خانواده‌ای که همه پسرانش وقف قرآن هستند+تصاویر

به گزارش راگانیوز به نقل از وارث در ایام ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۵، همخوانی و تواشیح زیبایی از شبکه‌های مختلف صداوسیما در نزدیکی افطار پخش گردید. نام قطعه «اسماءالحسنی» بود که توسط گروه محمد رسول الله(ص) در لوکیشن‌های فیلم محمد رسول الله(ص) تصویر برداری شده بود. مقام معظم رهبری بعد از دیدن اجرای جدید تواشیح «اسماءالحسنی» فرمودند «کار جالب و خیلی قشنگی بود، واقعاً لذت بردم، تشکر کنید».
در میان اعضای اجرا کننده این گروه، چهار برادر به چشم می‌خورند که سال‌هاست در کنار یکدیگر به اجرای برنامه‌های قرآنی پرداخته و گروه نورالساجدین شهرری را راه اندازی کرده‌اند. تقدیر مقام معظم رهبری بهانه‌ای شد تا با برادران خلیلی( به ترتیب سن: محمدمهدی، مرتضی، مصطفی و مجتبی) گفتگویی را پیرامون فعالیت قرآنی آنها داشته باشیم:
* اگر مایل باشد در ابتدا پیرامون خانواده و محیط خانوادگی که در آن رشد پیدا کردید، بحث را آغاز کنیم.
محمدمهدی: خانواده ما دارای ۴ پسر و ۴ دختر است. پسرها که همه در فعالیت قرآنی مشغول هستند، در این جلسه حضور دارند. چهار دختر خانواده؛ یکی حافظ قرآن، یکی مربی قرآن و دو نفر دیگر به عنوان مداح اهل بیت فعال هستند.
*یعنی هشت فرزند خانواده به صورت مستقیم و غیرمستقیم با قرآن در ارتباط هستید.
بله.
* پدر و مادر خانواده هم مشغول به فعالیت‌های قرآنی هستند؟
خیر. خانواده ما اصالتا اردبیلی هستند. اردبیلی‌ها از لحاظ زیبایی صدا در ایران معروف هستند. این هم دلیل دارد، به جهت ویژگی آب و هواست. مرحوم استاد اربابی که یکی از داورهای بین‌المللی قرآنی بودند، می‌فرمودند: من حدود ۴۰ سال پیش به مصر رفتم تا علت خوشخوانی و صوت زیبای قاریان مصری را بررسی کنم. خیلی مطالعه کردم و با اساتید مختلفی چون عبدالباسط، مصطفی اسماعیل و … نشست و برخاست داشتم. بعد از شش ماه فرصت مطالعاتی به این نتیجه رسیدم که به جهت شرایط آب و هوایی کشور مصر است که آنها صوت زیبایی دارند. حالا این ارث در ایران، به اردبیلی‌ها رسیده است که دارای حنجره‌های طلایی و خوبی هستند. آن هم به دلیل شرایط آب و هوایی و ژنتیکی است.
از همین جهت پدر ما هم صوت خوبی داشت. خاطرم هست نمازهای صبح ایشان در منزل با صدای پرحجم و رسا اذان می‌گفتند. طوری که فکر کنم حتی همسایه هم از خواب بیدار می‌شدند. یعنی حجم صدایشان خیلی بالا بود. نکته بعدی اینکه خیلی هم با صوت می‌خواندند. با اینکه پدر قوانین تجوید را نمی‌دانستند اما بدون غلط اذان می‌گفتند.
این نوع عملکرد پدر برای اعضای خانواده خیلی لذت بخش بود. مثلا در خواب شیرین که بودیم با صدای پدر احساس می‌کردیم که در بیت‌الله‌الحرام نشسته‌ایم. یک همچین فضاهایی در خانه ایجاد می‌شد.
از طرف دیگر پدر بزرگ خانواده(که در اوایل دهه ۷۰ به رحمت خدا رفتند) دائم زیر لب سوره‌های واقعه و یاسین را از حفظ قرائت می‌کردند.
این زمزمه‌ها در خانه بر روی فرزندان خیلی تاثیرگذار بود. به همین دلیل فعالیت قرآنی ما قبل از دوران دبستان آغاز شد. با ورود من(محمدمهدی) به مدرسه، رسما وارد معقوله قرائت قرآن شدم. فکر ‌کنم کلاس دوم یا سوم ابتدایی بود که در ابتدای آغاز کار مدرسه برای بچه‌ها و به قول معروف سر صف قرآن را قرائت می‌کردم. چون در کلاس خوب قرآن می‌خواندم، به من توصیه کردند که سر صف هم قرآن بخوانم. آقای رمضانی آن روزها معلم علوم‌تربیتی‌مان بود که در این زمینه خیلی تشویقم می‌کرد. حتی یک قرآن زیپی به من هدیه داد. از سال چهارم و پنجم ابتدایی، دائم وقتی سر کلاس که بودم، درب کلاس را می‌زدند و مرا بیرون صدا می‌کردند. سوار ماشینم می‌کردند و به اداره آموزش و پرورش می‎بردند تا در فلان جلسه‌ای که در اداره شکل گرفته قرآن بخوانم. آن زمان هم به سبک عبدالباسط قرآن می‌خواندم.
با گوش کردن نوارهای قرائت اساتید مصری کم کم، فضای قرائت قرآن به خودم گرفتم. در خانه هم زمزمه می‌کردم و قرآن می‌خواندم. حتما دیدید که در خانواده‌های پر جمعیت، وقتی بچه‎ها در خانه بازی می‌کنند سر و صدای زیادی راه می‌افتد. در خانه ما با قرائت دست جمعی قرآن توسط بچه‌ها چنین اتفاقی می‌افتاد.
*اختلاف سنی برادرها هم باید کم باشد؟
من متولد سال ۵۴ هستم، آقا مرتضی متولد سال ۵۷، آقا مصطفی متولد ۵۹ و آقا مجتبی متولد ۶۵ است.
*به همین دلیل هم برادران کوچکتر هم ترغیب و تشویق شدند که سمت قرآن بیایند؟
دقیقا همین طور است. وفتی من وارد عرصه قرائت قرآن شدم، کم کم برادران کوچکتر هم پایه‌های ابتدایی را طی می‌کردند و آنها هم به قرائت قرآن گوش می‌دادند و خودشان هم تلاوت می‌کردند. مقداری که بزرگ‌تر شدیم، خانه با صدای قرائت قرآن سه چهار نفری ما بسیار شلوغ می‎شد.
* در هر خانواده‌ای قطعاً پدر و مادر برای رشد فرزندانشان خیلی تاثیرگذار هستند. مقداری در مورد نقش پدر و مادر در قرار گرفتن شما و برادرانتان در مسیر قرآن برایمان بگویید.
پدر و مادر با اینکه سواد آنچنانی نداشتند اما توانستند به لطف خدا ما را در همان ابتدا با مسیر قرآن آشنا کنند. چون جمعیت خانواده زیاد بود، پدر برای معیشت خانواده مجبور بود صبح زود به سر کار برود و آخر شب به منزل بیاید و خیلی به کار منزل نمی‌رسید. مادر هم که در خانه بود، بیشتر درگیر کار پخت و پز بود. چون بالاخره ما یک خانواده ۱۰ نفری بودیم. با این حال تاثیر روانی همان رفتارهای پدر و مادر در شکل گیری شخصیت قرآنی ما تاثیر گذار بود. به خصوص تهیه لقمه حلال که پدر برای ما می‌آورد در این زمینه نقش داشت. اما خوشبختانه و به لطف خداوند؛ دوستان خوب، محل زندگی خوب، معلم خوب و … به ما کمک کرد. پدر و مادر هم سخت‌گیری نمی‌کردند که مثلا آقا کجا رفتییم و با چه کسی می‌گردیم. چون می‌دانستند ما در چه فضاهایی قرار داریم. خود آنها بودند که ما را در این مسیر قرار دادند. دو را دور مثل کنترل از راه دور، ما را هدایت می‌کردند. چون یک تعصب بین آذری‌ها هست که به بچه‌ها خیلی برای اینکه آن حد و حریم‌ها حفظ شود، رو نمی‌دهند که ما مثلا از تو حمایت می‌کنیم ولی واقعا از دور و نامحسوس حمایت می‌کردند. یعنی درست است که پدر و مادرهای قدیمی سواد آکادمیک نداشتند اما از شعور و درک بالایی برخوردار بودند.
* اولین قرائت رسمی‌تان از چه زمانی شروع شد؟
من فکر می‌کنم همان سوم ابتدایی بودم که سر صف قرآن می‌خواندم و همیشه هم مسئولین مدرسه مرا به عنوان قاری معرفی می‌کردند که این خودش خیلی باعث تشویق می‌شد.
* جلسات قرآنی کجا می‌رفتید؟
جلسات قرآنی به منزل شهید فلاحی در خیابان روشن شهرری می‌رفتم که توسط استاد کرباسی اداره می‌شد. رفته رفته آقا مرتضی و آقا مصطفی هم بعدها به این جلسات آمدند.
مصطفی: در اصل مشوق اصلی ما در زمینه قرآنی و این که پایمان به جلسات قرآن الحمدالله باز شد، به لطف‌ پدر و مادر و بعد آقا محمدمهدی بود که واقعا مشوق ما بودند و دست ما را می‌گرفت و به جلسات قرآن بردند.
