بیستمین سالگرد درگذشت سلطان قلبها
در تاریخ سینمای ایران، برخی چهرهها بهعنوان نمادی خاص از گونه یا دورهای خاص از سینمای ایران شهرت و اعتبار پیدا کردند، فرهنگ و خردهفرهنگهای خاص خود را به جامعه تزریق کردند، سبک و شیوهای تازه از پوشش و زندگی را رونق دادند و در نهایت، به ستارهای بیجانشین در تاریخ سینمای کشور تبدیل شدند.
در سینمای قبل از انقلاب، حداقل سه بازیگر بودند که به اعتبار فیلمهایی که بازی کردند و نیز اقبالی که به آنها شد، نماد جریانی خاص در سینما شدند. محمدعلی فردین، که ۱۸ فروردین ۱۳۹۹ با بیستمین سال درگذشتش همزمان است، قطعا در صدر چنین فهرستی قرار میگیرد. دو نفر دیگر بهروز وثوقی و ناصر ملکمطیعی بودند. فردین، اما بیشتر از این دو توانست یک تیپ شخصیتی خاص در سینمای ایران را نمایندگی کند، تیپی که بیانگر زندگی جوانمردانه با همان خصایل خاص و روحیه ایرانی دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ بود که درس اخلاق و مروت و مردانگی به مخاطبانش میداد. به همین دلیل بود که خیابانهای تهران در تشییع پیکرش در فروردین ۱۳۷۹ مملو از جمعیت شد، جمعیتی که به باور بسیاری، کمتر در تشییع پیکر هنرمندی در این تراز دیده شده بود.
محمدعلی فردین در کنار بهروز وثوقی و ناصر ملکمطیعی
فردین حتی سالها بعد از مرگش، همچنان اهمیت دارد و به برخی جشنوارهها اعتبار میبخشد. نمونه آن بنیاد جهانی «هنر در خدمت صلح» است که در اکتبر ۲۰۱۸، جایزه ویژهاش در بخش سینما را با رای داوران، به پاس یک عمر فعالیت به محمدعلی فردین اهدا کرد که دخترش، عاطفه فردین، این جایزه را دریافت کرد.
یک دلیل اقبال عامه مردم به فردین قطعا به چهره مردانه و فتوژنیک او مرتبط بود، صورتی گرم و صمیمی و بدنی ورزیده که دختران و پسران بسیاری را شیفته خود میکرد.
او قهرمان یکی از محبوبترین ورزشهای ایرانی، کشتی، بود و بر حسب تصادف، پایش به سینما کشیده شد و با فیلم گنج قارون، شهرت فراوانی پیدا کرد و با سلطان قلبها به اوجی رسید که بسیاری هنوز در آرزوی چنین جایگاهیاند.
زندگی شخصی بدون حاشیه
زندگی شخصی او هم به دور از برخی حاشیههای رایج درباره ستارههایی در تراز او بود.
فردین در ۱۹ سالگی با دختری ۱۷ ساله، مهری خمارلو، ازدواج کرد و به این پیوند تا پایان عمر وفادار ماند. برای مردمی سنتی در آن سالها که قهرمانانشان را الگویی تمامعیار میخواستند، فردین توانست چنین جایگاهی را به دست آورد و به همین دلیل بود که حتی بیست سال بعد از کنار گذاشتن اجباریاش از سینما، مردم او را سخت دوست داشتند و به گفته خودش، بهرغم آنکه عینک دودی میزد تا شناخته نشود، تا پایش را به اجتماعی عمومی مینهاد حتی افراد نسل جوانتر نیز گرد او جمع میشدند و میخواستند از او امضا بگیرند.
در کارنامه کاری فردین، همهگونه فعالیت سینمایی از بازیگری گرفته تا کارگردانی، فیلمنامهنویسی، تهیهکنندگی و حتی سینماداری، به چشم میخورد. او در ۶۴ فیلم در مقام بازیگر، در ۱۱ فیلم در مقام کارگردان، در ۵ فیلم فیلمنامهنویس و در ۷ فیلم تهیهکننده بود.
بیست سال خانهنشینی
فردین پس از انقلاب در زمره کسانی قرار گرفت که نتوانست به فعالیت هنری ادامه دهد، البته به جز حضور در فیلم «برزخیها».
هرچند در خاطرات صادق خلخالی و نیز اسناد بهجامانده آمده است که با ریاست آیتالله بهشتی بر دیوان عالی کشور، خلخالی در اسفند ۱۳۵۹، از سمت حاکم شرع کنار گذاشته شد، به نظر میرسد از آخرین دستورهای خلخالی بود که در آن روزها دامن این گروه از بازیگران را گرفت و بعدها، تقریبا به هیچکدام از آنها (بهجز ایرج قادری) اجازه فعالیت داده نشد. روزنامه کیهان نیز در تیتری که از این خبر زد، نام فردین را ابتدای تیتر قرار داد. بهروز وثوقی، ناصر ملکمطیعی و رضا بیکایمانوردی افراد بعدی بودند که در این تیتر آمدند. از میان آنها، فقط ملکمطیعی در سالهای پایانی عمرش توانست در یک فیلم بازی کند.
آوردن نام فردین در ابتدای این خبر نشاندهنده جایگاه او در سینمای آن سالها و محبوبیت و شهرتش بود. احمد نجفی، بازیگر سینما، نقل میکند که در همان سالهای اوایل انقلاب، گروهی وساطت کردند و از علمای قم مجوز فعالیت او را گرفتند، اما محسن مخملباف جلوی فعالیت فردین را گرفت.
فردین، اما بهرغم تمامی این نامهربانیها، همچنان یکی از محبوبترین هنرمندان تاریخ معاصر ایران به شمار میرود و به قولی، سلطان قلبهاست و مصداق این شعر ژاله سلطانی (معروف به ژاله اصفهانی) که:
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه خود خوانَد و از صحنه رَوَد
صحنه پیوسته بهجاست
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد