مجله اینترنتی انعکاس
مطالب جذاب وخواندنی وب

چطور مهرطلب ها را بشناسیم؟

آیا تا به حال با افرادی برخورد کرده اید که مدام به توجه دیگران نیاز دارند و حاضرند محبت شان را به نوعی گدایی کنند؟ نوجوان هایی را دیده اید که برای به دست آوردن تایید و محبت دیگران و حتی دوستان شان حاضرند خودشان را به آب و آتش بزنند و توی دردسر بیندازند مبادا که توجه طرف مقابل را از دست بدهند یا تنها بمانند؟ تا به حال چیزی در مورد اختلال مهرطلبی شنیده اید؟ به راستی مهرطلبی چیست؟ و کدام یک از رفتارهای والدین در کودکی و نوجوانی، فرد را به این اختلال مبتلا می کند؟

افراد مهرطلب معمولا با افراد مهربان اشتباه گرفته می شوند

آیا تا به حال با افرادی برخورد کرده اید که مدام به توجه دیگران نیاز دارند و حاضرند محبت شان را به نوعی گدایی کنند؟ نوجوان هایی را دیده اید که برای به دست آوردن تایید و محبت دیگران و حتی دوستان شان حاضرند خودشان را به آب و آتش بزنند و توی دردسر بیندازند مبادا که توجه طرف مقابل را از دست بدهند یا تنها بمانند؟ تا به حال چیزی در مورد اختلال مهرطلبی شنیده اید؟ به راستی مهرطلبی چیست؟ و کدام یک از رفتارهای والدین در کودکی و نوجوانی، فرد را به این اختلال مبتلا می کند؟

افراد مهرطلب معمولا با افراد مهربان اشتباه گرفته می شوند چون از آن تیپ آدم هایی هستند که می خواهند دائما به دیگران کمک کنند و برای این کار حاضرند حتی از خودشان هم بگذرند و هر سختی را به جان بخرند. آنها معمولا نمی توانند به کسی نه بگویند و هر کاری می کنند تا آنچه که افراد مختلف از آنها خواسته اند انجام دهند. این افراد به توجه و محبت دیگران نیاز شدیدی دارند و به شدت از تنها ماندن از سوی دیگران واهمه دارند. درواقع افراد مهرطلب به شدت به دیگران وابسته هستند و معمولا اعتماد به نفس پایینی دارند که رفتارشان را تقویت می کند.

 
مهرطلبی نتیجه عدم سلامت روانی پدر و مادر است

آسیب مهرطلبی اختلالی است که از پدر و مادر ناآگاه به فرزندشان رسیده است. البته آنها این کار را به صورت غیرعمد انجام داده اند که دلیل آن عدم آگاهی نسبت به نیازهای واقعی فرزندشان و نداشتن شرایط پدر یا مادر شدن است. والدینی که فرزندشان را مهرطلب تربیت می کنند، از سلامت روانی لازم برای چنین مسئولیت بزرگی، برخوردار نبوده اند و از اطلاعات و آموزش های مناسب برای فرزندداری بی بهره بوده اند و همین ناآگاهی شان باعث شده که امروز فرزندشان برای نفس کشیدن دهم نیازمند توجه، تایید و مهر دیگران باشد.

در نتیجه تربیت غلط و رفتارهای نادرست پدر و مادر، فرد مهرطلب نمی تواند از زندگی لذت ببرد زیرا روانش آسیب دیده است. او دنیا را مکان بدی می داند چون احساس می کند که خودش نیست که سبک زندگی اش را انتخاب می کند و خودش را نسبت به زندگی کنونی خود مسئول نمی داند.

وقتی محبت را دریغ می کنید

مهرطلب، کسی است که نیازمند و محتاج مهر دیگران و تایید آنهاست چون نیاز نوازشی او در دوران کودکی به درستی پاسخ داده نشده است. نیاز به محبت، عشق بی قید و شرط، تایید و توجه والدین و دیگران از نیازهای اصلی کودکان است و زمانی که این نیازهای کودک نادیده گرفته می شود و والدین نمی توانند پاسخ سالم سازنده، درست و به جایی به این نیازها بدهند، الگوهای رفتاری تاییدطلبانه و مهرطلبانه را در درون او به شدت تقویت می کنند.