مرتضی: من یادم هست که اولین جلسه قرآنی که به همراه برادر بزرگ‎تر(محمدمهدی) رفتیم، در سن شش سالگی بود که به جلسات آقای عباس قلی‌زاده مهربانی در منزل محمد کردستانی بود. یادم هست که سوره حمد عبدالباسط را به همراه مصطفی تمرین می‌کردیم.
*چگونه با این جلسات قرآنی آشنا می‌شدید؟
مصطفی: آقای عباسقلی هم دوره آقا محمد مهدی بودند و آن جلسه بیشتر یک جلسه خانگی بود. یادم هست من تلاوت سوره تکویر استاد عبدالباسط را تمرین کرده بودم. وقتی که قرائتم در آن جلسه تمام شد، استاد عباس‌قلی‌زاده مهربانی، یک اسکناس دویست تومانی نو که آن موقع ارزش مادی‌اش هم خیلی زیاد بود و تازه به بازار آمده بود در حضور همه افراد حاضر در جلسه به من داد و مرا مورد تشویق قرار داد و همه صلوات فرستادند. همان باعث شد که ما در جلسات قرآن تشویق بشویم.
بعد در همان سنین من به جلسه آقای عبدالوحید جعفرزاده که در حال حاضر در گروه تواشیح اهل بیت فعالیت دارند، می‌رفتم. در طول حضور در مدرسه هم به همراه یکی دیگری از بچه‌ها به نام امیر نعیمی که الان از مداح‌های خوب شهرری است، نوبتی سر صف قرآن می‌خواندیم. یعنی اگر بنده قرآن می‌خواندم، دعای سلامتی امام زمان را او می‌خواند. در دوره راهنمایی دیگر به صورت رسمی هم جلسات قرآن را پیگیری می‌کردیم و هم نوارهای اساتید مصری را می‌گرفتیم و با دقت زیاد گوش می‌کردیم.
*در منزل کسی به این کار شما که مدام نوار قرآن گوش می‌دادید، اعتراضی نمی‌کرد؟
الحمدالله از این نظر مشکلی نبود و به صورت مداوم قرائت‌های مختلف را گوش می‌دادیم. به خصوص که من و مرتضی چون فاصله سنی‌مان نزدیک به هم بود بیشتر با یکدیگر جلسات قرآن را می‌رفتیم و آقا محمدمهدی هم که سرش شلوغ شده بود. بعد از اتمام جلسه هم که به خانه برمی‌گشتیم، رحل قرآن می‌گذاشتیم و نفسی تمرین می‌کردیم. یعنی یک نفس آقا مرتضی و یک نفس بنده قرائت می‌کردیم. البته گاهی هم آقا محمدمهدی هم به ما می‌پیوست و با هم تمرین قرآن انجام می‌دادیم.
در دوره راهنمایی مسابقات قرآنی آموزش و پرورش شکل گرفت و ما به صورت رسمی در مسابقات شرکت می‌کردیم. در قدیم مسابقات در رشته قرائت هم اینطور بود که علاوه بر قرائتی که انجام می‌دادیم باید شعار هفته هم حفظ می‌کردیم. ۲۴ حدیثی که آخر کتاب قرآن‌ها بود. یک استادی داشتیم که جا دارد همین‌جا از او تشکر و یاد کنیم به نام استاد وفایی. او ظاهرا متولد کربلا بود و به ما عربی درس می‌داد. کاملا به این زبان تسلط داشت. آقای وفایی خیلی پشتکار، انگیزه و اراده خوبی داشت که در این زمینه با ما تمرین می‌کرد. حتی در سیزده روز عید نوروز که ایام تعطیلات بود، هم برای بازدید و عید دیدنی به منزل ما می‌آمد و در کنار آن این شعارها و حدیث‌ها را همراه با ترجمه از ما سوال می‌کرد و ما هم جواب می‌دادیم. چون معمولا اردیبهشت ماه مسابقات استانی و کشوری شروع می‌شد. به لطف خدا هم هر زمان در این مسابقات شرکت کردیم حائز رتبه ‌شدیم، چه در رشته اذان و چه در رشته قرائت قرآن.
*از چه زمانی وارد گروه تواشیح یا همخوانی قرآن شدید؟
از همان دوره راهنمایی یک گروهی را تشکیل دادیم به عنوان گروه همخوانی و تواشیح. حدودا دوازده و چهارده سالمان که شد به همراه برادرم (مرتضی) افراد با استعدادی که در زمینه قرآنی دوست داشتند، فعالیت کنند را در مدرسه شهید غفاری شناسایی کردیم.

