویای داشته و در سختترین لحظات در درستترین جاها قرار گرفته و بهترین واکنش را از خود نشان دهد. این یکی از ویژگیهای شخصیتی خود الیکاست که به دور از هیجان در زندگی هوشمندانه تصمیم میگیرد و از این جهت به یلدای سریال شبیه است.
پیش از تعطیلی فعالیتهای هنری به واسطه شیوع ویروس کرونا مشغول چه کاری بودید؟
الیکا عبدالرزاقی: بعد شیوع کرونا در قرنطینه خانگی بودم و از بودن در خانه لذت میبردم. من خانه و در جمع خانواده بودن را دوست دارم و ایام قرنطینه به من سخت نگذشت و زمان خوبی برای رسیدن به کارهای عقبماندهام اعم از کتاب خواندن، فیلم دیدن و… بود.
امین زندگانی: من واقعیت در اوج شیوع کرونا درگیر دو کار بودم که تمام وقتم پر بود. با تعطیلی این دو کار خیلی خانهنشین نشدم. کارهای عقبماندهای در دفتر کارم داشتم که با رعایت موارد بهداشتی آنها را انجام دادم.
از فعالیتهای مشترکتان بگویید. تیزر سینمایی کتاب دخترشینا که واقعا کار جالبی بود. در تئاتر و سینما و تلویزیون چطور؟
امین زندگانی: ما یک سریال بهعنوان کار مشترک داشتیم که باب آشنایی ما شد. یک فیلم سینمایی کودک و تیزر سینمایی دختر شینا را با هم کار کردیم. البته بیشترین مشارکت ما در زمینه آموزشگاه سینمایی است که الیکا با عشق و علاقه حضور پیدا کرده و ما را همراهی میکند. البته تجربه نمایش مشترک هم داشتهایم که من بدترین نقش یعنی تهیهکننده کار بودم (باخنده).
الیکا عبدالرزاقی: امین به فعالیت مشترکمان اشاره کرد. یک فیلم سینمایی سال گذشته به اسم شهر گربهها داشتیم که برای من همکاری بسیار دلچسبی بود.
دوست دارید کار مشترک بازی کنید؟
الیکا عبدالرزاقی: بله البته پیشنهاد برای اجرا زیاد داشتیم.
امین زندگانی: بله، ولی خیلی کم پیش میآید که ما ساعت کاریمان با هم هماهنگ شود. الیکا همکار و دوست بسیار خوبی است. این ادعای من که همسرش هستم نیست و اغلب همکارانی که با او کار کردهاند به این گفته من صحه میگذارند.
با توجه به اینکه هر دو ورود آکادمیک در عرصه هنرهای نمایشی داشتید از اهتمام شما به تربیت نسل جدید در این عرصه برایمان بگویید. تا جایی که خبر دارم تدریس هم میکنید و هنرجویان زیادی هم دارید.
الیکا عبدالرزاقی: همیشه تدریس برای من لذتبخش بوده و دوست دارم برای این کار وقت و انرژی بگذارم. از طرفی وقتی عشق و علاقه امین را به کار کردن با نسل جوان میبینم لذت میبرم. همانطور که میدانید کار فرهنگی کردن کار پردرآمدی نیست. آموزشگاه بازیگری اغلب با عشق و علاقه به تربیت نسل جدید و انتقال اندوختهها و آموختهها به علاقهمندان راه اندازی میشود.
امین زندگانی: به نظر من باید اولین کاری که در این زمینه انجام میدهیم ایجاد تغییرات در سیستم آموزشی مدارس و دانشگاهها باشد تا رشتههای هنری را وارد دوران مدرسه و قبل از دانشگاه کرده و هنر را بهطور جدی در مدارس احیا کنیم. فرهنگ و هنر و علیالخصوص موسیقی و سینما یک نظم لطیفی به انسان میدهد. در کشورهای پیشرفته دانشآموزان با پایان دوره مدرسه یک هنر یا مهارتی را کسب میکنند. مثلا یکی سازی را یاد گرفته یا مهارت نویسندگی آموخته یا تئاتر را شروع کرده است. در سنینی که شخصیت آنها در حال شکلگیری است یک منش و الگوی رفتاری برای نسل جدید ایجاد شده و با نخبگان بسیاری آشنا میشوند.
همزمان که هنری را در هر زمینهای فرامیگیرند یک نظم و قانونمندی را یاد میگیرند و این فرهنگ مهم و ارزشمندی است. در دانشگاهها هم باید تحولی ایجاد شود و در نهایت به جایی برسیم که تحصیلات آکادمیک برای کسی که میخواهد وارد عرصه هنر شود الزامی شود. درباره هنرجویان هم یک اشاره کوتاه کنم که ما مسئولیم همه هنرجویان را بر اساس استعداد و تواناییهایشان راهنمایی کنیم و اتفاقا مسئولیت ما در برابر هنرجویی که کمتر در فضای هنری بوده و به اصطلاح ضعیفتر است بیشتر است.
به نظر میرسد بانو بیشتر از همسر در فضای مجازی هستند. از فعالیت در این فضا بگویید. با تمام حواشی، این فضا را میپسندید؟ از قضاوتها در فضای مجازی رنجور نمیشوید؟
الیکا عبدالرزاقی: در فضای مجازی تقریبا فعال هستم، اما قضاوتهای دیگران برایم چندان مهم نیست و دوست دارم از حواشی دور باشم. چه در فضای مجازی و چه فضای واقعی هم مردم و هم هنرمند باید ظرفیتهای خود را بالا ببرند و احترام و حرمتها را حفظ کنند.
امین زندگانی: من خیلی در فضای مجازی فعال نیستم. معمولا هم از دردسر دوری میکنم. ولی همین آخرین کاری که منتشر کردم خیلی برای من دردسر شد. من واقعا نیتم شاد کردن مردم و تشکر از جامعه پزشکان در ایام شیوع ویروس کرونا بود که برخی به این موضوع معترض شدند البته نظر آنها هم قابل احترام است. همیشه فضای مجازی برای من حاشیه ایجاد کرده و من دوست دارم در حاشیه بمانم، ولی حاشیه نداشته باشم. البته ارتباط با مخاطب خیلی برای من مهم است، ولی ترجیح میدهم ارتباطم با مخاطبان بدون قاب و با هویت در فضای واقعی باشد تا فضای مجازی. فضایی که افراد با نقاب و اسم و عکس فیک وارد میشوند و هر حرف و اظهارنظری میکنند البته به عقیده من اینها فریب دادن و زیر سؤال بردن شخصیت خودشان است.
ماندگارترین و دوست داشتنی نقشهایتان چیست؟
الیکا عبدالرزاقی: یکی از نقشهای جذابی که بازی کردم نقش یلدا در سریال سرباز است. چون خیلی وقت گذاشتم و خیلی تمرین کردم. از حضور نویسنده و کارگردان همزمان در حال ضبط و تمرینها بهره کامل بردم و همکاری بسیار دلچسبی بود. گرچه کار بسیار طاقتفرسا بود با این حال نقش یلدا را در زمینه کار جدیام خیلی دوست دارم. بازی در قهوه تلخ هم مرا وارد بازار حرفهای بازیگری کرد. پیش از این کار فعالیت داشته، اما بهعنوان یک بازیگر حرفهای شناخته نمیشدم بعد از قهوه تلخ فضای کاری من تغییر کرد.
امین زندگانی: اغلب مردم میگویند نقش حضرت سلیمان (س) در ملک سلیمان و نقش مسلم ابنعقیل در مختارنامه را دوست دارند. البته همیشه گفتم که من بهعنوان بازیگر این نقشها را بازی نکردم بلکه حرمتی که مردم برای این افراد قائلاند تصویر خوبی ایجاد کرده است. اینها مربوط به گذشته من بوده و من هنوز نقشی که گل سرسبد کارهایم باشد بازی نکردهام. البته بازی در فیلمهایی، چون معصومیت از دست رفته، پیشونی سفید و شاهگوش و همه چیز آنجاست را دوست دارم، زیرا این نقشها با قلم نویسنده و کمک کارگردان و اندک اندوختهای که من داشتم ساخته شدند.
