گفت و گو با مهرزمان فخار منفرد هنرمند اهل ری؛ آرزو دارم قرآن مصور داشته باشیم

به گزارش راگانیوز ، او فعالیت هنریش را به شکل حرفه ای از سال ۱۳۵۵ آغاز و از محضر استادانی همچون استاد سوسن آبادی، استاد علی اشراقی، استاد ذوالفنون بیوک احمری و استاد علی مطیع بهره برده است. فخار منفرد در این مدت نگارگری، گل و مرغ ، هنرهای لاکی، نقاشی پشت شیشه و نقاشی روی چوب را فرا گرفت و تاکنون بیش از ده ها نمایشگاه در داخل و خارج کشور برگزار کرده است. این هنرمند به دلیل خلاقیت، ابتکار و ابداع در زمینه هنر گل مرغ ، تاکنون موفق به دریافت چندین لوح و تقدیر نامه و دیپلم افتخار شده است. با وی گفت و گویی انجام شده که در پی می آید:

  فعالیت هنری تان را از چه سالی و در کجا آغاز کردید؟
شروع آموزشم در شش سالگی در مکتب و یادگیری عم جزء بود.
در دوران تحصیل در تمام فعالیتهای غیر درسی شرکت می کردم و به هنر بسیار علاقه مند بودم. در سال ۱۳۴۷ دوره کامل گلسازی با پارچه را آموختم، عاشق نقاشی بودم ولی آموزشگاهی و یا معلمی برای آموزش نبود. یادم هست کلاس دهم برای اینکه نقاشی من متفاوت با دیگران باشد روی آن را روغن جلا می زدم. با اینکه نقاشی بقیه بهتر از من بود اما به خاطر این ابتکار نمره بیست گرفتم. بعد از تحصیلات متوسط به خدمت سربازی (سپاه دانش) رفتم در دوران آموزشی بود که یکی از هنرمندان را برای تعلیم به پادگان دعوت کردند. روز اول حدود چهارصد نفر سرباز خانم در سالن آمفی تأتر جمع شدند تا نقاشی یاد بگیرند بعد از یک ساعت تقریباً نصف جمعیت از سالن بیرون رفت جلسه دوم حدود صد و هفتاد و یا هشتاد نفر آمدند و در پایان ساعت من ماندم و استاد که یادم است هرچه خواهش کردم جلسه بعد هم بیایند گفتند برای یک نفر حقوق نمی دهند.
در دوران خدمت که با عشق و علاقه تمام به بچههای روستائی (بجای یک روستا بعد از ظهر هم در روستا) کلاس نقاشی و خیاطی داشتم طراحی می کردم و کارهای دستی زیادی درست می کردم ولی آنچه که من انتظار داشتم حاصل نمی یشد. مدرسه پایگاه فرهنگی بود و بسیار فعال. از قسمت امور روستاهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آمدند و با دیدن کارهای من بسیار تشویق کردند و بعد از پایان خدمت که سپاهی ممتاز هم شده بودم بعنوان اولین مربی نقاشی زن در روستا استخدام شدم.
عشق به نقاشی همچنان در من می جوشید. در سال ۱۳۵۵ با رهاکردن کار، به ناچار به تهران برگشتم در هنرستان آزاد کمال الملک نزد استاد سوسن آبادی حدود ۲ ماه مینیاتور آموختم.
سال ۱۳۵۶ که شروع انقلاب بود، نزد مرحوم استاد علی اشراقی رفتم و حدود ۲ سال با نگارگری و تذهیب آشنا شدم که فقط زمینه ای بود برای آشنائی بسیار مختصر و ابتدائی.
مرتب به موزه ها می رفتم و ساعتها پای آثار می ایستادم و نگاه می کردم می دانستم آنچه من می خواهم و آنچه تعلیم می گیرم متفاوت است بخصوص اینکه کهولت سن به استاد اجازه نمی داد قلم بدست بگیرد و فقط تئوری یاد می دادند. بعد از مدتی استاد جهانگیر نظام العلماء که خداش در همه حال از بلا نگه دارد، من را به استاد ذوالفنون استاد گرانقدر آقای بیوک احمدی معرفی کردند و مرا به آرزوی دیرینه خود رساندند. کار را با گل و مرغ شروع کردم.
من که تشنه این هنر بودم و در شاخه های مختلف هنری از جمله مینیاتور، تذهیب، نقاشی روی چوب و شیشه، ساخت و تعمیر قلمدان و جلد و آبرنگ پردازی و…. را آموختم.