محمدمهدی: از سال ۷۰ یا ۷۱ اولین گروه تواشیح(قدر) در تهران تشکیل شد. بعضی از افراد این گروه در حال حاضر به عنوان پیشکسوت‌ در همین گروه محمدرسول‌الله(ص) در خدمت‌شان هستیم. من در همان سال‌ها دبیرستانی بودم. علاوه بر اینکه از طریق تلویزیون کار این دوستان را مشاهده می‌کردم به مسابقات بین‌المللی قرآن که آن زمان در حسینیه ارشاد برگزار می‌شد هم می‌رفتم. یادم هست به اتفاق آقای کرباسی معلم تربیتی و معلم‌های دیگر به این مسابقات می‌رفتیم. بعدها مرتضی و مصطفی هم به این جلسات آمدند. یادم هست آقایان سیدمحمدجواد درچه‌ای، سیدعبدالله میرحجازی، اکبر کارگر و… که همگی از بچه‌های شهرری بودند به این جلسات می‌رفتیم. این دوستان همه قاریان قرآن بودند.
یادم هست در دبیرستان شهید مظلوم به اتفاق این سه چهار نفر یک گروه تواشیح تشکیل دادیم. اما بعدها دوستان هر کدام به دنبال بحث حرفه‌ای قرائت قرآن رفتند و خیلی کار ادامه پیدا نکرد. اما آقا مصطفی توانست از تجربیات ما استفاده کند و وقتی گروه تواشیح راه انداختند و این گروه روز به روز رشد کرد و انگیزه‌هایشان بیشتر ‌شد. به همین دلیل در محافل و مسابقات قرآنی شرکت و در آنجا کار اجرا می‌کردند. همین کار یک انگیزه‌ای ایجاد که ما چهار برادر به همراه یکدیگر یک گروه تواشیح راه بیندازیم.
مصطفی: یک عکسی دارم که خیلی قدیمی است. بنده و آقا مرتضی و آقا محمدمهدی سه تایی با لباس بسیجی پلنگی در یک پادگان نظامی در حال اجرای تواشیح هستیم. منظور اینکه قبل از تشکیل گروه تواشیح در دوره راهنمایی؛ من به همراه دو برادر دیگر به صورت همخوانی برنامه اجرا می‌کردیم.
قبل از ورود به دوران راهنمایی علاوه بر فعالیت قرآنی و این گروه تواشیح، ما در پایگاه امام جعفرصادق(ع) و پایگاه امام علی‌نقی واقع در مسجد ارشاد میدان نماز شهرری فعالیت می‌کردیم. در آنجا یک استادی داشتیم به نام آقای حسین کاظمی که از معلمین زحمت‌کش بودند و با ما سرود کار می‌کردند. کم‌کم در آن پایگاه یک گروه سرود تشکیل داده شد که من و آقا مرتضی تک خوان گروه بودیم. مثلا یکی از کارهایی که می‌خواندیم، «کجایید ای شهیدان خدایی» بود.
البته همین شعر را بازخوانی کردیم و در ۱۱ مرداد ۱۳۹۵ توسط گروه محمدرسول‌الله(ص) در حضور مقام معظم رهبری مجددا اجرا کردیم.
* این گروهی که در پایگاه بسیج شکل دادید چند نفر بودند؟
تعدادمان بالای دوازده نفر بود. دو نفر از معلمین خوبمان به نام‌های محمد کوهکن بود و رضا قنبری کار موسیقی گروه را انجام می‌دادند. در ایام مختلف مانند دهه فجر هم این گروه در مدارس مختلف برنامه اجرا می‌کرد که خیلی هم مورد توجه مخاطبین قرار می‌گرفت.
محمدمهدی: من یادم هست سال اول دبیرستان که بودم، اتحادیه انجمن اسلامی شهرری یک گروه سرود راه انداخته بود. تازه مقام معظم رهبری چند ماهی بود که زعامت رهبری را به عهده گرفته بودند، خدمت ایشان رسیدیم و شعری از حضرت امام خمینی را همخوانی کردیم. من تک‌خوان آن گروه سرود بودم.
* نام گروهی که سه برادر تشکیل دادید چه بود؟ مقداری در مورد آن گروه برایمان توضیح دهید.