در این شرایط فرد برای گرفتن مهر دیگران حاضر است دست به انجام هر کاری بزند. درواقع آنچه که به عنوان نیاز عاطفی در کودکی وجود داشته، به خوبی از سوی پدر و مادر ارضا نشده و به این ترتیب این فروخوردن ها و سرکوب شدن نیازهای عاطفی در کودک، او را به سوی مهرطلبی سوق داده است.

وقتی ما به عنوان پدر و مادر کودکمان را به هر دلیل و به خاطر هر کاری توبیخ می کنیم یا به ندرت کارهایش را تایید می کنیم، این احساس را در او به وجود می آوریم که همه تقصیرها و اشتباهات به گردن اوست. در نتیجه او را دچار استرس می کنیم و به این ترتیب هر روز او را بیشتر به سمت چاه مهرطلبی هل می دهیم.

انگشت اتهام به سمت اجتماع

وقتی با فرد مهرطلب مواجه می شویم، قرار نیست فقط انگشت اتهام مان را به سمت والدین بگیریم و رفتارهای نادرست آنها را عامل بروز این اختلال شخصیتی بدانیم بلکه گاهی وقت ها این جامعه است که نسلی را مهرطلب می کند.

نقش اول اجتماع آموزشی است که باید به پدر و مادر بدهد. مفهوم آموزش از این نظر برای والدین اهمیت دارد که بدانند فرزندپروری کار بسیارسختی است. در بسیاری از موارد کودک در خانواده ای به دنیا می آید که تک فرزند است و به همین دلیل والدین تجربه تربیت و برخورد با کودک را ندارند و نمی دانند چطور باید عشق و محبت خود را به صورت بی قید و شرط به فرزندشان بدهند.

در اینجاست که نقش آموزش هایی که اجتماع به والدین می دهد، بسیار پررنگ شده و نقش جامعه و مسئوین برای بالا بردن سطح روانی والدین، اهمیت فوق العاده ای پیدا می کند. چون همان طور که قبلا گفته شد، مهم ترین دلیل مهرطلب شدن کودک، رفتار والدین نسبت به اوست. هرچه سلامت روان والدین بالاتر نسبت بالاتر باشد و کودک شان را طرد نکنند، پرخاشگر نباشند، عشق شان را شرطی نکند و… میزان مهرطلبی هم در کودکان به شدت کاهش پیدا می کند.

نحوه برخوردهای اجتماعی با کودکان نیز یکی دیگر از عوامل اصلی مهرطلب شدن آنهاست. کودکان بخش مهمی از روز خود را در مدرسه می گذرانند و با ناظم و معلم و… در تماس مستقیم هستند. بنابراین وقتی کودکی در مدرسه طرد می شود یا ویژگی های فردی اش نادیده گرفته می شود، به احتمال بیشتری در آینده به آدمی مهرطلب تبدیل می شود که با این کار هم خودش را آزار می دهد و هم اطرافیانش را.

کودک باید در مدرسه یاد بگیرد که اگر به دیگران محبت می کند نباید در مقابل، انتظار محبت داشته باشد یا محبت را گدایی کند. همچنین کودک باید دوست داشتن خود را یاد بگیرد و بیشتر به خودش تکیه کند و بداند که چطور نباید از نظر عاطفی به دیگران وابسته شود و دقیقا به دلیل نبود این آموزش ها در جامعه و خانواده است که امروز شاهد شیوع بیش از حد مهرطلبی در اجتماع هستیم.

اختلال مهرطلبی به درمان نیاز دارد

درون مهرطلب ها پر از خشم و کینه است

مهرطلب ها در رابطه با همسر و فرزندان خود یا در تعامل با والدین شان آسیب پذیرتر هستند. این افراد نمی توانند به خواسته های دیگران نه بگویند پس خشم را درون خودشان می ریزند و در عوض لبخند می زنند و کاری را که از آنها خواسته شده انجام می دهند. این افراد برای همه اطرافیان خود بیش از حد کامل هستند اما درون شان پر از کینه و خشم و ناراحتی است که پشت نقاب آرامش پنهان شده است.

مهرطلب ها مظلومند؟

ممکن است افراد مهرطلب با مظلوم اشتباه گرفته شوند. البته این افراد به نوعی مظلوم هستند اما مشکل اصلی اینجاست که دیگران آن ها را به الگو تبدیل می کنند. یعنی یک فرد مهرطلب به دلیل نوع رفتارهایی که در خانواده بروز می دهد، به الگوی رفتاری تبدیل می شود و همه می خواهند فرزندشان مانند فلانی باشد که مهربان است و اصلا نه نمی گوید! در حالی که اختلال شخصیت مهرطلبی در وجود او نادیده گرفته می شود.

