ناگفته های یک مجرم روانی در امین آباد
وقتی در راهروها بهتزده ایستادهاند، با آن لباسهای آبی یکدست همه چیز ساده به نظر میرسد، اما گوشهایت را که تیز میکنی صدایی مقطع و کشدار، آسایش آسایشگاه را بر هم میزند. سرباز جوانی که سایه به سایه او را تعقیب میکند، حکایت غریبی دارد. انگار مرد آبیپوش از جنس امینآبادیها نیست! وقتی در […]