مصطفی: در ابتدا نام گروه را «نور» انتخاب کردیم، اما پس از مدتی به «نورالساجدین» تغییر دادیم. جریان هم از این قرار بود که بعد از تشکیل گروه سه نفره در دوران ابتدایی و راهنمایی، در دوره دبیرستان(حدود سالهای ۷۵ یا ۷۶) کار را مقداری رسمی‌تر پیگیری کردیم و چند نفر دیگر از قاریان خوب شهرری از جمله مجتبی علیخانی، مجتبی‌ محمدبیگی، رمضان خلیلی، محمد برخورداری، داود لاچینانی، وحید باقرنژاد، سرلک و … به جمع ما اضافه شدند. نام این گروه را «نور» انتخاب کردیم. این گروه کار خودش را تا سال ۸۲ ادامه داد. متاسفانه یک وقفه‌ای در میان کار افتاد که یکسری از بچه‌ها به دلیل مشغله کاری از ما جدا شدند. اما به لطف خدا با اتحاد و همدلی که داشتیم، جلوی از هم پاشیدگی گروه را گرفتیم. البته این همدلی را هم مدیون پدر و مادر هستیم که خوب مدیریت کردند و به ما یاد دادند که دل‌هایمان را به همدیگر نزدیک کنیم و همیشه پشت همدیگر باشیم. یعنی بارها شده که پدرم به من تاکید می‌کرد که احترام برادر بزرگتر را داشته باشید تا این همدلی و همفکری همیشه بین ما برقرار باشد. تا اینکه کم کم برادر چهارم،‌ آقا مجتبی هم بزرگ‌تر شد و به جمع ما اضافه شد. از این زمان به بعد بود که گروه چهار نفره برادران خلیلی را تشکیل دادیم و نام گروه را به «نور الساجدین» تغییر دادیم. دلیل هم داشت. در مدتی که وقفه‌ای بین کار ما افتاد، یکی از گروه‌های تواشیح تهران نام خود را گروه نور گذاشته بود و ما هم به جهت اینکه تشابه اسمی پیش نیاید از امام سجاد(ع) مدد گرفتیم و نام گروه را به «نورالساجدین» تغییر دادیم. در این مدت هم در مسابقات مختلف شرکت کرده و حائز رتبه هم شدیم.
*گروه نور الساجدین به غیر از شما چهار برادر، اعضای دیگری هم دارد؟
نیروهای دیگری هم جذب گروه شدند. در حال حاضر مجموعاً بیست نفر گروه نورالساجدین را تشکیل می‌دهند. این اعضا هم وقتی اثر گذاری این حرکت فرهنگی را دیدند، به ما مراجعه کردند که تا بتوانند در گروه عضو بشوند. ما هم از آنها تست می‌گرفتیم. مثلا جمع خوانی استاد ابوالقاسمی را به آنها پیشنهاد می‌دادیم؛ اگر در آزمون قبول می‌شدند می‌توانستند به گروه اضافه بشوند. متاسفانه بعضی از گروه‌های تواشیح احساس می‌کنند که اگر تعدادشان بیشتر از چهار یا شش نفر باشد به‌ آنها اجرای کمتری تعلق می‌گیرد. اما جالب است بدانید از زمانی که تعداد افراد را زیاد کردیم خداوند روزی را با خودش آورده است.
*استقبال مردم از اجرای گروه‌های تواشیح چگونه است؟
همین که ما الان مشاهده می‌کنیم گروه‌ها تواشیح خیلی زیاد شده است، نشان می‌دهد کار تواشیح تاثیرگذار بوده و مردم هم از این کار استقبال می‌کنند. به جهت اینکه بیست سال پیش یک فضایی بود که تواشیح فقط به زبان عربی قرائت می‌شد. چون تواشیح تاریخچه‌اش از مصر است و فعالیت‌های قرآنی هم بیست سال پیش خیلی خوب استارتش زده شد، معمولا همخوانی و تواشیح را با زبان عربی انجام می‌دادند اما الحمدالله به لطف مسئوولین خوب‌مان از جمله حاج‌آقا قرائتی که تاکید داشتند که تواشیح و همخوانی را عربی‌اش را کمتر کنید و از زبان فارسی هم استفاده شود، و از شعرهای قوی استفاده کنید که مردم هم متوجه معانی کلمات بشوند.
مجتبی: در حال حاضر مردم خیلی با دقت‌تر به اجرای تواشیح گوش می‌کنند و انگار مردم هم در این زمینه حرفه‌ای‌تر شده‌اند. چون بعد از اجراهای مختلفی که در اماکن مختلف انجام می‌دهیم به صورت مستقیم بازخوردش را مشاهده می‎کنیم. یعنی با دقت به اشعار انتخاب شده و مفهوم آنها دقت می‌کنند.
*انتخاب اشعار و موسیقی برای اجرای کار توسط چه کسی صورت می‌گیرد؟
مصطفی: چون سه برادر دیگر مشغول فعالیت‌های شغلی خودشان هستند، کمتر وقت می‌کنند که در انتخاب شعرها دخیل باشند و بیشتر بنده پیگیر این گونه کارها هستم. برای اینکه کار بهتر جواب بدهد، یک استودیو احداث کردیم. آهنگساز و تنظیم‌کننده هم آوردیم و کارهای مختلف را در همانجا ضبط می‌کنیم و در محافل و مجالس مذهبی پخش می‌کنیم. فکر کنم تا به حال ۵۰ اثر را ضبط و در مراسم‌های مختلف پخش کرده‌ایم.