مادری را تصور کنید که در دوران کودکی اش توجه کافی ندیده و حالا مادری مهرطلب است. فرزندان این زن هم با مشاهده مستقیم رفتارهای مادرشان این ویژگی را پیدا کرده اند و به این ترتیب این سیکل معیوب را تکرار می کنند.

اختلال مهرطلبی به درمان نیاز دارد

آیا فردی که مهرطلب است بیمار روانی به حساب می آید و نیاز به درمان دارد؟ پاسخ روان شناسان به این سوال مثبت است. مهرطلب ها دایما خود و دیگران را آزار می دهند و این اختلال به عنوان یک بیماری روانی نوروتیک به حساب می اید که به درمان نیاز دارد. علتش هم این است که مهرطلبی و وابستگی این افراد به دیگران به بروز یکسری رفتارها، کنش ها و واکنش های نامناسب در آنها منجر می شود و باعث می شود که از خودشان و دیگران توقع بیجا داشته باشند و نتوانند به هیچ کس و در برابر هیچ خواسته ای «نه» بگویند. چون از این طریق است که می توانند تایید و توجه دیگران را به دست بیاورند.

درواقع افراد مهرطلب بیمارند، چون حاضر هستند از نظر عاطفی به دیگران باج بدهند تا رابطه های خود را حفظ کنند و به همین دلیل است که معمولا با اینکه ضربه های روحی روانی شدیدی می خورند اما حاضر نیستند آن رابطه را از دست بدهند. به عنوان مثال ممکن است فرد مهرطلب جایگاه اجتماعی خوبی داشته باشد اما نتواند در مقابل همسر معتادش بیاستد. چون می ترسد که همسرش او را طرد کند و دیگر دوستش نداشته باشد.

مهرطلبی اختلالی است که به درمان نیاز دارد وگرنه فرد مبتلا به مرور دچار عناد با خود می شود، دائما خودش را سرزنش می کند و سرکوب کردن این خشم و عصبانیت عاملی برای افسرده شدن فرد در بلندمدت خواهدبود.

چطور مهرطلب را از بین ببریم؟

روش های مختلفی برای از بین بردن شخصیت مهرطلبی وجود دارد. از جمله این که:

۱- بلافاصله به همه خواسته هایی که دیگران از شما دارند جواب مثبت ندهید

برای خودتان زمان بخرید و در این فاصله فکر کنید که آیا خواسته هایی که طرف مقابل دارد در جهت خواسته ها، نیازها و علایق شما هست یا نه. آیا وقتش را دارید که انجامش بدهید؟ یا باید خیلی خودتان را به دردسر بیندازید؟ اصلا دوست دارید که این کار را انجام دهید یا نه؟ وقتی مطمئن شدید که انتخاب ها و اولویت های خودتان را در نظر گرفته اید می توانید به خواسته طرف مقابل جواب دهید.

۲- افکار غلط خود را دایما اصلاح کنید

شما ویژگی مهرطلبی را از دوران کودکی با خودتان آورده اید و سال هاست که این اختلال با شماست پس انتظار نداشته باشید که به سرعت از بین برود. باید دایما مچ خودتان و افکار غلطی را که دارید بگیرید و هر روز آنها را اصلاح کنید. مثلا اگر مدام فکر می کنید که باید به خانواده تان سرویس بدهید با خودتان تکرار کنید که شما برای خدمت کردن به دیگران به دنیا نیامده اید و شما هم نیاز به استراحت و تفریح و… دارید.

۳- یاد بگیرید که از دیگران بگیرید

مطمئن باشید که با این کار هم فشار جسمی و روانی کمتری را متحمل خواهید شد و هم عشق و محبت دیگران را از دست نمی دهید. سعی کنید بین وظایفی که بر عهده می گیرید و آنهایی که بر عهده دیگران می گذارید تعادلی نسبی ایجاد کنید.

۴- از خود مراقبت کردن را یاد بگیرید

به جسم تان توجه کنید، به خودتان برسید و از جسم و روان تان مراقبت کنید. به این موضوع فکر کنید که آخرین بار چه زمانی برای خودتان وقت گذاشته اید، کی برای خودتان پول خرج کرده اید و چه وقت خودتان را خوشحال کرده اید؟

 
منبع: ماهنامه سلامانه/راگامگ

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.