به گزارش راگانیوز ، هیچ چیز نمیتواند مرا خوشحال کند؛ پول، مدال طلا، عشق و حتی عشق… نسبت به این مردمی که به فرودگاه آمدهاند، احساس شرمندگی میکنم. راستی چقدر محبت بدهکارم!؟ من چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید همراه تیم مسافرت کنم، تا سبب این همه مراجعت باشم؟ اگر پاسخ به این پرسش را میدانستم، من هم میتوانستم ادعا کنم چون دیگران هستم … وقتی کسی نداند چه عاملی سبب خوشحالیاش خواهد شد، بیتردید نخواهد توانست بگوید چرا کشتی میگیرد و چرا همراه تیم مسافرت میکند.این بود آخرین گفتار جهان پهلوان غلامرضا تختی در هنگام عزیمت به آخرین سفر خود، در میان خیل عظیم مردمی که برای بدرقهی او و همراهانش آمده بودند.او به ما آموخت که می شود قهرمان شد ولی پهلوان ماندتاریخ ایران زمین، تاریخ پهلوانی است و آیین آن خردورزی، رادی و فتوت، راستی و مردم داری و البته ولایت و محبت پیامبر خدا. ابعاد شخصیتی جهان پهلوان تختی تنها به میدان ورزش و تشک کشتی محدود نمی شد.
رفتارهای بجای مانده از او، در اردو، محله، زورخانه، بازار و اجتماع هر یک حکایت های روح بزرگی است که پرداختن به آنها دارای ارزش های خاص خود است. تختی همانگونه که در ورزش استثنائیست در زندگی و پاسداری از ارزشهایش کم نظیر است. تختی قبل از آنکه در روی تشک با حریفان دست و پنجه نرم کند، با نفس خود به مبارزه پرداخته بود. تختی، قهرمان مردم است، مردم چرا قهرمان خود را دوست دارند! در طول سالیان دراز مردم ما، قهرمان المپیک و جهان و آسیا بسیار دیدند، اما چرا تختی را جهان پهلوان می نامند؟غلامرضا تختیاو را رستم ایران نام نهادند، او را شیر دلیران نامیدند.
براستی که او شیر دلیران نبرد با خود، با منِ من است. او عملا به همه یاد داد و آموخت که اگر می خواهی زندگی کنی ابتدا باید حریم های زندگی خود و دیگران و اجتماع را بشناسی و سپس گام برداری. او به ما آموخت که می شود قهرمان شد ولی پهلوان ماند.پهلوان ما در همه عرصه های زندگی همانی بود که بر روی تشک کشتی می دیدی. او اول پهلوان زندگی بود و سپس قهرمان جهان و المپیک شد. حضور در عرصه های مختلف زندگی و خدمت خلق را همچون یک وظیفه و تکلیف بر روی دوش خود حس کرد. خدمت به خلق را مسئولیتی بر روی دوش خود حس کرد و پذیرفت و پس از آن بر روی دوش مردم پذیرفته شد.چون او پهلوان بود و منش پهلوانی را سیره رفتارش کرده بود، برای مردم، شکست و پیروزیش مساوی بود و حتی اگر او از یک میدان نبرد با شکست برمی گشت، به استقبال پرشکوه تر از او می پرداختند.
یادی از جهان پهلوان تختی
چهارمین مراسم در گذشت جهان پهلوان غلامرضا تختی با حضور مردم و جمعی از دوستان و قهرمانان کشتی در بویین زهرا برگزار شد.
در زلزله سال ۴۱ در بویین زهرا ، مرحوم تختی به میان مردم رفت و کمکهای آنان را برای مردم این منطقه جمع آوری کرد.جهان پهلوان غلامرضا تختی هفدهم دی ماه ۱۳۴۶ در گذشت.همچنین هنرمندان بویین زهرایی عکس آقای تختی را در حین برنامه به تصویر کشیدند.
جهان پهلوان غلامرضا تختی هفدهم دی ماه ۱۳۴۶ در گذشت و نه بر دوش هزاران مشتاق سینه سوخته که بر بال ملائک به ابدیت پرواز کرد و در ابن بابویه آرام گرفت.