* استارت گروه محمدرسول‌الله(ص) از چه زمانی و توسط چه کسانی زده شد؟‌
گروه بزرگ محمدرسول‌الله(ص) متشکل از دوازده گروه برتر تهران است که از سال ۹۳ کار خود را آغاز کرد. البته این گروه‌ها در کشور هم مقام آورده‌اند و صاحب نام هستند. یعنی بیشتر اساتید برتر کشور در همین گروه‌ها عضو هستند.
یک روز آقای مکرمی مسئول گروه‌ تواشیح محراب با بنده تماس گرفت و در مورد ایجاد یک گروه بزرگ تواشیح به ما خبر داد که اگر تمایل داریم به گروه بپیوندیم. چون این همبستگی و هم‌دلی در تهران نیاز بود. چون هر صنفی برای خودش یک تشکل و اتحادیه‌ای دارد. اما در تواشیح و هم‌خوانی و هم‌آوایی این چنین چیزی نبود. این پیشنهاد بهترین فرصت برای ایجاد چنین صنفی بود. الحمدالله به لطف خدا این کار انجام شد و از سال ۹۳ دوازده گروه برتر تهران جمع شدند.
*تعداد افراد حاضر در گروه محمد رسول الله(ص) هم مشخص شده است؟
محمدمهدی: چون نام گروه به نام پیامبر عظیم الشان اسلام نامگذاری شده بود، تعداد اعضای گروه را هم برابر با سن مبارک ایشان یعنی ۶۳ نفر انتخاب کردند. این تعداد افراد که اعضای اصلی گروه را تشکیل می‌دهند از بین آن دوازده گروه تواشیح انتخاب شده است.
هدف اصلی از ایجاد این گروه هم جلوگیری از ایجاد انحراف و نوعی سبک سازی برای دیگر گروه‌های تواشیح در سراسر کشور است که خیلی مورد اقبال مسئوولین و مقام معظم رهبری هم قرار گرفت.
خانواده‌ای که همه پسرانش وقف قرآن هستند/ رهبر انقلاب چه آیاتی را برای همخوانی پیشنهاد کردند +فیلم
*فرد خاصی مسئولیت این گروه را بر عهده دارد؟
مصطفی: این کار در اصل با دعوت و پیگیری سازمان قرآن و عترت بسیج سپاه حضرت محمدرسول‌الله(ص) (بسیج تهران بزرگ) انجام شد که مجمع گروه‌های تواشیح تهران که متشکل از دوازده گروه برتر است. هماهنگ‌کننده کارهای گروه بر عهده آقایان محمدجواد مکرمی و دکتر قربانی است.
* اشعار و ملودی چگونه انتخاب می‌شد؟
از هر گروه یک سرپرست انتخاب شده که از طریق فضای مجازی(تلگرام) با هم در ارتباط هستند. در همان فضای مجازی ملودی‌ها و اشعار پیشنهاد و انتخاب می‎شود. بهتر است که در اینجا نام دوازه گروه را ببریم که عبارتند از: ‌محراب، الهادی، ولایت، ابرار، ذکر، قدر، کریم اهل بیت، نورالساجدین، سبحان، الغدیر، نورالمهدی، ذوالقدر و نجم است.
* گروه محمد رسول الله(ص) تا به حال چند اجرا داشته است؟
شش قطعه کار انجام شده است. اولین کار سوره‌های سرخ یک و سوره‌های سرخ دو با موضوع شهیدان قرآنی کشور استارت خورد که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد. تلفیقی از سوره‌های سرخ یک و دو را در حضور مقام معظم رهبری هم اجرا کردیم. بعد یک همخوانی سوره احزاب را کار کردیم که آن را هم در حضور مقام معظم رهبری مجدد اجرا کردیم. کار بعدی با هماهنگی تولیت آستان قدس رضوی در رواق‌های حرم امام رضا(ع) انجام دادیم که کار زیبای صلوات خاصه امام رضا (ع) بود و  مورد استقبال مردم هم قرار گرفت و از شبکه قرآن و شبکه‌های مختلف صدا و سیما پخش شد.
مرتضی: کار دیگر قرائت دعای تحویل سال بود که این هم از صداوسیما پخش شد.
* در مورد تقدیر مقام معظم رهبری از اجرا قطعه «اسماالحسنی» برایمان بگویید.