هنر شما به خصوص در رشته جلد سازی کتب ارزشمند نیز  جلوه خاصی دارد. کمی در این باره توضیح دهید؟
سرزمین ایران از آغاز که پس از ظهور اسلام مهد علم و هنر بوده، دانشمندان و هنرمندان بزرگی را در جهان فرهنگ و هنر پرورش داده است. فن جلدسازی نیز بدین نحو به موازات آن مورد علاقه مردم این سرزمین بوده است دوران شکوفائی و عظمت هنر جلدسازی و کتابسازی در ایران در دو قرن هشتم و نهم هجری است. اصولاً ذوق سرشار هنرمندان ایرانی در عرصهِ هنر، گوی سبقت را از هنرمندان سایر ملل ربوده است.
جلدسازی قرآن کریم چنان با جلال و شکوه از هنرهای تذهیب و نقوش ظریف گل و برگ الهام گرفته که نمونه های خیره کنندهِ آنها حاکی از عشق سرشار و ایثارگری هنرمندان این عصر می باشد. همچنین نقاشان و مذهبّان ایرانی در جلدسازی شاهنامه و سایر نسخ خطی مانند کلیات سعدی، غزلیات حافظ و دیوان جامی، مثنوی مولانا و سایر کتب، فن لاک کاری و روغنی را به مرتبه شکوه خود رساندند. طبیعت سازی زیبای مینیاتورهای استاد ارجمند آقای علی مطیع، مرا بر آن داشت تا تقریباً به مدت ۷ سال از مکتب ایشان فیض ببرم و این عطش و عشق به تعلیم مرا وادار کرد تا مدتی هم به طور پراکنده در محضر استاد گرانقدر آقای محمدباقر آقامیری باشم.
بطور خلاصه زندگی هنری من طی بیست و چند سال خون دل خوردن و از همه آنچه که به نام زندگی است گذشتن و دنبال هنر رفتن آنهم نه یک رشته بلکه چند شاخه از هنر، راهی طولانی را پیمودم. امروز به لطف خدا با عشق و با علاقه ای که هنوز رنگ نباخته می گذرانم.
در کارهایتان بیشتر به شیوه کدام یک از اساتید توجه دارید؟
در رشته هنرهای لاکی و گل مرغ از شیوهِ قدما و در گل و مرغ توانسته ام ابداعاتی در زمینه های مختلف داشته باشم. گلهای جدیدی به این مجموعه اضافه کردم در نگارگری سعی داشته ام تلفیقی از شیوههای اساتید مختلف داشته باشم.
وضعیت هنر تذهیب را در دوره حاضر چگونه ارزیابی می کنید؟
با حسرت میگویم امروز این هنر دیگر آسایشگاه خیال و تکیه گاه معنوی نیست و فراغ خاطر را از هنرمند سلب کرده و دنیای پر از لطف و صفای هنر را مکدر کرده و در برابر احتیاجات مادی ضایع شده است. آرزو دارم روزی قرآن را مصور داشته باشیم هنرمندانی هستند که آثاری بسیار نفیس و ارزشمند با موضوعات قرآنی دارند که از این آثار می توان استفاده کرد.
از جشنواره ها و نمایشگاه هائی که شرکت کردید، برایمان بگویید.
در چند نمایشگاه جمعی شرکت داشتم و یک نمایشگاه انفرادی نیز برپا نمودم.
در نخستین نمایشگاه هنرمندان زن کشور سازمان میراث فرهنگی سال ۱۳۷۳ در رشته نقاشی زیرلاکی قلمدان – مینیاتور، نفر اول شدم. در نمایشگاه های دوسالانه نگارگری در رشته تذهیب و گل و مرغ افتخار در رشته نگارگری، چندین لوح تقدیر و دیپلم افتخار گرفتم. در دومین جشنواره فرهنگی هنری مهر سال ۱۳۸۰ به عنوان اولین نفر برگزیده، دیپلم افتخار دریافت کردم. در نهمین نمایشگاه قرآن کریم در رشته جلدسازی نیز نفر اول شدم. همچنین با ارائه یک اثر گل و مرغ به مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در نمایشگاه بین المللی زنان در سوئد نیز شرکت کردم.

از فرصتی که در اختیار قرار دادید، سپاسگزارم.
(گفت و گوی تلخیص شده با نشریه گلستان قرآن)

شهرریهنر
نظرات (0)
Add Comment