بیتعارف بهترین و بدترین خصوصیت اخلاقی طرف مقابلتان چیست؟
الیکا عبدالرزاقی: امین بیش از اندازه مهربان و دلسوز است. بیش از اندازه خودش را با آدمها در یک حد و اندازه میداند. هرگز از بالا به آدمها نگاه نکرده و گاهی هم از همین رفتار لطمه دیده است. البته من برای همه خصوصیات اخلاقی او احترام قائلم.
امین زندگانی: بسیار بانوی دلسوزی است که گاهی خودش را فراموش میکند. البته این یکی از ویژگیهاست که نمیشود یک ایراد اخلاقی محسوب کرد. از ویژگیهای خوبش اینکه بهترین رفیق است که میتوانیم داشته باشیم و یک بانوی پرانرژی و شاد است.
اجازه بدهید کمی فضای گفتگو را عوض کرده و سرکی به زندگی شخصی شما بکشیم. مشارکت شما در کارهای خانه چگونه است؟
الیکا عبدالرزاقی: انصافاً امین خیلی کمک میکند. وقتی که من سر کار هستم بیشتر کارها را خودش انجام میدهد. دستپخت خیلی خوبی هم دارد. همینجا اعتراف کنم من گاهی دوست دارم از سرکار میآیم دستپخت امین را بخورم تا اینکه دستپخت خودم را.
امین زندگانی: من کار خانه به ویژه آشپزی را خیلی دوست دارم و اغلب کارهای خانه را هم مشارکتی انجام میدهیم.
در خانه کدام یک از شما شاد و پرانرژی ترید؟
امین زندگانی: من اصولا آدم عنقی هستم. فقط در محل کارم البته گاهی با همکاران شیطنت میکنم. شاید به خاطر همین شخصیت جدی من هست که مردم با کلیپ شادی که من در نوروز منتشر کردم خیلی ارتباط نگرفتند و برای بعضیها جای سؤال ایجاد شد. در کل انرژی مثبت و شادی خانه ما الیکاست.
الیکا عبدالرزاقی: من ذاتا شادتر هستم، اما امین هم اینطور که خودش توصیف میکند عنق نیست و خیلی وقتها فضای خانه را شاد و پرانرژی میکند.
در این شرایط که شیوع ویروس کرونا بسیاری از مشاغل را تعطیل کرده و فشار بر اقشار کمدرآمد زیاد شده به نظرتان پویش همدلی بازیگران چقدر میتواند مؤثر واقع شود؟
الیکا عبدالرزاقی: همراهی و همدلی با مردم همیشه خوب است، اما نباید شرایط اقتصادی بازیگران خارجی و دستمزد آنها را با بازیگران ایرانی مقایسه کرد.
امین زندگانی: این پویش خوبی است، اما باید این را پذیرفت که نباید راهاندازی این پویشهای همدلی و کمک مردمی موجب سلب مسئولیت از یکسری افراد که مسئول مردم هستند، شود.
مشکل پای چپم هیچگاه محدودم نکرد
الیکا عبدالرزاقی بهتازگی در مصاحبهای تلویزیونی شرکت کرده که از او در مورد علت ناراحتی پایش در این سریال پرسیده شده. عبدالرزاقی در پاسخ به این سؤال گفت که در ۱۱ سالگی دچار یک بیماری بهنام گیلن باره شده و بدن او از کمر به پایین فلج شد و بعد از بهبودی، پای چپ او کمی مشکل پیدا کرده است. خودش در این باره میگوید: «هیچ وقت شرایطی فراهم نشد که من این موضوع را مطرح کنم. البته بینندگان هم تاکنون متوجه این موضوع نشده بودند که من چنین مشکلی در ناحیه پای چپ دارم. به نظرم اتفاق خوبی افتاد در سریال سرباز که پلانهای لانگشات زیادی داشت و باعث شد که مردم برایشان سؤال پیش بیاید.
آنها در صفحه اینستاگرام من میآمدند و میپرسید که مشکلی برایتان پیش آمده؟ جدیدا تصادف کردی؟ ام اس یا بیماری خاصی گرفتی؟ در مصاحبه اخیرم وقتی این سؤال مطرح شد بهترین موقعیت بود که من بتوانم صادقانه به این موضوع اشاره کنم. من احساس کردم که در جایگاه نصفه و نیمه که در حوزه هنرهای نمایشی دارم حداقل بتوانم از آدمهایی که معلول هستند حمایت کنم. متأسفانه واژه معلولیت همیشه با کمتوانی مطرح است. بسیاری فکر میکنند یک آدم معلول یعنی یک آدمی که باید کنار گذاشته شود. خیلی از افراد با خود این واژه معلول مشکل دارند حتی خود شما زمانی که این سؤال را پرسیدید به واژه کمتوان اشاره کردید و واژه معلول را به کار نبردید. باید نگرشهای جامعه و حتی خود افراد به واژه معلول اصلاح شود. معلول، شهروند درجه ۲ نیست و میتواند مثل هر فرد دیگری علاقهمندی یا استعداد خودش را دنبال کند.
سریال رفته رفته به دل بینندگان نشسته است
نقش یک زن سریال سرباز معتقد است فیلمنامه بسیار هوشمندانه نوشته شده و برای مخاطبان کاملا قابل لمس است و میگوید: «اتفاق خوبی که در این سریال افتاده گرفتن پلانهای بسیار زیبایی است که خیلی سخت و وقتگیر بود، اما متأسفانه شیوه پلان گرفتن و قابهای زیبا برای اغلب بینندگان تلویزیون مهم نیست و خیلی وقت برای تماشای این پلانها صرف نمیکنند. فقط میخواهند قصه سریع پیش برود، چون عادت نکردند. مردم مدام به فیلمهایی با ریتم پرضرب و اصطلاحا پُر از سیلی عادت کردهاند و شاید همین باعث شده تا در قسمتهای ابتدایی، به خاطر ریتم آرام سرباز، کامنتهایی از مخاطبان دریافت کنم که توقع یک نوع اتفاق و یک هیجان را داشته باشند.
من فکر میکنم جای این سبک و مدل کار تا حدودی در تلویزیون خالی بود. حتماً قرار نیست که سریال زد و خورد داشته باشد. یک سریال میتواند با یک روند نرمال و بدون اینکه استرسی به شما وارد کند با پلانهای زیبا پیش برود. کامنتهای اخیر مردم نشان میدهد که سریال رفته رفته بیشتر از قسمتهای ابتدایی، به دل بینندگان نشسته است.» او ادامه میدهد: «کار جذاب دیگر این سریال هم که اغلب در فیلمهای خارجی دیدهایم همین آوردن پیامها داخل صفحه نمایش سریال است که به نوعی یک فلشبک برای سریال محسوب شده و ذهن بیننده را فعال میکند. فیلمبرداری اصطلاحا لایه به لایه سکانسها هم از خلاقیتهای دیگر این کارگردان است که گرچه کار سختی بود، اما من، چون عاشق کارهای سخت هستم از این کار لذت میبردم.»
الیکا عبدالرزاقی متولد ۱۳۵۸ در رامسر است و بیشتر او را بهعنوان بازیگر طنز میشناسند. او فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی است و دورههای بازیگری را در آموزشکده مرحوم سمندریان گذراند و بهصورت جدی از سال ۱۳۷۶ کار هنری را آغاز کرد. او برنده تندیس حافظ بهترین بازیگر زن کمدی از دوازدهمین جشن سینمایی، تلویزیونی دنیای تصویر برای بازی در سریال قهوه تلخ شده است.
امین زندگانی متولد سال ۱۳۵۱ در تهران است. فارغالتحصیل رشته نمایش و ادبیات نمایشی است. او در فیلمهای سینمایی، تلویزیونی و تئاترهای متعددی هنرنمایی کرده و در نهایت در سال ۱۳۷۴ جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره تئاتر فجر را دریافت کرد و در سال ۱۳۸۰ دومین بازیگر منتخب مردم از بین سریالهای پخش شده در طول ۴ سال از شبکه سوم سیما شد.