مصطفی: وقتی این شش قطعه از شبکه‌های مختلف تلویزیون پخش شد؛ برای ایام ماه مبارک رمضان قطعه «اسماءالحسنی» را اجرا کردیم. کار ابتکاری خیلی زیبایی که صورت گرفت، این تواشیح در کیلومتر ۵۵ شهر قم، شهرک سینمایی دفاع مقدس و در همان لوکیشن‌های فیلم محمدرسول الله(ص) فیلمبرداری شد.
محمدمهدی: این چند کاری که ابتدای سال انجام شد و از صدا و سیما پخش شد، خیلی مورد اقبال مسئوولین سپاه محمدرسول الله(ص) قرار گرفت. آقای سردار کاظمینی(فرمانده سپاه محمدرسول الله(ص)) وقتی ابهت کار را دیده بود که ۶۳ نفر با لباس‌های متحدالشکل و قرآنی که در این گروه حضور دارند؛ خیلی مورد اقبال قرار گرفت و گفتند هر امکاناتی که این گروه بخواهند ما مهیا می‌کنیم. چون آن چیزی که ما فکر می‌کردیم خیلی فراتر از آن پیشرفتیم. لذا تصمیم گرفته شد تا برای ایام ماه مبارک رمضان یک کار ماندگار صورت بگیرد. وقتی بررسی شد به این نتیجه دوستان رسیدند که قطعه «اسماء الحسنی» را که شاید حدود هشتاد سال پیش چند تن از قاریان و اساتید مصری در استودیو خوانده بودند را مجددا اجرا کنیم. البته این قطعه را در سال ۷۰ یا ۷۱ گروه اهل بیت با هدایت استاد هادی آرزم بازخوانی کرده بودند. تنها مشکل آن کار این بود که به صورت صوتی ضبط شده بود. دوستان مجددا به آقای آرزم مراجعه کرده و برای بازخوانی آن از ایشان کمک گرفتند.
البته بنا بود کار فقط شبکه HD پخش بکند ولی چون اقبال اینقدر زیاد بود که شبکه‌های مختلف بعد از ده روز این را از شبکه HD دریافت کرده و  پخش کردند.
مصطفی: ناگفته نماند مورد استقبال قرار گرفتن کار اسماء الحسنی به این دلیل بود که دوستان بدون هیچ چشم‌داشتی و با اخلاص جلو آمدند و این کار را با همدلی و انرژی که گذاشته بودند اجرا کردیم. سال ۷۰ که آقای آرزم این کار را ساخته بودند، دیگر از نظر صدا کیفیت آنچنانی نداشت. اما این بار با صدای خیلی خوب و جوان و با هارمونی بیشتر که الحمدالله و شکر خدا هم از صدای خوبی برخوردار شد و کیفیت بهتر و از نظر تصویری هم آمدیم با ترکیب دو لباس یعنی کت شلوار رسمی گروه و لباس‌های عربی بازخوانی شد.
تا اینکه به ما خبر دادند که در یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان، که فکر کنم هفتم تیر ماه بود، وقتی کار از شبکه یک کار پخش شده است، مقام معظم رهبری کار را مشاهده کرده بودند. همان‌جا به معاونت فرهنگی بیت رهبری فرموده بودند که تماس بگیرید و از مسئوول این گروه تشکر کنید.
بعد از اینکه مقام معظم رهبری از کار گروه تقدیر و تشکر کردند، شب عید فطر به شبکه قرآن دعوت شدیم. در آنجا به صورت زنده و مستقیم یک بار دیگر کار را اجرا کردیم. در همانجا هم با مسئول گروه مصاحبه هم انجام شد. در همان جلسه که همه بچه‌ها حضور پیدا کردند، علاوه اینکه مدیر شبکه قرآن یک مبلغ تبرکی به دوستان هدیه دادند، پیام مقام معظم‌رهبری که توسط آقای محمدی یادداشت کرده بودند و در تماس با آقای دکتر قربانی قرائت شده بود را برایمان پخش کردند. حضرت آقا فرموده بودند: «کار جالب و خیلی قشنگی بود، واقعاً لذت بردم، تشکر کنید».
*وقتی این پیام را شنیدید چه حسی داشتید؟
ما و برادرانم بالای سی سال است که فعالیت قرآنی می‌کنیم. در این سی‌سال در خیلی مکان‌ها و توسط خیلی از افراد و شخصیت‌ها تقدیر شدیم. اما خیلی خوشحال و مشعوف شدیم که رهبر مملکت، کسی که سردمدار کارهای قرآنی است، این کار را مشاهده و تشکر کرده‌اند. حتی از دید فنی هم روی آن نظر دادند که کار خیلی قشنگی است. چون در آن دیدار مردمی با مقام معظم رهبری وقتی سوره‌های سرخ یک و دو را که در وصف مقام شهید بود اجرا کردیم، ایشان نکات کلیدی و زیبایی را در مورد کار فرمودند که برای ما خیلی لذت‌بخش و جالب بود. در آن جلسه بخشی از کار از تک‌خوانی بر عهده آقا مرتضی بود که الحمدالله مورد استقبال قرار گرفت.
مجتبی: یک نکته در مورد کار اسماءلحسنی که باید به آن اشاره شود، در مورد زحمات آقای قربانی و بقیه دوستان است. چون جمع کردن افراد گروه ۶۳ نفره که اکثراً شاغل و کارمند هستند، کار بسیار سختی است. ما هم خودمان فکر نمی‌کردیم که کار تا این قدر مورد عنایت قرار بگیرد. با توجه به اینکه کارهای قبلی این گروه بارها از صداوسیما پخش شده بود و بازخوردهایی هم داشت اما بیشتر شناخت مردم در مورد گروه محمدرسول الله(ص) بیشتر از همان کار «اسماءالحسنی» است. جالب است که بدانید این حلاوت دیده شدن کار توسط مقام معظم رهبری در جسم و روح تمامی اعضای گروه کاملا دیده می‌شد چون پس از آن ماجرا انگار دوستان حاضر در گروه یک جان تازه گرفتند.
محمدمهدی: یک اتفاق جالبی هم در زمان ضبط این کار اتفاق افتاد این بود که همزمان حضور ما در لوکیشن فیلم محمد رسول الله(ص)، یک اتوبوس‌ از توریست‌های اسپانیایی که همزمان با ما در آنجا حضور داشتند، وقتی اجرای کار را با همان لباس‌های سنتی و قدیمی دیدند خیلی برایشان جالب و جذاب بود. حتی اصرار داشتند که مجددا بچه‌ها کار را برایشان تکرار کنند و به دنبال فهمیدن معنای عبارات بودند. حتی من نگاه می‌کردم که بعضی از این این‌ها، کلمات و عبارات تواشیح را تکرار می‌کردند. مثلا کلمه «الله»، «ماجد»، «واحد» و … را تکرار و با موبایل‌های خود فیلمبرداری می‌کردند.
*در مورد اجرای زنده که در دیدار با مقام معظم رهبری داشتید خاطره‌ای دارید؟
مرتضی: بعد از اینکه کار جمع‌خوانی سوره احزاب و سوره‌های یک و دو در محضر مقام معظم رهبری اجرا شد، آقایان مکرمی، قربانی و لیایی به نمایندگی از اعضای گروه خدمت مقام معظم رهبری به صورت حضوری رسیدند.
ایشان مجددا در همانجا خیلی از گروه و دوستانی که در آن فعالیت می‌کنند، تقدیر و تشکر کردند. مقام معظم رهبری در بحث جمع‌خوانی هم خیلی تمجید کردند و حتی پیشنهاد می‌کنند که آیات ۴ تا ۶ سوره ممتحنه را به صورت جمع خوانی اجرا کنیم. این آیات در خصوص داستان حضرت ابراهیم(ع) هست که به عنوان الگو مطرح شدند. در پایان هم چفیه خود را به عنوان هدیه برای اعضا گروه فرستادند.
*این قطعه پیشنهادی تا به حال توسط گروهی به صورت تواشیح انجام شده بود؟
مصطفی: توسط هیچ گروهی اجرا نشده. خود ما هم که سالهای در کار قرائت قرآن و تواشیح هستیم خیلی کم پیش آمده که سوره ممتحنه را اجرا کنیم. وقتی که ایشان برای جمع خوانی این آیات را پیشنهاد فرمودند؛ ما مجددا به قرآن مراجعه کردیم و متوجه شدیم این بخش از سوره چه آیات زیبایی دارد.
*کار جدیدی هم در حال ضبط دارید؟
در حال ضبط چند کار در استودیو کوثری هستیم که هر روز به طور منظم در حال تمرین هستیم. این قطعه‌ها در مورد حضرت علی(ع)، حضرت زهرا(س)، امام حسین(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و یک کار هم در مورد امام زمان (عج) است. از هر گروه دو یا سه نفر از اعضای خوش خوانشان که این قابلیت را باید داشته باشند که مثلا یک نفرشان صدای اوج داشته باشد و بم بخواند کمک گرفته شده است.
* کار بعدی گروه قرار است درکجا و در چه فضایی انجام شود؟
ان شاءالله برای ضبط کار عازم عتبات عالیات تا کارهای جدید را در آن مکان‌های مقدس ضبط کنیم.

برادرانشهرریقران
نظرات (0)
Add Comment